رسته‌ها
میم مثل مینیمال
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 97 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 97 رای
نویسندگان کتابناکی

دراین مجموعه، تلاشی را خواهید دید از کسانی که حتی در اولین تجربه داستان نویسی مینیمال خوش درخشیدند. دوستانی که بی اغراق تلاش کردند تا پس از مجموعه داستان " فلانیها " در دومین حرکت گروهی، اثری شاخص با استانداردهای یک کتاب الکترونیکی عالی به ثمر برسانند .
جا دارد سپاسگزاری کرد و نام آورد از همه کسانیکه بدون اینکه یکدیگر را دیده یا حتی صدای هم را شنیده باشند، برای خلق این کتاب تلاش کردند.

برای نظر سنجی و انتخاب بهترین نویسندگان به آدرس زیر بروید:
http://poll.pollcode.com/6392813

تاریخ پایان نظر سنجی 21 بهمن 1392 خواهد بود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
29
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1392/10/01

کتاب‌های مرتبط

تنها راستگویان عالم
تنها راستگویان عالم
0 امتیاز
از 0 رای
The God of his Fathers & Other Stories
The God of his Fathers & Other Stories
5 امتیاز
از 3 رای
داماد سرخانه
داماد سرخانه
4.4 امتیاز
از 8 رای
گامبو: ده داستان
گامبو: ده داستان
4.1 امتیاز
از 11 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی میم مثل مینیمال

تعداد دیدگاه‌ها:
1188
18+
پارادوکسِ آرسنیک
"وحشت زده ام و ناامید" :
این را موش گفت
از دست آن گرد اهریمنی
آرسنیک
که دانشمندی به مدد شیطان ساختش
آلبرتوس مگنوسِ جادوگر
در قعر سردابه کیمیاگر
"خوشحالم و امیدوار" :
این را دختر گفت
همان که برای دو نفر غذا می خورد
و حالا در مشت گره کرده اش سم داشت
مرگ موش
کشف عجیب آن بزرگ مرد عالم جادو
کلید رهایی از بی آبرویی ،به دست یک دارو
(آلبرتوس مگنوسِ: نام کیمیاگری در قرون وسطی است که کشف اکسید ارسنیک ( مرگ موش ) را به او نسبت می دهند. البته کاشف اصلی آن ذکریای رازی است. )

کشیش تفتیش عقاید : آیا تو حقیقت را گفته ای ؟
دختر : بله . بله . بله
کشیش تفتیش عقاید :اما ما دلایلی داریم که باید به حرف تو شک کنیم !
دختر : چرا ؟؟
کشیش تفتیش عقاید :دلیل ما برای اثبات گوشت خوک خوردن تو اینست که تو مخفیانه یهودی شده ای !!
دختر :چی ؟؟!!!!
کشیش تفتیش عقاید :مگر نه ؟
دختر : چی رو میگید ؟؟
کشیش تفتیش عقاید :تو تشریفات مذهبی یهودیان رو تمرین میکنی ؟؟
دختر : نه نمیکنم .!!!!!!!
کشیش تفتیش عقاید : تو (باید) اعتراف کنی .
دختر : اما من چی رو باید اعتراف کنم .
کشیش تفتیش عقاید : (حقیقت رو ).
دختر : اما من که گفتم .
(شکنجه اعمال میشود . کشیدن دستها رو به بالا وقتی از پشت به هم بسته شده اند .)
دختر : به من بگید حقیقت چیه ؟؟؟؟؟؟
دختر : به من بگید حقیقت چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
.
1- من ازدواج نمی کنم پس من هستم
2- من ازدواج می کنم پس ما هستیم
3- او ازدواج نمی کند پس من هستم
4- او ازدواج می کند پس من نیستم
5- ما ازدواج نمی کنیم پس ما نیستیم
6- ما ازدواج می کنیم پس من نیستیم

7- ما می اندیشیم، پس ازدواج نمیکنیم!
خداش بیامرزد دکارت را!
حی اقا حواست کجاست؟!
با این سرعت و رانندگیت که کشته بودی منو!!!!
برو اقا به جهنم فوقش یه برگ بیمه !!!!!!
1- من ازدواج نمی کنم پس من هستم
2- من ازدواج می کنم پس ما هستیم
3- او ازدواج نمی کند پس من هستم
4- او ازدواج می کند پس من نیستم
5- ما ازدواج نمی کنیم پس ما نیستیم
6- ما ازدواج می کنیم پس من نیستیم
به گزینه صحیح پاسخ دهید تا یک همسر خوب برایتان پیدا شود !
ماشین داره میاد....
چییی؟؟
ماشین، ماشین .....
چچی....
مُرد!
مرد جوان همراه با زن زیبایی در رستوران نشسته بود. امروز روز مهمی برای مرد بود، چرا که می خواست احساس واقعی اش را به او بگوید! مرد دیگری وارد رستوران شد و به زن گفت:«عزیزم، ببخشید که دیر کردم، بذار پسرم رو بهت معرفی کنم.» و به مرد جوان اشاره کرد....
.
.
.
نتیجه اخلاقی اینکه دود از کنده بلند میشه! پس چی!
پازل
دنیای من با دنیای تو بسیار متفاوت است، دنیای هرکسی چنین است!....اما وقتی که در چشمانت می نگرم حس می کنم دنیایمان به هم متصل شده!.....پازل(زندگی) را با تکه هایمان پر می کنم....بزودی تمامش خواهم کرد.....و بعد حادثه رخ می دهد....پازل تغییر میکند، حالا دیگر تکه من بدرد نمی خورد! ....پس او جای من را می گیرد
امیدوارم بجای من خوب عمل کند، امیدوارم تکه او تو را خوشحال کند....امیدوارم کاملا مناسب هم باشید....
من.
به دنبال دیگری نخواهم رفت....اما احساس بدی هم ندارم....متاسف نباش...یک روز...یک روز پازل من کامل خواهد شد....و همه چیز به پایان خواهد رسید...اما مطمئن شو....وقتی زندگیت سرانجام به پایان می رسد، همه تکه های پازلت را بدست آورده باشی....
بعد از اینکه 12 بار ماشه را کشید:
«خدایا، من چی کار کردم!؟»
تصمیمش را گرفته بود....
چاقو را پشتش مخفی کرد....و بعد
زنگ در را زد!
میم مثل مینیمال
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک