پرچمهای سفید
نویسنده:
نودار دومبادزه
مترجم:
فیروز رفاهی
امتیاز دهید
ادبیات گرجستان بسیار پویا و غنی بوده و دارای چهره های بسیار درخشان معاصر و کلاسیک است. یکی از این چهره ها نوادر دومبادزه است که متاسفانه تاکنون هیچکدام از آثار او در ایران ترجمه نشده است و تنها یک اثر او به نام "من خورشید را می بینم" در سال ۱۹۷۷ توسط نشریات پروگرس در مسکو به فارسی برگردانده شده است. وجه مشترک کلیه آثار نوادر دومبادزه زمینه انسانی آنهاست که فارغ از تعلقات بومی و محلی جلوه ای خاص دارد و به همین جهت وجه ای جهانی یافته است.
در ابتدای کتاب می خوانیم:
- سلام زازا!
- سلام روستوم!
روستوم دستانم را به گرمی فشرد و درحالیکه گونه هایم را لمس می کرد، ضربه کوتاهی به آن زد.
- چه خبر؟ حال و احوالت چطور است؟
- هی، تو چطوری؟- درحالیکه به او جواب می دادم، نگاهی به ساعتم انداختم.
- عجله داری؟
- میدانی که در پارک کیروف، فیلم "زیر گنبد سیسیل" را نمایش می دهند. باهم بریم تماشا؟ فیلم خوبی است.
- ول کن تو رو خدا. یکسال است که تو را ندیده ام. بیا بریم سری به رستوران آرزو بزنیم...
بیشتر
در ابتدای کتاب می خوانیم:
- سلام زازا!
- سلام روستوم!
روستوم دستانم را به گرمی فشرد و درحالیکه گونه هایم را لمس می کرد، ضربه کوتاهی به آن زد.
- چه خبر؟ حال و احوالت چطور است؟
- هی، تو چطوری؟- درحالیکه به او جواب می دادم، نگاهی به ساعتم انداختم.
- عجله داری؟
- میدانی که در پارک کیروف، فیلم "زیر گنبد سیسیل" را نمایش می دهند. باهم بریم تماشا؟ فیلم خوبی است.
- ول کن تو رو خدا. یکسال است که تو را ندیده ام. بیا بریم سری به رستوران آرزو بزنیم...
آپلود شده توسط:
firuzalamdarli
1394/09/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پرچمهای سفید