پیش از همه من خودم از گروههای کمینهی پارسیزبان از یک شهری هستم که زبان بومیاش پارسی نیست، ما تا کنون خودمان را به نام "فارس" نخواندهایم و مردم اینجا ما را بدین نام میخوانند ما خودمان را به نام همان شهری میخوانیم که نیای بزرگم از آنجا بدین شهر کوچید، دیگر کسانی هم که در ایران یک زبان دارند مانند اسپهانیان، شیرازیان، کرمانیان، خراسانیان و ... آن ها هم خودشان را تا آنجایی که من دیدهام به نام شهرشان میخوانند وارون کردها که با اینکه زبانها و ایلهای گوناگونی دارند و در چند شهر ایران پراکندهاند، همیشه خودشان را در پیشگاه دیگران کرد شناساندهاند، زبان آن شهر هم خودم از دوستان یاد گرفتم که اگر با من به آن زبان سخن بگویند پاسخشان را بتوانم بدهم. پارسیان یا پارسیزبانان کسانی هستند که تنها با یک زبان چشم به جهان میگشایند و آن زبان، زبان ملی مردم ایران بزرگ، همانا پارسی است. (برای آگاهی بیشتر میتوانید به "جستار زبان پارسی و مردم فارس" نوشتهی بانو کتایون مزداپور بنگرید) بنده خودم همیشه خودم را ایرانی نامیدهام زیرا در فرهنگ ایران بزرگ شدهام و هیچگاه نام پارسی روی خودم نگذاشتهام. این را گفتم تا کسانی که جدای از زبان ملیمان، زبان قومی هم دارند نیندیشند زبان ملیشان، زبان قوم دیگری است. ارنه پارسیان که یک قوم کوچک بودند چگونه توانستند این همه گُوالند و بسیار شوند جز اینکه دیگر مردم ایران که زبانهای ایرانی و نیرانی داشتند پارسیزه شدند؟ این پارسیزه شدن هم مانند عریبزه شدن به زور شمشیر نبوده است، هخامنشیان که نیازی نیست بگویم چه اندازه چندفرهنگی بودند و ساسانیان هم با اینکه دینسالار بودن دیگر فرهنگها را بیشتر از تازیان بر میتافتند، پس زوری نبوده است. در همین تهران و کرج روزانه کودکان بسیاری دارند بدون زور پارسیزه میشوند، چگونه؟ برای نمونه آن که اگر یک از جفتها شوهر آذری باشد و مادر گیلک باشد، خویشاوند چندانی هم نداشته باشند یا فراوان با آنان رفتوآمد نداشته باشد، کودک زبانش پارسی میشود زیرا در خانه نه گیلکی نه آذری سخن گفته نمیشود زیرا هیچکدام زبان همسرش را نمیفهمد. به هر روی کیستی ایرانی در همین سرزمین در راستای کشورنشین شدن مردم پشتهی ایران (Iranian Plateau) شد، همهی مردم جهان آمیخته هستند و قوم سره نداریم، همین تازیان که تا پیش از آن که دشتشان از سرزمینهای ورجاوند برای مسلمانان بشود، با این که هیچی نداشت و حتا هیچ کشورگشایی گوشهای چشمی به آن نداشت، باز مردمش آمیخته بود و خودشان را به عربهای عاربه و بائده و مستعربه بخش میکردند که مستعربهها همان عربیزهها هستند که عدنانیان یک شاخهی شناخته شده از آن هستند. با این روی مردم دشت تازیان کیستی خودشان را پیشتر از یورششان به دیگر مردمان با بادیهنشین شدن گیر آورده بودند. اینها را گفتم تا بگویم پارسیان کیستی ایرانیشان را هنوز دارند.
[quote='Behruz67'] * دو اینکه ارتباط عراق با مخالفین سیاسی ایران و ارتباط ایران با مخالفین سیاسی عراق موضوعی عادی و پذیرفتهشده در آن زمان بود. حتی اعلامیههای سیاسی گروههایی نظیر مجاهدین خلق و یا فدایی تحت پوشش جبههی ملی از رادیو عراق خوانده میشدند. همانگونه که شاه با گروه بارزانی لاس سیاسی میزد.[/quote] قشنگ ماست بسیاری در این پاراگراف برای مالیدن به کار رفته است، هر چند تو رفیق پانترک را همه میشناسند، اکنون هم وکیل زهتابی شده است، لینکهای تارنگاران آنجا است هرکسی میتواند آن را بخواند.
به جناب aamer
با سلام ، من از خوانندگان همیشگی وبگاه آذری ها هستم ، نحست اینکه اگر براستی شما خود را بی هیچ گرایش به تجزیه طلبی و ایرانی میدانید پس دیگر چرا ایرانی ها را به ترک و فارس و کرد و .. تجزیه میکنید و خود را ترک میدانید؟ در حالیکه در جامعه جهانی " هویت ترک" تنها به شهروندان کشور ترکیه شناخته میشود. و البته چیزی همچون هموطنان فارس زبان نداریم زیرا فارسی زبان رسمی و ملی همه شهروندان ایرانی است اکنون یا شما اینرا(زبان فارسی همچون زبان رسمی و ملی ایران ) همچون شهروند ایرانی میپذیرید و یا شاید خدانکرده با هویت ایرانی مشکل دارید . دوما از "اسراییل و نقشه های تجزیه طلبانه اش " یاد کردید ، و اینرا همه میدانند که حکومت باکو ( جمهوری جعلی آذربایجان ) بزرگترین همپیمان و بزرگترین پایگاه اسراییل در منطقه است ، حکومت باکو با شبکه های مزدورانش پیوسته در حال تبلیغات ایران ستیزانه و قومگرایی و پانترکیسم است و بسیاری حکومت باکو را اسراییل منطقه میدانند ، و گذشته از اینکه بیشتر بنیانگذاران و مبلغان پانترکیسم "آرمینیوس وامبری " و "لئون کاهن " و امروزه خانم" برندا شافر " یهودی و صهیونیست بوده اند .
با سلام ، بنده نه در مورد نزاد و ژنتیک صاحب نظر هستم و نه یک تجزیه طلب . اما یقین دارم که یک ترک آذری زبان و ایرانی هستم ، اینکه به آسانی افترا بر ملتی رانده و استناد به یک وبگاه نه معتبر بست نیز ناروا است ، در وبگاه آذری ها تیتری نظرم را جلب نمود که به این مضمون ( شهادت یک مرزبان ایرانی توسط گروهک های تروریستی ترکیه ) و این تیتر نه تنها نظر بنده را در مورد این وبگاه تبدیل به یقین کرد بلکه متاسف شدم از هموطنان فارس زبان که با بازی با کلمات در نظر دارند جغرافیا و سیاست و تاریخ قسمتی از هموطنان خود را مغشوش ساخته و همچنین دانسته یا ندانسته بر اقدامات مذبوحانه تعدادی وطن فروش و تجزیه طلب و راهزنان آواره در کوهها را که امروزه با گشاده دستی سعودی صاحب دفتر و دستک و کانال تلویزیونی و بیشمار خبرنگار شده اند را تطهیر کنند ، روی سخنم با تجزیه طلبان مسلح پ ک ک و پژاک و حدک و حدکا و کمونیست کارگری و کومله و رزگاری و ... است که از ابتدای پیروزی انقلاب و با سوء استفاده از فترت حکومت مرکزی و با بکارگیری سلاح و پشتوانه حزب بعث و اکنون اقلیم کردستان ، سالهاست که هموطنان ساکن شهرها و آبادیهای آذربایجان غربی را آماج حمله ناجوانمردانه نموده اند و آذری زبانان ایران که در طول تاریخ این ملک همواره پرچمدار حفظ تمامیت ارضی این مملکت بوده اند علاوه بر اینکه در سکونت گاه خویش با تجزیه طلبان در نبرد بوده اند از دفاع از سایر سرحدات ایران نیز غافل نبوده و سالها با نثار خون و جانشان در دفاع مقدس حماسه آفریدند.
هموطنان ایرانی الان مشکل شخصی بنام زهتاب و زهتابی نیست که شاید در بین آذری زبانان نیز شناخته شده نباشد بلکه مشکل اسرائیل و نقشه های تجزیه طلبانه اش برای ایران است ، لطفا اگر فرصتی یافتید از ایالات و ولایت های رویاگونه اسرائیل اطلاعی کسب نمائید چرا که کردستان بزرگی در ذهن بیمارگونه برخی پدید آمده که از شمال اسرائیل شروع شده و با یک سوم سوریه و نصف ترکیه و یک سوم عراق ادامه میابد و با تمامی استانهای ایلام و لرستان و کرمانشاه و چهارمحال و همدان و کردستان و آذربایجان غربی و شمال اردبیل تا شهرهای آستارا و تالش و همچنین نصف آذربایجان شرقی ( تا ابتدای پلیس راه تبریز ) و همچنین یک سوم استان زنجان و قزوین ادامه میابد . تکلیف ما آذری زبانان مشخص است که حتی یک آبادی به این وطن فروشان تسلیم نخواهیم کرد همانگونه که با چنگ و دندان از سلدوز دفاع کردیم . لطفا سایر وطن پرستان و ایرانیان نیز درنگی نموده و نسبت به آینده وطن هوشیار باشند . من بعنوان آذری زبان هیچگاه آذربایجان بدون ایران در مخیله ام راه نیافته است . شما هموطنان فارس زبان چطور ؟
[quote='caspean']نقل قول از Behruz67:نقل قول از armanjavidan:زهتابی = عضو حزب بعث عراق در زمانی که جوانان آذری در جبهه از سوی صدام به شهادت می رسیدند.
و منبع مستند شما برای این ادعا چیست؟ قبلا هم در کتابناک این ادعا شد ولی کسی منبعی ارائه نداد. امیدوارم که نقل قول شما یکی الکی نباشد.
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%A...%A8%D8%B9%D8%AB
و
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%A...%B1%D8%A7%D9%86[/quote]
فرصتی شد تا نگاهی به این دو منبع بیندازم. هر چند منبع مورد نظر (سایت آذریها) سایتی مشکوک و جانبدار به حساب میاد ولی با فرض این که ادعاهای ذکرشدهشان در مسافرت حزبی زهتابی به عراق و کار در دانشگاه آنجا و برنامهی رادیویی داشتن درست باشد (چون در زندگینامهی ایشان چنین چیزی گفته نشده و از اطرافیان وی هم کسی اشارهای به این موضوع نکرده، شاید شخص دیگری با اسم مشابه یا نزدیک به وی در عراق بوده، و چند احتمال مشابه) با این حال چندان خبر مهمی هم نیست! به دلایل زیر:
* یک اینکه نقلقولی که من زیر سوال بردم خبر از عضویت وی در حزب بعث عراق میدهد. لینکهای مذکور فقط از رفتن وی به عراق و فعالیت علیه شاه (یا ایران از دید این دوستان) حکایت میکند.
* دو اینکه ارتباط عراق با مخالفین سیاسی ایران و ارتباط ایران با مخالفین سیاسی عراق موضوعی عادی و پذیرفتهشده در آن زمان بود. حتی اعلامیههای سیاسی گروههایی نظیر مجاهدین خلق و یا فدایی تحت پوشش جبههی ملی از رادیو عراق خوانده میشدند. همانگونه که شاه با گروه بارزانی لاس سیاسی میزد.
در دوران کنونی شاید بتوان حمایت مالی عربستان سعودی و اسرائیل و برخی کشورهای غربی از سازمان مجاهدین خلق یا حتی پسر شاه سابق رو هم مثال زد.
سوم اینکه با فرض اینکه این شخص واقعا زهتابی است نه زهتاب مورد اشاره در لینکها، و قبول این که ایشان چپ و تودهای بودهاند (که من اطلاعی از این جنبه ندارم) در نهایت ایشان مانند دیگر تشکلات سیاسی مخالف از آب گلآلود ماهی میگرفته و همین کار رو به نوعی گروههای مخالف سیاسی زمان خمینی که بعد از سرکوب فراری شدند و در عراق سکنی گزیدند، انجام دادند. از این لحاظ به گمانم این جماعت تازه هم طراز سیستم سرکوب زمان شاه و درباریها بودند که فقط ثابت میکند هر دو طرف در میدان فوتبالی که گند زده بود به مقابله با یکدیگر دست زده بودند (البته با یک تفاوت کوچک! که یک طرف معادله برخوردار از بزرگترین ارتش خاورمیانه و ترسناکترین سازمان امنیت جهان بود).
با تمام اینها، امروزه حداقل باید بر همگان روشن باشد و باید تاکید کرد که استفاده از ابزار و متدهای «نادرست» به اهداف «درست» ختم نمیشه و شکل و محتوا در نهایت با همدیگر سازگار هستند.
[quote='caspean']نقل قول از Behruz67:نقل قول از armanjavidan:زهتابی = عضو حزب بعث عراق در زمانی که جوانان آذری در جبهه از سوی صدام به شهادت می رسیدند.
و منبع مستند شما برای این ادعا چیست؟ قبلا هم در کتابناک این ادعا شد ولی کسی منبعی ارائه نداد. امیدوارم که نقل قول شما یکی الکی نباشد.
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%A...%A8%D8%B9%D8%AB
و
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%A...%B1%D8%A7%D9%86[/quote]
ممنون برای لینکها، بررسی میکنم و بعدا نظر میدم.
[quote='Behruz67']نقل قول از armanjavidan:زهتابی = عضو حزب بعث عراق در زمانی که جوانان آذری در جبهه از سوی صدام به شهادت می رسیدند.
و منبع مستند شما برای این ادعا چیست؟ قبلا هم در کتابناک این ادعا شد ولی کسی منبعی ارائه نداد. امیدوارم که نقل قول شما یکی الکی نباشد.[/quote]
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/item/901-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%B2%D9%87%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A8%D8%B9%D8%AB
و
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/item/2447-%D8%B3%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%B2%D9%87%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A8%D8%B9%D8%AB-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
[quote='armanjavidan']زهتابی = عضو حزب بعث عراق در زمانی که جوانان آذری در جبهه از سوی صدام به شهادت می رسیدند.[/quote]
و منبع مستند شما برای این ادعا چیست؟ قبلا هم در کتابناک این ادعا شد ولی کسی منبعی ارائه نداد. امیدوارم که نقل قول شما یکی الکی نباشد.
شوربختانه کتاب های زهتابی مانند این یا تاریخ ترکان پر از جعلیات باستانشناسی و تاریخی است که از سوی خارج کشور و جریانات خاصی در جهت نقشه برنارد لوییس شرق شناس آمریکایی معروف به ژنرال یهودی دنبال می شود. کسی که کمی زبان های باستانی و باستان شناسی بداند براحتی خواعد فهمید که بیشتر کتاب پر از جعلیات ذهنی پانترکیسم است.
نخست آن که ایشان از نظر تاریخی هنوز فرق میان آذری و ترکی را نمی داند. همچنین پژوهش های ژنتیک نشان داده که بیشتر مردم نجد ایران دارای ژنی یکسان هستند که ۱۲۰۰۰ سال است تقریبا دست نخورده باقی ماند است ( آن هم با این همه هجوم از شرق و غرب) و نژاد آن ها آلتایی یا سامی نیست که می توانید به پژوهش های ژنوم دانشگاه پورتموث مراجعه کنید. در نتیجه آذری های گرامی ایران زمین از نژاد ایرامی هستند نه آلتایی. این پژوهش در چند سال اخیر این را ثابت کرده است. همچنین همین پژوهش ثابت کرده که از ایران مهاجرت به مناطق دیگر صورت گرفته و مهاجرتی از خارج ایران به داخل آن در کار نبوده است. پس مهاجرت آلتایی ها به ایران وهمی بیش نیست. دوم همانگونه که در قسمت نخست گفتم زبان آذری از زبان های ایرانی است و آذری پهلوی هم به آن می گوییم و از زبان ترکی که شاخه اغوز در ایران است جداست تا چندصد سال پیش مردم تمام نواجی آذربایجان با آن زبان سخن می گفتند. آذری پهلوی از شاخه زبان های تاتی و زبان های نوایرانی شمال غربی است که اکنون جزیره گویشورزانی در آذربایجان شرقی و غربی و سبلان و البرز و قزوین و زنجان دارد. درباره گویش آذری می توانید به کتاب آذریگان از صادق کیا در همین کتابناک مراجعه کنید. زبان ترکی اغوز بعدها در میان مردم آن نواجی با ورود آق قویونوها باب شد که البته بیشتر با زور شمشیر بود. در حقیقت قدیمیترین نوشته ترکی در ایران که مکتوب شده مربوط به قرن پانزدهم میلادی است و نه پیشتر و نام آن اشعار حسن اوغلو است.
بنابراین نتیجه آن خواهد بود که مردم آذری امروزی ترک نژاد نبوده و ایرانی نژاد هستند. و دانش ژنتیک آن را ثابت کرده است جال چه یکسری خوششان بیاید و چه خوششان نیاید. همچنین زبان ترکی زبانی است که بیش از چندصدسال از عمر آن در تاریخ ۸۰۰۰ ساله ایران نمی گذرد.
همچنین در مورد کامنت شما آقای mf600 نخست آن که کدام فرهنگ غرب بالاست؟! سکس شاپ ها یا ناهنجاری های جنسی و فرهنگی آن ها؟! یا آدمکشی ماهانه در دبیرستان هایشان؟! از نظر دانش جلوترند اما از نظر فرهنگ خیر. کجا شاعرانی مانند ایران در فرهنگ خود دارند؟! چنین سخنی از شما درست نیست و باید گفت هیچ کشوری مانند ایران فرهنگ غنی ندارد اما عمل به این فرهنگ چیز دیگریست. همچنین جمهوری آذربایجان و ترکیه هم جهان سوم هستند و نه جهان اولند و نه جهان دوم پس نگویید پیشرفت کرده اند. ترکیه که در جال نابودی است و برای توریسم اردوغان حاضر است کفش های پوتین را بلیسد. سواحل و دخترانش را هم حراج کرده. چه پیشرفتی؟! خخخخخ.... در مورد افغانستان هم اتفاقا بیشتر افغان ها تمایل به ایران دارند و خود را بخشی از خراسان قدیم ایران می دانند. جمهوری آذربایجان جعلی هم به زودی به آغوش وطن برمی گردد....
باید عرض کنم من هم آذربایجانی هستم،ولی قبل اون یک انسان هستم،زبان و فرهنگ اهمیت دارد ولی نه آنقدر که تمام فکر و اندیشه و کارمان را به آن اختصاص دهیم و اهداف اصلی بشری را رها کنیم و خود را با آن سرگرم کنیم،این بحث ها برای زبان شناسان و تاریخدانان غیر متعصب است که با آن در مورد ریشه و تاریخ یک زبان و فرهنگ و ملت تحقیق کنند تا به حقیقت برسند.
همه ما میدانیم که کشور ایران،کشوری جهان سومی است و خب مسلما اکثر کسانی که اینجا هستند اهل مطالعه هستند و می دانند فرهنگ های برتر فرهنگ های ضعیف تر را از بین می برند و خود حاکم می شوند،بی شک فرهنگ ایرانی بسیار ضعیف تر از فرهنگ اروپا و غرب است و در حال از بین رفتن نیز می باشد،درست است برخی تفاوت های فرهنگی بین ایرانی ها وجود دارد و بی شک ترکیه امروزی،جمهوری آذربایجان و سکولاریزه شدن و پیشرفت آنها در حال حل کردن آذربایجانی های ایران در خود می باشد و به همین دلیل است که آذربایجان ایران امروزه ترکیه پرست شده است،همانطور که اگر افغانستان یک کشور متمدن می بود عزیزان فارس زبان افغانستان گرا می شدند و به آن می بالیدند،پس یکی از دلایل این بود،بلاشک امروزه یادگیری زبان ترکی منفعتش بیشتر از زبان فارسی می باشد،هم منابع بسیاری به زبان ترکی وجود دارد و هم زبان چندین کشور متمدن است مانند:1-آذربایجان2-برخی از جمهوری های خودمختار روسیه3-ترکیه4-زبان رسمی در چین و... و این هم دلیلی دیگر
و اما یکی از دلایل دیگر تحریک شدن و احساس غریبگی کردن است:زمانی که توسط عده ای تحریک شوند و احساس خطر کنند و زبان ترکی غریبه نشان داده شود خود به خود فرد که زبانش ترکی می باشد احساس غریبگی خواهد کرد و پیوند هم وطنی بودن از بین خواهد رفت
و چندین عوامل مهم دیگر،هیچ وقت یک دلیل باعث نمی شود جدایی طلبی تا این حد قدرت بگیرد.
و در آخر سر باید عرض کنم که بلاخره تمام فرهنگ ها چه ترکی و فارسی و چه ... در فرهنگ اروپا و غرب غرق و حل خواهند شد،پس چه بهتر که امروزه با بالابردن سواد انگلیسی،یاد دادن انگلیسی به کودکانمان ارتباطمان را با تمدن اروپا و غرب گسترش دهیم و به جای این بحث هایی که جز عقب ماندگی چیز دیگری به هیچ کدام از طرفین به بار نمی آورد خود را با زبان بین المللی(انگلیسی) و فرهنگ و تمدن اروپا و غرب یک سو کنیم،تا به آرزوی یکی شدن و پیشرفت و آزادی و صلح و تمدن دست پیدا کنیم.
از نظر من دوستان از همین امروز در حیطه زبان شناسی به جای فارسی و ترکی کتابهای دستور زبان انگلیسی و مکالمات و لغات انگلیسی را بگذارند و درباره آن بحث و گفتگو کنند و سعی کنیم به جای زدودن زبان بین المللی (انگلیسی)از زبانمان آن را گسترده تر استفاده کنیم تا به پیشرفت برسیم.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زبان آذری ادبی معاصر آواشناسی - قواعد نگارش
[quote='Behruz67'] * دو اینکه ارتباط عراق با مخالفین سیاسی ایران و ارتباط ایران با مخالفین سیاسی عراق موضوعی عادی و پذیرفتهشده در آن زمان بود. حتی اعلامیههای سیاسی گروههایی نظیر مجاهدین خلق و یا فدایی تحت پوشش جبههی ملی از رادیو عراق خوانده میشدند. همانگونه که شاه با گروه بارزانی لاس سیاسی میزد.[/quote] قشنگ ماست بسیاری در این پاراگراف برای مالیدن به کار رفته است، هر چند تو رفیق پانترک را همه میشناسند، اکنون هم وکیل زهتابی شده است، لینکهای تارنگاران آنجا است هرکسی میتواند آن را بخواند.
با سلام ، من از خوانندگان همیشگی وبگاه آذری ها هستم ، نحست اینکه اگر براستی شما خود را بی هیچ گرایش به تجزیه طلبی و ایرانی میدانید پس دیگر چرا ایرانی ها را به ترک و فارس و کرد و .. تجزیه میکنید و خود را ترک میدانید؟ در حالیکه در جامعه جهانی " هویت ترک" تنها به شهروندان کشور ترکیه شناخته میشود. و البته چیزی همچون هموطنان فارس زبان نداریم زیرا فارسی زبان رسمی و ملی همه شهروندان ایرانی است اکنون یا شما اینرا(زبان فارسی همچون زبان رسمی و ملی ایران ) همچون شهروند ایرانی میپذیرید و یا شاید خدانکرده با هویت ایرانی مشکل دارید . دوما از "اسراییل و نقشه های تجزیه طلبانه اش " یاد کردید ، و اینرا همه میدانند که حکومت باکو ( جمهوری جعلی آذربایجان ) بزرگترین همپیمان و بزرگترین پایگاه اسراییل در منطقه است ، حکومت باکو با شبکه های مزدورانش پیوسته در حال تبلیغات ایران ستیزانه و قومگرایی و پانترکیسم است و بسیاری حکومت باکو را اسراییل منطقه میدانند ، و گذشته از اینکه بیشتر بنیانگذاران و مبلغان پانترکیسم "آرمینیوس وامبری " و "لئون کاهن " و امروزه خانم" برندا شافر " یهودی و صهیونیست بوده اند .
هموطنان ایرانی الان مشکل شخصی بنام زهتاب و زهتابی نیست که شاید در بین آذری زبانان نیز شناخته شده نباشد بلکه مشکل اسرائیل و نقشه های تجزیه طلبانه اش برای ایران است ، لطفا اگر فرصتی یافتید از ایالات و ولایت های رویاگونه اسرائیل اطلاعی کسب نمائید چرا که کردستان بزرگی در ذهن بیمارگونه برخی پدید آمده که از شمال اسرائیل شروع شده و با یک سوم سوریه و نصف ترکیه و یک سوم عراق ادامه میابد و با تمامی استانهای ایلام و لرستان و کرمانشاه و چهارمحال و همدان و کردستان و آذربایجان غربی و شمال اردبیل تا شهرهای آستارا و تالش و همچنین نصف آذربایجان شرقی ( تا ابتدای پلیس راه تبریز ) و همچنین یک سوم استان زنجان و قزوین ادامه میابد . تکلیف ما آذری زبانان مشخص است که حتی یک آبادی به این وطن فروشان تسلیم نخواهیم کرد همانگونه که با چنگ و دندان از سلدوز دفاع کردیم . لطفا سایر وطن پرستان و ایرانیان نیز درنگی نموده و نسبت به آینده وطن هوشیار باشند . من بعنوان آذری زبان هیچگاه آذربایجان بدون ایران در مخیله ام راه نیافته است . شما هموطنان فارس زبان چطور ؟
و منبع مستند شما برای این ادعا چیست؟ قبلا هم در کتابناک این ادعا شد ولی کسی منبعی ارائه نداد. امیدوارم که نقل قول شما یکی الکی نباشد.
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%A...%A8%D8%B9%D8%AB
و
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%A...%B1%D8%A7%D9%86[/quote]
فرصتی شد تا نگاهی به این دو منبع بیندازم. هر چند منبع مورد نظر (سایت آذریها) سایتی مشکوک و جانبدار به حساب میاد ولی با فرض این که ادعاهای ذکرشدهشان در مسافرت حزبی زهتابی به عراق و کار در دانشگاه آنجا و برنامهی رادیویی داشتن درست باشد (چون در زندگینامهی ایشان چنین چیزی گفته نشده و از اطرافیان وی هم کسی اشارهای به این موضوع نکرده، شاید شخص دیگری با اسم مشابه یا نزدیک به وی در عراق بوده، و چند احتمال مشابه) با این حال چندان خبر مهمی هم نیست! به دلایل زیر:
* یک اینکه نقلقولی که من زیر سوال بردم خبر از عضویت وی در حزب بعث عراق میدهد. لینکهای مذکور فقط از رفتن وی به عراق و فعالیت علیه شاه (یا ایران از دید این دوستان) حکایت میکند.
* دو اینکه ارتباط عراق با مخالفین سیاسی ایران و ارتباط ایران با مخالفین سیاسی عراق موضوعی عادی و پذیرفتهشده در آن زمان بود. حتی اعلامیههای سیاسی گروههایی نظیر مجاهدین خلق و یا فدایی تحت پوشش جبههی ملی از رادیو عراق خوانده میشدند. همانگونه که شاه با گروه بارزانی لاس سیاسی میزد.
در دوران کنونی شاید بتوان حمایت مالی عربستان سعودی و اسرائیل و برخی کشورهای غربی از سازمان مجاهدین خلق یا حتی پسر شاه سابق رو هم مثال زد.
سوم اینکه با فرض اینکه این شخص واقعا زهتابی است نه زهتاب مورد اشاره در لینکها، و قبول این که ایشان چپ و تودهای بودهاند (که من اطلاعی از این جنبه ندارم) در نهایت ایشان مانند دیگر تشکلات سیاسی مخالف از آب گلآلود ماهی میگرفته و همین کار رو به نوعی گروههای مخالف سیاسی زمان خمینی که بعد از سرکوب فراری شدند و در عراق سکنی گزیدند، انجام دادند. از این لحاظ به گمانم این جماعت تازه هم طراز سیستم سرکوب زمان شاه و درباریها بودند که فقط ثابت میکند هر دو طرف در میدان فوتبالی که گند زده بود به مقابله با یکدیگر دست زده بودند (البته با یک تفاوت کوچک! که یک طرف معادله برخوردار از بزرگترین ارتش خاورمیانه و ترسناکترین سازمان امنیت جهان بود).
با تمام اینها، امروزه حداقل باید بر همگان روشن باشد و باید تاکید کرد که استفاده از ابزار و متدهای «نادرست» به اهداف «درست» ختم نمیشه و شکل و محتوا در نهایت با همدیگر سازگار هستند.
و منبع مستند شما برای این ادعا چیست؟ قبلا هم در کتابناک این ادعا شد ولی کسی منبعی ارائه نداد. امیدوارم که نقل قول شما یکی الکی نباشد.
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%A...%A8%D8%B9%D8%AB
و
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%A...%B1%D8%A7%D9%86[/quote]
ممنون برای لینکها، بررسی میکنم و بعدا نظر میدم.
و منبع مستند شما برای این ادعا چیست؟ قبلا هم در کتابناک این ادعا شد ولی کسی منبعی ارائه نداد. امیدوارم که نقل قول شما یکی الکی نباشد.[/quote]
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/item/901-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%B2%D9%87%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A8%D8%B9%D8%AB
و
http://www.azariha.org/%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/item/2447-%D8%B3%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%B2%D9%87%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A8%D8%B9%D8%AB-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
و منبع مستند شما برای این ادعا چیست؟ قبلا هم در کتابناک این ادعا شد ولی کسی منبعی ارائه نداد. امیدوارم که نقل قول شما یکی الکی نباشد.
نخست آن که ایشان از نظر تاریخی هنوز فرق میان آذری و ترکی را نمی داند. همچنین پژوهش های ژنتیک نشان داده که بیشتر مردم نجد ایران دارای ژنی یکسان هستند که ۱۲۰۰۰ سال است تقریبا دست نخورده باقی ماند است ( آن هم با این همه هجوم از شرق و غرب) و نژاد آن ها آلتایی یا سامی نیست که می توانید به پژوهش های ژنوم دانشگاه پورتموث مراجعه کنید. در نتیجه آذری های گرامی ایران زمین از نژاد ایرامی هستند نه آلتایی. این پژوهش در چند سال اخیر این را ثابت کرده است. همچنین همین پژوهش ثابت کرده که از ایران مهاجرت به مناطق دیگر صورت گرفته و مهاجرتی از خارج ایران به داخل آن در کار نبوده است. پس مهاجرت آلتایی ها به ایران وهمی بیش نیست. دوم همانگونه که در قسمت نخست گفتم زبان آذری از زبان های ایرانی است و آذری پهلوی هم به آن می گوییم و از زبان ترکی که شاخه اغوز در ایران است جداست تا چندصد سال پیش مردم تمام نواجی آذربایجان با آن زبان سخن می گفتند. آذری پهلوی از شاخه زبان های تاتی و زبان های نوایرانی شمال غربی است که اکنون جزیره گویشورزانی در آذربایجان شرقی و غربی و سبلان و البرز و قزوین و زنجان دارد. درباره گویش آذری می توانید به کتاب آذریگان از صادق کیا در همین کتابناک مراجعه کنید. زبان ترکی اغوز بعدها در میان مردم آن نواجی با ورود آق قویونوها باب شد که البته بیشتر با زور شمشیر بود. در حقیقت قدیمیترین نوشته ترکی در ایران که مکتوب شده مربوط به قرن پانزدهم میلادی است و نه پیشتر و نام آن اشعار حسن اوغلو است.
بنابراین نتیجه آن خواهد بود که مردم آذری امروزی ترک نژاد نبوده و ایرانی نژاد هستند. و دانش ژنتیک آن را ثابت کرده است جال چه یکسری خوششان بیاید و چه خوششان نیاید. همچنین زبان ترکی زبانی است که بیش از چندصدسال از عمر آن در تاریخ ۸۰۰۰ ساله ایران نمی گذرد.
همچنین در مورد کامنت شما آقای mf600 نخست آن که کدام فرهنگ غرب بالاست؟! سکس شاپ ها یا ناهنجاری های جنسی و فرهنگی آن ها؟! یا آدمکشی ماهانه در دبیرستان هایشان؟! از نظر دانش جلوترند اما از نظر فرهنگ خیر. کجا شاعرانی مانند ایران در فرهنگ خود دارند؟! چنین سخنی از شما درست نیست و باید گفت هیچ کشوری مانند ایران فرهنگ غنی ندارد اما عمل به این فرهنگ چیز دیگریست. همچنین جمهوری آذربایجان و ترکیه هم جهان سوم هستند و نه جهان اولند و نه جهان دوم پس نگویید پیشرفت کرده اند. ترکیه که در جال نابودی است و برای توریسم اردوغان حاضر است کفش های پوتین را بلیسد. سواحل و دخترانش را هم حراج کرده. چه پیشرفتی؟! خخخخخ.... در مورد افغانستان هم اتفاقا بیشتر افغان ها تمایل به ایران دارند و خود را بخشی از خراسان قدیم ایران می دانند. جمهوری آذربایجان جعلی هم به زودی به آغوش وطن برمی گردد....
همه ما میدانیم که کشور ایران،کشوری جهان سومی است و خب مسلما اکثر کسانی که اینجا هستند اهل مطالعه هستند و می دانند فرهنگ های برتر فرهنگ های ضعیف تر را از بین می برند و خود حاکم می شوند،بی شک فرهنگ ایرانی بسیار ضعیف تر از فرهنگ اروپا و غرب است و در حال از بین رفتن نیز می باشد،درست است برخی تفاوت های فرهنگی بین ایرانی ها وجود دارد و بی شک ترکیه امروزی،جمهوری آذربایجان و سکولاریزه شدن و پیشرفت آنها در حال حل کردن آذربایجانی های ایران در خود می باشد و به همین دلیل است که آذربایجان ایران امروزه ترکیه پرست شده است،همانطور که اگر افغانستان یک کشور متمدن می بود عزیزان فارس زبان افغانستان گرا می شدند و به آن می بالیدند،پس یکی از دلایل این بود،بلاشک امروزه یادگیری زبان ترکی منفعتش بیشتر از زبان فارسی می باشد،هم منابع بسیاری به زبان ترکی وجود دارد و هم زبان چندین کشور متمدن است مانند:1-آذربایجان2-برخی از جمهوری های خودمختار روسیه3-ترکیه4-زبان رسمی در چین و... و این هم دلیلی دیگر
و اما یکی از دلایل دیگر تحریک شدن و احساس غریبگی کردن است:زمانی که توسط عده ای تحریک شوند و احساس خطر کنند و زبان ترکی غریبه نشان داده شود خود به خود فرد که زبانش ترکی می باشد احساس غریبگی خواهد کرد و پیوند هم وطنی بودن از بین خواهد رفت
و چندین عوامل مهم دیگر،هیچ وقت یک دلیل باعث نمی شود جدایی طلبی تا این حد قدرت بگیرد.
و در آخر سر باید عرض کنم که بلاخره تمام فرهنگ ها چه ترکی و فارسی و چه ... در فرهنگ اروپا و غرب غرق و حل خواهند شد،پس چه بهتر که امروزه با بالابردن سواد انگلیسی،یاد دادن انگلیسی به کودکانمان ارتباطمان را با تمدن اروپا و غرب گسترش دهیم و به جای این بحث هایی که جز عقب ماندگی چیز دیگری به هیچ کدام از طرفین به بار نمی آورد خود را با زبان بین المللی(انگلیسی) و فرهنگ و تمدن اروپا و غرب یک سو کنیم،تا به آرزوی یکی شدن و پیشرفت و آزادی و صلح و تمدن دست پیدا کنیم.
از نظر من دوستان از همین امروز در حیطه زبان شناسی به جای فارسی و ترکی کتابهای دستور زبان انگلیسی و مکالمات و لغات انگلیسی را بگذارند و درباره آن بحث و گفتگو کنند و سعی کنیم به جای زدودن زبان بین المللی (انگلیسی)از زبانمان آن را گسترده تر استفاده کنیم تا به پیشرفت برسیم.