رسته‌ها

راهگشایان حاکمیت تورک بر ایران‌زمین

راهگشایان حاکمیت تورک بر ایران‌زمین
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 55 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 55 رای
.
در این کتاب دربارۀ پیدا آمدن سلطان محمود غزنوی و سپس سلطان شدن پسرش مسعود سخن گفته شده است ؛ تا رسیده بە آنجا که با پراکنده شدنِ جماعات تورکِ بیابانی در زمان این پدر و پسر ، تورکان اوغوز بر ایران‌زمین تاختند و ایران‌زمین از آن زمان به اشغال تورکان در آمد . و از آن زمان برای هزار سال تا پایان دوران قاجاریان حاکمیت بر ایران زمین در دست تورکان جاگیرشده در ایران بود .
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
96
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
farhadpartica
farhadpartica
1393/02/06

کتاب‌های مرتبط

قهقراء
قهقراء
2.4 امتیاز
از 27 رای
گزیده تاریخ بیهقی
گزیده تاریخ بیهقی
4.5 امتیاز
از 17 رای
شیرین بانو
شیرین بانو
4.6 امتیاز
از 11 رای
تاریخ بیهقی
تاریخ بیهقی
4.5 امتیاز
از 13 رای
حسنک وزیر از تاریخ بیهقی
حسنک وزیر از تاریخ بیهقی
4.7 امتیاز
از 9 رای
تاریخ بیهقی - جلد 3
تاریخ بیهقی - جلد 3
4.6 امتیاز
از 25 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی راهگشایان حاکمیت تورک بر ایران‌زمین

تعداد دیدگاه‌ها:
123
[quote='اتیلا']تریتای عزیز . از طرز بیانت و نوشتنت کاملا مشهود است که چیزی از تاریخ نمیدانی و علی رغم ادعای خودت که فرمودی از" ذیل تا صدر تاریخ را بررسی کردی " فقط و فقط چند کتاب بلغوری را طوطی واری خوانده ای و گرنه انچه را لازم بود اشاره کرده ام و اگر از تحلیل تاریخ چیزی میدانستی چنین بیان نمیکردی و باید در سطح مبتدی با شما مباحثه کرد .
حداقل زحمتی به خود بده و کتیبه بیستون را مطالعه کن و جنایات اشاره شده در انرا ملاحظه کن . سی و چند کشوری که مورد هجوم و غارت و وحشیگری خاخام منشها قرار گرفتن علی رغم داشتن تمدن و فرهنگ قوی بعد از خاخام منشها هیچ اثری از انها در تاریخ مشهود نیست . این نشان دهنده چیست ؟[/quote]
جنابی که همنام خون‌آشام بزرگ تاریخ - آتیلا - هستی! می‌بینم که همچنان و باجدیت از کلمات و تعبیرات من در نوشته‌ات بهره‌می‌بری. این برای من بسیار افتخارآور است که غیرایرانیان از شیوه‌ی نگارش من الگو می‌گیرند و فارسی می‌آموزند. اگر تو همچنان و باوجود این همه رسوایی و بی‌آبرویی هنوز ادعا می‌کنی که «از تاریخ چیزی می‌دانی» برای صدمین بار تو را فرامی‌خوانم که به جای این همه ژاژگویی و زبان‌بازی و پرخاشگری، «اسناد» تاریخی مربوط به آنچه را که «هجوم و غارت و وحشیگری خاخام منشها به سی و چند کشور!» می‌خوانی به طور دقیق و با ذکر کامل جزییات عرضه کنی و اگر نمی‌توانی، زبان درکش و از تحمیق و فریب مردم توبه کن!
-------------------------------------------------------------------------------
«غُزان در بیابان‌هاى بخارا زندگى مى‌کردند. اینان در نواحى بخارا دست به قتل و تاراج و آشوب مى‌زدند و محمود بن سبکتکین لشکر بدان سو برد و بسیارى از ایشان را بکشت، باقى به خراسان گریختند و در آنجا فسادها برانگیختند و غارت‌ها کردند. ... اینان در سال  ۴٢٩  وارد مراغه شدند و آنجا را غارت کردند و جماعتى کثیر از کردان هذبانى را کشتند. جماعتى نیز به رى رفتند و رى را در محاصره گرفتند. غزان شهر را گرفتند و در قتل و تاراج افراط کردند. در کرج و قزوین نیز چنین کردند. غزان سپس به ارومیه رفتند، در نواحى آن شهر جمع کثیرى از مردم شهر و کردان آن حوالى را کشتار نمودند و در سال  ۴٣٠  در دینور دست به قتل و تاراج زدند. غزانی که در ارومیه بودند به بلاد کردان هکارى در حوالى موصل رفتند و در آنجا تاراج و کشتار و آشوب به راه انداختند ... غزان دیاربکر را ویران ساختند ... غزان به موصل رسیدند ... به شهر داخل شدند و آن‌قدر اموال و جواهر و زیورهاى زنان و اثاث بردند که به حساب در نمى‌آمد. غزان در موصل کشتار و تاراج را از حد گذرانیدند. غزان در اواسط  ۴٣۵  به شهر در آمدند و شمشیر در مردم نهادند و دوازده روز کشتار کردند. چنان‌که از بسیارى اجساد، راه‌ها بسته شد و کشتگان را گروه گروه در گودال‌ها دفن مى‌کردند. غزان که فرصتى یافتند به دیار بکر و سپس ارزنة الروم و همچنین آذربایجان رفتند و همه جا غارت کردند و کشتار نمودند.» (ابن خلدون؛ تاریخ ابن خلدون؛ ترجمه عبدالمحمد آیتی؛ تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366، ج3، صص 371-369)
آورده اند که :
اقوام تاتار و مغول و ترک که همراه چنگیز به ایران آمدند مردمى بیابان‌گرد و چادرنشین بودند که با چارپایان و گله‌هاى خود دنبال چراگاه‌ها و آبشخورها نقل مکان مى‌کردند. و
جه اشتراک قبایل و اقوام مختلفى که اردوهاى عظیم چنگیزخان را به‌وجود مى‌آوردند اطاعت از یاساى چنگیزى بود که مجموعه‌اى از احکام دربارهٔ کیفیت نظام کشورى و لشکرى و آئین
لشکرکشى و فتح بلاد و تشکیل قوریلتاى 'شوری' ها و انواع پاداش‌ها و مجازات‌ها و آداب زندگانى و قوانین مربوط به آن و قواعد شکار و جز آن را شامل مى‌شد. یاساى چنگیزى مدت‌هاى
دراز اساس انتظامات کشورى و لشکرى در ممالک تابع مغولان و از آن جمله در ایران بود و به همین سبب تأثیراتى در امور اجتماعى این کشور داشته و اصطلاحات آن مدت‌ها در آثار
نویسندگان و مؤلفان به‌کار مى‌رفته است. اگر چه بعدها غازان‌خان پادشاه مسلمان ایلخانى کوشید یاساى جدیدى در ایران باب کند لیکن اثر یاساى چنگیزى مدت‌ها کم و بیش بر جاى
مانده بود. بنابر یاساى چنگیزی، مغولان نمى‌توانستند القاب و عناوین داشته باشند. پادشاه فقط لقب 'قا‌آن' و 'خان' داشت.
در زمان حمله مغولان به ایران یکی از بی رحم ترین سردار آنان"بیلاخو خان " نام داشت به طوری که مخالفان خود را بعد از دستگیری به سادگی نمی کشت و یکی یکی انگشت های
آنان را قطع می کرد !!!در این بین یکی از سرداران ایرانی دلیر به نام "بآمشاد " که از نوادگان سردار بزرگ ایرانی یعنی "بومیه " بود که بر ضد او قیام کرد و در طی نبرد های بسیار
بالاخره دستگیر شد .4 روز از دستگیری او می گذشت و در حالی که چهار انگشت او از دست راستش قطع شده و تنها انگشت شصتش باقی مانده بود به کمک یارانش از زندان فرار
کرد و بعد از تجهیز قوای دوباره به جنگ "بیلاخو خان "رفت ،او را از پا در آورد و سپس ناحیه بزرگی از ایران را آزاد کرد و حکومت آن منطقه را به دست آورد .
مردم که سر از پا نمی شناختند به کوچه های شهر آمده و به احترام او 4 انگشت خود را جمع کرده و انگشت شصت خود را به یکدیگر نشان می دادند.
از آن پس این یک رسم شد و برای یادآوری به سربازان مغول "بیلاخ " نام گرفت !!!
و اگر کسی از کار کسی دیگر خوشش می آمد به او بیلاخ می داد .
کم کم این رسم به دیگر کشور ها نیز منتقل شد و از بیلاخ به بیلایک و سپس لایک تبدیل گردید .
حال این سوال پیش می آید چرا این حرمت در نزد ایرانیان به معنای بدی جا افتاده است ؟!
مغولان تا سالها بر ایران حکومت کردند آنها که تاب و تحمل این حرکت را در ایرانیان نداشتند هرکسی را که بیلاخ می داد به زندان می انداختند .از این رو ایرانیان به سربازان مغول
بیلاخ می دادند و فرار می کردند .این چنین شد که این رسم کم کم شکل بدی به خود گرفت .
وقتی از کوروش می گوییم از بزرگواری او سخن می رانیم بیان فضایل اخلاقی و شجاعتهای اوست او نماد راستین فرهنگ ایرانی است ما جمشید را در اساطیر داریم آرش کمانگیر را داریم اینها نمادهای یک فرهنگ بزرگ و سرفراز ایرانی است. ربطی به نژاد پرستی ندارد مگر ما ایرانیان آذری رستم فرخ زاد را از یاد خواهیم برد که در راه ایران سالها با بیگانگان جنگید. این پان ترکها هستند که از قوم بدوی غز تعریف و تمجید می کنند آنانند که نژاد پرستند. آنانند که قوم گرا هستند باید نگذاریم آبروی ما آذریها به دست عده‌ای ابله نژاد پرست پایمال شود. ;-(
[quote='fuzuli']تهت و مارک زدن نشانه بی سوادی است. نمی دانم چرا همه سعی می کنند که خود را به کورش متصل سازند ؟ در حالی که ائمه معصومه هزاران بار از کورش و امثال آن بهتر و برترند. علی (ع) با آنکه امیر و حاکم بود اما در نخسلستان کار و تلاش می کرد تا روزی حلال بدست آورد و نان شب خود را به یتیم و اسیر می بخشید. حال ،چرا باید به جای ذکر فضایل بزرگان اسلامی از اساطیر الاولین سخن بگوییم و کسی که متعقد به فضایل کورش خان نباشد ، تهمت بزنیم؟[/quote]
یک بار به تو گفتم که هزینه کردن از دین و مذهب برای مقدس‌نمایی و مرعوب کردن منتقدان، حربه‌ای سوخته و حنایی رنگ‌باخته است؛ اما گویا ملتفت موضوع نشدی! این حرف‌ها به شما ............ نیامده است. شما ...........مکتب و مسلکی ندارید اما بر حسب نیاز و مصلحت، به‌ناگاه سنگ دین و مذهب را به سینه می‌زنید! شماها که سفاک‌ترین قوم جهان را ستایش و تقدیس می‌کنید و جنایتکارانی چون طغرل و چنگیز و تیمور و آتیلا و کوراغلو و سلیمان قانونی و... را قهرمان و اسوه‌ی خود می‌دانید، با چه رویی و جرئتی نام امامان بزرگوار ما را به زبان می‌آورید و از آنان برای لاپوشانی مقاصد هزینه می‌کنید. شرم باد بر شما!
