رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج

رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 43 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 43 رای
.
بسیاری بر این باورند که همه قبل از ازدواج رابطه دوستی برقرار می کنند اما در این کتاب سعی شده تا این مساله بررسی شود و مشکلاتی را که برای هر دو جنس پسر و دختر ایجاد می کند بیان کند.
هر کاری سنی دارد و اگر زودتر از سن معقول کسی وارد چنین فرایندی شود حتما به صدمات جبران ناپذیری دچار خواهد شد.
هستند کسانی که با فهم درست در دام سراب های زندگی نمی افتند و در زندگی به مقام های بالایی دست پیدا می کنند
در این کتاب چندین رابطه مثال زده شده و بعد به تفسیر آن ها پرداخته شده است
در دو فصل به رابطه دانشجویان در دانشگاه نیز پرداخته شده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
babakvaziry
babakvaziry
1393/03/10

کتاب‌های مرتبط

سفر در عمق خاطره ها
سفر در عمق خاطره ها
0 امتیاز
از 0 رای
اعتماد اجتماعی
اعتماد اجتماعی
4.1 امتیاز
از 150 رای
چند مساله اجتماعی
چند مساله اجتماعی
4.4 امتیاز
از 8 رای
Historry and Class Consciousness
Historry and Class Consciousness
4.3 امتیاز
از 4 رای
گرونددتئوری برساختی
گرونددتئوری برساختی
4.6 امتیاز
از 14 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج

تعداد دیدگاه‌ها:
141
پس در این صورت فقط می تونم براتون آرزوی موفقیت کنم و بس....
در جواب Artin بله حاظرم علنا چنین رابطه ای داشته باشم و فکر میکنم والدینم از همین الان با عقاید من آشنا هستن...جامعه هم واسه من مهم نیست. چون زندگی منه که دارم دربارش تصمیم میگیرم.
در ضمن اگر رابطه ی جنسی هم بین دختر و پسر صورت بگیره مطمئنن با رضایت طرفینه وگرنه میشه تجاوز...دختری که بر خلاف میل خودش و از ترس طرد شدن از طرف پسر تن به سکس میده و یا برعکس مشخصه که از روی احساس تصمیم گرفته و من قبلا هم گفتم که باید بر اساس عقل و منطق باشه.
ممکنه عقاید من به مرور رمان تغییر کنه اما اساس عقایدم ثابت میمونه و شاید فقط پرسپکتیو و دیدگاهم وسیعتر بشه و اشتباهاتی که در عقایدم هست رو تصحیح کنه.
من فکر می کنم بعصی از دوستان هنوز بقدری که باید و شاید و برخلاف آنچه که خودشون فکر می کنن به بلوغ فکری در این زمینه نرسیدن و کمی کم تجربه اند(البته بنده هم خودم رو جدا از ایشان نمی دونم)....بنابراین هرچه اینجا گفته بشه باهاش مخالفت خواهد شد...اون هم نه از سر لجبازی...پس ادامه بحث فایده ای نداره و اینها مسایلی اند که احتمالا با گذشت زمان و صحبت خانواده ها براشون جا خواهد افتاد...
[quote='genius girl']در مورد رابطه قبل از ازدواج به نظر من این رابطه برای شناخت طرف مقابل و محدودیت هاش برآی کسانی که قصد ازدواج دارند لازمه.اما در مورد بحثی که بین دوستان در مورد ضرورت ازدواج پیش اومده...به نظر من یک سند و چند کلمه نمیتونه تعهد و مسولیت رو وارد زندگی و شخصیت یک فرد بکنه.اگر طرفین بر اساس عقل و منطق و نه هیجانات و احساسات همدیگه رو بشناسن و تمام جنبه های اخلاقی هم رو بررسی کنند حتی با وجود تفاوت های زیاد میتونند کنار هم زندگی کنند و نیازی هم به سند و مدرک نیست.ازدواج تا حدودی محدودیت میاره چون وقتی هر کدوم از طرفین میخواد زندگی خودشو داشته باشه و نه صرفا به خاطر شخص دیگه حتی برآی برگشتن به زندگی مجردی،نمیتونن به راحتی و بدون اجازه طرف دیگه از این نوع زندگی بیان بیرون و مخصوصا در مورد زن که تو جامعه ما به نوعی تحت مالکیت مرده....همینطور در صورت وجود شخص دیگری در بیشتر موارد به جای طلاق به خیانت رو میارن اما اگر آزاد باشن میتونند هر وقت که خواستن نوع زندگی رو که دوست دارن بدون هیچ دردسری آغاز کنند.
در پاسخ به دوستی هم که سوال پرسیدن آیا کسانی که این عقیده رو دارن خودشون حاظرن اینطوری زندگی کنند..باید بگم که من غیر از این برآی اینده تصمیم نگرفتم و چیزی به اسم ازدواج رود زندگی اینده نمیبینم..درسته که دلیل شرایط جامعه دخترای همسن من نمیتونن زندگی مستقل داشته باشن اما تا هجده سالگی راه زیادی نمونده و بعد از اون ما هم به اندازه پسرا میتونیم استقلال داشته باشیم و زندگیمونو اداره کنیم..در ضمن من اصلا ادعای روشن فکری نمیکنم چون این یک مساله نسبیه نه قطعی و اینا فقط نظرات منن و نظرات شما هم محترم.
موفق باشید.[/quote]
یعنی میفرمایین یه جوری باشه زندگیمون که هر وقت خواستیم بریم مثلاً فیلمون یاد هندوستون کرد. ازدواج یعنی تعهد کسیم نمیتونه ازدواج نکنه خیلی سنگینتره خیلیم شیک
محض اطلاع دوست عزیز دختران تا قبل از 30 سالگی(البته بستگی به مرجع تقلید دارد) برای ازدواج احتیاج به اذن پدر دارند....
اتفاقا همون سند و تکه کاغذی که میفرمایید باعث میشه طرفین بنوعی در زندگی مشترک بهم اعتماد پیدا کنند و نگران نباشن که فردا پس فردا شریک زندگیشون بدون هیچ حرفی ترکشون کنه! در مورد اینکه در جامعه زن ها بگونه ای تحت تملک آقایان هستن با شما موافقم ولی خانم ها می توانند قبل از ازدواج حق طلاق رو از آقایون بگیرن....
در ضمن مقصود بنده بیشتر این بود که آیا حاضرید چنین رابطه ای را علنا داشته باشید و به همه اعضا خانواده و کسانی که شما را می شناسند اعلام کنید...حاضرید؟
در مورد رابطه قبل از ازدواج به نظر من این رابطه برای شناخت طرف مقابل و محدودیت هاش برآی کسانی که قصد ازدواج دارند لازمه.اما در مورد بحثی که بین دوستان در مورد ضرورت ازدواج پیش اومده...به نظر من یک سند و چند کلمه نمیتونه تعهد و مسولیت رو وارد زندگی و شخصیت یک فرد بکنه.اگر طرفین بر اساس عقل و منطق و نه هیجانات و احساسات همدیگه رو بشناسن و تمام جنبه های اخلاقی هم رو بررسی کنند حتی با وجود تفاوت های زیاد میتونند کنار هم زندگی کنند و نیازی هم به سند و مدرک نیست.ازدواج تا حدودی محدودیت میاره چون وقتی هر کدوم از طرفین میخواد زندگی خودشو داشته باشه و نه صرفا به خاطر شخص دیگه حتی برآی برگشتن به زندگی مجردی،نمیتونن به راحتی و بدون اجازه طرف دیگه از این نوع زندگی بیان بیرون و مخصوصا در مورد زن که تو جامعه ما به نوعی تحت مالکیت مرده....همینطور در صورت وجود شخص دیگری در بیشتر موارد به جای طلاق به خیانت رو میارن اما اگر آزاد باشن میتونند هر وقت که خواستن نوع زندگی رو که دوست دارن بدون هیچ دردسری آغاز کنند.
در پاسخ به دوستی هم که سوال پرسیدن آیا کسانی که این عقیده رو دارن خودشون حاظرن اینطوری زندگی کنند..باید بگم که من غیر از این برآی اینده تصمیم نگرفتم و چیزی به اسم ازدواج رود زندگی اینده نمیبینم..درسته که دلیل شرایط جامعه دخترای همسن من نمیتونن زندگی مستقل داشته باشن اما تا هجده سالگی راه زیادی نمونده و بعد از اون ما هم به اندازه پسرا میتونیم استقلال داشته باشیم و زندگیمونو اداره کنیم..در ضمن من اصلا ادعای روشن فکری نمیکنم چون این یک مساله نسبیه نه قطعی و اینا فقط نظرات منن و نظرات شما هم محترم.
موفق باشید.
تجربۀ شخصیم و تجربیاتی که از دوستام که کیلینیک مشاوره کار میکنن و ماجراهای مراجعینشون میگن پیشم و آمارهای که بهشون دسترسی داشتن . به این نتیجه رسیدم که رابطۀ قبل از ازدواج کلا خوب نیست
به دلایل زیر:
1. تو رابطه اگر صداقت و عشق و محبتی باشه طبیعتاً دلبستگی به وجود میاد پس این وسط اگر این رابطه به ازدواج منجر نشه یکی از طرفین یا هر دو طرف شکست سختی میخورن. اگرم دلبستگی به وجود نیاد معنیش آنرمال بودنه طرفینه. رابطه‌ایم که توش عشق و محبتی نباشه به چه دردی میخوره خیلی مسخرس خدا وکیلی من یکی اگه بدونم طرفم منو دوس نداره هرگز نمیمونم تو اون رابطه حالم بهم میخوره از روابطی توش عشقی وجود نداره ........................
2. یه موقع هست یکی از طرفین قبلاً روابط دیگه‌ای تجربه کرده و الان وارد رابطۀ جدیدی شده و طرف مقابلش کاملاً یک آدم ساده و بی‌تجربه، در این شرایطم طرف بی‌تجربه دلبستگی پیدا میکنه شدید(که تو رابطه بهش عشق اول میگن) مخصوصا اگه عشق اولی پسر باشه واقعا زندگیش تباه میشه چون تا آخر عمرش نمیتونه طرف مقابلشو فراموش کنه اگه بعدا ازدواجم کرد زنشو از عشق واقعی محروم میکنه ناخواسته چون پسرها از نظر روانی فقط یکبار واقعن عاشق(قابل توجه دخترها) میشن. گرچه دختراهم مورد بوده که تا آخر عمرش ازدواج نکرده یا چنین تصمیمی گرفته. اما آمارها نشون میدن دخترها زودتر میتون با مسئله کنار بیان.
3. مورد دیگم مال آدمایی که روابط زیادی رو تجربه کردن شکست خوردن و شکست دادن و غیره الان با دید باز(در بهترین حالتش) دارن ازدواج میکنن. این دستم تو زندگی مشترک روابط عاشقانه ندارن چون عواطفشونو یا خرج کردن تو روابطشون یا دیگه جذابیتهای جنس مخالف رنگشو براشون باخته که عاشقانه زندگی کنن.
در نهایت من نمیگم دوستی نکنین ولی خدا میدونه دوستی کردنم تمام تعهداتی که زن و مرد از نظر عاطفی بهم دارن برا طرفین میاره پس اگر میتونین قبول کنین و مرد هستین نه نامرد که مثلا اگه طرفتون دوستتن داشت دلشو نشکنین............. اگر نه منتظر شکستن دلتون یا بیوفایی از طرف دیگه باشین والله این موضوع از سنن خداست(که تبدیل نمیشه هرگز) من یقین دارم. بارها و بارهام نتیجه دل شکستن و عاقبتشو از طرف بقیه و طرف مقابل خودم دیدم. و قصه های عشقی مراجعین دوستان مشاورم شنیدم.
[edit=simin]1393/03/31[/edit]
گاهی وقتها عاشق شدن کاملا اتفاقی و حتی با یک نگاه رخ میده....و اصلا هم ربطی به سن و سال و دین و مذهب نداره....
در ثانی گاها وفاداری طرفین نسبت بهم بخاطر شرایط اجتماعی و اقتصادی بهتری هست که براشون محیا میشه...که ممکنه بعد از مدتی این عامل از بین بره
بنابراین خیانت! (البته در صورتی که عقیده شما اجرایی شود چنین واژه ای وجود نخواهد داشت) بعد از سالها امری غیر ممکن نخواهد بود.
__________________________
در ضمن صحبت کردن و گاها لاف زدن و ادعای روشنفکری نمودن در فضای مجازی بسیار آسانتر از زندگی واقعیست....
باید دید خود عزیزانی که انقدر با ازدواج کاملا مخالف اند حاضرند خودشون روابط آزادانه رو آن هم مادام العمر تجربه کنند یا خیر؟
[quote='Artin70']خوب پس بنابراین اگر بر فرض مثال پدرتون با دختری همسن شما بخوان زندگی مشترکی رو شروع کنند و مادرتون رو از خونه بیرون بندازند(البته خدای ناکرده) شما ناراحت میشید و محترمانه توصیه می کنید اینکار رو انجام ندن و اگرم که کارگر نیفتاد مشکلی نیست شما حاضرید در کنارشون زندگی کنید...بله؟[/quote]
همچین پدری ...................بهش شرف داره آدمی که انتخاب کرده در قبال انتخابش تعهد داره در قبال دلبستگی و فرزند زندگی مشترک حق این ادم اینه که .... استغفرا الله پس وجدان چی انسانیت چی مردونگی چی سگ صاحبش میمره چهل روز پارس میکنه اونوخ...
دیدگاه شما به علت به کار بردن الفاظ نامناسب ویرایش گردید. لطفا قوانین سایت رو مبنی بر به کار بردن ادبیات مناسب در دیدگاه رعایت فرمایید.
[edit=simin]1393/03/31[/edit]
بحث جدید رو تا اینجا دنبال کردم. با نظر "Ein Reich" عزیز کاملا موافقم.
اگر شناخت درستی صورت بگیره مسلما هیچ زنی حاضر نیست با مردی که هر روز عاشق یکی میشه زندگی کنه. چه به صورت ازدواج یا ...
مگه اینکه خودشم یه رابطه موقت بخواد که در این صورت بحث جداست و حرف 50 سال هم مطرح نمیشه.
اینکه کسی بخواد با ازدواج و پذیرش مسئولیت و محدودیت زندگی کنه باید خیلی بیشتر از یه تحقیق معمولی توی مشتش باشه. سوتفاهم نشه منظورم ارتباطات جنسی نیست بلکه منظورم شناخت عمیق در همه موارده و این زمان زیادی میخواد. چون مدت زمان کوتاه راه دروغ گویی و چندرنگی رو باز میذاره.
من کاملا با ازدواج مخالفم ولی به نظرم کسی که چنین تصمیمی داره باید خیلی روشن فکرانه عمل کنه و نه صرفا واژه "عشق" و "احساس".
رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک