هیولا
نویسنده:
آر. ال. استاین
مترجم:
شهره نورصالحی
امتیاز دهید
خانم ماآرف از پشت میزش آمد بیرون پاهای برهنه و خیسش روی موکت شلپ شلپ می کرد، چند بار دور من چرخید و با چشم های قهوه ای اش مرا با اشتها بر انداز کرد. شکمش با صدای بلند، با صدایی شبیه خالی شدن وان حمام قارو قور کرد و مرا از جا پراند.
ـ شما نباید این کارو بکنید... این کار انسانی نیست...
خانم ماارف گفت :من که انسان نیستم هیولام
بیشتر
ـ شما نباید این کارو بکنید... این کار انسانی نیست...
خانم ماارف گفت :من که انسان نیستم هیولام
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هیولا
البته مدرسه اونقدر ها هم بد نیست:baaa:
خیلی کیف میده ولی وقته یه آدم گیر حواس جمع میاد سرمون دیگه وای بر ما:O:O:O:O:O
راستی چرا نمیریم یه جا دیگه ؟
این جا زیاد کامنت گذاشتیم بریم یه جای خلوت؟:stupid::stupid:
آقا کف باشو قلقلک دادن خوابید به گمانم دوسال خوابید درس یادم نی...!!!
راستی این روش برای معلمای خانم خوبه که فک میکنن کلاس تفریحو گردشه همون اول کلاس میشینن کفشاشونو در میارن اونوقته که میتونی کف باشونو قلقلک بدی تا دوسال خواب برن از شرشون راحت شیم......................................!!!!!!!!![/quote]
:)):)):)):))
آره.بعد فک میکنن ما کوریم کفششونو از زیر میز نمی بینیم:))
بگم داشتم با بچه های سایت غیبت هیولایی به اسم ...... رو می کردم؟؟؟؟؟!1
راستی اون بچه پررروئه چی شد ادبش کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/quote]
آره.روشش سریه!
بعدا یا از خودم بپرس یا از فرناز
آقا کف باشو قلقلک دادن خوابید به گمانم دوسال خوابید درس یادم نی...!!!
راستی این روش برای معلمای خانم خوبه که فک میکنن کلاس تفریحو گردشه همون اول کلاس میشینن کفشاشونو در میارن اونوقته که میتونی کف باشونو قلقلک بدی تا دوسال خواب برن از شرشون راحت شیم......................................!!!!!!!!!:)):)):)):)):)):)):)):)):)):))
وای خوش بحالت:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((:((
البته راستشو بخواین به ما تو مدرسه بد هم نمیگذره. یا داریم سر کلاس خوراکی میخوریم یا با معلما جر و بحث میکنیم یا وقتی معلم حواسش یه جای دیگس هر هر میخندیم یا خوابیم!
کاملا موافقم!
بگم داشتم با بچه های سایت غیبت هیولایی به اسم ...... رو می کردم؟؟؟؟؟!1:-(
راستی اون بچه پررروئه چی شد ادبش کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من این سه روز رو حسابی خوش گذروندم.برای فردا یه عالمههههههههههههههه درس دارم. خدا میدونی فردا میرسم خونه یا نه
تازه با بقیه نرفتم بیرون به بهانه درس. خبر ندارن من پای کامپیوترم
آخ!ایول!روز اول مهر با معلمه داشتیم دعوا می کردیم که درس و مدرسه چه چیز مزخرفیه!برگشت گفت اگه نمیومدین مدرسه باید تو خونه کار می کردین چون بهونه نداشتین از زیر کار در برین ولی حالا یه بهونه دارین هر چی مامانتون میگه میگین درس دارم نمیتونم!بچه ها تایید کردن منم برگشتم گفتم تازه اینجوری نه درس میخونی نه کار می کنی!اینقده حال میده!قیافه معلمه خیلی باحال شده بود![/quote]
لذتی که تو حرص دادن معلم هست تو هیچ چیز دیگه ای نیس:)):))