ما بسیاریم
نویسنده:
پابلو نرودا
امتیاز دهید
مجموعه شعر
«ما بسیاریم» («We Are Many») یکی از شعرهای مشهور پابلو نرودا (Pablo Neruda)، شاعر بزرگ شیلیایی و برنده نوبل ادبیات است، که در مجموعهای به همین نام یا در برخی ترجمهها، به عنوان یکی از اشعار شاخص او منتشر شده است.
در این شعر، نرودا با نگاهی دروننگرانه و فلسفی، به چندگانگی درون انسان میپردازد. او از تضادهایی که در درون خود حس میکند میگوید؛ اینکه چگونه گاهی رفتارش، افکارش یا واکنشهایش با آنچه انتظار دارد متفاوت است. گویا چند شخصیت متفاوت درونش زندگی میکنند.
این شعر، با زبانی شاعرانه و عمیق، به هویت، شک، ناپایداری درونی و چندپارگی شخصیت انسان اشاره میکند؛ موضوعاتی که هم فلسفیاند و هم بسیار انسانی.
«ما بسیاریم» («We Are Many») یکی از شعرهای مشهور پابلو نرودا (Pablo Neruda)، شاعر بزرگ شیلیایی و برنده نوبل ادبیات است، که در مجموعهای به همین نام یا در برخی ترجمهها، به عنوان یکی از اشعار شاخص او منتشر شده است.
در این شعر، نرودا با نگاهی دروننگرانه و فلسفی، به چندگانگی درون انسان میپردازد. او از تضادهایی که در درون خود حس میکند میگوید؛ اینکه چگونه گاهی رفتارش، افکارش یا واکنشهایش با آنچه انتظار دارد متفاوت است. گویا چند شخصیت متفاوت درونش زندگی میکنند.
این شعر، با زبانی شاعرانه و عمیق، به هویت، شک، ناپایداری درونی و چندپارگی شخصیت انسان اشاره میکند؛ موضوعاتی که هم فلسفیاند و هم بسیار انسانی.
آپلود شده توسط:
persianking
1388/09/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ما بسیاریم
پرنده خریدم
برای تو، عشق من
گل خریدم
برای تو عشق من
به بازار آهن رفتم
زنجیر خریدم
زنجیرهای سنگین
برای تو عشق من
بعد به بازار برده فروشان
دنبال تو گشتم
پیدایت نکردم
عشق من...........
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی.
به آرامی آغاز به مردن میکنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر بردهی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی …
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی،
اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.
تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامیدارند،
و ضربان قلبت را تندتر میکنند،
دوری کنی ...
تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر هنگامی که با شغلت، یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رؤیاها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگیات
ورای مصلحتاندیشی بروی ...
امروز زندگی را آغاز کن!
امروز مخاطره کن!
امروز کاری کن!
نگذار که به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نک
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی.
به آرامی آغاز به مردن میکنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر بردهی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی …
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی،
اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.
تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامیدارند،
و ضربان قلبت را تندتر میکنند،
دوری کنی ...
تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر هنگامی که با شغلت، یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رؤیاها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگیات
ورای مصلحتاندیشی بروی ...
امروز زندگی را آغاز کن!
امروز مخاطره کن!
امروز کاری کن!
نگذار که به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نکن!