محمدتقی زهتابی و هویت تاریخی ترکان ایران
نویسنده:
علی اصغر حقدار
درباره:
محمدتقی زهتابی
امتیاز دهید
محمدتقی زهتابی از «تُرکپژوهانِ» کوشای ایران بود که بررسیِ تاریخِ باستانیِ ترکانِ ایران و کاوش در زمینههای تاریخیِ زبانِ ترکی در ایران و اصولِ آوایی و دیگر مسائلِ زبانشناختیِ ترکی را سرلوحهی تحقیقاتِ خود قرار داده بود. کوششهای زهتابی در این زمینه از آن جهت ارزشمند است که در تاریخنگاریِ رسمیِ ایران، نقشِ آشکارِ «عنصرِ ترکی» معمولا موردِ بیمهری قرار گرفته و حتی جعل و تحریف شده است. در این راستا، خودِ حاکمانِ ترکِ برهههای تاریخیِ مختلفِ ایران نیز چندان بیتقصیر نبودهاند؛ چرا که با مستحیل نمودنِ خود در گونهای از باستانگراییِ «پارسیمحور» به هویت و زبانِ ترکی بیتوجهی کردند.
در تاریخنگاریِ معاصرِ ایران نیز که در دورانِ رویارویی با تمدنِ غرب آغاز میشود، با انقلابِ مشروطه و استقرارِ دولتِ متمرکزِ تجددگرا ادامه پیدا میکند، و به امروز که ایران تحتِ حکومتی تئوکراتیک است میرسد، در گفتمانِ رسمی کمتر سخنی از زبان و فرهنگ و هویتِ ترکانِ ایران به میان آمده. هرجا هم که سخنی از اینها رفته، عمدتا به صورتِ مطایبهآمیز و غیرِواقعی و حاشیهای و بعضا مغرضانه بوده است.
با نظر به چنین پیشینهای است که زهتابی، با کنکاش در تاریخنگاری و زبانشناسیِ دیرینِ ترکانِ ایران، در عینِ پر کردنِ خلاءِ تاریخنگاری در بابِ این موضوعهای بنیادی، «رنسانسِ هویتِ ترکی» را به یکی از دغدغههای اندیشهورزی در ایرانِ معاصر تبدیل میکند.
علی اصغر حقدار در کتابِ «محمدتقی زهتابی و هویتِ تاریخیِ ترکانِ ایران» – که بخشی از پروژهی «تاریخنگاریِ اندیشههای مدرنِ در ایرانِ» خودِ اوست – به گزارش و ارزیابیِ تحقیقاتِ دکتر زهتابی در بابِ دورانِ باستانِ هویت و زبانِ ترکانِ ایران پرداخته است.
بیشتر
در تاریخنگاریِ معاصرِ ایران نیز که در دورانِ رویارویی با تمدنِ غرب آغاز میشود، با انقلابِ مشروطه و استقرارِ دولتِ متمرکزِ تجددگرا ادامه پیدا میکند، و به امروز که ایران تحتِ حکومتی تئوکراتیک است میرسد، در گفتمانِ رسمی کمتر سخنی از زبان و فرهنگ و هویتِ ترکانِ ایران به میان آمده. هرجا هم که سخنی از اینها رفته، عمدتا به صورتِ مطایبهآمیز و غیرِواقعی و حاشیهای و بعضا مغرضانه بوده است.
با نظر به چنین پیشینهای است که زهتابی، با کنکاش در تاریخنگاری و زبانشناسیِ دیرینِ ترکانِ ایران، در عینِ پر کردنِ خلاءِ تاریخنگاری در بابِ این موضوعهای بنیادی، «رنسانسِ هویتِ ترکی» را به یکی از دغدغههای اندیشهورزی در ایرانِ معاصر تبدیل میکند.
علی اصغر حقدار در کتابِ «محمدتقی زهتابی و هویتِ تاریخیِ ترکانِ ایران» – که بخشی از پروژهی «تاریخنگاریِ اندیشههای مدرنِ در ایرانِ» خودِ اوست – به گزارش و ارزیابیِ تحقیقاتِ دکتر زهتابی در بابِ دورانِ باستانِ هویت و زبانِ ترکانِ ایران پرداخته است.
آپلود شده توسط:
sirous_titi
1394/11/16
دیدگاههای کتاب الکترونیکی محمدتقی زهتابی و هویت تاریخی ترکان ایران
یعنی چی؟ شما به کشور ترکیه هم نظر داشتید یا نه؟ شاید ترکیه بعدا قرار است شکل آذربایجان و ترکمنستان بشود؟ البته ترکیه علاوه بر رئیس جمهور، نخست وزیر هم دارد. جناح فکری اردوغان چه بلایی می خواهد سر نخست وزیر بیاورد؟ آن را هم میخواهد مادام العمر کند؟
شیوه حکومت در جمهوری هایی مثل نرکمنستان و آذربایجان یادگار دوران شوروی و حزب کمونیست شوروی است. در ترکیه تا الان نوعی دموکراسی برقرار بوده است. یعنی وقایع بر اساس رای اکثریت مردم در انتخاباتی تایین می شود که در آن ناظران بین المللی حضور دارند. تا بهمن 1394 هم هیچکس سندی نیاورده که جناح فکری اردوغان قصد دارد حکومت مادم العمر در ترکیه تاسیس کند. (زد و بند اردوغان در مسائل اقتصادی، اعمال نفوذ حزب حاکم در انتخابات به جای خود) در ترکمنستان و آذربایجان حکومتی مورثی حکم فرماست در ترکیه صحبت از آمار و ارقام است. رشد اقتصادی (به هر دلیل و با هر کلک) در ترکیه بالاست.دلیل اقبال عمومی به حزب حاکم هم همین رشد اقتصادی می باشد.
استاد هیرکان.
با کمال احترام روش استنتاج شما و ادله ای که بر پایه آن اظهار نظر می کنید با یکدیگر همخوانی ندارد. بحث را لوث می کند.
سلطان عبدالحمید مرد بیماری بود که قبل از هر چیز جایش در تیمارستان بود نه در منصب سلطانی، سقوط او نتیجه منطقی روند تجدد و اصلاحات بود و نه توطئه یهودیان که می خواستند فلسطین را بخرند و سلطان نیمه دیوانه مریض آن را نفروخت.
زحمت این کار هم که به گردن میرزا کوچک خان جنگلی افتاد و اگر سربازان میهن پرستی همچون رضاشاه کبیر نبود معلوم نبود چه بر سر گیلان و مازندران آمده بود
درود
منظور من جمهوری هایی همچون ترکمنستان وآذربایجان بود چون هنوز گویا نهاد های مدنی برآمده از جمهوریت ترکیه و بویژه آرتش به جناح فکری اردوغان اجازه همچون کاری را نداده است.
از ترکیه عثمانی به تهران امده ومدتی در سفارتخانه عثمانی در تهران ساکن می شود و از گرگان به عنوان یک حاجی محترم به سمرقند وبخارا و خیوه رفته ودر بازگشت از مسیر هرات به مشهد و در نهایت تهران می آید.
وامبری نابغه ای در یادگیری زبان ها بوده است ودر اواخر قرن نوزدهم واسطه تماس یهودیان نهضت صهیونیست با سلطان عبدلحمید خان عثمانی برای چانه زدن بر سر واگذاری ویا خرید فلسطین برای اسکان یهودیان بوده است.
گفته می شود که سران یهودی حاضر به پرداخت پنجاه میلیون لیره استرلینگ آن زمان برای خرید فلسطین بوده ولی سلطان عبدلحمید به شدت مخالف اینماجرا بود.
بی دلیل نبود که ترکانجوانتقریبا همزمان با برپایی مشروطه در ایران سلطان عبدلحمید را سرنگونساختند.
عبدالحمید با وجود داشتن عیوب فراوان و به ویژه شک شدید درکل انسانی بود میهن پرست و مخالف نفوذ خارجیان.
در ایران افتاده در آغوش خرس شمال,بریتانیا حمایت های مستقیم و غیر مستقیم را برای برپایی مشروطیت نه از دیدگاه آزادیخواهی بلکه برای پس زدن دستان رقیب انجام می دادواگر انقلاب بالشویکی روی نمی داد به یقین می توان گفت آذربایجان, گیلان,مازندران وگرگان سهم روس ها به عنوان بخشی از قلمروی جدید بود.
روس ها پس از تسخیر مرو و آبادسازی شهر عشق آباد می گفتند که ترکستان روس بدون استر آباد,گرگان کنونی,همچون خانه ای می ماند بدون حوض وباغچه ای زیبا!
سرازیر نمودن مهاجران روسی به گرگان وفشار بر دولت ایران برای اجاره های بلند مدت زمین توسط مهاجران روسی بخشی از سیاست های روسی نمودن تدریجی گرگان ودر نهایت بروز یک جنگ وکشتار مهاجران روسی وهجوم نظامی برای دفاع از شهروندان روسی ودر نهایت تجزیه همیشگی گرگان بوده است.
همین سیاست به شدت در گیلان نیز دنبال می شد و هدف غایی تبدیل دریای خزر به یک دریاچه صددرصد روسی بوده است.
ترکیه ریئس جمهور مادام العمر دارد؟
از هر که دلتان می خواهد بپرسید فعلا دموکراسی در ترکیه بیشتر از ایران است.
من خاطرات وامبری رو در حدود 20 سال قبل خونده بودم عجیبه این آدم به شکل درویش های گدا گشنه کل کشورهای آسیای میانه و حدود ترکمنستان و فکر کنم تا قزاقستان مسافرت میکند و به سیاحت می پردازد اگر حدسم درست باشه فکر کنم به ایران هم سفر میکند
در ضمن آدرس لینک ارسالی تون باز نمیشه !
