رسته‌ها

تاریخ تبار و زبان مردم آذربایجان

تاریخ تبار و زبان مردم آذربایجان
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 52 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 52 رای
هنوز توضیحاتی برای این کتاب ثبت نشده
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
201
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
simin
simin
1394/05/27

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تاریخ تبار و زبان مردم آذربایجان

تعداد دیدگاه‌ها:
79
مرسی از عاریایی های عزیز که ب فکر مردم آذربایجان هستید چون اونا خودشون نه میدونن نژادشون چیه نه تاریخشون .یعنی شماها لنگه ندارید انگار انگلیسیا به ایرلندیها میگن شماها خودتون نمیفهمین شما انگلیسی هستین وایکینگها حمله کردن زبانتونو ب زور ایرلندی کردن😐😐😐😐
این حرف بیراهی نیست و مصداق هایی دارد. به نظر شما ایرانیان قبل از گیرشمن چقدر با ماهیتی به نام حکومت ماد و هخامنشی و عیلامیان و گوتی ها و ... آشنایی داشتند؟ هنوز هم تاریخ ماد دیاکونوف برجسته ترین تاریخ درباره این دوره از فرهنگ و تاریخ ایران است. کمکی که کریستین سن در شناساندن تاریخ ساسانیان انجام داد -اگر نگوییم بی نظیر- کم نظیر است. حالا به شما برخورده که کسی بگوید تاریخ بخشی از سرزمین ایران چنین نیست و چنان است؟ ضمناً "به" را به صورت "ب" نمی نویسند و آریایی هم "عاریایی" نیست. این ها آفات تایپ کردن زیاد در فضای مجازی از طریق تلفن همراه است. مطمئناً اگر از زمان حضور در آن بکاهید و به مطالعه کتاب بیفزایید، هم نگارشتان بهبود می یابد و هم دچار چنین سوء تفاهم هایی در خصوص تاریخ نخواهید شد.
‌کتابی مناسب برای سیر تحول زبان در آذربایجان
پارس فقط نام یکی از طوایف آریایی ساکن ایران بوده مثل پارت مثل ماد. واما چون در قبل از اسلام حکومت عمدتا دست پارسیان بوده در آنزمان مردم دیگر ممالک بر این پندار بوده اند که تمام مردم این سرزمین پارسی هستند. و به همین دلیل به ایران پارس می گفته اند. با ورود اسلام به ایران و بعدها با ظلم خلفای اموی و عباسی مردم ایران منسجم تر گشتند و کم کم نام پارس به بعضی دیگر از طوایف آریایی مثل پارتیان تعمیم داده شد. حتی اصفهان امروز جزءی از ایالت ماد بوده . امروزه سلمان را به سلمان پارسی میشناسیم اما این افتخار ما ایرانیان اصالتا اصفهانی بوده. البته همانطور که عرض کردم به ایران در گذشته پارس گفته می شده.
هخامنشیان با سرنگونی ماد (هموطنان آریایی خود) به قدرت رسیدند که در زمان داریوش سوم سلسله هخامنشی بدست اسکندر مقدونی نابود شد. اما بعداز هفتاد سال سلطه اسکندر و سلوکیان (یونانیها) این پارتیان بودند که با دلیری این بیگانگان را از خاک میهن بیرون راندند و سلسله اشکانی را پایه گذاری کردند.
واما این بار پارسیان بعد از چند صده با سرنگونی پارتها روی کار آمدند و سلسله ساسانی را بنیان نهادند. (با سرنگونی هموطنان آریایی خود)
حتی این زبان پارسی (زبان دری) زبان پارتها بوده که بعداز اسلام بدلیل تشکیل اولین حکومت های ایرانی مانند سامانیان و طاهریان و غیره در دیار پارتیان (خراسان) این زبان عمومیت پیدا کرد. اما اینک نبایستی به گذشته های دور بنگریم بلکه باید به ایران امروز و فردا نظر کنیم . ایران آباد وسرافراز
دلایل ارایه شده در کتاب برای ادعاهایش بسیار سطحی هستن .
آقای هیرکان من این جواب را در آذری یا زبان باستان آذربایجان برای شما دادم و اینجا نیز می نویسم
کرد چه ربطی به ماد دارد؟مرکز اصلی ماد آذربایجان بود که آذربایجان را ماد کوچک می خواندند.برخی ها نیز که ادعا می کنند شاید کردها ماد باشند به خاطر واژه کرد است که احتمال می دهند واژه ای مادی باشد و تا به حال نیز هیچ سند و مدرکی نیست که ثابت کند کردها ماد هستند.ولی آذربایجان که هیچ شک و شبهه ای در ماد بودنشان نیست که کوروش چنین جنایتی بر علیه شان کرد ول کرده اید و چسبیده اید به قومی که معلوم نیست ماد هستند یا نیستند که بیشتر تاریخ دانان و ایرانشناسان و شرق شناسان معتقد هستند نیستند.
دکتر مارتین وان بروینسن، پژوهشگر آلمانی و کردشناس معروف می‌نویسد:نام قومی "کرد" که در منابع قرن اول اسلام دیده میشود بر یک پدیده رمه‌گرایی و شاید واحدهای سیاسی نامیده میشد و نه یک گروه زبانی. چندین بار حتی "کردهای عرب" در منابع نامبرده شدند. اما در پایان قرن دهم میلادی، این نام برای گروه‌های متعدد رمه‌گران و کوچ‌گران ایرانی‌زبان بکار میرفته است که از دریاچه وان تا دریاچه ارومیه و مناطقی از قفقاز زندگی میکردند.. اگر در آن زمان روستا‌نشینی بودند که به زبان‌های کردی امروز تکلم می‌کردند، هنوز نام "کرد" در آن زمان شامل آنها نمی‌شد.
پروفسور ولادمیر ایوانف نیز می‌گوید:نام کرد در قرن‌های میانه (کم و بیش از قرن پنجم میلادی تا شانزدهم میلادی) نامی بود که بر همه‌ی رمه‌گران و کوچ‌گران ایرانی نامگزاری می‌شد.
پروفسور دایوید مکنزی که تز خود را روی زبان‌های کردی نوشته است میگیود: اگر به حدود دوران گسترش امپراتوری اعراب نگاه کنیم، خواهیم یافت که عنوان کرد با رمه‌گر و کوچ‌گر دارای یک معنی است.
پروفسور ریچارد فرای، ایران‌شناس نامی:قبایل همیشه بخشی از تاریخ ایران بودند هرچند منابع در مورد آنها کم است زیرا آنها خود تاریخساز نبودند. عنوان فراگیر و عامیانه "کرد" که در بسیاری از کتاب‌های عربی و حتی پهلوی (کارنامک اردشیر پاپکان) دیده میشود نامی بود که فراگیرنده‌ی همه‌ی کوچ‌گران و چادرنشنیان میبود حتی اگر با مردمانی که امروز نام "کرد" دارند از پیوند زبانی نبودند. برای نمونه، برخی از منابع مردمان لرستان را کرد نامیدند و همچنین قبایل کوهستان و حتی بلوچان کرمان.
پروفسور مینورسکی می‌نویسد:در زمان اعراب، لغت قومی کرد برای تیره‌های قبایل گوناگون ایرانی‌تبار و ایرانی‌شده بکار میرفت.
دکتر پرویز خانلری می‌نویسد:کردی به زبان مردمی اطلاق میشود که در سرزمین کوهستانی واقع در مغرب فلات ایران زندگی میکنند. قسمتی از این ناحیه اکنون جزء کشور ایران است و قسمتی در کشور ترکیه و قسمتی دیگر از جمله کشور عراق شمرده میشود. در خارج از این منطقه نیز اقلیتهای کرد وجود دارند که از آن جمله گروهی در شمال خراسان و گروههایی در جمهوریهای ارمنستان ، گرجستان و آذربایجان و عده­ی کمی نیز در ترکمنستان به این گویشها سخن میگویند. در سوریه نیز یک اقلیت کرد زبان از چند قرن پیش به وجود آمده است.
زبان یا گویش کردی همه این نواحی یکسان نیست. حتی تردید است در این کلمه « کرد » به قوم واحدی که دارای مختصات نژادی یا ایلی با گویش معینی باشند اطلاق شده باشد. در بسیاری از منابع تاریخی که به زبان عربی در قرنهای نخستین اسلام تألیف یافته ، این کلمه را معادل کلمه « شبان » و « چوپان » بکار برده اند
ابن حوقل کوچ (قفص) کرمان را « صنف من الاکراد » میداند
در کارنامه‌ی اردشیر بابکان (پاپکان) هم کردان به معنی شبانان آمده است ، نه نام و نژاد یا قبیله. در گویش طبری امروز نیز کلمه‌ی کرد به معنی چوپان و شبان است. (واژه نامه طبری، صادق کیا، ص ۱۶۶)
تاریخ چیزی است که اتفاق افتاده است.
تاریخ چیزی است که در گذشته روی داده ولی هنوز نتایج آن برای حال وآینده ملموس می باشد.
آقای هیرکان شما چرا موقع جواب دادن:عوض جواب به سوال پای شوروی و اسپانیا رو به وسط می کشید؟مگر تاریخ ریاضی و فیزیک است که بتوان برای جواب به آن از استدلال قیاسی استفاده کرد؟تاریخ چیزی است که اتفاق افتاده است.
و اینکه شما اصلا معنی سلسله و اینکه سلسله چیست و تمدن و زبان و فرهنگ و ملت چیست و تفاوت اینها با یکدیگر را می دانید؟
سلسله چه ربطی به تمدن و فرهنگ و زبان داره؟
دوست عزیز اگر اینگونه ادامه دهید من وقت کلاس درس گذاشتن به شما را ندارم خواهشا مطالعه کنید و بعد که سلسله و تمدن رو از هم تشخیص دادید برای بحث تشریف بیاورید
.آیا تمدن مادها نابود نشده است؟
خیر
یک سلسله حکومتگر جای خویش را به سلسله ای دیگر سپرد.
ساسانیان با آن دیدگاه زرتشتی گری به عمد آثار تاریخی مربوط به اشکانیان را نابود نمودند اما هیچگاه تمدن ایرانیان را به عمد از میان نبردند.
حتی با وجود سرنگونی فرمانروایان آزتک و اینکا توسط اسپانیایی ها ومنهدم نمودن معبد ها وآتش زدن کتاب ها هنوز این دوتمدن و بویژه اینکا در میان مردم برجای مانده است وبرای نمونه با وجود کاتولیک شدن هنوز به گونه ای باور های کهن در این مسیحیت وارداتی به چشم می خورد.
[quote='هیرکان']مساعدت اشراف و فئودال‌ها
در آن دوران بیشتر فرماندهان نظامی از طبقه اشراف و زمین دار بوده وتکیه بیش از اندازه بر این واژه یادگاری است از تاریخ نویسان شوروی.
آیا روس ها سرزمین تاتار های غازان وترکان چواش و سپس خان نشین آستاراخان را تسخیر نکردند؟
آیا حرکت روس ها بسوی شرق کوه های اورال برای تسخیر سیبری با نبرد با خان سیبر و شکست او منتهی نگردید؟
چرا تاریخ نگاران شوروی و چپ ها هیچگاه به پیشینه گستره ارضی سرزمین خود نمی پردازند و خار را تنها در چشم همسایگان می بینند؟
در جنگ های آن دوران چپاول شهر ها و به بردگی گرفتن در بیشتر موارد امری معمول بوده است.
هزینه لشکر کشی ها با غارت سرزمین های جدید تامین می گردید ولی اگر هدف اصلی هخامنشیان ریشه کنی ماد ها می بود پس چرا اقوام کرد زبان همچون هیتیان آناتولی به تاریخ نپیوسته اند؟[/quote]
این چه ربطی به بحث من داشت؟مگر من در مورد شوروی بحث می کردم؟مگر من چپ و کمونیست هستم که کارهای کمونیست رو توجیه کنم؟ شما با کشیدن بحث به شوروی قصد در منحرف نمودن بحث دارید
"اگر هدف اصلی هخامنشیان ریشه کنی ماد ها می بود!"چرا مغلطه می کنید؟ پارسها هم برای غارت حمله کردند به سرزمین مادها و باعث نابودی تمدن مادها شدند.آیا تمدن مادها نابود نشده است؟
مساعدت اشراف و فئودال‌ها
در آن دوران بیشتر فرماندهان نظامی از طبقه اشراف و زمین دار بوده وتکیه بیش از اندازه بر این واژه یادگاری است از تاریخ نویسان شوروی.
آیا روس ها سرزمین تاتار های غازان وترکان چواش و سپس خان نشین آستاراخان را تسخیر نکردند؟
آیا حرکت روس ها بسوی شرق کوه های اورال برای تسخیر سیبری با نبرد با خان سیبر و شکست او منتهی نگردید؟
چرا تاریخ نگاران شوروی و چپ ها هیچگاه به پیشینه گستره ارضی سرزمین خود نمی پردازند و خار را تنها در چشم همسایگان می بینند؟
در جنگ های آن دوران چپاول شهر ها و به بردگی گرفتن در بیشتر موارد امری معمول بوده است.
هزینه لشکر کشی ها با غارت سرزمین های جدید تامین می گردید ولی اگر هدف اصلی هخامنشیان ریشه کنی ماد ها می بود پس چرا اقوام کرد زبان همچون هیتیان آناتولی به تاریخ نپیوسته اند؟
تاریخ تبار و زبان مردم آذربایجان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک