میم مثل مینیمال
امتیاز دهید
نویسندگان کتابناکی
دراین مجموعه، تلاشی را خواهید دید از کسانی که حتی در اولین تجربه داستان نویسی مینیمال خوش درخشیدند. دوستانی که بی اغراق تلاش کردند تا پس از مجموعه داستان " فلانیها " در دومین حرکت گروهی، اثری شاخص با استانداردهای یک کتاب الکترونیکی عالی به ثمر برسانند .
جا دارد سپاسگزاری کرد و نام آورد از همه کسانیکه بدون اینکه یکدیگر را دیده یا حتی صدای هم را شنیده باشند، برای خلق این کتاب تلاش کردند.
برای نظر سنجی و انتخاب بهترین نویسندگان به آدرس زیر بروید:
http://poll.pollcode.com/6392813
تاریخ پایان نظر سنجی 21 بهمن 1392 خواهد بود.
دراین مجموعه، تلاشی را خواهید دید از کسانی که حتی در اولین تجربه داستان نویسی مینیمال خوش درخشیدند. دوستانی که بی اغراق تلاش کردند تا پس از مجموعه داستان " فلانیها " در دومین حرکت گروهی، اثری شاخص با استانداردهای یک کتاب الکترونیکی عالی به ثمر برسانند .
جا دارد سپاسگزاری کرد و نام آورد از همه کسانیکه بدون اینکه یکدیگر را دیده یا حتی صدای هم را شنیده باشند، برای خلق این کتاب تلاش کردند.
برای نظر سنجی و انتخاب بهترین نویسندگان به آدرس زیر بروید:
http://poll.pollcode.com/6392813
تاریخ پایان نظر سنجی 21 بهمن 1392 خواهد بود.
آپلود شده توسط:
Reza
1392/10/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی میم مثل مینیمال
...........
خواستم غیرتی بشی شاید برگشتی!!!!
............
خون من به درک!!!!
................
فلنگ رو ببند تا بالای دار نرفتی!!!!!
مرد : بله!!!
زن: پس برام مهریه سنگین بزار!!!!
.............
مرد گذاشت!!!!
..............
مدتی است عندالمطالبه تحت پیگرد است!!!!!!
...............
شرمنده!!!!
.................
دستگاه زیراکس نیستم!!!!
................
عزیزم گناه از من نیست!!!
همه گزارش پدیده ای نادر را درج می کنند..............
با خواندن این متن، بیاد این شعر افتادم:
میشکنم آینه رو تا دوباره
نخواد از گذشته ها حرف بزنه!
آینه میشکنه هزار تیکه میشه،
اما باز تو هر تیکَش عکسِ منه!
عکسا با دهن کجی بهم میگن:
چشم امید و ببر از آسمون!
روزا با هم دیگه فرقی ندارن،
بوی کهنگی میدن تمومشون!
حق با تست...............
..................
رشته ام بازیگری نبود!!!!
دست فرمونت افتضاحه!!!!
رفتی ته دره...............
فردا که جسدم پیدا شود،همه می گویند : خودش را کشت!
ولی کسی نمی گوید چقدر سر درد داشت !
م.قهاری
محسن عزیز.............آخه این که دوست داخل داستان داشته دیگه سردرد نبوده که!!!!!..........یا سردرده سر درد نبوده یا قرصها رو عوضی خورده!!!! نکنه به جای مسکن رفته قرص معده خورده؟؟؟؟ بهش بگو بروفن نخور که معده ات داغون میشه!!!! یه کپسول خوبی هست اسمش هم نوافن هست...واسه سردرد معرکه هست...بدون نسخه هم نمیدن!!!! بگو تا صبح صبر کنه.....یه دمنوشی چیزی بخوره صبح بره داروخانه بخره!!!!!
گوشی را روشن کرد : عزیزم نمیای ؟! همسرم رفت ...
واااااااااااااااااااااااااای........عالی بود.......عالی
بار اخر بود برای همیشه!!!
روبروی هم نشستیم اشکامون جاری شد!!!
پرسیدم چرا با دل من ؟!
گفت : تو به دل منم فکر کردی چه خبره اون تو!!!
پا شدم بوسیدمش گفتم هیچی دیگه نگو و رفتم برای همیشه تمام شد....