رسته‌ها
مازیار
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 85 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 85 رای
این کتاب شامل دو بخش است.بخش اول تاریخ زندگی مازیار (آخرین فرمانده مازندران که در مقابل تازیان جانانه مقاومت کرد )به قلم مجتبی مینوی که بر اساس کتابهای تاریخی معتبر نوشته شده است و بخش دوم یک درام تاریخی در سه پرده از زندگی مازیار به قلم سحرانگیز صادق هدایت.
در میان پهلوانان و فرمانروایان ایرانی این سرزمین خاندان کارن (قارن) از همه بیشتر در برابر عرب مقاومت کردند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
142
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
HeadBook
HeadBook
1392/09/06

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مازیار

تعداد دیدگاه‌ها:
3
مازیار؛ قهرمان ملی که جانش را فدای دفاع از ایران کرد
🔹 مازیار پسر قارن ابن ونداد هرمزد، سپهبد زاده طبرستان بود، که پس از مرگ پدر، حکومت طبرستان به عمویش رسید.مازیار به درگاه مامون خلیفه عباسی رفت و مورد مرحمت خلیفه واقع شد و نام محمد بر مازیار نهاد و او را والی طبرستان، رویان و دماوند کرد. از این رو نامه ‌ای به عموی مازیار نوشت تا ولایت را به مازیار بسپارد، و مازیار بسوی طبرستان روان گردید،‌ عمو سخت از اقدام پسر برادر خود مازیار در خشم شد، اما به ظاهر به استقبالش به بیرون شهر آمد، ولی میخواست مازیار را بکشد، اما غلامی این توطئه را به مازیار خبر داد و مازیار پیشدستی کرد و عموی خود را از یارانش جدا ساخت و کشت و همه قلمروی حکومت پدر را زیر فرمان خویش در آورد و نامه‌ ای به مامون نوشت و ماجرای کشتن عموی خود را نیز شرح داد:
" مازیار در ظاهر مطیع خلیفه عباسی بود، از آن پس خود را گیل گیلان و اسپهبد اسپهبدان و پشتخوار گرشاه نام مینهاد، اما به ظاهر فرمانبردار و خراجگزار خلیفه بود "
(نقل از کتاب دو قرن سکوت، عبدالحسین زرین کوب)
🔹در آن روزگار طبرستان جزو قلمرو طاهریان در خراسان بود. از اینرو باید خراج به خراسان فرستاده شود و مازیار که نمیخواست خود را زیر نفوذ عبدالله طاهر بداند، نامه ‌ای به خلیفه نوشت که خراج را راسا به نزد خلیفه بفرستد ولی خلیفه پیشنهاد کرد که خراج تحویل مامور خلیفه شود و آن گاه به خراسان فرستاده شود.
🔹یکی از دلایل مهم شورش های اوایل دوران خلافت عباسیان، ناامیدی مردم از وعده هایی بود که برای آن علیه امویان قیام کرده بودند. دعوت گران عباسی در سال های مبارزه با امویان بارها به مردم نوید روزهای بهتری را داده بودند و اینک فریاد دادخواهی مردم از هرسو بلند شده بود. این سرخوردگی ها و ناامیدی ها منجر به قیام ها و جنبش هایی علیه دولت عباسیان شد که از همان ابتدای این خلافت نیز آغاز گشت. بسیاری از این شورش ها با خشونت فراوان از سوی عمال بنی عباس سرکوب گردید:
" تعدادی از آنها در موقعی به ظهور پیوست که ابومسلم هنوز زنده بود، اما بیشترشان بعد از قتل ابومسلم روی داد و در بعضی از آنها خونخواهی ابومسلم نیز تا حدی بهانه شورش بود "
(تاریخ مردم ایران، از پایان ساسانیان تا پایان آل بویه، نوشته عبدالحسین زرین کوب، جلد دوم، صفحه ۶۰؛ ۱۳۸۸)
🔹مردم شمال ایران هم مانند سایر نقاط ایران از جور و ستم بی اندازه حکمرانان به جان آمده بودند. مازیار به تحریک پنهانی افشین خروج نمود و از فرمان خلیفه سر برتافت. مازیار با شتاب فراوان به گرد آوردن مال پرداخت و غلامان را ضد ارباب خود شورانید تا با خلیفه به مبارزه برخیزند. 
🔹 ابن‌_خلدون‌ در مورد علت‌ شورش‌ مازیار مینویسد:
" مردم دیلم‌ و طبرستان‌ با مازیار بیعت‌ کردند. او مردم‌ گرگان‌ را به‌ نیشابور منتقل‌ کرد و بارویی‌ در حدود گرگان‌ ساخت‌…؛ علت ‌عصیان‌ وی‌ تحریکات‌ افشین‌ از موالی‌ معتمد بود که‌ او را به‌ طمع‌ تصرف‌ خراسان‌ افکند، زیرا با عبدالله‌ بن‌ طاهر دشمنی‌ داشت‌.، عبدالله‌ بن‌ طاهر نیز با حیله‌ موفق‌ به‌ دستگیری‌ مازیار شد "
(ابن خلدون، ۱۳۶۶، جلد ۳، صفحه ۶۰۵)
🔹مازیار رسما در سال ۲۲۴، ضد خلیفه قیام کرد. مردم طبرستان را مجبور به بیعت با خود کرد و کشاورزان را امر کرد که بر خداوندان مسلمان خویش بشورند و اموال آنان را به غارت برند. او از این اموال غارت شده صرف مبارزه با خلیفه میکرد. خلیفه بغداد نیز به همان نیرنگی دست زد که بابک را از پا درآورد. عبدالله ابن طاهر را به جنگ مازیار فرستاد. عبدالله_ابن_طاهر، عموی خود حسن_ابن_حسین و خلیفه معتصم نیز محمدابن_ابراهیم_ابن_مصعب را برای سرنگون ساختن مازیار فرستاد. 
🔹مازیار برادری بنام کوهیار داشت که از برادر کینه در دل داشت،‌ با رسیدن سپاهیان خراسان به سرداری حسن ابن حسین به حدود طبرستان، کوهیار مازیار را با نیرنگ به چنگ حسن ابن حسین انداخت و از آنجا مازیار را به سامرا نزد خلیفه فرستادند. زمانیکه مازیار به نزدیکی سامرا رسید خواستند مانند بابک وی را نیز با پیل درون شهر بگردانند. پیل را نزد مازیار بردند اما مازیار که شنیده بود بابک را با همین پیل درون شهر برده بودند سوار پیل نشد و گفت من در اندازه ای نیستم که بر جای بابک خرمی تکیه کنم. در پایان به دستور خلیفه ، مازیار را چهارصد و پنجاه تازیانه زدند تا وی بمرد. مازیار را پس از مرگ بر همان داری کردند که جنازه بابک هنوز بر آن بود.
🔸سوم ژوئیه سال ۸۳۹ (برابر ۱۲ تیرماه ۲۱۸ خورشیدی)؛ سالروز کشته شدن #مازیار، اسپهبد طبرستان به دست معتصم خلیفه عباسی میباشد.
ای کاش همه مانند شما دانا باشن . آفرین بر شما . پاینده ایران
این ازاون کتابهائیه که مقدمه براصل کتاب می چربه ازلحاظ غنای اطلاعات تاریخی.
PDF
19 مگابایت
مازیار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک