زنان و انقلاب کوبا
نویسنده:
فیدل کاسترو
مترجم:
فروزان گنجی زاده
امتیاز دهید
با پیشگفتاری از: الیزابت استون
با مقاله ای از: ویلما اسپین گی یولیس
بیشتر
با مقاله ای از: ویلما اسپین گی یولیس
آپلود شده توسط:
hanieh
1394/07/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زنان و انقلاب کوبا
داستان آمریکا داستان یک گاِو بعصی کشورها مثل کوبا شاخ گاو را میگیرند . کشورهایی که خردمند هستند سینه های گاو را. دیکتاتوری حکام کوبا هم که دیگه ربطی به آمریکا نداره.
انقلاب و غذا
پیش از انقلاب کوبا، برنامهای از تلویزیون پخش میشد که در آن خانمی به نام نیتزا ویلاپول به کوباییها آموزش آشپزی میداد، آن وسط مسطها هم کالاهای آمریکایی تبلیغ میکرد. بعد از انقلاب، همه منتظر تعطیلی برنامه بودند که ناگهان معلوم میشود کماندانتهی مهربانیها، حضرت فیدل، به این برنامه علاقهمند است و از همین رو پخش برنامه ادامه پیدا کرد، البته نیتزا باید قبول میکرد که برنامهاش در خدمت انقلاب باشد! او هم قبول کرد. چه اتفاقی افتاد؟ ساده است، در بازار چیزی جز سیب زمینی پیدا نمیشود؟ نیتزا به شما یاد میدهد با سیب زمینی غذاهای خوشمزه بپزید. برنامهی بعدی باز هم سیب زمینی و باز هم سیب زمینی و باز هم سیب زمینی اما خوبی انقلاب این است که همیشه در حال پیشرفت است و مثلاً مردم کوبا، کشوری که مردمش پیش از انقلاب بیشتر استیک میخوردند تا لبنیات، دیگر گوشت نداشتند اما در اینجا هم خانم نیتزا به داد انقلاب رسید و گفت امروز میخواهم به شما یاد بدهم چطور بدون گوشت استیک درست کنید! درست خواندید! استیکِ بدون گوشت! مواد لازم، گریپ فروت! بله، گریپ فروت را توی مواد میخوابانید و بعد مثل استیک درست میکنید!
*
وضع غذا و خوردوخوراک از موضوعات اصلی جوکهای کشورهای انقلابی بوده است، مثلاً این جوک کوبایی را داشته باشید:
- سه دستاورد انقلاب؟
+ آموزش، بهداشت و ورزش.
- سه ناکامیاش؟
+ صبحانه، ناهار، شام.
*
یا این یکی را که مردم شوروی میگفتند:
- آقا گوشت ندارید؟
+ اشتباه اومدید، ما اینجا ماهی نداریم، قصابی اون طرف خیابونه، اونجا گوشت ندارند.
*
اما این یکی جوک نیست، یکی از اهالی کامبوج در مصاحبهای میگفت در یکی از جلسات خودانتقادی، مردی اعتراف میکند یک بار که خیلی گرسنه بوده، یک بلال چیده و خورده است.
واکنشها؟ لابد ضدانقلاب است که گرسنهاش شده!
چه اتفاقی افتاد؟ دیگر پیدایش نشد، به عبارتی مرد!
تمام مراکز اقتصادی جامعه درست نیست بلکه تنها ابزار تولید صحیحه و اون هم به صورت موقتی تا قدرت اداره ی آنها به دست شوراهای کارگری برسه.متاسفانه در شوروی که باید کشور شوراها باشه با بختک ناسیونالیسم اسلاوپرست روبه رو شد که در استالین به ظهور رسید و کل مسیر انقلاب و جهان تغییر کرد.
البته واضحه که اقتصادی که دولت در اون هیچ نقشی نداشته باشه وجود نداره و توهمه ولی اقتصاد دولتی شبه رانتی که در ساختار ایران وجود دارد هم ابدا شبیه حتی اقتصاد دولتی دوران شوروی نیست چرا که در همان اقتصاد دولتی بود که روسیه تزاری فشل توانست به یک ابرقدرت صنعتی تبدیل بشه همین را هم در مورد چین داریم.واقعیت این است که روشهای رشد اقتصادی غیرسرمایه دارانه هم وجود دارد ولی در ایران امروز بنا بر مسائل و منافعی فرصت مطرح شدن ندارند
تعریف کمونیسم به معنای جدید را از کجا آورده اید؟ منبع معرفی کنید.
در قانون اساسی کره شمالی که در سال ۱۹۷۲ تدوین شده و دو بار در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۸ اصلاح شده، از هرگونه اشارهای به کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم خودداری کرده و ایدئولوژی رسمی کشور را مکتب جوچه (Juche) نامیده است.
در بیانیهء بیست و دومین کنکرهء حزب کمونیست شوروی در 1961کمونیست چنین تعریف شده است :. شعار اساسی و مهم کمونیسم عبارت است از: الغای مالکیت خصوصی ; از هر کس به قدر توانایی اش و به هرکس به قدر نیازش.
بنابر نظر کمونیسم تمام منابع اقتصادی کشور اعم از صنعتی و امور دیگر مربوط به جامعه است نه افراد و خانواده ها، اما کمونیسم به معنای جدید عبارت است از اینکه دولت بر تمام مراکز اقتصادی جامعه کنترل داشته باشد و همه چیز باید در دست او قرار گیرد
[/quote]
تعرف اول صحیح است و تعریف دوم ساخته و تلقین شده نظام سرمایه داری است
نقل قول: در جهان کنونی کره شمالی تنها مصداق یک کشور کمونیست به تمام معنا می باشد و این وضع این کشور است.
اطلاعاتی که در مورد شرایط اقتصادی و سیاسی کره شمالی دادید ارتباطی به موضوع بحث ما ندارد، و ثابت نمی کند که کره شمالی کمونیست است. تنها ثابت می کند که کره شمالی سرزمینی فقیر، مثیبت
زده و گرفتار دیکتاتوری و استبداد سیاسی است. در مورد اردوگاه های کار احباری (کولاگ) آنها می توانند در حکومت ناسیونالیستی هم وجود داشته باشند.
کره شمالی کشور کمونیست نیست. حداقل حکومت خانواده کیم ایل سونگ چنین ادعایی ندارد که حکومتشان کمونیستی است. بلکه ادعا می کنند جوچه ایست هستند. (Juche)
اگر دنبال یک الگوی خالص برای نشان دادن فلاکت و مثیبت کمونیست هستید نمی توانید سراغ کره شمالی بروید.
[/quote]
بله درست می فرمایید.اسم کُره شمالی با نام رسمی جمهوری دموکراتیک خلق کره.
در بیانیهء بیست و دومین کنکرهء حزب کمونیست شوروی در 1961کمونیست چنین تعریف شده است :. شعار اساسی و مهم کمونیسم عبارت است از: الغای مالکیت خصوصی ; از هر کس به قدر توانایی اش و به هرکس به قدر نیازش.
بنابر نظر کمونیسم تمام منابع اقتصادی کشور اعم از صنعتی و امور دیگر مربوط به جامعه است نه افراد و خانواده ها، اما کمونیسم به معنای جدید عبارت است از اینکه دولت بر تمام مراکز اقتصادی جامعه کنترل داشته باشد و همه چیز باید در دست او قرار گیرد
اطلاعاتی که در مورد شرایط اقتصادی و سیاسی کره شمالی دادید ارتباطی به موضوع بحث ما ندارد، و ثابت نمی کند که کره شمالی کمونیست است. تنها ثابت می کند که کره شمالی سرزمینی فقیر، مثیبت
زده و گرفتار دیکتاتوری و استبداد سیاسی است. در مورد اردوگاه های کار احباری (کولاگ) آنها می توانند در حکومت ناسیونالیستی هم وجود داشته باشند.
کره شمالی کشور کمونیست نیست. حداقل حکومت خانواده کیم ایل سونگ چنین ادعایی ندارد که حکومتشان کمونیستی است. بلکه ادعا می کنند جوچه ایست هستند. (Juche)
اگر دنبال یک الگوی خالص برای نشان دادن فلاکت و مثیبت کمونیست هستید نمی توانید سراغ کره شمالی بروید.
کسی که یک هزارم با مبانی فکری کمونیسم آشنا باشه همچین یاوه ای را به زبان نمیراند. حکومت کره ی شمالی یک حکومت شبه فاشیستی است و در منتهی علیه راست قرار میگیره نه چپ. این حکومت به ارث میرسه و هنوز در دنیای پیشامدرن سر می کنه.
نقل قول: بله کره شمالی،لائوس و ویتنام نمونه ای از کشورهای کمونیستی هستند
حکومت کره شمالی کمونیستی نیست. بلکه بر اساس ایدئولوژی جوچه اداره می شود. قانون اساسی کره شمالی که در سال ۱۹۷۲ تدوین شده و دو بار در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۸ اصلاح شده، از هرگونه اشارهای به کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم خودداری کرده و ایدئولوژی رسمی کشور را مکتب جوچه (Juche) نامیده است.
پاره ای از تحلیل گران معتفدند این حکومت هیچ ارتباطی با ایدئولوژی مارکسیسم-لنینیسم یا، حتی، استالینیسم ندارد و یک حکومت ناسیونال سوسیالیستی (البته، بدون سوداهای امپریالیستی) است که در طیف راست افراطی (و نه چپ افراطی) سپهر سیاست قرار میگیرد و بیشتر به حکومت ژاپن دهه ۱۹۳۰ شباهت دارد تا کشورهای بلوک شرق. نوعی «حکومت دفاع ملی» که یک اقتصاد دستوری را هدایت میکند که تنها وظیفه تجهیز بیشتر ارتش و تأمین پول بیشتری برای نیروهای نظامی را بر عهده دارد.
برای اطلاعات بیشتر در مورد کره شمالی نگاه کنید به:
متن لینک
متن لینک
فلسفه سیاسى حاکم بر کشور کره شمالى ایده جوچه است که از اواخر دهه ۱۹۶۰ از سوى پرزیدنت کیم ایل سونگ بهعنوان یک نظام اندیشهاى و ایدئولوژیکى طراحى و توسعه یافت. جوچه تلفیقى است از مارکسیسم، ناسیونالیسم و هومانیسم که هدف آن ایجاد جامعه اشتراکى سازمان یافته متکى بر خود در راه سازندگى کشور و تربیت افراد مىباشد.[/quote]
کره شمالی از نظر تولید ناخالص داخلی در بین 191 کشور جهان رتبه 145 را داراست برجسته ترین کشورهایی که بعد از کره قرار دارند افغانستان و پاکستان هستند
در کره شمالی هنوز هم که هنوز است اردوگاههای کار اجباری موسوم به گولاگ وجود دارد
درپی سیلهای متعدد وبروز قحطی و خشکسالی در دهه نود درحدودششصد هزارنفر جان خودرااز دست دادند. و این درحالی است که مردم کره شمالی نان شب ندارند ولی وجب به وجب این کشور پر از تسلیحات گوناگون است
کره شمالی دیکتاتورترین کشور جهان در فهرست دموکراسی واحد اطلاعات اکونومیست است
مردم مجبورند همواره لباس های مخصوصی به تن کنند و در انتخاب شیوه لباس پوشیدن خود اختیاری ندارند
در صورت هرگونه تهمت شخصی که به او تهمت زده شده است به پای میز محاکمه کشیده می شود و پارتی بازی و ساخت و پاخت به حد اعلای خود رسیده است
تا کنون بین ۷۰۰ هزار تا سه ملیون و پانصد هزار نفر در این کشور اعدام شدهاند. اعدام میتواند حتی به دلیل یک تماس تلفنی ساده با خارج از کشور یا احتکار مواد غذایی صورت گیرد.
در جهان کنونی کره شمالی تنها مصداق یک کشور کمونیست به تمام معنا می باشد و این وضع این کشور است.