دیوان رودکی سمرقندی
نویسنده:
رودکی
امتیاز دهید
بر اساس نسخه: سعید نفیسی و ی. براگینسکی
در « تاریخ ادبیات در ایران » به حواله ء لباب الالباب عوفی که سال تاًلیف آن را (618) هجری می دانند ، چنین می خوانیم :
« چنان ذکی و تیز فهم بودکه در هشت ساله گی قرآن تمامت حفظ کرد و قرائت بیاموخت و شعر گفتن گرفت و معانی دقیق می گفت چنانک خلق بروی اقبال نمودند و رغبت او زیادت شد و او را آفریدگار تعالی آواز خوش وصوتی دلکش داده بود و به سبب آواز در مطربی افتاده بود و از ابوالعبک بختیار که در آن صنعت صاحب اختیار بود بربط بیاموخت و درآن ماهر شد و آواز او به اطراف و اکناف عالم برسید و امیرنصربن احمد سامانی که امیرخراسان بود او را به قربت حضرت خود مخصوص گردانید و کارش بالا گرفت...»
به همینگونه عوفی از معدود کسانیست که رودکی را نابینای مادر زاد خوانده و در لباب الالباب گفته است :« رودکی بصر نداشت ؛ ولی بصیرت داشت .چشم ظاهر بسته داشت و چشم باطن گشاده .»
در پیوند به بینایی و نا بینایی رودکی دیدگاههای متفاوت و متضادی وجود دارد.
در دیوان رودکی سمرقندی که براساس نسخهء سعید نفیسی در ایران به نشررسیده است، تحقیق گسترده یی زیر نام «شرح احوال رودکی» نیز وجود دارد. در این نوشته آمده است که:« رودکی در میانهء سالهای 290 در زاد بوم خود که اکنون در شمال تاجیکستان به نام قشلاق بنُجرود معروف است،به عنوان شاعر و خنیاگر شهرتی به هم رسانده بود. به این ترتیت دربار سامانیان از او دعوت کرد و این دعوت به عنوان پذیرفتن بلوغ یک شاعر بود...»
نمونه ی شعر:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست
خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا شادباش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همی
میر ماهست بخارا آسمان
ماه سوی آسمان اید همی
میر سرو است وبخارا بوستان
سرو سوی بوستان اید همی
بیشتر
در « تاریخ ادبیات در ایران » به حواله ء لباب الالباب عوفی که سال تاًلیف آن را (618) هجری می دانند ، چنین می خوانیم :
« چنان ذکی و تیز فهم بودکه در هشت ساله گی قرآن تمامت حفظ کرد و قرائت بیاموخت و شعر گفتن گرفت و معانی دقیق می گفت چنانک خلق بروی اقبال نمودند و رغبت او زیادت شد و او را آفریدگار تعالی آواز خوش وصوتی دلکش داده بود و به سبب آواز در مطربی افتاده بود و از ابوالعبک بختیار که در آن صنعت صاحب اختیار بود بربط بیاموخت و درآن ماهر شد و آواز او به اطراف و اکناف عالم برسید و امیرنصربن احمد سامانی که امیرخراسان بود او را به قربت حضرت خود مخصوص گردانید و کارش بالا گرفت...»
به همینگونه عوفی از معدود کسانیست که رودکی را نابینای مادر زاد خوانده و در لباب الالباب گفته است :« رودکی بصر نداشت ؛ ولی بصیرت داشت .چشم ظاهر بسته داشت و چشم باطن گشاده .»
در پیوند به بینایی و نا بینایی رودکی دیدگاههای متفاوت و متضادی وجود دارد.
در دیوان رودکی سمرقندی که براساس نسخهء سعید نفیسی در ایران به نشررسیده است، تحقیق گسترده یی زیر نام «شرح احوال رودکی» نیز وجود دارد. در این نوشته آمده است که:« رودکی در میانهء سالهای 290 در زاد بوم خود که اکنون در شمال تاجیکستان به نام قشلاق بنُجرود معروف است،به عنوان شاعر و خنیاگر شهرتی به هم رسانده بود. به این ترتیت دربار سامانیان از او دعوت کرد و این دعوت به عنوان پذیرفتن بلوغ یک شاعر بود...»
نمونه ی شعر:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست
خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا شادباش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همی
میر ماهست بخارا آسمان
ماه سوی آسمان اید همی
میر سرو است وبخارا بوستان
سرو سوی بوستان اید همی
آپلود شده توسط:
hanieh
1393/06/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دیوان رودکی سمرقندی
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
بسا کسا که به حال تو آرزومند است
روان بزرگ مرد عرصه ی ادب و فرهنگ ایران زمین، سعید نفیسی هم شاد
8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)