----------------------------------------------------------------------------------------------------
«غزان به آذربایجان داخل شدند و در سراسر آن بلاد آشفتگی‌ها پدید آوردند و قتل و غارت‌ها کردند. در سال  ۴٢٩  غزان وارد مراغه شدند، مردمش را کشتند و مساجدش را آتش زدند و با کردان هذبانیه نیز چنین کردند. مردم شهرها به مدافعه برخاستند. کردان هذبانى نیز به یاری‌شان برخاستند و آنان را از آذربایجان راندند.» (ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366، ج3، ص 735)
[edit=گیلدخت]1393/02/19[/edit]
تهت و مارک زدن نشانه بی سوادی است. نمی دانم چرا همه سعی می کنند که خود را به کورش متصل سازند ؟ در حالی که ائمه معصومه هزاران بار از کورش و امثال آن بهتر و برترند. علی (ع) با آنکه امیر و حاکم بود اما در نخسلستان کار و تلاش می کرد تا روزی حلال بدست آورد و نان شب خود را به یتیم و اسیر می بخشید. حال ،چرا باید به جای ذکر فضایل بزرگان اسلامی از اساطیر الاولین سخن بگوییم و کسی که متعقد به فضایل کورش خان نباشد ، تهمت بزنیم؟
چرا ما آذریها نباید از کوروش هخامنشی به نیکی یاد کنیم که ایشان از بزرگان تاریخ ایران است به نظر پان ترک‌ها باید نام او را از تاریخ ایران حذف کنیم و چنگیز را جایگزین او سازیم!!! نباید اجازه دهیم خون شهیدان آذری ما که در طول تاریخ برای حفظ تمامیت ارضی ایران بر زمین ریخته شده پایمال گردد. وقتی که شهید ماهری همدوش سایر رزمندگان برای ایران و اسلام می جنگید این پان ترکها در آغوش ترکیه آرمیده بودند و مشغول یادگیری درسهای پان ترکی خویش بودند زنده باد ایرانیان آذری و سایر جماعت ایرانی;-(
[quote='اتیلا']جناب تریتا . باید به عرض برسانم انچه در تاریخ اتفاق افتاده را نمی توان کتمان کرد شاید دقیقا نتوان انرا توصیف کرد اما میتوان کلیاتی از ان را به دست اورد . ولی شما و همفکرانتان که عقده ترک ستیزی از سراسر سخنانتان میبارد میخواهید با تحریف و تغییر و جعل صاحب افتخارات کذایی شوید. گرچه این خیال باطل را بسیاری بر طبل میکوبند اما خورشید پشت ابر نخواهد ماند . شما هرچه قدر هم اشفته خواهید شد بشوید که ما افتخار میکنیم از نسل دلاور مردان اغوز هستیم نه از نسل جعلی اریا و خاخام منشهای وحشی و ادمکش و شکنجه گر شما همچین ادعا نمودید از صدر تا ذیل تاریخ را بررسی کرده ای که پنداشتم چیزی در چنته داری و فقط ادرس کلی میتواند به ذهنت بیاورد انچه در تاریخ گذشته است( کتیبه بیستون و تاریخ هرودوت و کنزیاس ) ولی متاسفانه فقط در همون حد کپی پیست هستی و تمام استناداتت نیز به سلسه کتابهای بلغور شده میگردد .
[/quote]
جنابی که همنام خون‌آشام بزرگ تاریخ - آتیلا - هستی! فرموده‌ای که «انچه در تاریخ اتفاق افتاده را نمی توان کتمان کرد» حق کاملاً با توست و جنایات سفاکانه‌ی اغوزها را در حق ایرانیان به هیچ وجه نمی‌توان انکار و کتمان کرد. آفرین بر تو که سرانجام به این حقیقت رسیدی! جالب است که برای به اصطلاح پاسخ‌گویی به من از جملات و کلمات و تعبیرات خودم استفاده می‌کنی، و این طبیعی است؛ چرا که چیزی برای عرضه و دفاع از خود نداشتی و نداری! من در ایران فردی با مشخصات اغوزها (شامل درنده‌خویی، تنگ‌چشمی، دماغ‌پهنی، و...) سراغ ندارم، اما اینکه تو خودت را به این تیره‌ و تَرَکه‌ی منحوس و ملعون متعلق می‌دانی، این دیگر مشکل خود توست؛ چنین باش!
من چیزی ادعا نکردم بلکه با صدای بلند «اعلام» کرده و می‌کنم که در اوراق تاریخ ایران چیزی درباره‌ی امحای تمدن‌های بومی به دست هخامنشیان ثبت نشده است و برای چندمین بار تو را فرامی‌خوانم که به جای عرضه‌ی مهملات بی‌سروته - که سرشار از اعتراف به نادانی و بی‌خبری است - «اسناد» تاریخی دست‌اول، معتبر و موجود را پیوست و پشتوانه‌ی مدعیاتت کنی، و اگر نمی‌توانی - که یقیناً چنین است - زبان در کام کش و از تحمیق و فریب مردم توبه کن!
--------------------------------------------------------------------------------
«غُزانى که به آذربایجان رفته بودند در آنجا شیوه‌ی قتل و غارت آشکار ساختند. وهسودان به قلع و قمع آنان پرداخت، مردم آذربایجان نیز بر ضدشان متحد شدند و ایشان را از آن حدود براندند. غزان راه موصل و دیار بکر پیش گرفتند و هر جا رسیدند تاراج کردند» (ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366، ج3، ص 542)
مثلا شما حرف های مرا قبول نکنی ، چی می شود؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!http://ketabnak.com/images/smilie/sbiggrin.gif
آسمان به زمین می آید؟!
http://ketabnak.com/images/smilie/snotify.gif
[quote='fuzuli']چرا از جانفشانی های ترکان در دفاع هشت سال دفاع مقدس چیزی نمی گویی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
!!!!!!! ترکان به مدت هزار سال حافظ آب و خاک ایران بودند. ادبیات فارسی را تا هند و گرجستان و کشورهای عربی گسترش دادند و شاهان عثمانی به فارسی شعر گفتند. نظامی گنجوی ، صائب ، شهریار ، مولوی با آنکه ترک بودند ، به فارسی نوشتند ، زیرا ،‌ تعصب به زبان خاصی نداشتند و زبان را تنها یک وسیله می دانستند نه هدف. ابن و سینا و فارابی و سهرودی و بسیاری از بزرگان علم و دانش ایران ترک زبان بودند. (از همان اوغوزها).[/quote]
با این لطیفه‌گویی‌های تو، همه‌ی روز را به خنده و شادمانی سپری می‌کنیم!
اگر منظورت از ترکان حاضر در جنگ، ایرانیان ترک‌زبان است، که آنان نیز ایرانی بودند و چون دیگر هم‌میهنانشان از کشور خود دفاع کرده‌اند و این منتی برای کسی ندارد. اما اگر منظورت کسان دیگری است، من در این باره معلوماتی ندارم و از حضور آنان در جبهه‌ها بی‌خبرم.
اگر مرادت از ترکانی که «به مدت هزار سال حافظ آب و خاک ایران بودند»! همان اغوزهاست، که نشان دادم و خواهم داد که آنان جز ویرانی و تباهی و مرگ و فلاکت رهاورد دیگری برای ایران نداشتند و نمی‌دانم تا کی شرم و حیا را بلعیده، با تمجید از اغوزها، در جنایات آنان شریک خواهی شد؟
به پشتوانه‌ی کدام سند تاریخی و ادبی و به اتکای کدام استدلال عقلانی ایرانیانی چون نظامی و صائب و مولوی و ابن‌سینا و فارابی و سهرودی و... را ترک و اغوز می‌خوانی؟ ای ایرانیان، این پان‌ترک‌های وطن‌فروش دارند افتخارات و بزرگان و سرمایه‌های ملی ایران را غارت و حراج می‌کنند و به بیگانگان می‌بخشند؛ تا کی سکوت و بی‌اعتنایی ...
[quote='amoze']عزیز همون طور که جناب fuzuli گفتن شما چرا فقط اونارو میبینی....کارهای نادرشاه شاه اسماعیل شاه طهماسب و شاه عباسو تو کتابایی که جنابعالی خوندی ننوشته؟؟؟[/quote]
عزیز! در کتاب‌هایی که تو خوانده‌ای نوشته‌اند که صفویان بزرگ از تبار و دوده‌ی اغوزهای درنده و سفاک و ایرانی‌کش بوده‌اند؟! خب آن کتاب‌ها را به ما هم معرفی کن تا در این اعتقاد با شما شریک شویم!
راهگشایان حاکمیت تورک بر ایران‌زمین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک