مناجات حضرت علی (ع)
نویسنده:
امام علی (ع)
امتیاز دهید
مناجات حضرت امیرالمومنین در مسجد کوفه بهمراه ترجمه فارسی
علي عليه السلام كسي است كه شب ها را به عبادت و مناجات با خداي خويش مشغول بود و دعاي معروف مناجات كوفه حاكي از سوز دل آن حضرت و مقام و رتبه اعلي او مي باشد، دعايي كه خطاب به پروردگار مي فرمايد: «اللهم اني اسئلك الامان يوم لاتنفع مال ولا بنون الا من اتي الله بقلب سليم.» «و در ادامه زمزمه ها "مولاي يا مولاي انا السائل الا المعطي»
؛ خدايا من گدا و تو بخشنده اي و عطا كننده بينوايان و چه كسي بر گدا رحم مي كند الا بخشنده و عطا كننده.
بیشتر
علي عليه السلام كسي است كه شب ها را به عبادت و مناجات با خداي خويش مشغول بود و دعاي معروف مناجات كوفه حاكي از سوز دل آن حضرت و مقام و رتبه اعلي او مي باشد، دعايي كه خطاب به پروردگار مي فرمايد: «اللهم اني اسئلك الامان يوم لاتنفع مال ولا بنون الا من اتي الله بقلب سليم.» «و در ادامه زمزمه ها "مولاي يا مولاي انا السائل الا المعطي»
؛ خدايا من گدا و تو بخشنده اي و عطا كننده بينوايان و چه كسي بر گدا رحم مي كند الا بخشنده و عطا كننده.
آپلود شده توسط:
hamid
1386/09/17
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مناجات حضرت علی (ع)
پهلوانی امام علی تنها در میدان جنگ نبود بلکه او در روشنبینی، پاکدلی، بلاغت، سحر بیان، اخلاق فاضله، شور ایمان، بلندی همت، یاری ستمدیدگان و ناامیدان، متابعت حق و راستی و بالجمله در همه صفات پهلوان بود. اگرچه مدت زیادی از حضور او گذشته، اما هرگاه بخواهیم بنیاد زندگی نیکو و سعادتمندی را بگذاریم باید به روش او رجوع کرده و دستور و نقشه را از او بگیریم.
* علی بزرگِ بزرگانِ جهان و تنها نسخه منحصر بفردی است که در گذشته و حال شرق و غرب جهان نمونهای مانند او را ندیده است.
* ای دنیا چه میشد اگر همه نیروهایت را در هم میفشردی و دوباره شخصیتی مانند علی با آن عقل، قلب، زبان و شمشیر نمودار میکردی؟
* دو طایفه شیفته روش علی بودند یکی خردمندان پاکدل و دیگری نیکو سرشتان با ذوق، علی بن ابیطالب شهید عظمت خویش گشت او از دنیا رفت در حالی که نماز بر زبانش جاری و دلش از شوق خدا لبریز بود. مردم عرب، حقیقت مقام او را درک نکردند تا گروهی از مردم کشور همسایه آنها (ایران) برخاسته، این گوهر گرانبها را از سنگ تشخیص داده و او را شناختند.
آقا ما... آقا ما... همهمه بود بین بچه ها.
ایمان! تو بگو: آاقا حضرت علی خیلی زور داشت و در جنگ همه را می کشت.
-بله
تو حسام! : آقا حضرت علی خیلی مرد خوبی بود و به یتیمها کمک می کرد.
-آفرین
سعید شما: آقا امام علی یک شمشیر داشت که با یک ضربه آدم را نصف می کرده آقا
-خب
...حضرت علی در ِ خیبر را کند آقا
...خیلی زور داشته آقا
...اقا امام علی هرشب هزار رکعت نماز می خواند آقا
...آقا...
احمد! تو چیزی نمی دانی؟ ساکتی!
من آقا؟
-بله!
من حضرت علی را دوست دارم آقا، پدرم را هم دوست دارم، برادرم علی را هم دوست دارم...
در مورد علی چیزی بلدی بگو! اینها که ربطی ندارد!
آقا من علی را دوست دارم \"آدم\" خوبی بوده آقا، پدرم هم آدم خوبی است.
پدرت شمشیر دارد؟؟؟
...همه می خندند...
نه آقا پدرم کارگر است آقا... یکبار گفت علی هم کارگر بود! می گفت علی چاه می کند، کشاورزی هم می کرد آقا می گفت بچه ها را دوست داشت آقا...
آقا با شمشیر کارگری می کنند؟؟؟
(نوشته های دنباله ندار - ا . میر)
* على پیشینیان را فراموشاند و بعدىها را در زحمت انداخت.
* اگر این خطیب بزرگ، على بن ابى طالب در عصر ما، هم اکنون در مسجد کوفه بر منبر پا مى نهاد، مشاهده مى کردید که مسجد کوفه با آن پهناورىاش، از سران و بزرگان اروپا موج مى زد، که همه آمدند تا از دریای سرشار دانش او، روح خود را سیراب سازند.
* این بزرگ مرد عالم اسلام بر دلها حکومت مى کرد و نه تنها در آن زمان، بلکه قرنها بعد نیز در حکومت او خللى پدید نیامده است.
به همین خاطر نظرات بعضی دانشمندان رو می نویسم:
نظر جرج جرداق درباره حضرت على (ع)
نزد حقیقت و تاریخ یکسان است او را بشناسى یا نشناسى.
تاریخ و حقیقت گواهى مىدهند که او وجدان بیدار و قهار، شهید نامى، پدر و بزرگ شهیدان، على بن ابى طالب، صوت عدالت انسانى، شخصیت جاویدان شرق است ! اى جهان چه مىشد اگر هر چه قدرت و قوه دارى به کار مىبردى و در هر زمان علیى با آن عقلش، با آن قلبش، با آن زبانش، و با آن ذوالفقارش، به عالم مىبخشیدى؟ !
او مىنویسد: آیا از فرمانروایى خبر دارى که خود نان سیر نخورد زیرا که در کشور او کسانى یافت مىشدند که با شکم سیر نمىخوابیدند و جامه نرم نمىپوشیدند؟! (زیرا در میان ملت کسانى بودند که لباس خشن و درشت مىپوشیدند ) و درهمى را اندوخته خود نساخت؟ و به فرزندان و یاران خود هم وصیت کرد که غیر از این راه و روش نپیمایند. برادر خود را به خاطر یک دینار - که بدون حق از بیت المال طلب مىکرد - مورد بازخواست قرار داد و پیروان و فرمانداران خود را به خاطر یک گرده نان که به عنوان رشوه از ثروتمندى گرفته و خورده بودند، تهدید کرد و به محاکمه و دادگاه کشانید.
ولی من خودمم هم اشتباه کردم که درباره حکوکت امام علی (ع) نظر دادم. از همگی عذر می خواهم.
این کتاب برای شخص من که نشان از تمام واقعیتی است که خداوند متعال آن را وعده داده است...
خدایا از تو امان خواهم در آن روزی که سود ندهدکسی را نه مال او نه فرزندان او.....
((مالک تویی ، مملوک منم ...آیا جز مالک چه کسی بر ممللوک خود ترحم میکند ای مولای من، ای سرور من....))
به همین خاطر نظرات بعضی دانشمندان رو می نویسم:
نظر جرج جرداق درباره حضرت على (ع)
نزد حقیقت و تاریخ یکسان است او را بشناسى یا نشناسى.
تاریخ و حقیقت گواهى مىدهند که او وجدان بیدار و قهار، شهید نامى، پدر و بزرگ شهیدان، على بن ابى طالب، صوت عدالت انسانى، شخصیت جاویدان شرق است ! اى جهان چه مىشد اگر هر چه قدرت و قوه دارى به کار مىبردى و در هر زمان علیى با آن عقلش، با آن قلبش، با آن زبانش، و با آن ذوالفقارش، به عالم مىبخشیدى؟ !
او مىنویسد: آیا از فرمانروایى خبر دارى که خود نان سیر نخورد زیرا که در کشور او کسانى یافت مىشدند که با شکم سیر نمىخوابیدند و جامه نرم نمىپوشیدند؟! (زیرا در میان ملت کسانى بودند که لباس خشن و درشت مىپوشیدند ) و درهمى را اندوخته خود نساخت؟ و به فرزندان و یاران خود هم وصیت کرد که غیر از این راه و روش نپیمایند. برادر خود را به خاطر یک دینار - که بدون حق از بیت المال طلب مىکرد - مورد بازخواست قرار داد و پیروان و فرمانداران خود را به خاطر یک گرده نان که به عنوان رشوه از ثروتمندى گرفته و خورده بودند، تهدید کرد و به محاکمه و دادگاه کشانید.
((اما من کاملا عقیدم رو بصورت علمی و با دیدگاهی روانشناسی مطرح کردم))
اینکه چون فلانی با فلانی فامیل بودن پس پارتی بازی کردن دلیل علمی عقل پسندی نیست