در اخبار صحنه کتک زدن معترضان اکوادوری در سخنرانی ادغان در شهر کیتو نشان داده شد که اسباب شکایت دولت میزبان یعنی اکوادر شد.
لطفا به این نقشه که در سایت کاوه فرخ ایران شناس,نوه مهدی فرخ, نیز قابل مشاهده است دقت بفرمایید.
پانترکان نه تنها آذربایجان و زنجان بلکه قزوین را نیز جزو لاینفک آذربایجان جنوبی فرض نموده و برای خالی نبودن عریضه تمامی گیلان را نیز مصادره انقلابی نموده اند.
از سوی دیگر در فارس کشوری بنام قشقاییستان برپا نموده و استان بوشهر را نیز به عنوان نازشست پیشکش نموده اند.
پس با این حساب چرا نباید ترکمنستان جنوبی سرتاسر خراسان شمالی وحتی خرسان جنوبی را به زیر نگین در نیاورد؟
http://www.harfeakhar.com/_files/userfiles/images/article/mahdi%20setizi/yahood/%D8%B7%D8%B1%D8%AD%20%D8%AA%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D9%87%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg
ایده اصلی پانترکیسم از سوی وامبری مجار مامور بریتانیایی ها طرح ریزی شد تا یک کمربند ترکی جلوی نفوذ روسیه خوش اشتها به هند را بگیرد اما در سوی دیگر بریتانیا به شدت در حال تضعیف عثمانی بود و تنها رقابت قدرت های داخلی مانع از تجزیه کامل مرد بیمار اروپا در طول قرن نوزدهم گردید.
مشت نمونه خروار است!
کشتار وپاکسازی قومی ارمنیان؛ آشوریان ویونانیان از مرز های کنونی ترکیه یادگاری است از فلسفه پانترکیسم خواه به رنگ ملی گرایانه افراطی و یا با شمایل مذهبی اردوغان.
دادن خودمختاری وتدریس به زبان مادری بهانه ای بیش نیست.
چرا فقط حقوق ترک ها و یا بقول خودشان تورکان توسط فارس ها پایمال می شود مگر گیلانیان و مازندرانیان و سمنانیان و بختیاری ها دارای خونی کم رنگ تر از این افراد می باشند؟
[b]باید به هوش باشیم!
وضعیت سیاسی جمهوری آذربایجان,ترکیه و جمهوری های آسیای مرکزی با رئیس جمهوران در عمل مادام العمر نشان دهنده خوابی است که پانترکان برای ایران دیده اند.
انسان های ضعیف محکوم به نابودی هستند،حکومت،ملت یا شخصی که دنبال تحسین شدن از طرف دشمنانش باشد زوالش فرا رسیده.
پیروزی فقط برای قدرتمندان و خردمندان است،هیچ وقت دنبال تحسین شدن از طرف دشمنتان نباشید،هرگاه دشمن تحسینت کرد بدان رو به زوالی و هرگاه تحقیرت کرد بدان قدرتمندی
به قول گاندی: اول نادیده می گیرند،بعد تحقیرت می کنند،بعد با تو مبارزه می کنند و بعد تو پیروز می شوی.
من که اصلا افراط و تفریط در وجودم نیست، اما می دونید مشکل شما بنیادگرایان! (جان؟؟ بنیاد گرا؟) در چیست؟ شاید منظور از بنیادگرا - مرکز گراست.
به خدا که اسم آتیلا و نماد گرگ و صحبت از ملت ترک زبان نشانه پان ترکی نیست. اصلا و ابدا، پس نشانه پان ترک ها چیست؟
چقدر اصطلاح پان آریاییسم را از زبان ترک زبانان شنیده اید؟
خیلی، بسیار زیاد. والا.. این کمترین چندین بار در کتابناک با کسانی مثل شما بحث کردم و مدام جمله پان آریایی و فاشیستم را از ایشان شنیدم.
حضرت آتیلا: کسی فرهنگ ترکان را مسخره نکرده، بلکه با لهجه آنها و (نه فقط لهجه ترکها، بلکه با لهجه اصفهانی ها، لهجه لرها، لهجه شمالی ها، لهجه قزوینی ها) شوخی کرده اند. نه فقط برای ترک ها بلکه برای رشتی ها، لرها، اصفهانی ها جوک درست کرده اند. اتفاقا الان جوک هایی که در باب لرها ساخته می شود بیشتر از جوک هایی که در مورد ترک ها درست می شود. این داستان جک ساختن نمدی نیست که چون شمایی بتواند از آن کلاهی و سرمایه ای بسازد و برای اثبات حقانیت حزب گرگ پرستان/ که اگر به این مباحث باشد قبل از شما لرها و رشتی ها در نوبت هستند.
هزار بار شکر که اهل افراط و تفریط نیستید و گرنه چه می شد.
بروید و فکر دیگری بکنید این قبای مثلا بی طرفی به تن چون شمایی نمی آید.