فرضیه شجره و خلقت نخستین انسان ها
نویسنده:
شهروز حسنی
امتیاز دهید
کتاب با آوردن نتایج تحقیقات متعدد علمی ابطال داروینیسم را منطقا و عقلا اثبات می کند و سپس در پاسخ به پرسش چی به جایش در تلاش برای ارائه نظریه جایگزینی برای آن از دل قرآن بر می آید و با آوردن آیات متعدد فرضیه جدیدی را مطرح می نماید که ...
بیشتر
آپلود شده توسط:
hassan2008hassan
1395/07/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فرضیه شجره و خلقت نخستین انسان ها
جناب حسن آقای عزیز، منتـظر پاسـخ مبسـوط شما نبودم، چون همه حرفهایتـان بجز آنچه که به من خطاب کرده اید و اظهار ناخرسـندی کرده اید، تکراری است و نکتـه چندان جدیدی در آن نبود، باور کنیـد ذرّه ای نا
راحت نشدم زیرا به یقین می دانم، نیت شما فقط دفاع از مواضع سرسختانه برای ردِّ فرضیات داروین اسـت، که برای آن زحمت زیادی کشـیده اید و در این خصوص حق با شـما و در جای خـود محتـرم و قابل توجّـه
است، ولی شخصاً بر این باور نیستم که مشکلات موجود در کشورهای پیشرفته ی صنعتی ی غرب وابسته و برانگیختـه از فرضیات داروین است و یا به قول شما "داروینیسم سـتون خیمه مدرنیسـم است"، اگرچه
مدرنیسـم به معنای اصلی کلمه؛ تبعیت از پیشـرفت و نو آوری چیز خوبی است و در اسلام منع نشـده و در همین زمینه حضرت علی ع فرموده " فرزند زمانه ی خود باش "، عرض بنده این است که امروز مسـائل و
مشکلات بسیار مهمتر داخلی پیش رو داریم که باید هرکسی که دل سوخته ی باورهای اسلامی و انسانی است در صدد حل و رفع آنها باشد، مثلاً ازبین جمعیت 75 میلیونی شیعه ی کشورمان که تعداد بسیاری
از آنان خردسال و از کار افتاده و معلول و بازنشسته ی غیر فعال و ساکت هستند، بیش از 15 میلیون پرونده ی دعاوی ی گشوده در دادسرا ها و دادگسـتری ها داریم، آیا فرضیه ی تکامل داروین این بلا هارا بر سر
مردم آورده!، از بین بیشتر افراد تحصیل کرده شاید تعداد قلیلی و آنهم آنان که با علوم انسانی سر و کار دارند، با نظرات داروین در عین حالی که بازهم اکثریت به اتّفاق آنها قبول ندارند، آشنا هستند، در کشور های
خارج هم موضوع فرضیات داروین کنار گذاشته شده و به ندرت مطرح می شود، مشـکلات اخلاقی ی اروپـا و غرب ناشی ی از سیسـتم آزادی های بدون کنترل و بی در و پیـکر مربوط به حکومت آن ها است، در همین
کشور خودمان هم اگر چنین آزادی به مردم داده شود، وحشی گری و تجاوز و فحشا رواج می یابد، و هیچکدام ربطی به فرضیات داروین ندارد، بسیار عالی است که چنین اقدامی برای نفی فرضیات داروین نموده اید،
هرگز معترض نیسـتم، ولی تَهِ حرف بنـده این است که جامعه ی خدا باور و مسـلمان شـیعه ی کشـور ما نیـازی به مطالعـه ی آن ندارند چون خوانده و یا ناخوانده فرضیـات داروین در نظر قاطبـه ی آنان مردود است،
فرضیات داروین مسبّب خلافکاری و جنایات هیچ مجرمی در کشـور ما نبوده و نیسـت، چون بخصوص این گروه از تبهکاران داروین را نمی شناسند، بگذریم از اینکه داروین هیچکس را ترغیب به بـزِه کاری ننموده است،
و باز هم تکرار می کنم، خداوند متعال همه ی بندگانش را در سـراسر جهان دوست دارد،خداوند مهربان؛ رحمان و رحیم است و وظیفه ی فرد فرد ما مسلمانان هم این است که خدا گونه رحمان و رحیم باشیم، باید
انسان دوست باشیم، باور کنید بیشتر ما مسلمانان؛ مسـلمان شناسنامه ای هستیم، به ظاهر کلمه ی لا اله الّا الله بر زبان می رانیـم، در نماز یومیـه ایّاک نعبد و ایّاک نستعین می گوئیم ولی معانی آن در ذهنمان
مسـتور است و خرِ هوای نفسِ خودمان را می رانیـم، و در واقع در عمـل نکردن به تکالیف الهی با غیر مسلمانان اشتراک وجه داریم و بین ما و آنان تفاوتی نیست. یعنی درِ بهشت و جهنّم با درجات متفاوت برای هر
دو باز است، خداوند متعال برای عاقبت و آخرت تمام افرد بشر دو جایگاه مهیّا ساخته؛ یکی بهشت و یکی هم جهنّم، و او را مخیر ساخته تا با اعمال و رفتارشان به سوی جهنّم بروند و یا به سوی بهشت. واقع بین
و آرام و مهربان باشید، تا حرفهایتان مؤثّر باشد،
47- گفتید " باید با همه ی مردم جهان راه تعامل پیش گرفت" آیا اینکه ما به آنها ابلاغ رسالاتی را بکنیم که الله به پیامبر خاتم فرستاده , اسمش تعامل نیست ؟ اینکه دانشهای خلقی ( ساینس فنی , ساینس علوم زیستی , ساینس سایبر و ... ) را از آنها بیاموزیم اسمش تعامل نیست؟ اینکه حوائجی از آنها را که الله در دست ما قرار داده ( نفت و .... ) و بالعکس ... را تامین کنیم اسمش تعامل نیست ؟ ولی مطمئن باشید معاملات باطل ولو اینکه از ریشه تعامل است ولی عند الله ارزشی ندارد و لذا بایدی هم در کار نیست .
48- گفتید " و بدانیم فقط با رفتار مردم دوستانه و حفظ تعادل و اخلاق نیکو می شود از مبانی ی اسلام دفاع کرد و آن را نشر داد." اگر دقت کرده بودید عرض کردم از منطق حد وسط ارسطویی تعادل در نمی یاد با یکی به میخ زدن یکی به نعل زدن نمی شه از اسلام دفاع کرد, اخلاق نیکو ,جلو کدخدا , همچون مثال "اشک کباب موجب طغیان آتش است " می باشد و ما حکم خدا را مهمتر از توصیه اخلاقی شما می دانیم اینکه : وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِینَ(البقرة/193) و با آنها پیکار کنید! تا فتنه (و بت پرستی، و سلب آزادی از مردم،) باقی نماند؛ و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشوید! زیرا) تعدی جز بر ستمکاران روا نیست.
49 – گفتید " اگر راه تبلیغ در پیش گرفته اید باید آرام و مهربان باشید" نه خیر مبلغ به حد کافی داریم, مصلح اجتماعی نداریم , کسی که برای زدن بزرگترین باطل عصر حاضر از خودی و ناخودی فحش و ناسزا بخورد , کسی که آبرویش را وسط گذاشته , تا بگه , مردم داروینیسم و سیستمهای تابعه آن غلطه , هدایت را در سنتهای ثابت خدا جستجو کنید ,کسی که امیدش فقط به خداست .
50 – امید وارم این توضیح مبسوط کفایتتان کند از اینکه پستهای بعدی تان را جواب نمی دهم پیشاپیش معذرت می خواهم والسلام من اتبع الهدی.
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ(البقرة/131) در آن هنگام که پروردگارش به او گفت: اسلام بیاور! (و در برابر حق، تسلیم باش! او فرمان پروردگار را، از جان و دل پذیرفت؛ و) گفت: «در برابر پروردگار جهانیان، تسلیم شدم.»
فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِی لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْأُمِّیینَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیکَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ(آل عمران/20) اگر با تو، به گفتگو و ستیز برخیزند، (با آنها مجادله نکن! و) بگو: «من و پیروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسلیم شدهایم.» و به آنها که اهل کتاب هستند [= یهود و نصاری] و بیسوادان [= مشرکان] بگو: «آیا شما هم تسلیم شدهاید؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسلیم شوند، هدایت مییابند؛ و اگر سرپیچی کنند، (نگران مباش! زیرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است؛ و خدا نسبت به (اعمال و عقاید) بندگان، بیناست.
قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَکَشَفَتْ عَنْ سَاقَیهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِیرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ(النمل/44) به او گفته شد: «داخل حیاط (قصر) شو!» هنگامی که نظر به آن افکند، پنداشت نهر آبی است و ساق پاهای خود را برهنه کرد (تا از آب بگذرد؛ اما سلیمان) گفت: «(این آب نیست،) بلکه قصری است از بلور صاف!» (ملکه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم کردم؛ و (اینک) با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم!
45- گفتید " نتیجه اش این می شود که جز مسلمان هیچ جنبنده ای حق حیات ندارد،" اینکه شما اینجوری نتیجه گیری کردید به خودتان مربوط است ولی همه جنبندگانی که در عالم هستند و حتی جمادات به این شرط حق وجود و حیات دارند که تسلیم امر پروردگارشان باشند در مورد انسان که مختار آفریده شده , وقتی به کمال حق خود , جایگاه خلیفه الهی می رسد که تسلیم امر الله و الرسول و اولی الامر باشد . اینکه این همه ( طبق آمار خودتان ) غیر مومن شیعه در جهان وجود دارد , یعنی آنیکه حیات و ممات دستشه , قابل ,دیدتشان که به این دنیا آوردتشون ولی فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِی لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْأُمِّیینَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیکَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ(آل عمران/20)
اگر با تو، به گفتگو و ستیز برخیزند، (با آنها مجادله نکن! و) بگو: «من و پیروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسلیم شدهایم.» و به آنها که اهل کتاب هستند [= یهود و نصاری] و بیسوادان [= مشرکان] بگو: «آیا شما هم تسلیم شدهاید؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسلیم شوند، هدایت مییابند؛ و اگر سرپیچی کنند، (نگران مباش! زیرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است؛ و خدا نسبت به (اعمال و عقاید) بندگان، بیناست.
46- گفتید " العیاذ بالله جای خدا می نشینید و برای ابناء بشر تصمیم گیری می کنید،" عجب آن وقت انتظار دارید بنده حقیر جواب این جمله تان را در یک خط بدم باشه براش یک جوابیه طولانی می نویسم ولی اجمالا ما خدا به ما یاد داده اینجوری دعا کنیم ایاک نــــــعبد و ایاک نـــــــستعین اهد نـــــــا الصراط المستقیم شیعه امام داره , صاحب داره , ولی امر داره , جماعتی کار می کنه (جمعیتی که امام داره ) لذا بابت اتهامی که زدید بنده هم به همان کسی پناه می برم که شما یاد کردید فَاصْبِرُوا حَتَّى یحْکُمَ اللَّهُ بَینَنَا وَهُوَ خَیرُ الْحَاکِمِینَ(الأعراف/87)
36-فرمودید " و برداشت دلخواه خوشان را ارائه می دهند" اتهام پشت اتهام بنده خدا همه تلاش من در فرضیه جایگزین این بود که بگم دل بخواهی و خود به خودی و همینطوری و داروینی و ... نداریم و همه چیز حساب شده و دقیق و در نظم مشخص و جایگاه حق خودش باید قرار بگیره جایگاهی که حق بودنش را خدای خالق که هوشمندترین عالم است تعیین کرده و ... آن وقت به بنده همچین اتهام مسخره ای می زنید تازه اگر با عینک شما هم ببینم دلخواه من حقه , اشکال داره آن را ارائه بدم .
37-فرمودید " بر سر پیامبر اسلام در مسیر رفت و آمد به خانه اش خاکستر داغ می ریختند و دم بر نمی آورد، با مردم جاهل زمان خود ملاطفت نشان می داد" رفتار پیامبر در برابر مردم جاهل اینگونه بود آیا شما خود را عامی جاهل محسوب می کنی ؟ ولی مطمئن باش کسانی که این تاپیک را دنبال می کنند اهل خواص هستند که وقتی یک مثال و توضیح ساده می زنم اعتراض می کنند و ... اینجا گود افراد فکری موضع دار است آیا پیامبر با منحرفین و ... با ملاطفت برخورد می کرد . چقدر خطابه های کشته باد و مادرت به عزا بنشیند و .... از زبان معصوم علیه منافقان می خواهید تا برایتان بیاورم لذا اگر جلو انحراف را در مسائل نظری نگیریم , 1400 سال بعد به اینجا می رسیم که دو مسلمان هر دو به اسم الله همدیگر را می کشند و هر دو هم ایمان دارند که به بهشت می روند و ...
38- فرمودید " و هیچوقت ادیان دیگر را نا محترم نمی شمرد" اگر شاخص عند الله را قبول دارید که إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیا بَینَهُمْ وَمَنْ یکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ(آل عمران/19)
دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است. و کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد، اختلافی (در آن) ایجاد نکردند، مگر بعد از آگاهی و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در میان خود؛ و هر کس به آیات خدا کفر ورزد، (خدا به حساب او میرسد؛ زیرا) خداوند، سریع الحساب است. پیامبر ص به قراردادهای با اهل کتاب, تا وقتی آنها پایبند بودند ,پایبند بود . نه اینکه بگه اهل کتاب هر کی به دین خودش , خدا هم نعوذ بالله دیده دین کمه ,همینطوری من را فرستاده یک دین جدید درست کنم لذا عزیزم بنده علیه کاسبان کتاب موسی , و کاسبان کتابی که به عیسی نسبت می دهند موضع دارم . و برام احترامی ندارند و نسبت به مردم بی اطلاعی که خودشان را یهودی یا مسیحی ولی غیر مسلم , می دانند , سعی می کنم ,کلام خدا را اطلاع رسانی کنم .
39-فرمودید " همه ی مردم جهان مخلوق باریتعالٰی هستند و باید با دیده ی احترام و تکریم به آنان نگریست،" در مورد قسمت اول بر منکرش لعنت , و در مورد قسمت دوم به عنوان ناس (عوام معمولی ) قبول دارم ولی به عنوان خواص معاند عدوالله و عدونا (دشمنان خدا و دشمنان خودمان ) هرگز , نه تنها به دیده احترام و تکریم نمی نگریم بلکه با شدت و حدت , برخورد می کنیم و در مورد انصار الله هم که حکم مشخص است ...
40-فرمودید " اگر از دانشمندان غیر مسلمان از جای جای عالم خوشتان نمی آید، اختیار با خودتان است" بله با اختیاری که خدا به من داده (نه شما ) به صراحت اعلام می کنم از فیلسوفان بی دین , چه غربی , چه شرقی شان , از ساینتیستهای بی دین ... که در آزمایشگاههاشون فرمول بمبها را کشف می کنند , از منافقهای وطنی و از همه ضد انقلابیون و ... نه تنها خوشم نمی یاد بلکه آنها را دشمن گرفته ام و...
41- فرمودید :" ولی سخنگوی دیگران نشـوید و آراء و عقاید شخصیتان را تعمیم ندهید،" لطفا مصداق بیاورید ثانیا شیطان, باطل خود را همه جا تعمیم داده , آن وقت شما آن را ول کردید , گیر دادید به حقیر که , نگو , متاسفم حداقل یک جمله ضد شیطان بگید ما به شما شک نکنیم .
42- این دفعه دیگه ... " بلا نسبت به مانند تکفیری های داعش فریاد وا اسلاما سر ندهید" آقا جان, نمی دانم , کی می خواهید دست از اتهام زنی و شانتاژ و ... دست بردارید , به خودش قسم دارید صدو عن سبیل می کنید هر جور اتهامی تونستید زدید و هر جور شبهه ای تونستید وارد کردید , هر اهانتی و... هر ذهنیتی منفی که از این کتاب تو ذهن مخاطبی که می خواست آن را بخونه به وجود بیاد و نخونه پای تو نوشته می شه . شاید شاید خدا می خواست که آن را با یک آیه ای که تو این کتاب آمده هدایت کنه می تونی جواب بدی ؟؟؟
و اما فریاد وا اسلاما اگر مسلمانی دغدغه وا اسلاما نداشته باشه مسلمان نیست در مورد تکفیری های داعش اگر بچه شیعه های جنگ مذهبی نبودند که مهارشون کنند ائتلافشون تا حالا صد باره ایران را ایرانستان کرده بود .
43- گفتید " که می گویند(داعش) غیر مسلمان نجس و کافرند و همه باید کشته شوند،" عجب پس به همین خاطره با اسرائیلی ها و آمریکائی ها و ... کار ندارند می رن بیمارستانهاشون از فرماندهان آنها دستور می گیرند و ... فقط به مردم بدبخت اهل سنت عراق , کردهای موصل و شیعه های الکفیا سوریه حمله می کنند و ...
44- گفتید " وقتی می گوئید دین نزد خدا اسلام است و نا دانسته آیات قرآن را به گواه می آورید" عزیزم (((( من)))) نگفتم!! آیه قرآن با آدرسش را گذاشتم رو به روت نمی خوای قبول کنی که این کلام خداست برو خودت را ... إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ آل عمران 91
قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَینَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِی مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِی النَّبِیونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ(البقرة/136) بگویید: «ما به خدا ایمان آوردهایم؛ و به آنچه بر ما نازل شده؛ و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از فرزندان او نازل گردید ، و (همچنین) آنچه به موسی و عیسی و پیامبران (دیگر) از طرف پروردگار داده شده است، و در میان هیچ یک از آنها جدایی قائل نمیشویم، و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم؛ (و تعصبات نژادی و اغراض شخصی، سبب نمیشود که بعضی را بپذیریم و بعضی را رها کنیم.)»
فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَى مِنْهُمُ الْکُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ(آل عمران/52)
هنگامی که عیسی از آنان احساس کفر (و مخالفت) کرد، گفت: «کیست که یاور من به سوی خدا (برای تبلیغ آیین او) گردد؟» حواریان [= شاگردان مخصوص او] گفتند: «ما یاوران خداییم؛ به خدا ایمان آوردیم؛ و تو (نیز) گواه باش که ما اسلام آوردهایم.
شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَینَا إِلَیکَ وَمَا وَصَّینَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیهِ اللَّهُ یجْتَبِی إِلَیهِ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی إِلَیهِ مَنْ ینِیبُ(شوری/13) آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت می کنید! خداوند هر کس را بخواهد برمیگزیند، و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت میکند.
وَمَنْ یرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَینَاهُ فِی الدُّنْیا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ(البقرة/130) چز افراد سفیه و نادان، چه کسی از آیین ابراهیم، (با آن پاکی و درخشندگی،) رویگردان خواهد شد؟! ما او را در این جهان برگزیدیم؛ و او در جهان دیگر، از صالحان است.
22- - فرمودید " یک طرفه و بدون طرفیت شبهای پیشاور راه نیندازید، " کتاب شبهای پیشاور مربوط به اختلافت شیعه و سنی بود هیچ قرابتی با موضوع بحث ما ندارد بنده کم کم از این همه اتهامات قطاری شما دارم به شک می افتم آیا شما واقعا آنتی داروینیسم هستید و...
23- فرمودید " حد اقل یک نفر را پیدا کنید که دنباله ی حرفهای شما را بگیرد و به شما پاسخ بدهد، " بنده با خدای خودم انس دارم می دانم که می شنود , می دانم که می بیند , می دانم که می داند و با آن حال خوشی دارم بقیه اش دیگه به من مربوط نیست خودش می دانه و بنده هاش
24- فرمودید " و البته مجالی هم برای گفتِ دیگران باقی بگذارید" بنده ایست بازرسی گذاشتم که مخاطبان نظر ندهید این حرف شما با نظر قبلی تان منافات دارد
25- فرمودید " نه اینکه یک نفر یک عبارت کوتاهی بنویسد یا بگوید و شـما بحر طویل و در حد و اندازه یک جزوه ی مفصّل بنویسـید و تحویلش دهیـد که بدون تردید از حوصله خواندنش خارج باشـد." بنده سر سری رد نمی شم می توانید بررسی کنید که در جواب پستهای موافق آنتی داروینیسم جز یک کلمه تشکر چیزی ننوشتم .
26- فرمودید " جای داروین چه خوب بود بر کتاب آیات شیطانی ی سلمان رشدی کتاب یا جزوه ای می نوشتید ... " نمی دانم چرا بی اختیار یاد دم خروس می افتم به هر حال , هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد در مورد آن ملعون هم در یکی از پستها نظرم را دادم اینکه فتوای الحاد در اسلام به این سادگی ها نیست و در حدود 40 سال حکومت دینی ( اغماضا چون در بدنه همچنان با قواعد مدرنیته اداره میشه ) علی رقم هجمه های سنگین , به تعداد معدود فتوای ارتداد صادر شده است و اگر امام خمینی آن فتنه را در نطفه خفه نمی کرد امروز هر کی از جاش بلند می شد پیامبر ص , جبرئیل , زنان پیامبر و .. را به سخره می گرفت و ....
27- فرمودید " داروین اسلام ستیز نبوده" اصلاح می کنم داروین خدا ستیز بود و او و هم دستانش و کارفرماهایش همه سعیشان را کردند که بگویند پشت عالم هیچ خدایی نیست و همه چیز خود به خودی به وجود آمده و بشر را از چرایی و علت االعلل پدیده ها غافل کرد و سرگرم چگونگی ها کرد و ...
28- فرمودید " پاسخی برای رمّان مزخرف آیات شیطانی بنویسید،" به روی چشم , گذاشتمش تو نوبت , و در ضمن شهرت ما بندگی برای خدای احد و واحد , الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ است . شهره شدن نزد شما برایمان ارزشی ندارد .
29- فرمودید : شاید ٪1 از این جمعیتِ انبوه با کتاب آسمانی یعنی قرآن حکیم آشنا نیستند" لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یهْدِی مَنْ یشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ(البقرة/142) اول این جمعیت انبوه باید خود را لایق بکنند بعد مطمئن باشید می خواهد که با قرآن آشنا بشن
30- فرمودید " و از طرف دیگر بین مسلمانان نیز همیشه مناقشه و اختلاف نظر های مرگبار وجود داشته، که برای نمونه دیری از 8 سال جنگ تحمیلی ی ایران و عراق، دو کشور اسلامی با بیشترین جمعیت شیعه، نمی گذرد" ارجاع می دم شما را به متن کتاب راجع به خلیفه بودن به اضافه اینکه نظرات کسینجر در مورد جنگ ایران و عراق 1- بگذار آسیایی ,آسیایی را بکشد 2- جنگ ایران و عراق نباید برنده داشته باشد 3- انقلاب اسلامی نباید به سایر جاها سرایت کند و ... حتما به این هم قائلید که آمریکا برای برخی کدخدای بزرگی است و ...
31- فرمودید " در همین کشور ما زندانها پر است از خلافکاران... " خوب در این راستا شما چه کار کرده اید , کدام نظریه انحرافی را باطل کردید , کدام نظریه جایگزین را ارائه داده اید که بتواند از آن مدل استخراج کرد و ...
32- فرمودید " حالا افرادی مثل شما پیدا شده اند که با احکام الهی اندکی آشنا هستند" جسارتا شاخص شما برای اندک یا بسیار بودن چیست بنده که خود را در این وادی عددی نمی بینم چه برسه به اندک
33- فرمودید " امّا چه سود که راه ارشاد و تبلیغ را درست نمی دانند" عزیزم ارشاد را جز از صاحبش نخواه وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیسْتَجِیبُوا لِی وَلْیؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ(البقرة/186) و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!
34-- فرمودید " بجای نرم خوئی و کنار آمدن با بندگان خدا آنان را کافر و لامذهب و مطـرود از جامعه می پندارند" بنده فقط می خواهم به دستوری که خدا به پیامبرش داده عمل کنم چون او را اسوه حسنه معرفی کرده یا أَیهَا النَّبِی جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ(التوبة/73) ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت بگیر! جایگاهشان جهنم است؛ و چه بد سرنوشتی دارند! و همیشه دغدغه ام, خادمی بندگان خدا بوده است و آن را وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ می دانم و در مورد قسمت دوم جمله تان ,به خدا پناه می برم از اتهامی که زدید .
35- فرمودید " بدون آنکه شٱن نزول آیات قرآن حکیم را بدانید از سر ستیز و دشمن تراشی، آیات قرآن را خودسرانه تعبیر و تفسیر می کنند " یاد جمله تان افتادم که به بنده اتهام زدید از آیات قرآن شاهد برای حرفهایم می آورم و ... افترایی که به بنده زدید نمی بخشم ( از سر ستیز و دشمن تراشی و...) باشه قیامت یک جور با هم حساب می کنیم . و اما در مورد خود سری تعبیر و تفسیر آیات قرآن شاخصتان چیست ؟ مصداقی بفرمایید در کجا به کلام الله جسارتی کرده ام ؟ چرا شما تعبیر و تفسیر درست را به ما نشان نمی دهید ؟ ...
11-- فرمودید " کدام فرضیـه، فـرد تازه به مکتب رفته ای با این همه ادّعـا! " وقتی سخن قبلی شما " باید علما و دانشمندان و فلاسفه را با یاد نیک خدمت کنیم و ارج نهیم،" را کنار این جمله تان می زارم خنده ام می گیره ولی به هر حال شما نبین که کی میگه ببین چی میگه
12- فرمودید " شـما با این اصـرار و پافشاری فقط آبروی خودتان را می برید،" بنده تعجب می کنم چرا شما اینقدر اصرار و پافشاری دارید که بنده جواب ندهم . ولی پیش ما آبرو عند الله ارزش دارد و سعی می کنیم غیر از کلام الله نگوییم لذا عیب نداره اگر پیش شما آبرویی نداشته باشیم .
13-فرمودید " از آن می ترسیم که آرام آرام خود را صاحب کرامت و معجزه هم معرفی کنید" شما نترسید چون با توجه به آیه وَرَسُولًا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیةٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیئَةِ الطَّیرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیکُونُ طَیرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(آل عمران/49) و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها میگوید:) من نشانهای از طرف پروردگار شما، برایتان آوردهام؛ من از گل، چیزی به شکل پرنده میسازم؛ سپس در آن میدمم و به فرمان خدا، پرندهای میگردد. و به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلایان به برص [= پیسی] را بهبودی میبخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم؛ و از آنچه میخورید، و در خانههای خود ذخیره میکنید، به شما خبر میدهم؛ مسلما در اینها، نشانهای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید!
همه معجزات فقط و فقط به اذن الله واقع می شود و بس لذا سر ابا عبدالله با اینکه همه جنود ارض و سماء در اختیارش بود بر نیزه رفت چون اذن استفاده از آنها را نداشت چون اراده الهی بر آن تعلق گرفته بود ثار الله (بهای خونش خود خداست ) وقتی معجزه و کرامت در مورد اولیاء الهی بدون اذن الله اتفاق نمی افتد , هر کس ادعای معجزه یا کرامت کند کذاب است .
14- فرمودید " دست بردارید از این میدان داری های بی نتیجه،" هنوز به هل من مبارز نرسیدم برادر و اینکه ما مامور به تکلیف هستیم , نتیجه فرع ماجراست.
15- فرمودید " در کارزار گفت و گوی شما حریف خودتان فقط خودتان هستید،" اگر خودتان را در مقابل و حریف بنده می بینید با و گفتار بنده آنتی داروینولوژی (ایدئولوژی داروین ) است تا فضا برای اقامه کلام خدا باز شود لطفا خجالت نکشید ,عین مرد بگویید نه اینکه .... خود را مخالف داروین معرفی کنید ولی به حرفهای آنتی داروینیسم خرده بگیرید .
16- فرمودید " گاهی امر به معروف و نهی از منکر نفس خود مهمتر از برای دیگران است" عزیزم شما اول سر معروف و منکر با ما به تفاهم برس بعدش امر به معروف و نهی از منکر کاری نداره . بنده داروینیسم و فلسفه غرب , یونانی مابی , هلنیات , اسرائیلیات و وهابیت و ... را منکر می دانم و خودم و همه را از آنها نهی می کنم . شما هم لطفا در اعلام مواضع صریح باشید .
17- فرمودید " برای که اینقـدر رجز می خوانید،" وقتی قلیل باشی مجبوری رجز بخونی کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ(البقرة/249) اثلا شیعه , هست و رجز حق . تو صحرای کربلا چند تا رجز خون می خوای برات بشمارم ...
18- فرمودید : این مباحث طولانی و بی طرفدار را ببـرید در حجـره ها... " اگر بی طرفدار است لطفا شما وارد گود نشو اگر طولانی است و ظرفیتش را ندارید لطفا وارد گگود نشوید لا تکلف الله نفسا الا وسعها .
19- فرمودید : ببرید در حجـره ها حـوزه ها و با آنان در میـان بگذارید، " عزیزم بنده می خوام حجره و حوزه ها را بکشونم وسط گود تا از خواب بیدار شوند , ببینن علم روز اینهاست نه حرفهای فیلسوفهای اعصار پیشین و...
20 – فرمودید " هنوز هم جسارت و جرٱت شما را در مقابله با نظریات و فرضیات داروین تحسین می کنم،" جسارتا دم خروس بیرون زد اگر به حرفهای داروین اعتقادی ندارید , از شما مطلبی می دیدیم نه اینکه نظریات و فرضیات داروین را اینقدر بزرگ ببینید که بابت مقابله با آن به کسی چون بنده را تحسین کنید . خیر عزیزم , آنتی داروینیسم خیلی وقته فعاله افتخار بنده چیز دیگری است کتاب را مطالعه بفرمائید بعدا می گم
21- فرمودید : ولی با این موضع گیری های تعصّب وار و پراکنده گوئی های شما باور ندارم کتابی که نوشته اید مناسبتی با فرضیات داروین داشته باشد، " برای اینکه به باور برسید بهتر بود اول کتاب را می خواندید بعد اظهار نظر می کردید ثانیا عرض کردم موضع گیری تعصب وار اگر حق باشد ممدوح است (اگر موردی غیر حق بود مصداق بیاورید ) پراکنده گویی بنده به پراکنده بودن سوالات بر می گردد وقتی از هر جهتی , شبهه و ابهامی مطرح می شود بنده ناگزیرم پاسخ دهم تا معذور نباشم.
در جواب آقای نیکدوست که انتقادات تندی علیه اینجانب روا داشتند .
1- استاد عزیزم شرط برگزاری کرسی های نظریه پردازی آرامش روحی است , پافشاری و تعصب بر سر عقاید حقه , ممدوح است , ولی عصبیت شخصی , مذموم است درسی که علی ع در مواجهه با عمربن عبدود به ما داد . علی رغم غلبه بر دشمن , چون او به صورت مبارک حضرت توف کرد , ایشان بلند شد کمی قدم زد آرام گرفت و بعد کار دشمن را تمام کرد تا مبادا ضربتی که می زند از روی خشم خودش باشد, نه حکم الهی و اولو الامر خدا را دعا کنید که بنده خدایی که احیانا می خواست با سبیل خدا آشنا شود با این گفتار شما بر نگردد که در آن صورت عمل شما مصداق صدو عن سبیل است .
2- بنده اعتراف می کنم " نیستم " دیگه از این بالاتر پس شما نبین که می گوید, ببین چه می گوید اگر از گفته هایم ایراد گرفتید بفرمائید تا رفع ابهام کنم و در نهایت اگر قانع نشدید هر دو با هم ردو الی الله می کنیم تا او حکم کند .
3- بله بنده متعصب راه حق هستم , خودباور هستم ولی سعی کردم و می کنم افسار منیت ام را در مشتم بگیرم . اما خود باخته نیستم خودم را با حق ممزوج کردم تا کمبودم را با آن جبران کنم .
4- بنده طلبه حوزه علمیه نیستم ولی افتخارم طلبگی محضر قرآن است .
5- بنده در هیچ کجا ادعا نکردم علامه دهرم و هیچ حظی هم از آن نمی برم تلاش می کنم عند الله به آبرویی برسم.
6- فرمودید " چگونه به خود اجازه می دهید از آیات قرآن حکیم شاهدی بر گفتار نا مفهوم و سراسر شالوده به تعصّبِ خود بیاورید،" اولا لطفا جو سازی نکنید , مثال بزنید , مصداق بیاورید بنده هیچوقت همچین غلطی نمی کنم ثانیا اگر هم گفتارم برای شما نا مفهوم و شالوده به تعصب است لطفا پیگیری نکنید ثالثا اصل اول اجتهاد (یعنی از دل منابع دین , راه حل برای مشکلات جامعه پیدا کردن است .)این است " گفتار تابع آیات است نه برعکس که شما به بنده نسبت دادید لذا افترا زدید و بنده شما را نمی بخشم .
7- فرمودید " متٱسفانه دچار ضعف استنباط از دیدگاههای دیگران نیز هستید،" عزیزم مسئله اصلی این کتاب آنتی داروینیسم است و همه مباحث حول ابطال فرضیه اوست لذا خواه یا نا خواه مصداق جمله شما در ذهن مخاطب داروین می نماید حالا با این توضیحی که شما دادید " هرگز داروین را جزو دانشمندان ممتاز بر نشـمردم،" دعوایی با هم نداریم .
8- فرمودید " حالا چرا اینقدر به داروین بند کرده اید؟ " به این علت " داروینیسم ستون خیمه مدرنیسم است و اگر این ستون سقوط کند، کل خیمه بر سر مدرنیسم فرو خواهد ریخت. بنابراین به مانند یک ایدئولوژی با آن رفتار می شود، نه یک تئوری علمی که هنوز به اثبات هم نرسیده است"
9- فرمودید " داروین هرکه بوده نظـراتش مغرضانه نبوده و فرضیاتش برآمده از تجربیـات درست یا نادرسـت شخصی خودش بوده و هیچوقت در نظر نداشـته تحکّم کند و بر اندیشـه های عالمان دیگر غالب کند،" از اینکه اینقدر خوب او را می شناسید و معرفی می کنید تعجب می کنم , به هر حال, برای مخاطب عام می گم : من نگاه نمی کنم کی گفته , نگاه می کنم به اینکه حرفهای او که زیر بنای سایر نظریات مدرن است امروز جامعه بشری را به انحطاط کشونده لذا آن نظرات برای بشر مغرضانه بوده و امروز نظراتش را با تحکم بر اندیشه عالمان دیگر غالب می کنند . کافی است کمی اطلاعات راجع به مافیای علمی غرب جمع آوری کنید برای مخاطب خاص می گم یهودی اگر غرض نداشته باشه خدا را اصل می گیره نه قوم و نژاد خودش را لذا کلام خدا را گوش بدیم که گفت: وَقَالَتِ الْیهُودُ یدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ ینْفِقُ کَیفَ یشَاءُ وَلَیزِیدَنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَینَا بَینَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یحِبُّ الْمُفْسِدِینَ(المائدة/64) و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، میبخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش میکنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.
10 – فرمودید " می گوئید می خواهید فرضیـات خود را جایگزین فرضیـات داروین نمائید،" بنده فرضیاتی را که به آن رسیدم به همه علاقه مندان عرضه می کنم شاید در ذهن یک پژوهشگر مومنی, جرقه ای زده شد و راه حلی برای مشکلی پیدا شد و جمعی دیگر از بندگان خدا از آن منتفع شدند و روز قیامت سر ما جلو خدا پایین نبود شما مختاری توجه بکنی یا خیر تکلیف بنده ابلاغ بود و ضمنا اگر شما هم در این زمینه یا هر زمینه دیگری فرضیاتی دارید از اعلام آن دریغ نکنید . شاید الله شما را وسیله انتقال علمش به ناس انتخاب کرده باشد.
هم اینک جمعیت جهان 7،462،000،000 نفر است، از این جمعیت تقریباً 1،850،000،000 نفر از آنان مسلمان هستند و از بین مسلمانان با فرق مختلف تقریباً 200،000،000 نفر از آنان با احتساب نوزادان و کودکان و
جوانان و میانسـالان و پیران و کهنسالان؛ شیعه هسـتند، یعنی کمتر از ٪9.5 کل مسـلمانان شیعه هستند، چنانچه جمعیت 75،000،000 نفری شـیعیان ایران را مترقّی تر از شیعیان سـایر بلاد بدانیم، با همه ی این
اوصاف شاید ٪1 از این جمعیتِ انبوه با کتاب آسمانی یعنی قرآن حکیم آشنا نیستند و حتّی مسـائل جزئی ی معارف اسلامی را نمی دانند، قریب یکهزار و چهار صد سـال از پیدایش دین مبین اسـلام می گذرد ولی
آنچنان که باید اسلام در بین طبقات مختلف مردم جهان با آن همه عظمت و بی نظیر بودنش به لحاظ اخلاق که مهمترین آن است رشـدی نداشته است، و از طرف دیگر بین مسلمانان نیز همیشه مناقشه و اختلاف
نظر های مرگبار وجود داشته، که برای نمونه دیری از 8 سال جنگ تحمیلی ی ایران و عراق، دو کشور اسلامی با بیشترین جمعیت شیعه، نمی گذرد امّا می دانید چرا!، شکی نیست که به دلیل ضعف تربیت و آشنا
سازی ی فرزندان در خانواده ها با حقایق متقن اسلام بوده و می باشد، چرا که خانواده ها خود وقوفی با واقعیت های اسلام نداشته و ندارند، در همین کشور ما زندانها پر است از خلافکاران که اگر پیروان واقعی ی
ائمه ی اطهار یعنی واقعاً شیعه بودند تعداد آنان بسیار کمتر و وضعیت آرامش و امنیت جامعه ی ما بسـیار بهتر از امروز بود، اسلام خوب به مردم معرفی نشـده، عده ای بسـیار ضعیف و عده ای بسیار متعصب، حالا
افرادی مثل شما پیدا شده اند که با احکام الهی اندکی آشنا هستند امّا چه سود که راه ارشاد و تبلیغ را درست نمی دانند و بجای نرم خوئی و کنار آمدن با بندگان خدا آنان را کافر و لامذهب و مطـرود از جامعه می
پندارند و بدون آنکه شٱن نزول آیات قرآن حکیم را بدانید از سر ستیز و دشمن تراشی، آیات قرآن را خودسرانه تعبیر و تفسیر می کنند و برداشت دلخواه خوشان را ارائه می دهند، بر سر پیامبر اسلام در مسیر رفت و
آمد به خانه اش خاکستر داغ می ریختند و دم بر نمی آورد، با مردم جاهل زمان خود ملاطفت نشان می داد و هیچوقت ادیان دیگر را نا محترم نمی شمرد و اجازه می داد سنن و آداب آئین خود را بجای آورند، همه ی
مردم جهان مخلوق باریتعالٰی هستند و باید با دیده ی احترام و تکریم به آنان نگریست، اگر از دانشمندان غیر مسلمان از جای جای عالم خوشتان نمی آید، اختیار با خودتان است ولی سخنگوی دیگران نشـوید و آراء
و عقاید شخصیتان را تعمیم ندهید، بلا نسبت به مانند تکفیری های داعش فریاد وا اسلاما سر ندهید که می گویند غیر مسلمان نجس و کافرند و همه باید کشته شوند، وقتی می گوئید دین نزد خدا اسلام است و
نا دانسته آیات قرآن را به گواه می آورید، نتیجه اش این می شود که جز مسلمان هیچ جنبنده ای حق حیات ندارد، العیاذ بالله جای خدا می نشینید و برای ابناء بشر تصمیم گیری می کنید، نخیر اینطور نیست باید با
همه ی مردم جهان راه تعامل پیش گرفت و بدانیم فقط با رفتار مردم دوستانه و حفظ تعادل و اخلاق نیکو می شود از مبانی ی اسلام دفاع کرد و آن را نشر داد. اگر راه تبلیغ در پیش گرفته اید باید آرام و مهربان باشید.
فکر می کردم به لحاظ دانش در حد خود و در مقایسه به افراد متدین فرد پیشروی هستید، ولی حالا با خواندن قسمتی از مطالب شما مطمئن شدم که اینطور نیسـت، بسـیار فرد متعصّب و خود باخته و خود باوری
هستید، به مانند طلبه هائی که دو سه سال از مجالس چند درس از اساتید حوزه های علمیه اسـتفاده می کنند و اندکی با ادبیات عرب آشنا می شوند و مقداری عربی یاد می گیرند فکر می کننـد علّامه ی دهر
شده اند، چگونه به خود اجازه می دهید از آیات قرآن حکیم شاهدی بر گفتار نا مفهوم و سراسر شالوده به تعصّبِ خود بیاورید، قرآن کریم برای این نازل نشـده که وسیله و مستمسکی برای جبران ناتوانی های به
اصطلاح اهل علم قرار گیرد، متٱسفانه دچار ضعف استنباط از دیدگاههای دیگران نیز هستید، وقتی گفتم؛ " از نظر دور نداریم که اقوال نظری ی دانشـمندان ممتاز در طول تاریخ چه گذشتـگان و چه از آینـدگان را هرگز
نمی تـوان با کلام الهی، خالق جهان هسـتی یعنی با قرآن حکیم مقایسه کرد،"، کجای این عبارت اشـاره به داروین بود، هرگز داروین را جزو دانشمندان ممتاز بر نشـمردم، این دیگر چه تعبیری برای تبیین منطقتـان
بود، حالا چرا اینقدر به داروین بند کرده اید؟ داروین هرکه بوده نظـراتش مغرضانه نبوده و فرضیاتش برآمده از تجربیـات درست یا نادرسـت شخصی خودش بوده و هیچوقت در نظر نداشـته تحکّم کند و بر اندیشـه های
عالمان دیگر غالب کند، ولی برعکس شـما چنین هسـتید که می گوئید می خواهید فرضیـات خود را جایگزین فرضیـات داروین نمائید، کدام فرضیـه، فـرد تازه به مکتب رفته ای با این همه ادّعـا!، شـما با این اصـرار و
پافشاری فقط آبروی خودتان را می برید، از آن می ترسیم که آرام آرام خود را صاحب کرامت و معجزه هم معرفی کنید، دست بردارید از این میدان داری های بی نتیجه، در کارزار گفت و گوی شما حریف خودتان فقط
خودتان هستید، گاهی امر به معروف و نهی از منکر نفس خود مهمتر از برای دیگران است، برای که اینقـدر رجز می خوانید، این مباحث طولانی و بی طرفدار را ببـرید در حجـره ها حـوزه ها و با آنان در میـان بگذارید،
هنوز هم جسارت و جرٱت شما را در مقابله با نظریات و فرضیات داروین تحسین می کنم، چون بنده اعتقادی به حرفهای داروین ندارم ولی با این موضع گیری های تعصّب وار و پراکنده گوئی های شما باور ندارم کتابی
که نوشته اید مناسبتی با فرضیات داروین داشته باشد، یک طرفه و بدون طرفیت شبهای پیشاور راه نیندازید، حد اقل یک نفر را پیدا کنید که دنباله ی حرفهای شما را بگیرد و به شما پاسخ بدهد، و البته مجالی هم
برای گفتِ دیگران باقی بگذارید، نه اینکه یک نفر یک عبارت کوتاهی بنویسد یا بگوید و شـما بحر طویل و در حد و اندازه یک جزوه ی مفصّل بنویسـید و تحویلش دهیـد که بدون تردید از حوصله خواندنش خارج باشـد.
بجای داروین چه خوب بود بر کتاب آیات شیطانی ی سلمان رشدی کتاب یا جزوه ای می نوشتید تا مردم نسبت به یاوه های وی و چرائی ی تحت تقیب گرفتن وی بیشتر آشنا شوند، داروین اسلام ستیز نبوده ولی
سلمان رشتی با افکار پلیدش رمّان آیات شیطانی را نوشت و سر و صدا بر پا کرد، پاسخی برای رمّان مزخرف آیات شیطانی بنویسید، از این طریق حتماً شهرتی هم کسب خواهید کرد.
25- فرمودید " اشکال بزرگ داروین آن بوده که با اسـلام نا آشنا بوده" یقین داشته باشید که یهودیان معاند " الَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْکِتَابَ یعْرِفُونَهُ کَمَا یعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنْهُمْ لَیکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یعْلَمُونَ(البقرة/146) کسانی که کتاب آسمانی به آنان دادهایم، او [= پیامبر] را همچون فرزندان خود میشناسند؛ (ولی) جمعی از آنان، حق را آگاهانه کتمان میکنند! الَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْکِتَابَ یعْرِفُونَهُ کَمَا یعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا یؤْمِنُونَ(الأنعام/20) آنان که کتاب آسمانی به ایشان دادهایم، بخوبی او [= پیامبر] را میشناسند، همانگونه که فرزندان خود را میشناسند؛ خود را به خسران می اندازند ولی حاضر نمی شوند ایمان بیاورند.
26-فرمودید " و الّا فرضیـات خود را به گـونه ای دیگر رقم می زد، " اگر با خط سیر فلسفه غرب آشنا باشید اذعان می کنید که آن مسیر الا و لابد به داروینیسم ختم می شد حالا اگر داروین این حرف را نمی زد , کس دیگه ای مثلا به نام جرج این حرف را می زد و امروز ما به جای داروینیسم می گفتیم جرجیسم , ولی ماهیت مباحث همین بود . لذا به موضوعات با دید کلان و و ریشه ای نگاه کنید .
27 - فرمودید " چه بسـا عالم را متحیّـر می ساخت و در ردیف و جایگاه فضـلا و دانشـمندان بزرگ اسـلامی قرار می گرفت،"
جسارتا این اسلام است که به پیروانش شرف و ارزش و اعتبار می دهد نه برعکس و از طرفی دین نزد خدا یکی است و بنده خدا هم اگر هدفش خداست , نباید آن را به اسلام و یهودیت و مسیحیت تفکیک کنه . لذا داروین و امثالهم اگر ادعای دینداری داشته اند باید تسلیم حق بودن خودشان را نشان می دادند . ثانیا برای مومن حقیقی در ردیف فضـلا و دانشـمندان بزرگ اسـلامی قرار گرفتن ارزشی نداره عندالله مهم است .ولو یک مثقال
28- فرمودید " از نظر دور نداریم که اقوال نظری ی دانشـمندان ممتاز در طول تاریخ چه گذشتـگان و چه از آینـدگان را هرگز نمی تـوان با کلام الهی، خالق جهان هسـتی یعنی با قرآن حکیم مقایسه کرد،" اولا شاخص شما برای ممتاز شمردن داروین چیست ؟ اگر با شاخص حق و باطل قرآنی بسنجی می بینی که او در اسفل السافلین جای داره به خاطر اینکه پایه گذار انحرافات کلان بعدی در بشر غربی شد که بعدها در جهان هم سرایت کرد . ثانیا این همه به پیامبران صفت هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ(الشعراء/34) هَذَا سَاحِرٌ کَذَّابٌ(ص/4) کَذَلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ(الذاریات/52) این گونه است که هیچ پیامبری قبل از اینها بسوی قومی فرستاده نشد مگر اینکه گفتند: «او ساحر است یا دیوانه!» مگر پیامبران از پیش خودشان حرف می زدند, هرگز , جز کلام الله نمی گفتند , پس چرا صفت سحر و جنون به آنها زده می شد , لذا قیاس که کار شیطانه ولی برای اینکه نور قرآن را به بقیه هم نشان داد , باید به جنگ تاریکی رفت .
29- فرمودید " این کتاب عظیم بی نظیر، مٱخذ و ریشه ی همه ی علوم دست یافته و دست نایافته است،" پس حماقت است تا وقتی چنین گنجینه ای به ما هبه شده , اکثر وقت و انرژی خودمان را سرگرم کلام فلاسفه ای بکنیم که آن کلام حتی خودشان را هم رستگار نکرده . ای کاش حوزه و دانشگاه ما این را می فهمید .
30- ضمن تشکر مجدد اگر جایی بی ادبی از حقیر سر زد, به بزرگی خود ببخشید .