پینوکیو
نویسنده:
کارلو کلودی
مترجم:
سبا بابایی
امتیاز دهید
ماجراهای پینوکیو (به ایتالیایی: Le avventure di Pinocchio. Storia di un burattino) رمان ایتالیایی نوشته کارلو کلودی (Carlo Collodi)در قرن نوزدهم است. شخصیت اصلی این رمان یک آدمک چوبی بنام پینوکیو (به ایتالیایی: Pinocchio) است که دماغ چوبی او مشخصۀ بارز این شخصیت تخیّلیاست.
داستان در مورد پیرمرد نجاری است که بچّهای ندارد و تنهاست. پدر ژپتو بههمراه یک گربه و دارکوب که با درست کردن اشیاء چوبی امرار معاش میکند. او با درست کردن عروسکی چوبی به اسم پینوکیو باور میکند که کودکی دارد. فرشتهای مهربان وقتی متوجّۀ آرزوی قلبی پیرمرد میشود، با زنده کردن عروسک آرزوی پیرمرد را برآورده میکند و...
بیشتر
داستان در مورد پیرمرد نجاری است که بچّهای ندارد و تنهاست. پدر ژپتو بههمراه یک گربه و دارکوب که با درست کردن اشیاء چوبی امرار معاش میکند. او با درست کردن عروسکی چوبی به اسم پینوکیو باور میکند که کودکی دارد. فرشتهای مهربان وقتی متوجّۀ آرزوی قلبی پیرمرد میشود، با زنده کردن عروسک آرزوی پیرمرد را برآورده میکند و...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پینوکیو
داستان پینوکیو را تقریبا همه شنیدهاند؛ ژپتو (ژوپیتر، خدای خدایان) عروسکی چوبی میسازد شبیه عروسکهای خیمه شب بازی [همان انسان]، ولی فراموش میکند نخهای آن را نصب کند، و این عروسک به نوعی صاحب "اختیار" میشود (پیکنو pikno به زبان لاتین یعنی دُم بریده).
وقتی ژپتوی پیر میخوابد پری مهربان به سراغ پینوکیو میآید و به او جان میدهد. شب، تاریکی و پری مهربان، ماهیت مادینه روانی یا آنیمایی دارند و معنای کلمه آنیما نیز جان یا حیات است.
این گونه است که وقتی ژپتوی پیر از خواب برمیخیزد، عروسک ناتمام خود را میبیند که از در و دیوار بالا میرود و کارگاه نجاریاش را به هم میریزد؛ اما ژپتو پسرکی سر به راه میخواهد، بنابراین برای پینوکیو کیف و کتاب و کفش و کلاه میخرد و او را روانهی مدرسه میکند، اما در راه مدرسه روباه مکار و گربه نره در کمین کودکانند. (گربه نره نماد غریزه است و روباه نماد طمع، و این دو از دیدگاه روانشناسی تحلیلی نماد سایه یا shadow هستند).
روباه و گربه بارها پینوکیو را فریب میدهند: یک بار با وسوسهی سیرک، یک بار با وسوسهی شهر بازی، یک بار با طمع جنگلی که در آن پول ها را میکارند و درخت پول سبز میشود. پینوکیو در این مسیر بارها هر چه دارد میبازد و به صفر میرسد.
اما نقطهی اوج داستان هنگامی است که پینوکیو با کمک فرشتهی مهربان از فریب روباه و گربه رهایی مییابد و به خانه برمیگردد، اما ژپتو (ژوپیتر) را در خانه نمییابد و به ناچار برای یافتن گمشدهاش به سفری دیگر رو میآورد: سفری دریایی (دریا نماد ناخودآگاهی است).
پینوکیو در این سفر "یونسوار" به شکم ماهی فرو میرود و فرصت دروننگری مییابد و این بار پینوکیو با پدر به خانه برمیگردد و از خلقت خود فراتر میرود و "انسان" میشود!!
"کارلو کلودی" نویسندهی ایتالیایی در داستان پینوکیو تمام مراحل سفر، قهرمانیها و آرکیتایپهای یونگی را به کار میگیرد تا در پسِ داستانی به ظاهر کودکانه و جذاب، درس زندگی بیرونی و درونی را "سینه به سینه" انتقال دهد؛ داستان سفر بشریت برای رسیدن به سعادت...
به همه اونایی که نخوندن توصیه میکنم بخونن.البته فکر نمیکنم کسی باشه که این قصه ی قدیمی ولی خیلی خیلی قشنگ رو نشنیده یا نخونده باشه.منکه خیلی دوسش دارم.:x
حیف که دیگه تی وی از این کارتون ها نمی زاره
حیف
خیلی از اون روباهه خوشم میاد!:)):))