رسته‌ها

سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار

سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 58 رای
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 58 رای
کتاب پیش رو یکی از بهترین و کامل ترین کتاب ها در زمینه تاریخ فلسطین می باشد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
448
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
amirghorbani
amirghorbani
1393/01/31

کتاب‌های مرتبط

هیروشیما
هیروشیما
4.3 امتیاز
از 7 رای
یک تمدن، یک باور، یک پیشوا
یک تمدن، یک باور، یک پیشوا
3.9 امتیاز
از 19 رای
چین سرخ
چین سرخ
4.3 امتیاز
از 19 رای
تاریخ روسیه شوروی - جلد ۱
تاریخ روسیه شوروی - جلد ۱
4.3 امتیاز
از 18 رای
تاریخ اسپانیا
تاریخ اسپانیا
4.6 امتیاز
از 7 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار

تعداد دیدگاه‌ها:
404
جواب alonelafcadio
گفتم قضاوت را به عهده دوستان می سپارم ولی دلیلی ندارد جواب حرف های بدون منطق شما را ندهم...
فرموده اید: """ دوست عزیز برای بار هزارم:کشور هایی که نام بردید ازعثمانی استقلال پیدا کردند( و رای این همسایگان هم در راستای منافع غربیان یعنی فروپاشی امپراطوری عثمانی بود نه چیز دیگر) نه اینکه توسط قوای بیگانه اشغال شوند.فکر می کنم تفاوت اشغال را با فروپاشی یک امراطوری و استقلال کشورها را بدانید فقط نمی دانم برای به کرسی نشاندن حرفتان تا کجا می خواهید به مغلطه روبیاورید..."""
استقلال پیدا کردند؟ مثلا کشور اردن استقلال پیدا کرد؟ اصلا شما معنی صفت هاشمی در کنار اردن را می دانید یعنی چه؟ خاندان هاشمی متعلق به چه کشوری هستند؟ عربستان سعودی... پس در اردن چه کار می کنند؟ اساس این کشور بر اساس خواست انگلیس بنا شد. به بخشی از فلسطین می گفتند سوریه جنوبی چرچیل آن را به کشور اردن چسباند. بخشی دیگری را به سوریه. یک پادشاه برایش پیدا کرد. سوریه را به فرانسوی ها دادند.... در مورد مرزهای سوریه هم همینطور بود بدون هیچ نوع بحثی وزارت مستعمرات بریتانیا چند مرز درست کرد. و بر اساس همان پیش رفتند. وضع مرزهای مصر که خراب تر از همه بود.
معنی تفاوت استقلال توسط جنبش های مردمی با نقسیم بندی یک کشور توسط چرچیل و وزرای مستعمراتی را به خوبی می دانم. شما بهتر است کمی تاریخ بخوانی
فرمودید: """..... همیشه برایم علامت سوال بود که افرادی با تفکر شما چرا اینهمه اصراردارند تا یاسر عرفات را نماینده ی همه ی مردم فلسطین معرفی کنند(در صورتی که این موضع را در قبال حماس که آن هم پیروز انتخابات بود ندارند)فکر می کنم الان می توانم درک کنم .از یک طرف یاسر عرفات را نماینده ی همه ی مردم فلسطین می دانید از طرف دیگر با نقد نظر او موجودیت فلسطین را زیر سوال میبرید واقعا جالب است...فکر نمی کنم امروزه هیچ کدام از طرفهای فلسطینی با عرفات موافق باشند و خواهان تصاحب اردن و...""""
اینکه از یک جامعه شناس ناگهان به یک کارگاه تبدیل شدید و نظر من را در مورد یاسر عرفات کشف کردید را به شما تبریک می گویم. جواب شما:
عرفات به مرور زمان نظرش را عوض کرد. به همین دلیل بود که قرار داد صلح اسلو را پذیرفت. پذیرفت که آرمان فلسطین محدود به عزه و کرانه باختری است، جنبش فلسطینی (البته به جز حماس و جهاد اسلامی و چند گروه دیگر) این موضوع را قبول کردند. من موجودیت فلسطین را (آنگونه که فتح قبول کرده) زیر سوال نبردم. شما هر نتیجه ای دلتان می خواهد از بحث می گیرید. البته تاسیس فلسطین آنگونه که حماس می گوید نشدنی است.. هیچ وقت اتفاق نمی افتد.. چون اساسا قسمت قابل توجهی از آن در اردن قرار دارد.
فکر بکنید یا تکنید.. گروه های فلسطینی که قرار داد صلح اسلو را قبول ندارند در مقابل معتقد به تاسیس فلسطینی هستند که مرزهایش به زمان قیمومیت انگلستان بی می گردد. بخش عظیمی از آن اراضی در اردن و سوریه قرار دارد. سوالی که 40 سال پیش از عرفات شد اکنون از آنها هم می شود. چنین کشوری از دید تشکلات خودگردان فلسطینی وجود خارجی ندارد.
حالا شما خوشتان می آید یا نه بحث دیگری است
در مورد حمله به مدارس خبر این است: بنابر اعلام روز چهارشنبه 30 جولای - 8 مرداد آزانس کار و امداد سازمان ملل متحد برای پناهندگان فلسطینی، انبار راکت در جریان بازرسی های معمول از یکی از مدارس تحت نظر این سازمان در غزه کشف شد. کریس گانس سخنگوی آزانس کار سازمان ملل در بیانیه ی خود گفت: مدرسه به خاطر تابستان تعطیل بود و از آن به عنوان پناهگاه استفاده نمی شد. پیش از این نیر دست کم در دو مورد دیگر، سازمان ملل کشف راکت در مدارس

همین امشب یکی از مجریان خبرگزاریهایی که به رغم ادعای بی طرفی حمایت تمام قدشان اسراییل آشکار است(صدای آمریکا) اعلام کرد که از آن مدارس به عنوان پناهگاه استفاده نمیشده. نقل من از ایشان بود حالا یا حرف شان درست است که نظر من تایید می شود و یا نادرست است که مسئولیت انتشار اخبار کذب را باید به عهده بگیرند( و شما در این مسئله با آنها طرف هستید)
بازهم قضاوت را به عهده دوستانی که بحث را دنبال می کنند واگذار می کنم.

قبلا هم استقبالم را از جمله اعلام کرده بودم تا دوستان نظرات هر دو طرف را بررسی کنند و آن را که درست می دانند بپذیرند(فکر می کنم خودشان هم همین روش را بر می گزینند و نیازی به گفته ی من و شما نیست).
نوشته اید: """کوزوو یا بوسنی؟!؟!؟!شما بحث استقلال کوزوو و بوسنی را با تجاوز به خاک یک کشور یکی می دانید....دیگر نمی دانم چه باید بگویم!
در ضمن اگر بعد از شکایت به شورای امنیت،این شورا به دلیل نفوذ متجاوزین در این شورا رای به این داد که قسمتی از کشور شما به آنها تعلق بگیرد آیا می پذیرید..."""
در درجه اول "اگر" سازمان ملل و اکثریت کشورهای این سازمان - این کشور فرضی مورد استناد شما را - به عنوان یک کشور مستقل می پذیرفتند باید چه کار می کردیم؟
گروه شبه نظامی درست می کردیم، مدام به آنها موشک و گلوله توپ شلیک می کردیم؟...

نخیر نباید هیچ یک از این کار ها می کردیم بلکه باید بدون هیچ مقاومتی دو دستی کشورمان را تقدیم می کردیم!خیلی جالب است که برای شما مهم نیست که این شورای امنیت حرف حق می زند یا باطل هرچه بگوید و هر کاری بکند درست است و حتی اگر قصد کشورمان را کرد نباید رودر رویش بایستیم چون به هر حال مهم نیست که حرفش در ست است یا نه مهم اینست که زورش زیاد است.فقط خواهشی که دارم اینست که یک بار شهامت به خرج دهید و جملاتی که اینجا گفته اید را صریح و بدون سفسطه یکبار دیگر بیان کنید.
یعنی به کاربران سایت صریح بگویید: ((اگر زمانی قوم بی وطن دیگری دنبال وطن بود و اتفاقا کشور شما را پسندید و پول و نفوذ کافی هم در شورای امنیت داشت تا آن را با خود همرا کند دیگر قسمتی یا تمام کشور ما(بسته به میل آنها) متغلق به آنان است.وما حتی در برابر آنها حق مقاومت هم ندازیم چون به هر حال آنها زورشان زیاد است و بر ما پیروز می شوند)) تا بعضی از دوستانی که حرف از منافع ملی می زنند بدانند ممکن است بلایی که بر سر فلسطین آمد روزیبه سر هر کشوری منجمله خودشان بیاید
با کمال احترام اجازه دهید بحث بوسنی و کوزوو را از صحبتم حذف کنم. چون باید توضیح دهم که روسیه و صربستان هنوز معتقد هستند بوسنی و کوزوو با دخالت نیروهای بیگانه تجزیه شده اند و جامعه جهانی نباید در آنجا دخالت می کرد و.... بنده به کوزو و بوسنی اشاره نکردم.

