رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج
نویسنده:
بابک وزیری
امتیاز دهید
.
بسیاری بر این باورند که همه قبل از ازدواج رابطه دوستی برقرار می کنند اما در این کتاب سعی شده تا این مساله بررسی شود و مشکلاتی را که برای هر دو جنس پسر و دختر ایجاد می کند بیان کند.
هر کاری سنی دارد و اگر زودتر از سن معقول کسی وارد چنین فرایندی شود حتما به صدمات جبران ناپذیری دچار خواهد شد.
هستند کسانی که با فهم درست در دام سراب های زندگی نمی افتند و در زندگی به مقام های بالایی دست پیدا می کنند
در این کتاب چندین رابطه مثال زده شده و بعد به تفسیر آن ها پرداخته شده است
در دو فصل به رابطه دانشجویان در دانشگاه نیز پرداخته شده است.
بسیاری بر این باورند که همه قبل از ازدواج رابطه دوستی برقرار می کنند اما در این کتاب سعی شده تا این مساله بررسی شود و مشکلاتی را که برای هر دو جنس پسر و دختر ایجاد می کند بیان کند.
هر کاری سنی دارد و اگر زودتر از سن معقول کسی وارد چنین فرایندی شود حتما به صدمات جبران ناپذیری دچار خواهد شد.
هستند کسانی که با فهم درست در دام سراب های زندگی نمی افتند و در زندگی به مقام های بالایی دست پیدا می کنند
در این کتاب چندین رابطه مثال زده شده و بعد به تفسیر آن ها پرداخته شده است
در دو فصل به رابطه دانشجویان در دانشگاه نیز پرداخته شده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج
کاملا با حرفتون مخالفم...در ازدواجهای سنتی درسته که به ظاهر مشکلات رو برطرف میکردن و طلاق نمیگرفتن اما در واقع طلاق عاطفی میگرفتن که به مراتب بدتره... یعنی عملا اون زن و شوهر هیچ حس و ارتباطی بینشون نبود... عملا مثل دو غریبه فقط زیر یه سقف زندگی میکردن بدون اینکه کوچکترین خوشی از این زندگی داشته باشن...علت اصلی این مسئله هم این بود که زن این استقلال رو نداشت که بتونه برای خودش تصمیم بگیره و حق انتخاب نداشت و این مسئله باعث میشد که بدترین شرایط رو تحمل کنه یا بهتره بگم بسوزه و بسازه...
ولی امروزه خانمها زیر بار همچین مسائلی نمیرن...
به نظر من اگه دو نفر واقعا با هم نمیسازن و نمیتونن همدیگه رو تحمل کنن بهتره از هم جدا بشن تا اینکه به زور کنار هم باشن و یه زندگی کسل کننده داشته باشن...
کاملا با شما موافقم دوست عزیز ... خانمهای جامعه ما نیز مثل عربستان و دیگر کشورهای این چنینی دوست دارند که انتخاب شوند تا اینکه خودشون انتخاب کنند..
من هم خودم با این مسئله مخالفم چون این دقیقا تفاوت بین دو جنس میشه ...
ولی خب متاسفانه هنوز جامعه ما ظرفیت پذیرش این مسئله رو نداره...همانطور که میبینید حتی برسر ارتباط دختر و پسر قبل ازدواج چه عقایدی وجود داره و از چه الفاظی استفاده میشه که واقعا جای تاسف داره..
اصلا اینطور نیست.در ازدواج سنتی اگر اختلافی پیش بیاید چون حمایت خانواده ها رو دارن به توصیه بزرگان گوش داده وفرصت میدهند که اگر مساله حل نشد بعد اقدام به طلاق میکنند.در ازدواج سنتی بدون دلیل کسی متنفر نمیشه تنفر علت داره اما شاید در ازدواج مدرن یا ازدواجی که از راه دوستی باشه طرف بعد از ازدواج یکهو متنفر بشه!
دهه اخیر با پیشرفت تکنولوزی ورود تلفن همراه ساده به مراتب پیشرفته تر با امکانات بیشتر مثل اینترنت و تماس تصویری و...هم پسرها هم دخترها خیلی در معرض خطرات ناشی از ارتباطات اسان هستند.بهمین دلیل ازدواج دارد جایگاه کمرنگتری در زندگی جوانان میگیرد چون اکثرا وقتشان پر است!
از نظر من امروز را نباید با دهه های پیش قیاس نمود که دختر کنج خانه منتظر خاستگار باشدچون محیط تغییر کرده.
اگر دختری از سلامت عقل و روان پسری اطمینان داشت و به او علاقه مند شد و خود را لایق او دانست میتواند ابراز علاقه کند.:x
و آنکه بدنبال نقد شخص به جای نقد نظر است، بهتر است نظرش را برای خودش نگه دارد.درود برشما بخاطر جمله زیباو بامعنیتان:-)
کی و کجا بنده گفته ام کسی را باید زور کرد؟ جمله ای که گفته ام را قرار دهید.
اما در مورد رفتار امت پیامبر هم سخن شما حق است. ولی این را هم بدانید که اشداء علی الکفار و رحماء بینهم. آنکه بدنبال گفتگوست مقدمش بر چشم است و آنکه بدنبال نقد شخص به جای نقد نظر است، بهتر است نظرش را برای خودش نگه دارد.
این را هم قرآن شناسان تشخیص می دهند نه هر کسی و هر ناکسی. متوجه نمی شوید. مجبور نیستید بخوانید. قدرت کلام بنده هم شرمنده اگر اصلاح نمی شود. اگر از حرفهای اخشوروش بوی هر کاری استشمام می کنید، مشکل از شامه شماست نه بیان بنده. حرفهای بی اساس هم جای توجهی ندارند. بنده می گویم قرآن، شما می گویید قتل مقدس. می گویم قرآن، می گویید تجاوز مقدس. می گویم قرآن، می گویید کشنده است. قرآن را نشناخته اید یا حرفهای من نامفهومند؟ فهم از غیب را هم به بنده واگذار کنید. سر در کار دیگری کردن را شما بهتر بلدید. بنده راغب نیستم. لازم هم شد راجع به اینکه مذاکره -عقلانی از نظر چه کسی ؟- هم گذری خواهم داشت.
من نمی گم از فردا همه ی خانما برن تو خیابون به هرکسی که خوششون اومد ابراز علاقه کنن اما این واژه ی غرور نباید اینجا استفاده بشه. این واژه ها صدالبته منظور درستی دارن اما همیشه اشتباه تفهیم می شن. منظورم جامعه است. مثلا میگن مرد نباید گریه کنه و پسران رو خیلی بی عاطفه بارمیارن یا طوری تربیتش می کنن که طرف هیچوقت نتونه احساساتش رو زندگی کنه. این واژه ی غرور هم کاری کرد که دخترها نشستن تا یکی بخوادشون و گاهی مجبور شدن با همون ازدواج کنن. این یعنی خیانت به هر دو طرف. بنظرم این خواستن اگر از روی فکر و اطمینان باشه شجاعته و کاش دختران ما بدونن اگر کسی رو نخوان و به هر دلیلی باهاش ازدواج کنن این نه تنها نشانه ی نجابت نیست بلکه خیانته. به خودشون. به طرف مقابل. و به فرزندانشون. از همه مهم تر به فرزندانشون. و در کل خیانت به جامعه.
شما که مدعی عمل به فرامین قرآن هستید آیا قرآن نگفته: لا اکراه فی الدین؟
ضمنا امت پیرو پیامبر باید با عمل صالح خودشون رو به جهان بشناسونن ونه با اسم دینشون و نه با کلاشینکف
چیزی که انسان را داعش یا ماعش یا حتی گاوش میکنه پیروی از دستورات قرآن نیست بلکه اعمال نظر شخصی و استفاده از قرآن به عنوان استتار برای گفتن هر لفظ و حرفی است.
صحبت های نیمه عربی و تا قسمتی فارسی شما رو هم متوجه نمیشم، هر وقت قدرت کلام این را داشتید که با فارسی زبان فارسی سخن برانید قدم گذارید در پروفایل بنده تا صحبتی داشته باشیم، آرزوی من این است که حرفهای شما هم برای من نقشی ب مانند حرفهای خودم برای شما داشته باشد یا به قول شما اباطیل و به قول خودم بی فایده باشد اما اینطور نیست، حرفهای من نه قرار است جان کسی را گرفته یا شخصی را شکنجه کند ولی مکالمات شما کاملا بوی هر کاری را می دهد، قتل مقدس، تجاوز مقدس و انواع اجناسی که پسوند مقدس را می کشنــــد و می کشنــــــد. شما همان جایگاه تان را سفت بچسبید بهتر است تا به قول خودتان حلول و به قول من وارد مذاکره عقلانی شوید.
تندروی در نظرات و "کاملا بی اهمیت است که برداشت عرف چیست" جای نقد و مذاکره ندارد.
آرزو دارم از غیب فهم بیشتری به شما برسد.