رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

علل و شاخصه های تغییر زبان ترک های تهران

علل و شاخصه های تغییر زبان ترک های تهران
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 18 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 18 رای
کتاب حاضر در واقع تلخیصی است از پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد نگارنده در رشته‌ی "پژوهش علوم اجتماعی" در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن که تحت عنوان "بررسی عوامل موثر بر تغییر زبان آذربایجانی‌های تهران" در بهار سال ۱۳۸۴ دفاع گردیده است. نگارنده قصد خود را از این پژوهش، احساس رنج و فشار اجتماعی وارد بر شهروندان ترک زبان ایران و عدم انعکاس زبان آن‌ها در رسانه‌ها یا آثار منتشر شده از طرف ارگان‌های دولتی، فرهنگی، آموزشی و علمی در کنار زبان فارسی معرفی می‌کند. نگارنده در بخش "بحث و پیشنهادها" با اشاره به قوانین کشور عراق و افغانستان، تصریح می‌کند: "علمی‌تر و منطقی‌تر است که اصول قانون اساسی کشور ما هم در زمینه‌های زبانی، آموزشی و فرهنگی، تناسب‌های لازم را در رابطه با جمعیت و زبان‌های رایج جامعه دارا باشد. چرا که جامعه از این لحاظ نه تنها هزینه‌هایی را از لحاظ ملی و بین‌المللی متحمل می‌شود و عایداتی در همانندسازی به دست نمی‌آورد، بلکه احتمالا در آینده ناظر و شاهد شکاف‌های قومی خطرناک و حتی بحران‌های قومی هم باشیم.این کتاب در اصل پایان نامه ( کارشناسی ارشد ) عباس داورنیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، دانشکده علوم اجتماعی، سال ۱۳۸۴ می باشد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1395/05/19

کتاب‌های مرتبط

Cognitive Linguistics
Cognitive Linguistics
0 امتیاز
از 0 رای
Logics for Linguistic Structures
Logics for Linguistic Structures
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی علل و شاخصه های تغییر زبان ترک های تهران

تعداد دیدگاه‌ها:
71
"بچه باز" خواندن حافظ و سعدی و متملق خواندن حافظ و فردوسی و معتاد خواندن شعرای نامدار ایرانی، یا ناآگاهی و کم سوادی است، یا تعصب و غرض.
توصیه می کنم کتاب "از کوچه ی رندان" مرحوب زرین کوب، فصل "عشق، کدام عشق" در خصوص اشعار شاهدگرایانه را مطالعه بفرمایید و گلستان سعدی در نکوهش شاهدبازی را مرور کنید و کتاب "ذهن و زبان حافظ" استاد بهاءالدین خرمشاهی حفظه الله در خصوص مدح پادشاهان توسط حافظ و فردوسی را نظری بیندازید تا دیگر در حق این بزرگان کم لطفی نفرمایید.

درباره زبان مادری و خطر تجزیه!
در پیام قبل گفته شد که ما روی حق های اعلامیه حقوق بشر مذاکره نمیکنیم.
با تقویت زبان مادری هیچ خطری ایران را تهدید نمیکند. مشکل دوستان این هست که اتفاقات عراق و افغانستان را معلول فقط یک علت میدانند و آن هم زبان مادری! اتفاقا با عدم تدریس زبان مادری، گروه های رادیکال قومی را تقویت میکنید، با اینکار فقط یک راه برای هویت خواهان باقی میماند، تجزیه!
محافظه کاری طرفداران جمهوری اسلامی قابل درک هست ولی جالب محافظه کاری مخالفین جمهوری اسلامی هست، مخالفین خواستار براندازی نظم فعلی هستند و در این مورد توجهی به تهدیدات کشورها و گروه‌های همسایه ندارند ولی وقتی بحث آموزش زبان مادری به میان می آید محافظه کار افراطی میشوند! پس با محافطه کاری دوگانه اتتظار همراهی از بقیه اقوام نداشته باشید، بگدارید همه با هم در رنج و ظلم زندگی کنیم.
آقای خودفروخته که خودت را از نسل ترکهای آذری تهران دانستی و ظاهرا با قبیله گرایی و قوم گرایی مخالفی ولی با ملی گرایی ایرانی (نژادپرستی اریایی) موافقی؛ آیا برای جهانی شدن بیشتر با رسمی شدن زبان انگلیسی در ایران موافقی؟ یا اینجا قبیله گرا و قوم گرا میشوی و نگران هزلیات و هجویات شاعرکان دربار پادشاهان ترک ایران میشوی؟
آقای خود ترک پندار که ظاهراً مطالب این پایان نامه را هم اصلاً مطالعه نکرده ای و در پوشش الفاظی مانند اعلامیه حقوق بشر و مقابله با قوم گرایی و قبیله گرایی منویات پان ترکیسم را تبلیغ می کنی! بدان و آگاه باش که زبان های انگلیسی و عربی و آلمانی و فرانسه در برنامه درسی آموزش و پرورش ایران یاد داده می شود. هم چنین مقدار بسیار زیادی از ادبیات و شعرهای شاعران دربار پادشاهان ترک نژاد اما (به لحاظ فرهنگی و درباری و اداری) ایرانی شده غزنوی و سلجوقی شامل مطالب اخلاقی و حکایات شیرین و پند و اندرز می باشد نه فقط هزل و هجو. شمایی که از فرط نداشتن تاریخ و تمدن نظامی و مولوی را به عنوان شاعران ترک قالب می زنید دو شاعر ترک زبان هم روزگار شاعران پارسی گوی دوره غزنوی نام ببرید که شعری به یادگار گذاشته باشند.
خواندم، خوب هم خواندم.
اینکه زبان انگلیسی، عربی و فرانسوی در ایران آموزش داده میشود چه ربطی به پیام من دارد؟
نداشتن تاریخ!!!؟؟؟ دوست گرامی اگر ترکهارو از تاریخ ایران حدف کنی باید از شکست مفتضحانه ساسانیان شیفت کنی به حکومت دو پادشاه ترسو و بزدل پهلوی. کی گفته مولوی ترک هست‌؟ این جیره خوران و تملق گویان پادشاهان ترک که ارزش افتخار کردن ندارند. از فردوسی امام ناسیونالیستها گرفته تا حافظ و سعدی بچه باز همگی متملقین پادشاهان بوده اند. داستان تملق گویی حافظ و فردوسی برای پادشاهان ترک را بخوانید.
زمانی که ترکان با جنگاوری داشتند از ایران دفاع میکردند، آقایون شاعر پارسی در حال استعمال مخدرات برای ورود به دنیای اوهام و خیالات بودند تا شعر بگویند و پولی دریافت کنند.
بله وقتی به یک زبان حمله میکنید باید منتظر جواب هم باشید.
نخواندید و نمی خواهید که بخوانید و گرنه نمی گفتید که آموزش زبان ها چه ربطی به پیامتان دارد.
از فرط بی دانشی و نداشتن دلیل برای نقد کردن زبان و ادبیات فارسی به ورطه بد و بی راه گفتن به شاعران پارسی گویی -که زبان ترکی در حسرت داشتن یکی از آن ها له له می زند- افتاده اید.
آن چه که مورد مناقشه(نه حمله) است زبان ترکی نیست که زبانی مرده است. بل که عقاید بی وطنان هویت گم کرده ای چون شماست.
درباره زبان مادری
آموزش به زبان مادری طبق اعلامیه حقوق بشر، حق امه افراد هست و قابل مذاکره به دلایل سیاسی و ... نیست.
اینکه زبان فارسی دری، زبان اداری ایران بعد از اسلام بوده دلیل موجه برای سرکوب بقیه زبانها نیست. زبان فارسی زبان رسمی ایران بوده، و فقط زبان اداری بوده، کتابهای علمی ایران به زبان عربی نوشته میشده و زبان نظامی ایران زبان ترکی بوده.
حتی اگر به قول شما زبان فارسی زبان رسمی ایران در طول تاریخ بوده آیا ما مجبور به تبعیت از سنت های قدیمی هستیم؟
اگر اینطور هست پس باید زبان علمی ایران هم زبان عربی باشد و زبان نظامی ایران هم ترکی! اگر قرار به توسل به سنت ها است پس باید طبقه حاکم ایران فعلی هم از ترکها انتخاب شود چون ترکها حاکمان بلامنازع ایران بعد از اسلام بوده اند!
اگر قرار به توسل به سنت ها است باید قدردان حکومت جمهوری اسلامی باشید چون دین را به سیاست پیوند داده است درست مانند ۲۵۰۰ سال تاریخ مکتوب ایران.
مشکل شما این هست که فقط سنت های مطابق با میل خودتان را میخواهید احیا و تقویت کنید و بقیه را حذف.
زبان دربارهای سلسله های ترک که در ایران حاکم شدند فارسی بوده است. مکاتبات و اشعار و ادبیات به زبان فارسی بوده است. حتی تعدادی از تالیفات علمی و تاریخی نیز به زبان فارسی بوده است. ضمناً در مورد اعلامیه حقوق بشر، مفاد ماده 26 این اعلامیه به شرح زیر می باشد:
)۱ )هر کس حق دارد از آموزش و پرورش بهره مند شود.
آمـوزش و پـرورش لااقـل تـا حـدودی مربـوط بـه
تعلیمـات ابتدایی و اساسـی اسـت باید مجانی باشـد.
آمـوزش ابتدایی باید اجباری باشـد. آمـوزش حرفه ای
بایـد عمومیت پیدا کنـد و آموزش عالی باید با شـرایط
تسـاوی کامـل بـه روی همـه باز باشـد تـا همـه بنا به
اسـتعداد خـود بتواننـد از آن بهره منـد گردند.
)۲ )آمـوزش و پـرورش بایـد طـوری هدایـت شـود که
شـخصیت انسـانی هـر کـس را بـه حـد کمال رشـد
برسـاند و احتـرام حقـوق و آزادی های بشـر را تقویت
کنـد. آمـوزش و پـرورش باید حسـن تفاهم، گذشـت
و احتـرام عقایـد مخالـف و دوسـتی بیـن تمـام ملل و
گروههای نـژادی یا مذهبی و همچنین توسـعه فعالیت
هـای ملـل متحـد را در راه حفظ صلح تسـهیل نماید.
)۳ )پـدر و مـادر در انتخـاب نـوع آمـوزش و پـرورش
فرزنـدان خـود نسـبت بـه دیگـران اولویـت دارند.
دوستان می بینید که در این ماده کوچکترین اشاره ای به آموزش به زبان مادری نشده است.
عجب، پس زبان دربار غزنویها، سلجوقی ها و بقیه سلسله ها فارسی بوده. یعنی طبقه حاکم و نظامی که اکثرشان از ترکها بودن به فارسی حرف میزدن؟ در دوره صفوی، قزلباشان که تشکیل دهنده و طبقه حاکم بودند در جنگ ها و مشورت ها تماما به ترکی حرف میزدند. آیا قزلباشان دربار محسوب نمیشوند؟ اگر سفرنانه های اروپاییان در دوره صفوی را بخوانید متوجه میشوید زبان دربار و نظامیان چی بوده. شاه اسماییل صفوی به عثمانی به زبان ترکی نامه مینوشت.
درباره حقوق بشر و زبان مادری
بله در اعلامیه نامی از زبان مادری برده نشده و من به اشتباه اسم اعلامیه را نوشتم، منظورم صرفا اعلامیه نیست
اسناد حقوق بشری مربوط به زبان مادری:
+ منشور زبان مادری
+ اعلامیه حقوق افراد متعلق به پیروان  قومی ملی مذهبی و زبانی
+ میثاق بین المللی حقوق مدنی
+ کنوانسیون حقوق کودک
از فرط بی دلیلی خود را به آب و آتش نزنید. اسناد تاریخی فراوانند و به زبان پارسی نگاشته شده اند.
کتاب بسیار خوبی هست.
به عنوان یک ترک که در استان کرمان زندگی میکنم اکثر این روش‌ها که در قسمت های اول کتاب آورده شده را برای نابودی زبان ترکها در عمل دیده‌ام.
همانطور وه احتمالا در جریان هستید دراستان کرمان ترکها جمعیت قابل توجهی دارند، مثلا در شهرستان بافت اکثریت هستند، همچنین در سیرجان و ارزوئیه هم جمعیت قابل توجهی دارند، ولی تبلیغات منفی از زبان و هویت ترکی به حدی زیاد بوده و هست که اکثر این ترک‌ها خودشان را ترک نمیدانند، حتی با فارسها در تحقیر و مسخره ترکها همکاری میکنند. به عنوان یک ترک که در مدارس شهر بافت، شهری که از قضا اکثر جمعیتش از ترکهای افشار هست به مدت ۱۲ سال درس خواندم:
همه دانش‌اموزان ترک، ترک بودنشان را انکار میکردند و اگر کسی شجاعت آن را داشت که بگوید ترک هست از طرف فارسها و ترکها به شدید ترین شکل مسخره و تحقیر میشد! جالب اینجاست بنده هم با آنها همکاری میکردم و یادم هست کل طول سال به آن دوست شجاع ترک به جای اسم واقعی اش ترک خ*ر میگفتیم. خطرناک ترین و ناگوارترین چیز برای من این بود که در مدرسه کسی از همکلاسی‌ها متوجه ترک بودن یا ترکی حرف زدن من با خانواده‌ام شود، مشکل اینجا بود که در شهر ما طایفه های ترک افشار از فامیلشان مشخص هستند و ترک بودنمان لو میرفت و در جواب با سرشکستگی و متاسف از هویت پست‌مان میگفتیم: پدر بزرگ و مادربزرگ یا پدر و مادر ما ترک هستند ما ابدا ترک نیستیم! بلانسبت ما!
اوضاع وقتی ترسناک تر میشد که معلمان قبل از مسخره کردن و جوک گفتن درباره ترکها از دانش آموزان میپرسیدند کی ترک هست، طبق معمول با اینکه اکثر کلاس ترک بودند، کسی جوابی نمیداد و معلم شروع میکرد و کلاس منفجر میشد و ما ترکها هم که آموزش دیده بودیم که فرهنگ پست، زبان پست و تاریخ پستمان لایق دفاع کردن نیست به همراه بقیه به خ*ر بودن خانواده، اجداد و مخصوصا خودمان میخندیدیم! یکبار یادمه معلم تعلیمات اجتماعی( زمان اعتراضات به فیتیله) بعد از این سوال گفت: ترک‌های ترکیه در اعتراض به توهین ایرانیان یک راهپیمایی برگزار کرده‌اند و شعار داده‌اند: ترک خ*ر خودتان هستین!
این از مدرسه
دانشگاه هم داستان جدایی داشت!
معمولا کسی ترکهای کرمان رو نمیشناسه یا حواسش به اونها نیست، از لهجه فارسی حرف زدنمون هم ترک بودنمان مشخص نمیشه، به خاطر همین مردم ایران به خیال اینکه نا فارس هستیم با خیال راحت حرف دلشون رو میزنن و توهین های آب داری از هموطنانمون میشنویم و بعدش با تعجب میگن مگه کرمان هم ترک داره! و در ادامه میگن شما ترک واقعی نیستین منظور ما ترکهای آذربایجان و ترکیه هست بلانسبت شما!
یادمه دوست هم اتاقی ( مادر ترک و پدر غیرترک) ارادت خاصی به ترکها داشت و چپ و راست ترکها رو اح*مق و خ*ر میدونست.
این که توهین و تمسخر هم وطنان درست نیست کاملاً راست و برحق.
اما این که در پوشش این جمله های زیبا و درست تمایلات تجزیه طلبانه و پان ترکیستی رو بیان کنی بسیار نادرست و باطل می باشد.
زبان ترکی زبانی است که از حیث تولید واژگان زبانی مرده می باشد.
اولا شکل نوشتاری منابع کهن فارسی نمی تواند ملاک واژه تورکی باشد چون اصوات زبان تورکی در زبان فارسی موجود نیست زبان تورکی 9 صوت دارد و زبان فارسی 6 صوت
شکل نوشتاری آن در زبان تورکی در زمانهای قدیم به علت استفاده از الفبای اسلامی( عربی) که زبان عربی هم مثل فارسی 6 صوت بیشتر ندارد توسط مسلمانان بدون اصوات نوشته می شده است در آیین نگارش جدید زبان تورکی آزربایجانی صوت (Ü ) با استفاده از الفبای عربی به اشکال ( او - و) نوشته می شود.
یک مثال : در زبان فارسی در قدیم و حتی امروزه کلماتی مثل طهران و ... علیرغم غیر عربی بودن با استفاده از حروف عربی نوشته می شدند یا می شوند که نگارش صحیحی نبوده و نیست و اخیرا طبق آیین نگارش فارسی این شکل نوشتاری عوض شده است و به شکل تهران نوشته می شود کلمه تورک هم جزو آن دسته کلماتی است که توسط فارسی زبانها غلط نوشته میشده و می شود و باید تصحیح گردد. درضمن صوت (او) در واژه تورک جزو اصوات کوتاه است و تعجب برانگیز است که چرا توسط فارسی زبانها به صورت صوت بلند ( ُِ ) تلفظ شده و به شکل صوت بلند نوشته می شود آیا این نوعی عدم تشخیص اصوات و یا مشکل شنیداری نیست؟
در مورد نادرشاه باز شما را به سفرنامه ابن دلف ارجاع می دهم و به واژه بیتیک در این سفرنامه توجه فرمائید که هزاران مکاتبه رسمی به زبان تورکی انجام شده است .
در مورد اسپانیولی ها هم آیا فکر می کنید آنها از زیر استعمار فرهنگی انگلیسی زبانها آزاد شده اند؟
ترکان تمام سرزمین ایران از جمله کرمان و براهویی های سیستان و بلوچستان و خوزیهای خوزستان و قشقایی های شیراز و سایر استانها از جمله ترکمنها و تورکهای مازندران گیلان اصفهان خوراسان یزد و کوردستان و ایلام و لرستان و سایر .... حق دارند تحت نظارت دولت مرکزی و به صورت یکپارچه تمام مکاتبات خودر را به زبان تورکی انجام دهند البته ما از هموطنان فارسی زبان هم انتظار داریم همچنانکه ما زبان آنها را یاد گرفته ایم آنها هم بالتبع زبان قدرتمند تورکی را یاد بگیرند و در مکاتبات از آن بهره ببرند.
در زمان نادر شاه هم مکاتبات رسمی به در بار هندوستان به زبان تورکی بوده است این به اون در
نادر شاه به هنگام نخستین دیدار با محمد شاه گورکانی برای دلجویی خود و دودمان گورکانی را ترکمان خواند ولی پیمان شالیمار که میان ایران و هند به امضا رسید و رود سند را مرز میان این دو کشور معرفی نمود به زبان فارسی نوشته شده است.
عهد نامه دشت مغان که به امضای بزرگان سرتاسر ایران رسید تا به قدرت نادر رسمیت ببخشد به زبان فارسی و نه ترکی نوشته شده است.
در هیچ یک از منابع کهن از واژه تورکی استفاده نشده و کدام فرهنگستان آن را خلق نموده است؟
در هر حال این حق آنها است که از زیر یوغ زبان انگلیسی که از زمان بریتانیایی های استعمارگر به این شکل در آمده خود را برهانند و به زبان خودشان مکاتبه نمایند.
پس چرا با وجود این اسپانیولی زبان ها تا کنون نخواسته اند با زبان مادری خویش در ایالاتی که تا 1848 به آنها تعلق داشته, تگزاس, نیومکزیکو, آریزونا, کلرادو و کالیفرنیا, مکاتبه رسمی نمایند؟
تکلیف ترکان سلجوقی ساکن کرمان و بیات های ترک استان مرکزی چه خواهد شد؟ آیا باید عهمچون نخجوان دولت هایی کوچک و جزیره ای تشکیل دهند؟
اسپانیولی های هم بنا به دلایل استعماری به زبان انگلیسی مکاتبه می کنند. و در هر حال این حق آنها است که از زیر یوغ زبان انگلیسی که از زمان بریتانیایی های استعمارگر به این شکل در آمده خود را برهانند و به زبان خودشان مکاتبه نمایند. در زمان نادر شاه هم مکاتبات رسمی به در بار هندوستان به زبان تورکی بوده است این به اون در.
سفرنامه ابن دلف را بخوانید متوجه عرایضم خواهید شد.
حق دارند که زبانشان را به عنوان زبان رسمی در مکاتبات رسمی و اداری استفاده نمایند.
اسپانیولی زبان ها هم در جنوب ایالات متحده جمعیت فراوانی داشته و رسانه های ویژه خود را دارند اما زبان رسمی انگلیسی می باشد.
در آخر نفرمودید که چرا خان ترک زبان گنجه به زبان فارسی برای ژنرال روسی نامه نوشته بود؟
زبان تورکی و واژه تورکی هم مثل هر زبان و واژه دیگری، زبانی و واژه ای است که شکل نوشتاری واژه آن زبان هم توسط گویندگان و نویسندگان آن زبان تعیین و نوشته می شود و نه توسط معاندان و دشمنان این زبان .
در هر حال در مجموع در این مملکت تعداد تورکها خیلی بیشتر از تک تک فارسی زبانها و عرب زبانها و کورد زبانها( کوردها هم واژه کورد را اینجوری می نویسند به احترام اونها از شکل نوشتاری اونها استفاده کردم و به فارسی زبانها هم هیچ ربطی ندارد) و گیلک ها و بلوچ ها و لرها و سایر می باشد و حق دارند که زبانشان را به عنوان زبان رسمی در مکاتبات رسمی و اداری استفاده نمایند.
رسمیت زبان تورکی
واژه تورکی از کجا امده است؟
در هیچ یک از متون کهن حتی به زبان ترکی از این شکل استفاده نشده و همواره ترکی بکار رفته است.
هنگامی که جعل واژه سرلوحه قرار می گیرد نیک پیداست که صدور مجوز استفاده از آن به عنوان زبان رسمی و اداری شروع گام به گام تجزیه و پاره پاره کردن کشور است.
البته وضع و حال کنونی ترکیه نشان دهنده شرایط کعبه آمالی است که سر سرباز وظیفه و گوش فرمانده آرتش را در کودتایی مشکوک بریده و همچون استالین دست به تصفیه های کلان می زنند تا تمامی مخالفان خود را پاکسازی نمایند.
علل و شاخصه های تغییر زبان ترک های تهران
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک