میم مثل مینیمال
امتیاز دهید
نویسندگان کتابناکی
دراین مجموعه، تلاشی را خواهید دید از کسانی که حتی در اولین تجربه داستان نویسی مینیمال خوش درخشیدند. دوستانی که بی اغراق تلاش کردند تا پس از مجموعه داستان " فلانیها " در دومین حرکت گروهی، اثری شاخص با استانداردهای یک کتاب الکترونیکی عالی به ثمر برسانند .
جا دارد سپاسگزاری کرد و نام آورد از همه کسانیکه بدون اینکه یکدیگر را دیده یا حتی صدای هم را شنیده باشند، برای خلق این کتاب تلاش کردند.
برای نظر سنجی و انتخاب بهترین نویسندگان به آدرس زیر بروید:
http://poll.pollcode.com/6392813
تاریخ پایان نظر سنجی 21 بهمن 1392 خواهد بود.
دراین مجموعه، تلاشی را خواهید دید از کسانی که حتی در اولین تجربه داستان نویسی مینیمال خوش درخشیدند. دوستانی که بی اغراق تلاش کردند تا پس از مجموعه داستان " فلانیها " در دومین حرکت گروهی، اثری شاخص با استانداردهای یک کتاب الکترونیکی عالی به ثمر برسانند .
جا دارد سپاسگزاری کرد و نام آورد از همه کسانیکه بدون اینکه یکدیگر را دیده یا حتی صدای هم را شنیده باشند، برای خلق این کتاب تلاش کردند.
برای نظر سنجی و انتخاب بهترین نویسندگان به آدرس زیر بروید:
http://poll.pollcode.com/6392813
تاریخ پایان نظر سنجی 21 بهمن 1392 خواهد بود.
آپلود شده توسط:
Reza
1392/10/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی میم مثل مینیمال
1-شخصیت هایی که در این گونه داستانها وجود دارند عمومآ افراد عادی هستند و در میان آنها هرگز یک شاهزاده، یک عدد امام اول شیعیان، مونولوگ ابن ملجم، یک فرشته زیبا و ... پیدا نمی شوند.
:-)
قابل توجه بعضی دوستان
بازم میام
با خواندن داستانتان به یاد سوره «ناس» افتادم، در تفسیر این سوره آمده است:
هنگامى که آیه «و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم» : کسانى که وقتى کار بدى انجام دهند یا به خویشتن ستم کنند خدا را یاد مى آورند و براى گناهانشان استغفار مى کنند نازل شد، ابلیس بالای کوهى در مکه رفت، و با صداى بلند فریاد کشید، و سران لشگرش را جمع کرد.
گفتند: اى آقاى ما! چه شده است که ما را فرا خواندى ؟ گفت : این آیه نازل شده (آیه اى که پشت مرا مى لرزاند و مایه نجات بشر است ) چه کسى مى تواند با آن مقابله کند؟ .... که ناگاه وسواس خناس برخاست و گفت : من از عهده آن برمى آیم .
ابلیس گفت : از چه راه ؟ گفت : آنها را با وعده ها و آرزوها سرگرم مى کنم ، تا آلوده گناه شوند، و هنگامى که گناه کردند توبه را از یادشان مى برم ! ابلیس گفت : تو مى توانى از عهده این کار برآیى (نقشهات بسیار ماهرانه و عالى است ) و این ماموریت را تا دامنه قیامت به او سپرد.
پس بنظر من این نقاب جنسش از آرزوست.....از جنس همان آرزوهایی که شاید همه ما داریم و هدف زندگیمان قرار داده ایم، همان هایی که بخاطرش حاضریم خوار شویم و دیگران را خوار کنیم، همان هایی که باعث می شود خود خواه باشیم، خیانت کنیم، دل عزیزانمان را بشکنیم.....
خود نقاب هم میتونه نقاب باشه:-(
جواب نقابی از "چهره ی شیطانی" نیست؟ همون رخسار که با یه نگاه ساده میتونه کاری کنه که انسان حتی به احساسات خودش هم خیانت کنه!:-(
اون عتیقه ی شیطانه من قبلا داستانشو تو وبلاگم نوشته بودم:
گویند روزی شیطان وسایل و ابزار کار خود را حراج کرده بود چرا که از شغل خود
خسته شده بود. ابزاری بسیار لوکس و زیبا چون شهوت، غرور، دروغ، خیانت و
غیره.
در میان تمام این ابزار و وسایل جنسی بود که از همه کهنه تر و گرانبهاتر بود. از
شیطان پرسیدند که این چیست که با وجودی که بسیار کهنه است اینقدر
گرانقیمت و گرانبها است؟ پاسخ شیطان به قدری زیبا و خردمندانه بود که من شک
کردم که این موجود آیا شیطان است یا خودِ خودِ فرشته.
شیطان گفت: «این ناامیدی، یأس و بی تفاوتی است. زمانی که هیچ یک از ابزارم در
برخورد با بنده ای کارآیی نداشت و بدرد نخورد، از این ابزار استفاده می کنم. دلیل
اینکه بسیار کهنه است این است که برای همه انسانها مورد استفاده قرار گرفته
است و دلیل اینکه بسیار گران است این است که بسیار خوب کار می کند و خوب
جواب می دهد.»
مرسی از دوستانی که شرکت کردند.و البته یه راهنمایی ، مسلما روشی می تونه شیطانی باشه که کاملا غیر مستقیمه و نه مستقیم.
توجه :شاید راهنمایی منم شیطانیه.;-(
نقابش ار دین بود ؟:-(
یاد این شعر افتادم:
دستی به گِل کشیدی و تن آفریده شد
بعد از کمی تمام بدن آفریده شد
یک کاسه آب و چرخ ، که می چرخد و بر آن
اندام خیس دلبر من آفریده شد
آرام با دو دست خودت حلقه می زدی
تا اینکه سر به روی بدن آفریده شد
ساکت نشسته بودی و شیطان به صورتش
ناخن کشید و بعد دهن آفریده شد
آنوقت روبروی تو خندید و گفت : آه !
یک اشتباه کردی و زن آفریده شد
"رضا سیرجانی"