رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

نظریه معاصر روابط بین الملل

نظریه معاصر روابط بین الملل
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 15 رای
نویسنده:
مترجم:
وحید بزرگی
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 15 رای
از سخن مترجم:
کتاب حاضر از کتب درسی رشته روابط بین الملل در انگلیس می باشد که امیدوارم خوانندگان را به طور اجمالی با دیدگاههای روابط بین الملل آشنا سازد. هرچند این کتاب در سال 1972 نوشته شده است، ولی تا همین اواخر به همین صورت از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد تجدید چاپ شده و غبار کهنگی به خود نگرفته است. فرانکل نیز از استادان رشته روابط بین الملل از جمله در دانشگاه آکسفورد بوده است. از آنجا که در سراسر کتاب به مسائل تاریخی و به ویژه بریتانیا اشاره می شود، خوانندگان باید توجه داشته باشند که کتاب قبل از پیوستن بریتانیا به جامعه اقتصادی اروپا (اول ژانویه 1973) به رشته تحریر درآمده است. در ضمن واژه نامه ای نیز به کتاب افزوده شده است که احتمالا سودمند خواهد بود.

سرفصل مطالب کتاب:
نظریه و عمل
ماهیت نظریه روابط بین الملل
تحلیل سیستم ها و دیدگاههای وابسته
نظریه همگرایی و تز کارکرد گرایی
کنش دولت ها
تعامل یا کنش متقابل دولت ها
مطالعه ی موردی: بریتانیا و جامعه اقتصادی اروپا
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1398/03/05

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نظریه معاصر روابط بین الملل

تعداد دیدگاه‌ها:
6
جدائی از اقتصاد جهانی و دست باز آمریکا برای تحریم آسان ایران غلامرضا مصدق ساختار اقتصاد ایران در چهل سال گذشته به گونه ای شکل گرفته که علیرغم دارا بودن اقتصادی بزرگ ، تحریم کردن آن کار چندان سختی نیست ، فاکتورهای زیاد و تعیین کننده ای در اقتصاد ایران وجود ندارد که مانع بزرگی بر سر راه تحریم کنندگان باشد . زیرا با تحریم کردن ایران ضرر و زیان زیادی متوجه کشورهای دیگر نمی‌شود. جمله “ ادغام در اقتصاد جهانی “ برای کسر مهمی از سیاستمداران و نخبگان ما بار منفی زیادی دارد و معنای آن قرار گرفتن زیر سلطه جهانی است !!! ، به زعم آنها عدم ادغام اقتصاد ما در اقتصاد جهانی یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهاست !!! ، اما امروز کاملاً روشن شده این دستاورد بزرگ و افتخار آفرین تبدیل به پاشنه آشیل ما برای مقابله آمریکا با ما شده است . اگر صادرات نفت ایران بجای ۲/۵ میلیون ۵ میلیون بشکه بود تحریم نفتی ایران عملاً غیرممکن می‌شد چون جایگزین کردن ۵ میلیون بشکه در بازار نفت ممکن نیست . اگر در سال‌های گذشته با جذب سرمایه خارجی برداشت نفت و گاز از میادین مشترک با همسایگان را افزایش می دادیم ، ضمن صیانت از منابع ملی که دیگران در حال غارت آن هستند با افزایش ظرفیت تولید نفت ، تحریم را غیر ممکن می کردیم ، سرمایه گذاران خارجی هم برای صیانت از سرمایه گذاریشان همه توان لابی گری خود برای جلوگیری از تحریم ما را بکار می بردند . اگر در سال‌های گذشته خطوط انتقال نفت و گاز آسیای میانه و قفقاز بجای مسیرهای غیر طبیعی و پرهزینه فعلی از مسیر طبیعی ایران به بازارهای جهانی می گذشت ، ضمن ایجاد هزاران شغل و کسب بی دردسر سالانه میلیاردها دلار بابت حق ترانزیت بخش مهمی از امنیت انرژی جهانی به امنیت ایران گره میخورد تحریم ایران به سادگی ممکن نمی‌شد . اگر بجای یک شرکت بزرگ چند ملیتی مثل توتال ده شرکت در میادین نفت و گاز ایران سرمایه گذاری می‌کردند ترامپ نمی توانست همزمان با ده غول جهانی برای تحریم ما در بیفتد . اگر حداقل پنج شرکت بزرگ خودرو سازی دنیا با خودرو سازان ما سرمایه گذاری مشترک در تولید خودرو داشتند ضمن برخورداری از کیفیت و قیمت جهانی خودرو برای مصرف کننده ایرانی ممکن نبود به وقت تحریم ما آنها دست روی دست بگذارند تا ما به راحتی تحریم شویم . اگر ....، و صدها اگر دیگر ، اما چون ثبات و امنیت افغانستان برای آمریکا مهم است همچنین هند قصد دور زدن پاکستان برای رسیدن به افغانستان و آسیای میانه از طریق بندر چاه بهار را دارد ، امریکا نمیتواند این خواسته مهم کشور قدرتمندی مثل هند را نادیده بگیرید پس ، مجبور است اعلام کند توسعه بندر چاه بهار مشمول تحریم ها نیست . چون در رژیم گذشته در دوران وفور درآمدهای نفتی ایران ۵۰‎٪ در میدان گازی رام با انگلیس در دریای شمال شریک شده ، آمریکا نمیتواند درخواست متحد خود ، انگلیس را برای معاف کردن این میدان گازی از تحریم ها نادیده بگیرد . اگر در اقتصاد ایران فقط ۵۰ مورد مثل بندر چاه بهار و میدان گازی رام وجود میداشت تحریم ایران اگر نه غیر ممکن حتماً و حتماً بسیار سخت میشد.

بایدن و ایران
دکتر محمود سریع القلم
نه فقط در دولت بایدن بلکه در مجموعۀ حاکمیتِ آمریکا، اجماع جدیدی در رابطه باچین و روسیه شکل گرفته است: تنظیم سیاست گذاری ها از رقابت به تقابل محاسبه شده. مدتهاست روسیه وچین، فضای «همکاری و تقابل هم زمان» را با آمریکا پیش گرفته اند ولی مماشاتِ دولت های بوش پسر وبخصوص اوباما باعث شد تا آمریکایی ها عمدتاً همکاری کنند تا تقابل. شاید بتوان تقابلِ محاسبه شده را اینگونه جمع بندی کرد: آمریکا هر رفتار منفی را پاسخ خواهد داد. سیاست خارجی آمریکا مجموعه ای از سیاست گذاری ها و واکنش های تشویق و تنبیه هم زمان خواهد بود.
به نظرمیرسد این اجماع جدیدنه استراتژی است ونه تاکتیک بلکه نوعی انطباق با نظامِ بین المللی سه قطبی است که آمریکا می خواهد میدانِ عملِ دو قطب دیگر را حتی المقدور محدود کند.
این نظام سه قطبی چند دهه ادامه خواهد داشت و توأم با ابهام، فرصت و رفتارهای متناقض کشورها خواهد بود. آمریکا در این رهیافت، شش شریک نسبتاً قابلِ اتکا دارد: انگلستان، کانادا، ژاپن، استرالیا، کره جنوبی و هند. شواهد نشان می دهد آمریکا تصمیم گرفته با ترکیه، عربستان، عراق و افغانستان نیز روش تشویق و تنبیه هم زمان را پیش گیرد. قابل توجه این که آلمان و فرانسه بدون آنکه تبلیغ کنند به صورت خزنده و آرام، روابط اقتصادی/سیاسی مهمی را با روسیه و چین تدارک دیده اند و می خواهند در نظام بین الملل سه قطبی با هر سه قطب همکاری دوجانبه داشته باشند.
تیم سیاست خارجی و امنیت ملی بایدن نه تئوریسین هستند (مانند برژینسکی) ونه ایدئولوگ (مانند بولتون). بلکه با اجماع، شبکه سازی و روش پلکانی عمل خواهند کرد.گاهی اوقات از یک واژه می توان به عمقِ تئوریک آنچه در جلساتِ محرمانۀ کشورها گفته می شود پی برد.
درحالی که دولتِ ترامپ با افزایشِ تحریم ها در پی برجامِ جدید بود، اخیراً یکی از مقاماتِ دولت بایدن، از عبارت (Boxing them In) در جعبه گذاشتن و یا محصور کردن ایران برای برجامِ جدید سخن گفته است. ضروری است فرض های تیمِ بایدن در مورد ایران را بیان کنیم:
1. فشار بر ایران جواب می دهد
2. وضعیت مالی، اقتصادی و فروش نفت ایران در نامساعد ترین شرایط است
3. سیاست گذاری هسته ای ایران فراتر از نهادِ دولت است. تفاوتی نمی کند آن طرف میز مذاکره، کدام جریان سیاسی نشسته باشد
4. توقفِ کاملِ برنامۀ هسته ای ایران محتاجِ برجام جدید است
5. جبهۀ واحد آمریکا، اتحادیه اروپا، اسراییل و عربستان، انتخابهای ایران را فوق العاده محدود خواهند کرد
با توجه به این فرضها، به نظر می رسد مراحلِ تدریجی و پلکانی دولت بایدن در تحولات آتی به شرح زیر باشند
ایجادِ یک جبهۀ منسجم میان آمریکا، اتحادیۀ اروپا، اسراییل وعربستان
تشویق و تنبیه روسیه وچین که از کارت ایران درتعاملات آتی خود با آمریکا استفاده نکنند وحتی اگر اعلام هم نمی کنند در عمل همراه جبهۀ آمریکا باشند؛
باحفظِ ساختارِ تحریم ها، آمریکا آنقدر صبر کندتا نمایندگانِ حاکمیت ایران، چه فعلی و چه در شهریور 1400، راضی به مذاکره شده وباتوجه به اجماع حاصل شده، مفاد برجامِ جدید رابحث کند؛
به ازای هرقدمِ مثبتِ ایران درهمکاری با آژانس وقبول تدریجی مفاد برجام جدید، به صورت قطره چکانی تعدادی از تحریم های اولیه و مربوط به هسته ای، مورد تخفیف، تعلیق و شاید حذف قرار گیرند؛
انسداد روابط ایران باکشورهای عربی حوزه خلیج فارس حفظ شودو بازگشایی روابط اقتصادی اروپا با ایران به میزانِ پیشرفتِ مذاکراتِ برجام جدید مشروط گردد؛
اطمینان بخشی به اسراییل که با مذاکرات برجامِ جدید،تمایلات عربستان، مصر وترکیه درایجاد برنامه هسته ای و درنتیجه اشاعه تسلیحات هسته ای در منطقه خاورمیانه به حداقل وحتی صفر برسد؛
درفرایندِ مذاکرات، هرگونه رفتار «غیر قابل قبول» ایران درمنطقه می تواند مشمول رهیافت «تشویق و تنبیه» باشد؛
از آنجا که دولتِ بایدن،کنگرۀ آمریکا، اتحادیۀ اروپا وکشورهای منطقه، برجام 2015 را قبول ندارند، برجامِ جدید باید ابهاماتِ غیرهسته ای را رفع کند، نقش آژانس را همیشگی کند وحتی المقدور اهرم های ایران برای بازگشت و فعال شدن برنامۀ هسته ای را به حداقل برساند.
رشد وتوسعۀ اقتصادی و کاهشِ بحران های اجتماعی درایران تابع بازبینی در برنامۀ هسته ای وسیاست خارجی ایران خواهد بود. این پروسۀ کش و قوس، زمان برخواهد بود. بیش از صد و پنجاه سال است که زندگی ایرانیان درگیرروابط خارجی است. امید است که ایرانیان بتوانند خود را از مدارهای سیاسی قدرتهای بزرگ خارج کنند وبه سوی تنوع سازی در روابط بین الملل خودبروند.
کانال آرشیو منابع سیاسی
البته عالم سیاست پیچیدگی زیاد دارد و این مطلب را برای بیان این پیچیدگی خدمتتان عرضه کردم.
(( مدتهاست روسیه و چین، فضای « همکاری و تقابل هم زمان » را با آمریکا پیش گرفته اند ولی مماشاتِ دولت های بوش پسر و بخصوص اوباما باعث شد تا آمریکایی ها عمدتاً همکاری کنند تا تقابل.)) این وصف ماجرا از دید حق به جانب های « آمریکایی » است وگرنه پیشروی ناتو در شرق اروپا ، تاخت و تاز نظامی در لوای « نظم نوین جهانی » ، شکل دادن به جنبش های واگرا در تبت و سین کیانگ ، تقویت کمربند مهار چین ( سنگاپور ، مالزی ، کره جنوبی و ژاپن ) و بسط آن برای مقابله با حضور چین در اقیانوس ارام ( امری که ژئواستراتژیست های آمریکایی در قرن نوزدهم آن را پیش بینی کرده بودند ) .... ؛ هر چه باشند ، « مماشات » نبوده اند . به هر رو ، به سود آمریکاییان و به نفع بشریت است که سران آمریکا ـ با کمی « جوان تر و پرتحرک تر » شدن ـ به تحلیل پل کندی و برژینسکی و گالبرایت در مورد « پرهیز از استمرار هزینه نظامی از درآمد » ، « لزوم توجه به ضعف های درونی » و « تغییر خاستگاه نخبگان علمی » آن کشور توجه کنند . عمق بینش امثال محمود سریع القلم هم از تعلیل ایشان از شکست آمریکا در افغانستان پیداست !
هیچ تحلیل گری وضعیت امروز افغانستان را پیش بینی نمی‌کرد علت عدم پیش بینی هم حجم بی خردی دولتمردان آمریکایی است. خود کارشناسان غربی اعتقاد دارند تا زمانی که بین دولت افغانستان و طالبان توافقی صورت نگرفته بود نباید ارتش آمریکا اقدام به خروج از افغانستان میکرد.
همچنان که آمریکا به دنبال گسترش ناتو در اروپای شرقی بوده . روسیه و چین در حال گسترش و توسعه پیمان شانگهای در مورد قدرت اقتصادی کشورهایی مثل ژاپن و .... خود این کشورها همان قدر که با آمریکا روابط اقتصادی تنگاتنگی دارند با چین و با همدیگر هم روابط تنگاتنگی دارند. در نهایت بوش و اوباما در داستان اقتصاد بر چین سهل می‌گرفتند بر خلاف ترامپ که به دنبال حمایت از تولید داخلی بود. به همین خاطر چین از انتخاب بایدن احساس رضایت کرد در نقطه مقابل روسیه که امیدوار به انتخاب ترامپ بود.

به نظر بنده باید هم با غرب(اروپا و امریکا)و هم با شرق(چین و روسیه)و کشورهای غیر متعهد روابط اقتصادی و سیاسی گسترده داشت. و از اختلاف شرق و غرب در جهت حداکثر سازی منافع ملی استفاده کرد. بزرگترین اشتباه در رابطه با شرق و غرب اعتماد است . نه به غرب و نه به شرق اعتماد نمی‌توان کرد. و اصل قدرت در درون کشور و همبستگی یک ملت با افکار و اندیشه های گوناگون در چارچوب یک ساختار دموکراتیک است.
نظریه معاصر روابط بین الملل
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک