آرزوهای بر باد رفته
نویسنده:
انوره دو بالزاک
مترجم:
سعید نفیسی
امتیاز دهید
✔️ این رمان در آن زمان به اوج و رفعت بی همتایی دست می یابد زیرا بالزاک دورنگر است و فراتر را می بیند.او در می یابد که پایان قهرمانی تحول بورژوایی در فرانسه در عین حال به معنای آغاز خیزش عظیم سرمایه داری فرانسه است.آرزوهای برباد رفته حماسه ی تراژی- کمیک سلطه سرمایه بر ذهن است.تبدیل ادبیات به کالا درونمایه ی این رمان است و تحقق بسیار گسترده ی این روند سلطه ی سرمایه بر ذهن ،تراژدی عام نسل پس از ناپلئون را در درون چارچوبی اجتماعی جای می دهد که بالزاک بسیار ژرف آن را درک کرده است. بالزاک این فرایند تبدیل ادبیات به کالا را با تمامی ابعاد و جوانبش ترسیم می کند از تولید کاغذ گرفته تا باورها ،اندیشه ها و احساسات نویسندگان همه و همه به کالا تبدیل می شود و بالزاک نیز به ذکر کلی پی آمدهای فکری و نظری این سلطه ی سرمایه داری بسنده نمی کند بلکه در تمامی عرصه ها فرایند واقعی سرمایه داری شدن را در تمام مراحل و با همه ی خصوصیات و تعیین هایش آشکار می سازد.
بالزاک یکی از هوشمندترین نویسندگانی است که جهان تاکنون به خود دیده است اما هوشمندی او به عبارت پردازی های درخشان و گزنده محدود نمی شود بلکه در آشکار سازی چشمگیر امر اساسی و در تنش بی نهایت عناصر متضاد این امر اساسی جلوه گر می شود.
در بخشی از داستان میخوانیم:
جوانان دلربا، طناز، پر تجمل خانوادههای محلهی سن ژرمن را دید که میگذشتند، همه وضعی مخصوص به خود داشتند که از حیث ظرافت اندام، تجمل لباس و وضع سیمایشان همه را مانند یکدیگر میکرد و همه به واسطهی مخلفاتی که هر یک از ایشان برای جلوهی خود اختیار کرده بود با هم اختلاف داشتند. همه برتری خود را به وسیلهی یک صحنهسازی برجسته میکردند که در پاریس جوان به همان اندازه زنان از آن آگاهند. لوسین امتیازات صوری گرانبهایی را از مادر خود ارث برده بود که برتریهای آن در چشم وی نمایان بود، اما این طلا در میان کلوخه خود بود و به کار نیفتاده بود. موهای سرش را بد زده بودند...
بیشتر
بالزاک یکی از هوشمندترین نویسندگانی است که جهان تاکنون به خود دیده است اما هوشمندی او به عبارت پردازی های درخشان و گزنده محدود نمی شود بلکه در آشکار سازی چشمگیر امر اساسی و در تنش بی نهایت عناصر متضاد این امر اساسی جلوه گر می شود.
در بخشی از داستان میخوانیم:
جوانان دلربا، طناز، پر تجمل خانوادههای محلهی سن ژرمن را دید که میگذشتند، همه وضعی مخصوص به خود داشتند که از حیث ظرافت اندام، تجمل لباس و وضع سیمایشان همه را مانند یکدیگر میکرد و همه به واسطهی مخلفاتی که هر یک از ایشان برای جلوهی خود اختیار کرده بود با هم اختلاف داشتند. همه برتری خود را به وسیلهی یک صحنهسازی برجسته میکردند که در پاریس جوان به همان اندازه زنان از آن آگاهند. لوسین امتیازات صوری گرانبهایی را از مادر خود ارث برده بود که برتریهای آن در چشم وی نمایان بود، اما این طلا در میان کلوخه خود بود و به کار نیفتاده بود. موهای سرش را بد زده بودند...
آپلود شده توسط:
miran2009
1393/08/26
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آرزوهای بر باد رفته
"بالزاک" نویسنده ایی بزرگ و سرشار از نبوغ بوده است. پرباری بالزاک شگفت انگیزاست!!!
اطلاعات او درباره انسانها وسیع و میدان عمل او در برگیرنده ی پهنه حیات زمانش بود ، (به وسعت مرزهای کشورش)
بالزاک، طبقه متوسط جامعه:پزشکان،وکلای دادگستری، منشی ها، روزنامه نویس ها، دکاندارها و کشیشان را بهتر از کارگران شهری و دنیای کشاورزان می شناخت ..
در واقع قسمت نهانخانه ضمیر بالزاک تا اندازه ای آشکاربود.
گرچه عقاید و نظریات او پیش پا افتاده و سطحی بود.اما قدرت آفرینشی خارق العاده... داشت.
او چون تند بادی بود که با خشم و غوغا یا بر دشتهای آرام و یا درخیابانها و شهرهای پر جمعیت می وزید.
استعدادی که او را برجسته می کرد این بودکه:نه تنها نقاش اجتماعی بود که در آن زندگی می کرد،-
بلکه مردم را از لحاظ روابطی که با یکدیگر داشتند، مخصوصا روابطی که با دنیا دارند را به خوبی می توانست به تصویر بکشد.
در باره خصیوصیات اخلاقی بالزاک ،" ژرژساند" گفته است:
بالزاک تا حد خاکساری صمیمی و بیریا و تا سرحد لاف و گزاف مغروربود. به خود اطمینان داشت ، دست و دل باز بود ، آدمی بسیار خوب و سخت دم دمی مزاج ، الکی خوش ، د رکار بی اعتدال بود.
هم واقع بین و هم خیال پرداز بود ، هم زود باور و هم شکاک بود ،وجود معمایی و خصایصی متضاد داشت.