دلایل الاعجاز فی القرآن
نویسنده:
شیخ عبدالقاهر جرجانی
مترجم:
سید محمد رادمنش
امتیاز دهید
قرآن سرآمد فصاحت و بلاغت در زبان عربی است. زبانی که مردانش برای بردن گوی فصاحت و بلاغت در میدان شعر از یکدیگر سبقت می گرفتند. برای دانستن قدری از اعجاز کلام وحی، باید علل برتری و اسباب سخن فصیح و بلیغ را فهمید. عبدالقاهر جرجانی (م 471ق) عالم و دانشمند علم لغت و صرف و نحو عربی، در این کتاب قدری از دلائل اعجاز قرآن را برشمرده است. وی علاوه بر احاطه بر کلام و فقه، از ذوق شعری نیز بهره داشت. از این عالم ادیب، آثار با ارزشی بر جای مانده که مهم ترین آنها کتاب دلائل الاعجاز است که گویای قدرت تسلط او بر زبان عربی و نکات بلاغی قرآن است. ترجمه این اثر مهم را سید محمد رادمنش، استاد دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران، در سی و هفت مبحث انجام داده و در فهم برخی نکات بلاغی ابیات عربی از دو استاد عرب زبان راهنمایی و مساعدت گرفته است.
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دلایل الاعجاز فی القرآن
طبیعی است که در کتابی مانند شاهنامه که قدیمیترین نسخهی در دست متعلق به ۲۰۰ سال بعد از نگارش آن بوده شاهد قطعات الحاقی باشیم ولی زیاد اعتقادی به انگیزههای مذهبی در سرایش آن ندارم هر چند «علینامه» میتواند واکنشی دینی بدان باشد. البته چنان که جناب دبیرزاده هم اشاره داشتند مفهومی که از شیعهگری داریم همه متاخر بوده و در جمعیت احتمالا ۹۰ درصدی سنیمذهب ایران، اقلیتهای خرد مذهبی مانند شیعه (تمام شاخهها) اصولا نمیبایست خطری بوده باشند (در سطح تودهی مردم نه قشرهای روشنفکری حکومتی).
در هر حال، شاهنامه در ادامهی خداینامههای قبلی بوده و شاهکاری در حفظ و بازنشر اساطیر و حماسههای قومی باستانی که وجود چندین بیت در مدح و ستایش حاکمان و اولیای مذهبی چیزی از ارج آن نمیکاهد. به همان صورت، «علینامه» هم برای دینداران میبایست نوشتهای جالب و باارزش باشد که در همان حوزه نیز باید بررسی شود.
چرا انتشارات شاهنامه پژوهی دست به انتشار این کتاب زده است؟
جالب اینکه پس از فروپاشی ساسانیان به مدت چند قرن باور هایی که ریشه در ایین مزدکی و مانوی داشت اسباب دلنگرانی صاحبان دین و دولت شده و همچون بسیاری باور ها به تدریج این دو مکتب فکری در آیین های غالب جذب شدند.
از دوران اشکانیان ارتباط محکمی میان بخش های بودایی نشین افغانستان کنونی و فلات مرکزی ایجاد شده بود و به یقین باور بودایی نیز در فرهنگ آن روزگار ایران تاثیر خود را بر جای گذاشته بود.
اما در اینکه فردوسی شیعه بوده است باید یادآور شوم ، آنچه که امروزه از شیعه برداشت میکنیم(روضه خوانی و سینه زنی و آخوند و زیارتکده و ..) که از زمان قاجاریان پدید آمده با آنچه که در آنروزگار برداشت میشده فرق دارد، به گمانم شیعه گری بیشتر بینشی فلسفی و حتی شاید آمیخته با کیشهای ایرانی پیش از اسلام بوده است برای همین بوده که سنیها، شیعیان را در آنروزگار قرمطی و باطنی و حتی زندیق( تاثیر گرفته از کیش مانوی و مزدکی «خواجه نظام الملک در سیاست نامه» ) و رافضی میخواندند نه شیعه، و برای اثبات آن معمولا بیشتر شعوبی های (ملی گرایان)ایرانی و فیلسوفان یونانی گرای ایرانی (ابن سینا ،نصیرالدین طوسی ..) شیعه بودند ، و نیز یکی از روشهای شناخت شیعیان آنزمان همین کانون "ستایش خرد و سخن" همچون ستایش خدا در نوشته هایشان است که خود برگرفته از باورهای Gnosis است که Logos و Sophia (عقل سخن گو /خرد ) را نمادی خدایانه میشمردند ، (ابن مقفع و ناصر خسرو و نوشته های باطنی شیعی آنروزگار سرشار از این اندیشه است)، و با خواندن شاهنامه نیز این باور درباره فردوسی درست مینماید ، البته شاید فردوسی برای اینکه متهم به الحاد و ارتداد نشود مجبور شده تا نامی هم از ابوبکر و عمر ببرد تا جان سالم بدر ببرد .
و در ضمن یکی از دستنخورده ترین نسخه های شاهنامه (بر خلاف نسخه فلورانس) نسخه کتابخانه سن ژوزف بیروت است که اخیرا پیدا شده است.
تقریبا هفتاد سال پیش نسخه ای خطی از یک دیوان فارسی در موزه "قونیه" کشف شد که عبدالباقی گولپینارلی و احمد آتش از محققان ترکیه آن را معرفی کردند. این نسخه، یگانه نسخه به جا مانده از کتاب "علی نامه" بود. این کتاب در قرن پنجم و هفتاد سال پس از فردوسی در همان ناحیه خراسان سروده شده بود و محتوای آن ستایش امام علی و زندگی ایشان بود. در همان زمان خیامپور مقاله احمد آتش را ترجمه کرده و این کتاب را در ایران شناساند. مجتبی مینوی ادیب مشهور ایرانی که در همان زمانها ماموریت تهیه میکروفیلم از نسخ خطی فارسی در ترکیه را داشت، میکروفیلم این کتاب را تهیه کرد ولی جالب است که به گفته یکی از محققان از آنجا که این کتاب در مقابل شاهنامه قرار میگرفت، آن را معرفی نکرد و این کتاب تا سال 88 که برای اولین بار منتشر شد، مورد بی توجهی و درواقع بایکوت قرار داشت.حتی به یکی از نویسندگان دائره المعارف تشیع که این کتاب را قبل از چاپ معرفی کرده بود تهمت دروغگویی زده شد... باری مساله را به فردوسی بازگردانیم:
ربیع شاعر علی نامه که (درباره کیستی اش بحثها وجود دارد) در این کتاب که هفتاد سال پس از فردوسی نوشته شده، میگوید(نقل به مضمون): در منطقه شیعه نشین خراسان کتابهایی با نام "علی نامه" نوشته شده و همواره سنت علی نامه خوانی در آن خطه مرسوم بوده است. منتهی گروهی از اهل سنت افراطی مخالف شیعه موسوم به "کرامیه" برای برانداختن سنت علی نامه خوانی، فردوسی را تشویق کردند تا کتابی در سبک علی نامه با محتوایی غیر شیعی بنویسد و او "شاهنامه" را نوشت.ربیع که مکررا در کتابش با نیش و کنایه شاهنامه را دروغ و مغ نامه و .... مینامد خود مینویسد برای مقابله با شاهنامه است که علی نامه ای دیگر سروده است.... علی نامه را میتوانید از اینترنت دانلود کرده و بخوانید.
آنچه ربیع درباره شاهنامه و ارتباط فردوسی با کرامیان مینویسد در برخی از آثار هم تکرار شده است. مثلا نظامی عروضی در چهار مقاله، مینویسد صله ای که سلطان محمود به فردوسی داد پس از مرگش به یکی از همین "کرامیه" داده شد. (چهار مقاله ص 81) یا ابوالرشید قزوینی رازی(قرن ششم) در کتاب النقض ص 67 نیز قریب همین مضمون را مینویسد. قزوینی رازی که کتابش در دفاع از شیعیان نوشته است میگوید "این متعصبان بنی امیه و مروانیان بوده اند که برای مقابله با فضیلت خوانی امام علی، قصه های دروغ و حکایات بی اصل درباره رستم و اسفندیار و کاووس و مدح گبرکان و.....ساخته اند."
برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقدمه علی نامه به قلم محمود امید سالار و نیز مقاله شفیعی کدکنی مراجعه کنید مقاله شفیعی را میتوانید از این کتاب بخوانید.
برای اطلاع از کرامیه میتوانید این لینک را بخوانید.
اگه به این جلدها دسترسی باشه میشه به راحتی افزودگی یا درست بودن اشعار ذکر شده رو بررسی کرد.
به نقل از خبرگزاری مهر:
«متن کامل تصحیح انتقادی شاهنامه به کوشش جلال خالقی مطلق و همکاران او دکتر محمود امیدسالار (در دفتر ششم) و ابوالفضل خطیبی (در دفتر هفتم) در هشت جلد، 4058 صفحه و 49530 بیت در ماه های آغازین سال 87 منتشر خواهد شد.
این تصحیح انتقادی که به نظر شاهنامه شناسان ایرانی، اروپایی و آمریکایی دقیق ترین و معتبرترین تصحیح شاهنامه فردوسی به حساب می آید، محصول نزدیک به 40 سال کوشش جلال خالقی مطلق است.
برخی ویژگی های این اثر عبارت اند از: بررسی و ارزیابی حدود 50 نسخه خطی شاهنامه از کتابخانه های مختلف و انتشار نتایج این بررسی ها در مقاله های متعدد و سرانجام گزینش 16 نسخه از کهن ترین و معتبرترین آنها برای تصحیح، استفاده کامل از معتبرترین نسخه نویافته مورخ 614 ق. (فلورانس) به صورت نسخه اساس برای نخستین بار، پیروی از شیوه علمی روشن در ثبت نسخه بدلها، اتخاذ روش تحقیقی و استفاده منطقی از منابع جنبی در تصحیح متن، پیراستن شاهنامه از بسیاری ابیات الحاقی به ویژه بیتهای ناروای زن ستیزانه ای که تاکنون سروده فردوسی محسوب می شده است و...
این اثر 19 تیرماه امسال در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی و با حضور محققان و شاهنامه پژوهان رونمایی شد.»
ترا دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست
وگر دل نخواهی که باشد نژند
نخواهی که دایم بوی مستمند
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگیها بدین آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مه
نتابید بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دوان بود عثمان گزین
خداوند شرم و خداوند دین
چهارم علی بود جفت بتول
که او را به خوبی ستاید رسول
که من شهر علمم علیم در است
درست این سخن قول پیغمبرست
گواهی دهم کاین سخنها ز اوست
تو گویی دو گوشم پرآواز اوست
علی را چنین گفت و دیگر همین
کزیشان قوی شد به هر گونه دین
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بسته یکدگر راست راه
منم بنده اهل بیت نبی
ستاینده خاک و پای وصی
اگر شما کتابهای آنروزگار را خوانده باشید ، نویسنده ها نخست از بزرگی و طاعت و ابراز بندگی خدای آغاز میکردند(منت خدای را عزوجل ...) و پس از آن به ستایش حضرت محمد و بوبکر و عمر و ..میپرداختند در حالیکه در شاهنامه اینطور نیست.
شاهنامه با این خرد آفرین بودن خدا آغاز میشود و از عجز و لابه و ابراز حقارت های چاپلوسانه هم خبری نیست و سپس بی درنگ به ستایش خرد میپردازد که کاملا بر خلاف روش مذهبی آنروزگار بوده است
به نام خداوند جان و خرد کزین اندیشه بر نگذرد....
البته که خرد گرایی شاهنامه اثبات پذیر است ، اما بر عکس، مذهب گرایی شاهنامه چندان اثبات پذیر نیست،