انتری که لوطیش مرده بود
نویسنده:
صادق چوبک
امتیاز دهید
✔داستان «انتری که لوطیش مرده بود» ظاهرا داستان ماجرای انتری است که لوطیش مرده و او زنجیر خود را پاره کرده و از قید اسارت او آزاد شدهاست. اما این آزادی هیچ دردی از او دوا نمیکند. حیران و سرگردان به این سوی و آن سوی رو میآورد، هیچ راه نجاتی نمییابد و سرانجام در همین سرگشتگی گم میشود. این ظاهر داستان است. اما ماهیتی تمثیلی دارد و اشارهای است به سرنوشت انسان روشنفکری که زنجیر اسارت ایدئولوژیها و سنتهای اجتماعی را پاره کرده، از محدودیتی که آنها برایش ایجاد کرده بودند آزاد شده، اما این آزادی بهرهای برایش ندارد و نمیتواند او را به راز هستی رهنمون شود. این داستان از نگاه این میمون و با نگاه توده ای و با زبان مردم طبیعی کوچه و بازار نوشته شدهاست
گزیده ای از کتاب :
…کوبیدن میخ طویله ی زنجیرش به زمین برای او عادی شده بود. همیشه دیده بود وقتی که لوطی آن را تو زمین فرو می کرد او دیگر همان جا اسیر می شد و همان جا وصله ی زمین می شد. عادت و ترس او را سر جایش میخ کوب می کرد. گاه احساس می کرد که میخ طویله اش شل است و تو خاک لق لق می زند. اما کوششی برای رهایی خودش نمی کرد. اما حالا یک جور دیگر بود. حالا می خواست هرطوری شده آن را بکند.
این کتاب پیشتر به صورت تایپ شده در سایت قرار گرفته بود.
بیشتر
گزیده ای از کتاب :
…کوبیدن میخ طویله ی زنجیرش به زمین برای او عادی شده بود. همیشه دیده بود وقتی که لوطی آن را تو زمین فرو می کرد او دیگر همان جا اسیر می شد و همان جا وصله ی زمین می شد. عادت و ترس او را سر جایش میخ کوب می کرد. گاه احساس می کرد که میخ طویله اش شل است و تو خاک لق لق می زند. اما کوششی برای رهایی خودش نمی کرد. اما حالا یک جور دیگر بود. حالا می خواست هرطوری شده آن را بکند.
این کتاب پیشتر به صورت تایپ شده در سایت قرار گرفته بود.
آپلود شده توسط:
hanieh
1396/05/30
دیدگاههای کتاب الکترونیکی انتری که لوطیش مرده بود
دقیقا شده شبیه فروم های دوازده سیزده سال پیش.
اتفاقا برعکس، الان تازه داره از شکل فروم های قدیمی خارج میشه و ظاهری مشابه یک شبکه اجتماعی پیدا میکنه. البته هنوز کار تغییرات تمام نشده و سایت شکل کامل خودشو پیدا نکرده، باید صبر کرد و دید تهش چی درمیاد. کتابناک اگر میخواد همچنان حرفی برای گفتن داشته باشه نیاز داره به تغییرات اساسی در همه زمینه ها.
اما من هم قبول دارم مدل اعمال این تغییرات واقعا عجیبه! معمولا بعد از اینکه مرحله طراحی و کار بر روی کد و دیتابیس به پایان رسید و تست ها انجام شد، تغییرات برای کاربران منتشر میشه. اما اینجا طوری شده که حس میکنم همین الان یکی نشسته داره فکر میکنه: خب حالا چکار کنم؟! اینور رو چه جوری کنم بهتر میشه؟! بعد همون جا کد میزنه! بعدش یه گوشه اشتباه در میاد و سعی میکنه دیباگ کنه! البته با سرعت لاک پشت! و همه اینها هم به صورت زنده و مستقیم برای کاربران پخش میشه [/quote]
با اینکه مطلب مربوط به این کتاب نیست اما من هم میخواستم مطرح کنم !
اولا اون گرافیک طرح چوبی کتابخونه خیلی خوب بود برای پروفایل - این طراحی جدید همش باگ داره !
توی قسمت لیست مورد تنفر و مورد علاقه و اپلود شده ها برای کسانی مثل من هم که تا امروز کتاب اپلود نکردن نوشته : یه کتاب آپلود
امروز هم که یه تغییری کرده خیلی از اطلاعات شخصی از قبیل امتیاز و تعداد دانلود کرده خودم و رتبه در میان کاربران حذف شده !
علاوه بر اینکه دارن آزمون و خطا میکنن کلا بدتر شده و طرح قبلی بهتر بود به نظر من
بهتر بود به جای تغییر طراحی فکری به حال کامنتها میکردن که در زیر کتابهای بی ارزش بیخودی کل کل نکنن !! البته منظورم این کتاب نیست که خودش یکی از ستونهای ادبیات معاصر هست
دقیقا شده شبیه فروم های دوازده سیزده سال پیش.[/quote]
اتفاقا برعکس، الان تازه داره از شکل فروم های قدیمی خارج میشه و ظاهری مشابه یک شبکه اجتماعی پیدا میکنه. البته هنوز کار تغییرات تمام نشده و سایت شکل کامل خودشو پیدا نکرده، باید صبر کرد و دید تهش چی درمیاد. کتابناک اگر میخواد همچنان حرفی برای گفتن داشته باشه نیاز داره به تغییرات اساسی در همه زمینه ها.
اما من هم قبول دارم مدل اعمال این تغییرات واقعا عجیبه! معمولا بعد از اینکه مرحله طراحی و کار بر روی کد و دیتابیس به پایان رسید و تست ها انجام شد، تغییرات برای کاربران منتشر میشه. اما اینجا طوری شده که حس میکنم همین الان یکی نشسته داره فکر میکنه: خب حالا چکار کنم؟! اینور رو چه جوری کنم بهتر میشه؟! بعد همون جا کد میزنه! بعدش یه گوشه اشتباه در میاد و سعی میکنه دیباگ کنه! البته با سرعت لاک پشت! و همه اینها هم به صورت زنده و مستقیم برای کاربران پخش میشه :-)
منظورتون از روحانیون شجاع احتمالا مدرس و پیروان او نیست که وقتی رضا شاه طرح جمهوری مطرح کرد ، دادشان به هوا بلند شد که ای خلایق بپا خیزید که می خواهند ما را از داشتن شاه محروم کنند . بدانید که حتی زنبورها هم شاه دارند آنوقت چطور این مرد جرات می کند بگوید که ما ملت نباید شاه داشته باشیم ؟ یعنی ما از زنبورهم کمتریم؟! یا شاید هم منظورتان از روحانیون همانهایی هستند که مدرس و کاشانی هم جزوشان بودند و دوش حمام را تحریم کردند؟!! می گفتند ای خلایق دوش حمام حرام است و کار اجنبی است که مسلمانان نتوانند غسل کنند . با دوش که نمی شود احکام اسلامی انجام داد . با دوش چطور یک مسلمان می تواند غسل کند؟ بله جناب! از دیدا این روحانیون متفکر ، آب چرکین خزینه های حمام که هر کسی با بدن آلوده اش داخل آن می رفت حلال بود چون غسل بر اساس رساله های همین روحانیون فقط وقتی صحیح بود که سرشان را یکدفعه در آن آب کثیف و پر از چرک فرو ببرند . حالا خوشا به سعادتان که این افتخار نصیبتان شده که برای این شجاعان کله پوک کلاه از سر بر می دارید
سیستم امتیاز بندی که خیلی ها رو از سایت دور کرد...جدیدترین مورد اما مربوط به گرافیک پروفایل هاست.
طراحی جدید پروفایل کاربران فاجعه است!!!
دقیقا شده شبیه فروم های دوازده سیزده سال پیش.
قبلا هر پروفایلی شبیه یک وبلاگ آموزنده و حتی سرگرم کننده بود،ولی اون طرح خلاقانه و زیبا رو حالا با یک مدل زمخت و بدسلیقه عوض کردن.
فکر نکنم شمار افرادی که طرح جدید رو به قدیم ترجیح بدن به تعداد انگشتان یک دست برسه.