کاملا برعکس به طور صریح به آنها اشاره کردید تا رای سازمان ملل به موجودیت فلسطین را توجیه کنید اما فکر می کنم خودتان هم متوجه گاف بزرگی که دادید شدید و به همین دلیل قصد جمع کردن قضیه را دارید.
در مورد قسمت دوم: """مثل اینست که همسایگان شما تعیین کنند که خانه تان متعلق به شماست یا شخص دیگری..."""
ظاهرا این حرف اشاره به موضوع فلسطین است... جهت اطلاع پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی همین سیاستهای بین المللی و همین همسایه ها بودند که باعث به وجود آمدن کشورهایی مثل یا اردن یا سوریه یا عربستان شدند...

دوست عزیز برای بار هزارم:کشور هایی که نام بردید ازعثمانی استقلال پیدا کردند( و رای این همسایگان هم در راستای منافع غربیان یعنی فروپاشی امپراطوری عثمانی بود نه چیز دیگر) نه اینکه توسط قوای بیگانه اشغال شوند.فکر می کنم تفاوت اشغال را با فروپاشی یک امراطوری و استقلال کشورها را بدانید فقط نمی دانم برای به کرسی نشاندن حرفتان تا کجا می خواهید به مغلطه روبیاورید...
(کتاب مصاحبه با تاریخ اوریانا فالاچی نظر گلدامایر و جواب یاسر عرفات) و اگر گفته شود بخشی از فلسطینی ها موجودیت اسرائیل را به عنوان یک کشور پذیرفته اند.
حالا تکلیف چیست؟ حماس می خواهد با سلاح هایی که از ایران گرفته و پولی که از کشور قطر گرفته، اسرائیل را محو کند، بعد با مصر و اردن جنگ به راه بیندازد؟

همیشه برایم علامت سوال بود که افرادی با تفکر شما چرا اینهمه اصراردارند تا یاسر عرفات را نماینده ی همه ی مردم فلسطین معرفی کنند(در صورتی که این موضع را در قبال حماس که آن هم پیروز انتخابات بود ندارند)فکر می کنم الان می توانم درک کنم .از یک طرف یاسر عرفات را نماینده ی همه ی مردم فلسطین می دانید از طرف دیگر با نقد نظر او موجودیت فلسطین را زیر سوال میبرید واقعا جالب است...فکر نمی کنم امروزه هیچ کدام از طرفهای فلسطینی با عرفات موافق باشند و خواهان تصاحب اردن و...باشند.اگر هم گلدا مایر یا هر صهیونیست دیگری از لحاظ تاریخی، به علاوه ی نقاط اشغال شده توسط اسراییل ،این نقاط را هم متعلق به فلسطین می داند لطف فرموده همان اراضی اشغال شده توسط خودشان را پس بدهند فلسطینیان خودشان محق تر از من و شما و ایشان هستند تا در قبال باقی زمینهایی که از لحاظ تاریخی متعلق به آنان است تصمیم بگیرند.
قضاوت با دوستانی که بحث را دنبال می کنند.

کاملا موافقم که قضاوت را چه در این مورد چه در موارد یاد شده قبلی(مثل تشابه استقلال بوسنی و کوزوو با اشغال فلسطین و...) به دوستان دیگر بگذاریم تا هر کدام را که منطقی تر دیدند بپذیرند
سوال دوم در مورد قبول نظرات سازمان ملل یعنی: به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک کشور و تعد جامعه جهانی در مورد حفظ موجودیت کشور اسرائیل.
جواب: "" با قوانین بین المللی مشکلی ندارنم اما اگر قوانین بین المللی که آنها را مغایر با انسانیت می دانم را صرف تصویب چند سیاست مدار در مجامع بین المللی نمی پذیرم.رای به دادن قسمتی از یک کشور به کشور دیگر آن هم با رای کشور های ثالث، مثل اینست که همسایگان شما تعیین کنند که خانه تان متعلق به شماست یا شخص دیگری..."

متاسفانه طبق عادت مالوفتان حتی از نقل قول کردن صحیح حرفهای من هم پرهیزمی کنید تا بعدا بتوانید ار آن استفاده کنید.جمله ی من این بود: ((من با همه ی قوانین بین المللی مشکل ندارم اما قوانین بین المللی که آنها را مغایر با انسانیت می دانم را صرف تصویب چند سیاست مدار در مجامع بین المللی نمی پذیرم.رای به دادن قسمتی از یک کشور به کشور دیگر آن هم با رای کشور های ثالث(مثل اینست که همسایگان شما تعیین کنند که خانه تان متعلق به شماست یا شخص دیگری) و یا دادن حق وتوی دائمی به چند کشور خاص(که کشور ها و در نتیجه مردم کشورها را به در جه ی اول و درجه ی دوم تبدیل می کند) از همین قوانین مشعشع است.وظیفه ی ما پیروی از هر نوع قانونی نیست والا نباید درطول تاریخ هیچ انقلابی در جهان رخ می داد)).قبلا هم گفتم که من همه ی قوانینی که در مجامع بین المللی توسط چند سیاستمدار تصویب می شود را نمی پذیرم(به چند مورد ودلایلش اشاره کردم).سازمان ملل(یا بهتر بگویم سازمان دول) به دلایل زیادی پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد اما مهمترین دلیلش-نه آنطور که غربیها ادعا می کنند جلوگیری از تکرار فجایع جنگ جهانی-بلکه قانونی کردن زورگویی به کشور های دیگر توسط شورایی به نام شورای امنیت بود.اما در عین حال من تمام قوانین تصویب شده در آنجا را غیر انسانی نمی بینم و اگر قوانینی باشد که کرامت همه ی انسانها(نه نژاد و ملیت خاص)را در نظر بگیرد به آن احترام می گذارم(نه به خاطر تصویب سازمان ملل بلکه به خاطر انسانی بودنش).خود سیاستمداران دنیا-وحتی گاهی دبیر کل های سازمان ملل- هم در مواردی به ناکار آمدی و لزوم اصلاح سازمان ملل معترفند نمی دانم چرا شما...
خیلی ها اینجوری فکر می کنند مثلا صربها قبول ندارند که کشوری به نام کوزوو وجود دارد...

متاسفانه شما می خواهید زیرکانه اما-نا جوانمردانه-بحث استقلال کوزوو و بوسنی را به فلسطین مربوط کنید.قبلا پاسختان را در این باره دادم این استدلالتان تنها باعث خنده ی افراد آگاه میشود دست بردارید...
واقعا جوابهای قانع کننده ای به سوالهای من دادید.
فرموده اید: ""...گمان نمی کنم در هیچ مسئله ای در علوم اجتماعی بتوان پاسخ را بولینی( آری یا خیر)داد ...""
علوم اجتماعی؟! قضاوت در مورد اعمال یک گروه شبه نظامی چه ربطی به علوم اجتماعی دارد؟ واقعا عجب استدلالی است.

در علوم اجتماعی(علمی که به کنش های مختلف در جامعه و تاثیرات آن می پردازد) ملزم کردن دیگران به پاسخ دادن با بله یا خیر نشانه تحمیل عقیده و رفتار غیرسازنده در بحث است.امیدوارم ربطش روشن شده باشد.
البته بنده در حال بازجویی شما نیستم، ولی در عرف عوام به این نوع جواب دادن می گویند پیچاندن. فقط تاکید می کنم بدون هیچ نوع "اما" و "اگر" قید، و به کار بردن "لفظ برخی کارها" کلیه ا...

پیچاندن دقیقا کاریست که شما در حال انجام آن هستید.بحث اما و اگر ها زمانی مطرح شد که شما قسمتی از نظرات من را-شامل همین اما اگرها-عمدا نادیده گرفتید که من را به حمایت از کشتار در جنگ جهانی و دیگر کشتارهای غیر نظامیان متهم کنید.نمی دانم چرا اینقدر زود همه چیز از یادتان می رود.متاسفانه شما جنایتهایی که اسراییل در حال انجام آنست را کم اهمیت تر از جنایاتی که فلسطین در صورت قدرت داشتن ممکن بود انجام دهد می بینید.یک طرف کودکان و زنان بیگناه را می کشد وشما ساکتید اما به محض آنکه طرف مدافع دست به عملیات انتقامی میزند صدای ((وا حقوق بشرا))یتان گوش فلک را پر می کند.هر چقدر هم که من وشما از حقوق بشر و رفتار انسانی دم بزنیم تا جلوی ظالم را نگیریم نمی توانیم از مظلوم انتظار داشته باشیم در برابر این همه ظلم ساکت بنشیند و دست به انتقام نزند.قبلا هم در جایی گفتم که به گفته ی مارتین لوتر کینگ: ((صلح نه نبود تنش که برقراری عدالت است)).پس اگر واقعا ان طور که ادعا می کنید خواهان صلح هستید در درجه ی اول جلوی ظالم را بگیرید و بعد از مظلوم انتظار رفتار منطقی داشته باشید.
[quote='cleauoum']
چه چیزی را می خواهیم جایگزین قوانین بین المللی یا سازمان ملل کنیم؟
موشک و راکت؟ سلاحهایی که از طریق تونل به دست حماس رسیده؟ پول قطر؟
اشکالی ندارد می توانیم قوانین سازمان ملل را قبول نکنیم مثلا در مورد فلسطین. قطعا تشکیل اسرائیل با تایید انگلیس بوده ولی مگر تشکیل کشورهایی از درون امپراطوری عثمانی مثل اردن هاشمی و عربستان سعودی و تعیین مرزهای کشورهایی مثل عراق، مصر، سوریه توسط انگلیس در همان زمان صورت نگرفته؟ مگر فلسطین در آن زمان جزوی از خاک این کشورها نبوده؟ حالا می خواهیم چه کنیم؟ کل این تقسیم بندی را بهم بزنیم؟
این طور باشد مرزبندی کشورهای آفریقایی نیز ایراد دارد. چون اکثرا توسط سه کشور استعمارگر، انگلیس و فرانسه و بلژیک انجام شده.
سوال اصلی: چه چیزی یا چه نهادی را می شود به جای مصوبات سازمان ملل - مبنا قرار داد.
مثلا تصمیمات یک گروه شبه نظامی مثل حماس می تواند مبنای تصمیم گیری برای این موضوع باشد؟[/quote]
فکر میکنم واضحا مسئله ی اسرائیل با کشورهای دیگه ای که گفتید متفاوته.اینجا یه عده بیگانه از جای دیگه ای اومدن و حکومت تشکیل دادن.اما در مورد بقیه فقط تقسیمات سیاسی عوض شده.مردم همون مردمن(گرچه هیچ تقسیم استعماری از نظر من مطلوب نیست)
در مورد مبنای تصمیم گری هم فکر میکنم نظرمو گفتم.
نمبدونم به دو قطبی به نام خق و باطل اعتقاد دارید یا نه.ولی برای من مبنا این دو مفاهیمه نه مصوبات سازمان ملل.و معتقدم که بشر ابزار رسیدن به این مفاهیمو داره.حالا اگه از این ابزارها(از وحی تا عقل)استفاده کنیم درباره ی فلسطین چه نظری میدیم؟اشغال کردن یک سرزمین با هر اسمی و به هر روشی،عقلا و شرعا درست نیست.حتی اگر سازمان ملل مخالف باشه
[quote='yk8']
بله از نظر قوانین سازمان ملل اسرائیل یه کشور قانونی به حساب میاد.
اما مسئله اینه ه قاعده ی مورد قبول ما چیه؟قواعد سازمان ملل؟آیا هرچیزی که اکثریت سیاستمداران کشور های جهان بهش رای مثبت بدن اصولا درسته؟اصلا اعتقادی به دو قطبی درست و غلط داریم؟فارق از اینکه سازمان ملل چه نظری داشته روش شکل گیری اسرائیلو مشروع میدونید؟این که یه عده مردم از جاهای دیگه ی دنیا با حمایت ابر قدرتی مثل انگلیس به یه کشور دیگه کوچ کنن و اونجا اعلام حکومت کنن از نظر شما معقوله؟[/quote]
چه چیزی را می خواهیم جایگزین قوانین بین المللی یا سازمان ملل کنیم؟
موشک و راکت؟ سلاحهایی که از طریق تونل به دست حماس رسیده؟ پول قطر؟
اشکالی ندارد می توانیم قوانین سازمان ملل را قبول نکنیم مثلا در مورد فلسطین. قطعا تشکیل اسرائیل با تایید انگلیس بوده ولی مگر تشکیل کشورهایی از درون امپراطوری عثمانی مثل اردن هاشمی و عربستان سعودی و تعیین مرزهای کشورهایی مثل عراق، مصر، سوریه توسط انگلیس در همان زمان صورت نگرفته؟ مگر فلسطین در آن زمان جزوی از خاک این کشورها نبوده؟ حالا می خواهیم چه کنیم؟ کل این تقسیم بندی را بهم بزنیم؟
این طور باشد مرزبندی کشورهای آفریقایی نیز ایراد دارد. چون اکثرا توسط سه کشور استعمارگر، انگلیس و فرانسه و بلژیک انجام شده. آن ها هم قابل قبول نیستند.
سوال اصلی: چه چیزی یا چه نهادی را می شود به جای مصوبات سازمان ملل - مبنا قرار داد.
مثلا تصمیمات یک گروه شبه نظامی مثل حماس می تواند مبنای تصمیم گیری برای موضوع فلسطین باشد.
اشکالی در استدلال شما نیست. ولی اگر قائل به این بحث باشیم نمی توانیم انتظار داشته باشیم طرف مقابل قوانین بین المللی را رعایت کند. او نیز به راه خودش می رود. نمی توان انتظار داشت که اتحادیه اروپا حماس را به رسمیت بشناسد و صدها میلیون دلار به آن کمک کند.
اصل بحث هم بر سر همین است: شما می خواهید اسرائیل را محو کنید، می گویید او انسان نیست. او هم همین حرف را در مورد شما خواهد گفت.
نتیجه اش هم وضع فعلی است.
در دراز مدت نه حماس موفقیتی خواهد داشت نه اسرائیل... تنها چیزی که به دست می آید ویرانی و کشتار است.
در مورد حمایت از حماس و ندید گرفتن ریشه های سلفی وهابی اش... یک بار این موضوع را امتحان کردیم. از مجاهدین افغانی در جنگ با روسیه حمایت کردیم. همان موقع افرادی بودند که هشدار داده بودند در بین این به اصطلاح مجاهدان (به رغم وجود کسانی مثل احمد شاه مسعود) چه موجودات و جانورانی پیدا می شوند و کمک به آنها غلط است در طی جنگ ایران و عراق به رغم درخواست شوروی و گزاشتن شرط عدم فروختن اسلحه به عراق در مقابل قطع حمایت از مجاهدین افغانی (به گفته آقای ولایتی) ایران همچنان از مجاهدین افغانی دفاع کرد. کسانی مثل حکمتیار و یا سیاف. با منطق دفاع از مظلومین افغانی در مقابل ظالمین روسی. سالها از آنها حمایت کردیم و البته نتیجه اش را هم همه دیدند که بعد همان مجاهدین به کجا رفتند و چه کارهایی کردند.
در مورد حماسم باید گفت که حمایت از حماس الان بالاضطرار ضروریه.وگرنه ریشه ی اخوانی و سلفیشو میشه فهمید.و همه ی رفتاراشم قابل توجیه نیست.
اما اگر قبول کنیم که با موجودی مثل اسرائیل نمیشه مثل یه کشور معمولی معقول رفتار کرد و از اون طرفم نمیتونیم تا ابد صبر کنیم که یه گروه صد در صد مطابق ایده آلهای ما با روشها و ایدئولوژی ایده آل بوجود بیاد،ضرورت حمایت از حماس مشخص میشه
در مورد مسئله ی فلسطین قطعا باید از قاعده ی بازی سازمان ملل(که نفوذ اسرائیل و کشورهای حامیش توی اون قطعا نیاز به توضیح نداره) خارج شد
اما اون قواعدی که اسرائیل ازش خارج شده خیلی مهمتر از قواعد سازمان ملله.اگر انسان بودن قاعده داشته باشه قطعا نمیتونیم توی این قواعد این رفتارای حکومت اسرائیلو جا بدیم
سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک