نهج البلاغه
نویسنده:
امام علی (ع)
مترجم:
محمد دشتی
امتیاز دهید
این نسخه از نهج البلاغه به صورت تایپ شده و دارای صفحه آرایی چشم نواز و حجم بسیار کم است .
تعداد صفحات کتاب : 475 صفحه
تعداد صفحات کتاب : 475 صفحه
آپلود شده توسط:
saeedlatifim
1394/08/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نهج البلاغه
شعر نیوملر ( که اشتباها به برتولت برشت نسبت می دهند ) نیز ناظر بر سئوال بی پاسخ من بود در چند روز پیش :
اگر صبح همین فردا ، تغییر و انقلابی رخ داد و عده ای ( به حق یا به ناحق ) دستگیر و روانه زندان شدند و پس از آن : محاکمات نمایشی و فرمایشی براه افتاد . . .
به نظر شما : آیا اکثریت مردم ایران ، به خاطر دفاع از آنها به خیابان ها می ریزند ؟ یا اینکه با لذت ، جلوی تلویزیون لم می دهند و تخمه می شکنند و کیف می کنند ؟ ! ! !
این سکوت فردای هر انقلاب است ( بر دادگاه های فرمایشی ) که موجب بازچرخش استبداد به سایر طبقات مردم می شود . به هر حال من که تحمل و مدارایی در نیروهای اپوزیسیون نمی بینم آنها هنوز قدرت را به دست نگرفته ، تحمل کوچکترین انتقادی را ( مثلا در تلویزیون های ماهواره ای یا همین شبکه های اجتماعی ) ندارند چه برسد اگر سوار خر قدرت هم بشوند ! ! ! . البته در آن روز شوم ، امیدورام شما این سخن مرا همچنان به خاطر داشته باشید و نیایید به قصد تطهیر آنها ، سخنی بر خلاف سخن امروزتان بگویید . . . .
سکوت کردم چون کمونیست نبودم
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم
بعد سراغ یهودیها آمدند
سکوت کردم چون یهودی نبودم
سراغ خودم که آمدند
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید
مارتین نیمولر[/quote]
به نظرم این شعر از برتولت برشت آلمانی بود، اگر حافظهام یاری دهد! :)
راه کارهایی هست که قرار نیست انقلاب مثل قرن 17 در فرانسه یا 40 سال پیش خون بار باشه
انقلاب های اروپای شرقی و تونس، هندوستان، کشورهای آمریکای جنوبی، آفریقای جنوبی و ... نمونه های موفقی هستند.
صد سال است که داریم تلاش می کنیم و 40 سال است درجا زده ایم حتی چیزهایی که داشتیم از دست دادیم. در این 40 سال بالغ بر 35 کشور دنیا به دموکراسی رسیدند و اصلاحات در آنجا چنین لاک پشتی نبود.
با وضعیت کنونی اخلاق در ایران روز به روز وضع بدتری پیدا می کند و ایران به سمت سوریه شدن می رود
من هم میگم برای تغییر از خودمان شروع کنیم
شعر مارتین نیمولر هم خیلی معنی میده تلاش کنیم وقتی ظلمی در حق شهروندی شد نگویم الان وقت اعتراض!!! نیست نباید شتاب کرد!! تقصیر خودش بود!!! این کارش بدموقع بود!!! الان مصلحت نیست انتقاد کنیم!! اشکال نداره بد بهتر از بدتر است!!! و...
جناب ناصر 11
پیش از آنکه فرصت ویرایش نظرم را پیدا کنم زمان گذشت منظورم من همین گفته شما بود برای همین از سایت مرکز اطلاع رسانی اهل بیت منبع قرار دادم متاسفانه منظور رو بد منتقل کردم در واقع نظر من دو بخش داشت که یکی در مورد سایت غدیر و اشاعه خرافات بود دیگری موضوع طاووس که برخی در سایت ها نصفه و نیمه مطلب رو منتقل کردن متاسفانه جمله بندی من ایراد اساسی داشت اتفاقا در نظرات آغازین این کتاب نیز نظردهندگان محترم این موضوع رو یادآوری کردند و من بر اساس آن نظرات چنین مطلبی نوشتم.
سپاس فراوان از تصحیح
منبع
سکوت کردم چون کمونیست نبودم
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم
بعد سراغ یهودیها آمدند
سکوت کردم چون یهودی نبودم
سراغ خودم که آمدند
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید
مارتین نیمولر
آیا حکومت و ساختار سیاسی می تواند آزادی و شعور را نهادینه کند و ضامن آن باشد ؟ اگر می شد تمام دنیا در حال حاضر کلستان بود ! ! ! !
آیا با صرف چند ماده واحده قانونی و تغییر قانون اساسی همه چیز تغییر می کند و گل و بلبل می شود ؟ این یک خواب و خیال بچه گانه است . . . .
دوست عزیز تا مردم ایران خوب نشوند هیچ چیز خوب نمی شود . . . من نمی فهمم درک این سخن چرا اینقدر دشوار است ! مردم انگلستان در تمام ترایخ خود ، فقط یک بار انقلاب کردند . . . چون فهمیدند این کار جز ضرر پیامد دیگری ندارد . . . .
