تاریخ مبارزات مردم ایل قشقایی: از صفویه تا پهلوی
نویسنده:
منوچهر کیانی
امتیاز دهید
250 صفحه
کتاب حاضر مروری است بر مهمترین تحولات و رویدادهای ایل قشقایی از عصر صفویه تا دوران پهلوی که در شش فصل تدوین شده است. در فصل اول با عنوان "تاریخ و خاستگاه قشقاییها" از زمان و مبداء قشقاییها، چگونگی تشکیل ایل، زبان، ارتباط با آذربایجان، جمعیت، طوایف و تیرههای مختلف ایل قشقایی سخن به میان آمده است. در فصل دوم، تاریخ قشقاییها در دوران صفویه و افشاریه بازگو میشود، و طی آن مطالبی درباره ابوالقاسم بیگ فارسیمدان، مبارزات امامقلی خان با انگلیسیها و قیام قاباخ قلیخان علیه نادر فراهم میآید. فصل سوم به بررسی وضعت قشقاییها در دوره زندیه اختصاص دارد. در فصل چهارم سرگذشت مردم و رهبران ایل قشقایی در دوره قاجار با این موضوعات تشریح میگردد: قیامهای مکرر قشقاییها در دوره قاجار، مبارزات آنها با بختیاریها و حکام دست نشانده شاهان قاجار در فارس، درگیریهای قشقاییها با قبایل عرب و بالاخره جنگهای قشقاییها با نیروهای انگلیسی. فصل پنجم به ارزیابی نقش ایل بختیاری در انقلاب مشروطه اختصاص یافته و از این رهگذر به مقاومت قشقاییها در برابر نیروهای انگلیسی اشاره میشود. آخرین فصل کتاب نیز نگاهی است به مبارزات قشقاییها در اوایل حکومت پهلوی که با سرکوبی آنها خاتمه میپذیرد. کتاب با عکسهایی از رهبران و سران ایل قشقایی و برخی از سیاستمداران و شاهان قاجار همراه شده و با فهرست منابع و اعلام به پایان میرسد.
بیشتر
کتاب حاضر مروری است بر مهمترین تحولات و رویدادهای ایل قشقایی از عصر صفویه تا دوران پهلوی که در شش فصل تدوین شده است. در فصل اول با عنوان "تاریخ و خاستگاه قشقاییها" از زمان و مبداء قشقاییها، چگونگی تشکیل ایل، زبان، ارتباط با آذربایجان، جمعیت، طوایف و تیرههای مختلف ایل قشقایی سخن به میان آمده است. در فصل دوم، تاریخ قشقاییها در دوران صفویه و افشاریه بازگو میشود، و طی آن مطالبی درباره ابوالقاسم بیگ فارسیمدان، مبارزات امامقلی خان با انگلیسیها و قیام قاباخ قلیخان علیه نادر فراهم میآید. فصل سوم به بررسی وضعت قشقاییها در دوره زندیه اختصاص دارد. در فصل چهارم سرگذشت مردم و رهبران ایل قشقایی در دوره قاجار با این موضوعات تشریح میگردد: قیامهای مکرر قشقاییها در دوره قاجار، مبارزات آنها با بختیاریها و حکام دست نشانده شاهان قاجار در فارس، درگیریهای قشقاییها با قبایل عرب و بالاخره جنگهای قشقاییها با نیروهای انگلیسی. فصل پنجم به ارزیابی نقش ایل بختیاری در انقلاب مشروطه اختصاص یافته و از این رهگذر به مقاومت قشقاییها در برابر نیروهای انگلیسی اشاره میشود. آخرین فصل کتاب نیز نگاهی است به مبارزات قشقاییها در اوایل حکومت پهلوی که با سرکوبی آنها خاتمه میپذیرد. کتاب با عکسهایی از رهبران و سران ایل قشقایی و برخی از سیاستمداران و شاهان قاجار همراه شده و با فهرست منابع و اعلام به پایان میرسد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ مبارزات مردم ایل قشقایی: از صفویه تا پهلوی
در جهانی که پر ز آشوب است
من فقط از خودم می ترسم
از همان کس که ظاهرا خوب است
از خرافات و از جهالت ها
که شده نقش تار و پود من
رنگ تاریخ پر تعصب ما
ننگ هر بود و هر نبود من
دشمن تو فقط خودت هستی
درک این نکته گرچه آسان است
پنجه در پنجه چنین دشمن
کار آن کس بود که انسان است
(سیاوش حبیبی )[/quote]
سروده بسیار پر معنا و زیباییست،
بقول مولانا
ای شهان کشتیم ما ،خصم برون
ماند خصمی زو بتر ،در اندرون
کشتن این ،کار عقل و هوش نیست
شیر باطن ،سخره خرگوش نیست
دوزخ است این نفس ،دوزخ اژدهاست
کو به دریا ها نگردد کم و کاست
هفت دریا را در آشامد ،هنوز
کم نگردد ،سوزش آن خلق سوز
عالمی را لقمه کرد و در کشید
معده اش نعره زنان ،هل من مزید
حق قدم در وی نهد ،از لامکان
آن گه او ساکن شود ،از***و مکان
این قدم حق را بود، کو را کُشد
غیر حق ،خود کی کمان او کِشَد.
فقط به یاری حق و عنایت او میتوان افسار نفس را در دست گرفت ،
غیر از این باشد او افسار ما را بدست میگیرد و سرنگون میشویم.
در پناه حق
در جهانی که پر ز آشوب است
من فقط از خودم می ترسم
...
دشمن تو فقط خودت هستی
(سیاوش حبیبی )[/quote]
ممنون آقای حبیبی عزیز...:-(
همه ی ما در درون خود نفس خوب و نفس بد به همراه داریم و تصمیم اینکه کدوم رو انتخاب کنیم با خودمونه و به شرایط بستگی داره...و به قول کونفوسیوس بجای اینکه به شیطان درون دیگران حمله کنیم باید شیطان درون خودمون رو مورد تهاجم قرار بدیم؛<> که بسیار خطرآفرین و غیر قابل پیش بینی ست...
در جهانی که پر ز آشوب است
من فقط از خودم می ترسم
از همان کس که ظاهرا خوب است
از خرافات و از جهالت ها
که شده نقش تار و پود من
رنگ تاریخ پر تعصب ما
ننگ هر بود و هر نبود من
دشمن تو فقط خودت هستی
درک این نکته گرچه آسان است
پنجه در پنجه چنین دشمن
کار آن کس بود که انسان است
(سیاوش حبیبی )
خوشا به حال شماها که شاعری بلدید
گوش ها ناشنوا شده اند!
گویی حس ها به خواب رفته اند...
مرا چه به چتر و چکامه...
بگذار به رنگ باران شویم
من و چشمهایم...
"میراژ"
و نه هیچ یک از شعرهایم
و در آن روز کز یادها رفته ام
تو
با یک لبخند دلپسند
دنیای بدون مرا آرام کن...
که تو معنی آرامشی در این دنیا
خیلی قشنگ بود، بعضی هاش مثل متن شعرهای یاس و بقیه ی خواننده ها بودن ،اماخوب بودن همه شون .
موفق باشید
یادش رفته طفلکی دلت چقد سنگ شده
ای کاش میشد بیای و دوباره هم صدا شیم
با هم باشیم بی پروا حریف غصه ها شیم...
عااااااااااالیـــــــــــــــــه:D