من اصلا از شما یک سئوال خیلی ساده دارم :
آیا انقلاب ( به معنای هر گونه تغییر ناگهانی ) خوب است یا بد ؟
و اگر می گویید خوب است ( به جز انقلاب آمریکا که شعارش آزادی بود ) یک انقلاب در کل تاریخ برای من نمونه بیاورید که نتایج مثبت به همراه داشته و موفق بوده باشد ؟
متاسفانه شما به جای کار سخت تر ( تغییر اخلاق و منش و روش و فرهنگ ) به دنبال کار سریع و آسان تر هستید . ولی شک نکنید هر کار سریع ، به سرعت نیز فروکش می کند . . . موفق باشید
فقط باید بپرسید از کدام نیاز یا ترست دفاع کرده است که اینگونه به دفاع از آن بر خواسته ای؟
خوشحال میشم بنده حقیر رهگذر را راهنما باشید.
مطلب شماره یک شما هیچ ارتباطی به بحث من من نداشت و هیچ شباهتی به شخص پرستی ندارد و نوعی میراث فرهنگی است مثل نوروز مسلما ملل ژاپن و هلند و سوئد و ... شخص پرست نیستند.
مطلب دوم هم تا حدی زیادی ربطی به مبحث من نداشت مشخص است رژیم قبل گل و بلبل نبود و مشکلات عدیده سیاسی داشت من هم منکر این موضوع نشدم ولی حس می کنم نوعی عمد در نوشتار شماست که تلاش می کنید رژیم سابق را بسیار بدتر از چیزی که بود جلوه دهید و تا حد ممکن از عیوب رژیم فعلی در نوشتار خود بکاهد امروزه شرایط قرن 16 و 17 میلادی در جهان و ایران حاکم نیست و ملت ایران تجربه انقلاب اسلامی را دارند راه کارهای زیادی در دست بررسی است که در تلاش است هزینه های مالی و جانی گذر از شرایط ننگین فعلی را کم هزینه تر کند و از تبعات انقلابی چون فرانسه قرن 17 بکاهد. لزوما شکل حکومت با سمبل هایش هیچ ربطی به دموکراسی و دیکتاتوری ندارد اینکه بگوئید مشروطه امتحانش را پس داده مثل این است که بگوئید جمهوری امتحانش را در جهان پس داده و سوریه را مثال بزنید!! سلطنت مشروطه در ایران مشکلی نداشت تا وقتی که با دخالت امثال مدرس و هجمه های خائنانه کمونیست ها و تهدیدات خارجی و بیسوادی اکثریت مردم و ترس روحانیون از آگاه شدن ملت شرایط به سمت دیکتاتوری پیش رود و سپس ترور شاه همه چیز را بهم زد. نمی دانم علت عناد شما با فرهنگ و میراث ایران چیست. کاملا بدیهی و مشخص است در زمانی که قرن بیست و یک خطاب می شود و هر سال آن برابر با صد سال پیشرفت در قیاس قرن های اخیرش دارد زمان فاکتوری بسیار مهم است و اگر تغییری بنیادی رخ ندهد از ایران چندی دیگر چیزی نمی ماند نه مرز کنونی را خواهد داشت نه منابع کنونی و نه امتیازات منطقه ای کنونی اگر امروز چیزی عوض نشود ایران نابود می شود.
با اصلاحات لاک پشتی شکست خورده چیزی حل نمی شود اینکه شاید ده سال دیگر از ورود بانوان به ورزشگاه ممانعت نشود و استمرار طلب ها از وضع موجود به عنوان یک پیروزی بزرگ !!! یاد کنند یا سال بعد ربنای شجریان در ماه رمضان پخش شود دردی از دردهای ایران نمی کاهد این اصلاحات لاک پشتی حتی عقب گرد های زیادی داشته است حتی در مواردی بسیاری چون ممنوعیت دوباره ورود بانوان برای دیدن بازی والیبال که پیش از این ممنوع نبود درهای اصلاحات واقعی روی موضوعات جزئی هم بسته شده است. اختیارات رئیس جمهور بر فیلتر شدن یا نشدن یک برنامه مثل تلگرام یا برگزاری یک کنسرت معمولی و... هم نیست تیم ریاست جمهوری هیچ اختیاری قابل اتکایی ندارد.
خیر کاربر بزگوار من نیز ساکت بنشینم قشرهای زیادی در داخل ایران صبرشان به سر رسیده و به نقطه جوش نزدیک شده اند و دیگر به وعده های اصلاحات چی ها گوش نخواهند کرد وقتی طغیان کنند همه چیز با هم می سوزد پس بهتر است با سازماندهی گروه های اپوزیسیون خارج از کشور (جمهوری خواهان، مشروطه خواهان، فدرال خواهان و گروه هایی که با حفظ تمامیت ایران خواهان گذر هستند) مخالفتی نشود.
می دانیم در شرایط فعلی استمرار طلبان درحالی که تخمه می شکنند خبرهای زیادی را در اخبار می خوانند و گاهی برخی از همین جلادان را با رنگ دیگری علم می کنند.
مشخص است که باید از خود شروع کرد من نیز از خودم شروع کردم که در هنگام گذر دست به خشونت نزنم شما نیز از خود شروع کنید ترس از سوریه شدن مشکلی را حل نمی کند درحالی که مشخص است ادامه این مسیر این کشور کهن را سوریه می کند.
در پایان از این نوشتار بی ربط به کتاب نهج البلاغه از تمامی کاربران گرامی و مدیران سایت پوزش می خواهم.
1- اول از همه : خود ما خوب شویم . یعنی هر کسی از خودش شروع کند و کاری به دیگری نداشته باشد . دروغ نگوییم ، مهربان باشیم و هر کسی در هر شغلی که هست کارش به بهترین شیوه ممکن انجام دهد .
2- تحمل انتقاد را در خود بالا ببریم .
3- یاد بگیریم منافع جمع ( و حتی منافع مخالف ) بر منافع فردی و شخصی ما ارجحیت دارد و یاد بگیریم از مظلوم و از اقلیت در هر حال دفاع کنیم ( این یکی خیلی مهم است ) در این صورت فردای هر انقلاب و یا تغییری اگر آقایان تندرو خواستند به اقلیت شکست خورده ، ظلم کنند همان اکثریت جمع می شوند و شجاعانه روبروی آنها می ایستند ( مبادا استبداد دوباره بازگردد و روزی یقه خود آنها را بگیرد ) و اکنون این پرسش بسیار مهمی است که من از شما می خواهم پاسخ آنرا بدهید :
اگر صبح همین فردا ، تغییر و انقلابی رخ داد و عده ای ( به حق یا به ناحق ) دستگیر و روانه زندان شدند و پس از آن : محاکمات نمایشی و فرمایشی براه افتاد . . .
به نظر شما : آیا اکثریت مردم ایران ، به خاطر دفاع از آنها به خیابان ها می ریزند ؟ یا اینکه با لذت ، جلوی تلویزیون لم می دهند و تخمه می شکنند و کیف می کنند ؟ ! ! !
پس لازم است در ابتدا : مردم ، لزوم تغییر در خود را احساس کنند بعد به سراغ تغییرات ساختاری در نظام سیاسی باشند . . .
مشکل اینجاست که شما ملی گرایی و وطن دوستی را با فاشیزیم یکی می دانند.
شاه پرست که به کسی اطلاق می شود که برای شاه چندین رکعت نماز در روز بخواند یا حرف شاه را فصل الخطاب بداند و.... در حالی که در یک دموکراسی پارلمانی مشروطه شخص شاه اهمیت ندارد م....امیدوارم حفظ شرابط فعلی با اصلاحات جزئی و بی اهمیت و حرکت لاک پشتی نباشد.[/quote]
1- اجازه بدهید کمی به عقب بازگردیم ( البته در مقیاس تاریخ 50 سال زمان بسیار کوتاهیست ) اگر 50 سال قبل کسی در ایران ، به یک نفر مذهبی به خاطر برخی از عقایدش ایراد می گرفت دقیقا همین سخنان شما را به او تحویل می دادند : شما مذهب را با فاشیسم یکی می دانید ؟ ما که علی پرست نیستیم و برای علی نماز نمی خوانیم ! ! ! ما که علی را خدا نمی دانیم ! ولی مشاهده کردید که همین قدیس گرایی و فرد محوری و شخص پرستی به جای جمع اندیشی ( دموکراسی ) چه بر سر ما آورد ؟
2- مشروطه سلطنتی در ایران یک بار امتحان شده و جوابش را پس داده است . بعد از این همه مصیبت ، دوباره باید وارد چاه شویم ؟ ! ! ! حاضرم برایتان مدارک متعددی بیاورم که در زمان شاه ، آزادی سیاسی وجود نداشت و انتخابات مجلس ، فرمایشی بود و هر کسی که حضرات می خواستند از صندوق رای بیرون می آمد .
3- درست است که تعداد نژادپرست های فاشیسم در میان مدعیان کوروش بسیار اندک است و آنها اکنون در اقلیت هستند ولی فراموش نکنید که در ابتدای انقلاب نیز خلخالی ها در اقلیت بودند ! و حکومت در ابتدا دست بازرگان و طالقانی و . . . بود . این یک اصل بدیهی است که مدتی پس از پیروزی ، همین اقلیت تندروی بی عقل فاشیسم سوار کار می شوند ! ! ! ( مثلا در انقلاب فرانسه نیز پس از مدتی ژاکوبن ها سوار کار شدند و گیوتین ها به کار افتاد)
4- مردم فرانسه ، دقیقا اشتباه ما را تکرار کردند ( که جا دارد ما از آنها درس عبرت بگیریم ) انقلاب کردند و خون ها ریختند و بعد که گرانی و هرج و مرج حاکم شد ارتش به همراه ناپلئون تشریف فرما شد و ناپلئون تاج گذاشت ( یعنی دوباره شاه برگشت ! ! ! ) و آنقدر فرانسوی در جنگهایی بیهوده کشته شدند که همه به غلط کردن افتادند ! ! !