مونولوگ صیغه! دیالوگ همآغوشی!
نویسنده:
محسن قهاری
امتیاز دهید
.
آیا صیغه موضوعی اخلاقی است؟ همآغوشی بدون اعتقاد دینی و با رضایت طرفین چطور؟ نقش اخلاق در روابط اجتماعی و جنسی چیست؟ آیا با هر دیدی و بدون گفتگو میشود قضاوت کرد؟ تقابل قضاوت و اخلاق در چیست؟ داستانی که خواهید خواند پر از تناقض است...
این نوشته خاکستری را با خجالت نوشتم . شرم از همه کسانی که میروند و پاکت میگیرند و من فقط بغض میکنم و مینویسم ....
همچنین این اثر بدون هیچ جانبداری از دو گروه مذهبی و غیر مذهبی نوشته شد. چرا که از دید هر گروه طرف مقابل متــــهم است. متهمی که دچـــار انحـــراف میشود: طرفی از دین! و سمت دیگر از اخلاق انسانی! و هر کدام نمیتوانند بدون دیدگاه مستقل از خود دفاع کنند.
... و این خواننده است که در هرمنوتیک دارای هر نقد و نظری میتواند باشد... چراکه این داستان بعد از انتشار دیگر از آن من نیست...
طرح جلد : محسن قهاری
اجرا : بهزاد دزفولی – سحر افتخار زاده
بیشتر
آیا صیغه موضوعی اخلاقی است؟ همآغوشی بدون اعتقاد دینی و با رضایت طرفین چطور؟ نقش اخلاق در روابط اجتماعی و جنسی چیست؟ آیا با هر دیدی و بدون گفتگو میشود قضاوت کرد؟ تقابل قضاوت و اخلاق در چیست؟ داستانی که خواهید خواند پر از تناقض است...
این نوشته خاکستری را با خجالت نوشتم . شرم از همه کسانی که میروند و پاکت میگیرند و من فقط بغض میکنم و مینویسم ....
همچنین این اثر بدون هیچ جانبداری از دو گروه مذهبی و غیر مذهبی نوشته شد. چرا که از دید هر گروه طرف مقابل متــــهم است. متهمی که دچـــار انحـــراف میشود: طرفی از دین! و سمت دیگر از اخلاق انسانی! و هر کدام نمیتوانند بدون دیدگاه مستقل از خود دفاع کنند.
... و این خواننده است که در هرمنوتیک دارای هر نقد و نظری میتواند باشد... چراکه این داستان بعد از انتشار دیگر از آن من نیست...
طرح جلد : محسن قهاری
اجرا : بهزاد دزفولی – سحر افتخار زاده
آپلود شده توسط:
mohsen ghahari
1392/06/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مونولوگ صیغه! دیالوگ همآغوشی!
با سلام خدمت دوست خاکستری رنگمون و بامید روزی که بقول نیچه از سایه به جریان امور ننگرند و در آفتاب حقیقت غوطه ور بشن.
باز هم بقول نیچه رستگاری جز آفرینش نیست و آفرینش جز خلق ارزشهای جدید و حتی برهم زدن ارزش های جدید و ایجاد ارزش های جدید تر. از کهنگی و پوسیدگی بی زارم و تمام سنت ها رو به چالش می گیرم. حتی اگه این سنت ها جدید باشن. و همیشه به تازه تر نگاه می کنم. ولی باز هم اون تازه تر رو به چالش می کشم.
شما پرسیدید پاک دامنی چطور تعریف می شود ولی من از شما می پرسم پاک دامنی چیه؟ و باکره کیه؟ مرز آزادی چه مرزیه؟
و در مورد خیانت پرسیدید؟
در حقیقت من زیست شناسم... و اگه راستش رو بخواین من به چیزی باسم خیانت اعتقادی ندارم... اگر جفت من به من بقول شما خیانت بکنه بعنوان یک جنس نر این رو ناشی از ضعف و بی عرضگی خودم می دونم نه خطای اون برای همین سعی می کنم تا باز هم با زیرکی نظرش رو جلب کنم و با ثابت کردن جسارتم قلبش رو بدست بیارم بهش نشون بدم که من بهترین جفتی هستم که می تونه داشته باشه (جتی اگه این حرف درست نباشه) و تو این راه به رقیب هام اگه از من بهتر باشن احترام می ذارم ولی از سلاخی کردنشون هم عبایی ندارم چون دین من قانون طبیعت و تکامله. سعی می کنم که قدرت مند ترین باشم. به جفتم ثابت می کنم که از تموم نرهای دیگه براش بهترم حتی اگه اون هزار نفر دیگه رو داشته باشه. و آخرسر اگه لازم باشه از روی جسد همشون می گذرم تا به جفتم نشون بدم که من لیاقتش رو دارم. حتی اگه باز هم منو قبول نکنه . حداقل این رو بخودم ثابت می کنم دوست من.[/quote]
به نظر من زیست شناسی بر تمام امور زندگی شما تاثیر گذاشته و حتی انسان بودنتان را تحت الشعاع قرار داده دوست عزیز ما انسان هستیم ورای طبیعت و غریزه وجدان و عقل و فکر هم داریم اگر قرار باشد مثل یک حیوان و فقط ار روی غریزه و طبیعت عمل کنیم چه تفاوتی با دیگر حیوانات داریم به نظر من خیانت وجود داره وقتی دو نفر با هم پیمان وفاداری می بندند روی کاغذ باشد یا نباشد این یک پیمان هست بنابراین خیانت وجود داره و انسان به جای جسد کردن رقیبان باید در اندیشه این باشد که چرا روابط به خیانت منجر شده ایا راه حلی داره اگر نداره باید بکشه کنار و بذاره شریکش زندگیشو بکنه
به عنوان آگهی بازرگانی و قبل از هر چیزی ، اتفاقی افتاد که لازم شد من رسما و در مقابل بقیه دوستان از ارتمیس عزیز عذر خواهی کنم واسه لحن حرف زدنم با ایشون و دلیلش حقیقتا عدم اطلاع از شخصیت بزرگوار و اندیشمند ایشون بود..اما:
نقل قول از mohsen ghahari:نقل قول از soheil100:ب.....
....
همه اینها را گفتم تا به این نتیجه برسم که به نظر من ما در ایران ( در رابطه با سوالی که مطرح کردید ) نه تنها در مرحله گذر هم نیستیم بلکه جزء جوامع بشدت عقب افتاده هستیم!
محسن جان حقیقتش اونچه که گفتی منو تو فکر برده و هنوز اماده نیستم تا جواب مناسبی واسش بنویسم.اما .......
در ضمن در برخی کشور های دیگه هم شاهد اتفاقاتی بسیار عجیب تر و وحشتناکتر هستیم.مثلا همین ترکیه.که شاید دارای تضاد شدید فرهنگی در شهر های مختلفش باشه.حالا ایا ترکیه هم به شدت عقب افتاده هستش؟
البته به فیلم دوستان پیشنهاد می کنم فیلم (شاخ به شاخ)اثر هنرمند نوگرای ترکیه ایی (اکین) را که موضوع مشابهی در زمینه بحث ما داره ببینند.[/quote]
سهیل عزیز
من ترکیه رو به طور متوسط جزء کشورهای درحال گذار میدونم. نه اینکه حتی اواسط آن باشد بلکه ابتدای گذر است...
ترکیه هم برعکس آن رنگ و لعاب ظاهری که نشان داده میشود ، روستاهای بسیار محروم هم زیاد دارد مخصوصا قسمتهای کرد نشین.
......
....
به عنوان آگهی بازرگانی و قبل از هر چیزی ، اتفاقی افتاد که لازم شد من رسما و در مقابل بقیه دوستان از ارتمیس عزیز عذر خواهی کنم واسه لحن حرف زدنم با ایشون و دلیلش حقیقتا عدم اطلاع از شخصیت بزرگوار و اندیشمند ایشون بود..اما:
[quote='mohsen ghahari']نقل قول از soheil100:ب.....
....
همه اینها را گفتم تا به این نتیجه برسم که به نظر من ما در ایران ( در رابطه با سوالی که مطرح کردید ) نه تنها در مرحله گذر هم نیستیم بلکه جزء جوامع بشدت عقب افتاده هستیم![/quote]
محسن جان حقیقتش اونچه که گفتی منو تو فکر برده و هنوز اماده نیستم تا جواب مناسبی واسش بنویسم.اما با توجه به توانایی و استعدادت در داستان نویسی ، پیشنهاد می کنم همین موضوع را دستاویز داستان بعدیت قرار بدی.
در ضمن در برخی کشور های دیگه هم شاهد اتفاقاتی بسیار عجیب تر و وحشتناکتر هستیم.مثلا همین ترکیه.که شاید دارای تضاد شدید فرهنگی در شهر های مختلفش باشه.حالا ایا ترکیه هم به شدت عقب افتاده هستش؟
البته به فیلم دوستان پیشنهاد می کنم فیلم (شاخ به شاخ)اثر هنرمند نوگرای ترکیه ایی (اکین) را که موضوع مشابهی در زمینه بحث ما داره ببینند.
اما در مورد مبحث هایمن بله مراجعه دختران جوان به مطب های مامایی و متخصصین برای ترمیم اینقدر زیاد شده که تعجب انگیز و تاسف آوره
در این بین مردهایی هم هستند که خودشون زنهاشون رو به مطبهای مذکور می برن و این یک حقیقته که گاهی چون خود این مردان روابط جنسی رو تجربه کرده اند می خواهند از باکره بودن همسر آینده اشون مطمئن باشن در حالی که باکره بودن لزوما دلیلی برای نداشتن تجربه جنسی نیست حالاشما حاشیه های شهر تهران را در نظر بگیرین که زنی تنها اتاقی رو که برای سکونت دارند با چند فرزند و دختری نوجوان با همسر صیغه ای شوهرش تقسیم می کند یا زنی...
مرد جوانی که همسر جوان و بسار زیبایش را با طفلی چند روزه تنها می گذاره تابه ترکیه بره واونجا زندگی آزاد رو تجربه کنه
زنی که بعد ده سال زندگی هنوز نتوانسته بی بند وباری همسرش رو تحمل کنه اما نمی تونه طلاق بگیره چون پدرش بهش اجازه نمی ده برگرده
معلم جوانی که هر بار به خونه بر می گرده دختران جوان و بعضا نوجوان رو با همسرش غافلگیر می کنه دختران 15 ، 16 ساله که باید به فکر درس و مدرسه باشند در آغوش مردان زن دار چه می کنند؟ من از این مثال ها زیاد دارم که همه موثق هستند چه می شود اگر همه ما پاکدامن باشیم چه کسی گفته پاکدامنی با مدرن بودن منافات دارد؟
داستان کوتاه جناب آقای قهاری ابعاد گسترده ای داره که جای بحث فراوانی دارد نظر همه دوستان رو می خونم و البته چیزهای زیادی هم یاد می گیرم از همه ممنونم
بگذریم سئوال من از محسن جان این بودش که در مورد تابوی بکارت و جوامع عقب مونده بیشتر توضیح بده.و اینکه ایران در کدوم تقسیم بندی هستش..ممنون.اگرچه به نظرم هدف اصلی بحث سوءاستفادههای ایدئولوی بود که به اینجا کشید.[/quote]
درود سهیل عزیز
هچنانکه میدونی تابوی بکارت رابطه مستقیم با سطح پیشرفت فرهنگی هر جامعه داره. و البته در همه کشورها معمولا یک منطقه – شهر پیشرو ، تابو شکن یا تغییردهنده فرهنگی آن کشور بوده. که با توجه به تضارب آرای فرهنگی، سطح دسترسی به اطلاعات آزاد ، سطح تحصیلات و ... تهران به نوعی تابو شکن خیلی از امور فرهنگی کشور است. از این روست که جو امنیتی تهران با همه شهرها متفاوت است و برای هر تغییری ( حتی پوشیدن چکمه در زمستان یا ساپورت! در تابستان و پاییز) به یکباره شهر به هم میریزد.
اما خیلی از امور هم مانند پوشیدن چکمه برای همه مشهود نیست و البته فقط آمارهای خاص نشان دهنده این است که چه چیزی در لایه های پنهان زندگی مردم جریان دارد. ( از جمله بکارت دختران) و چون من و شما به این آمارها دسترسی نداریم ، فقط میتوانیم به شنیده ها اکتفا کرده یا قضاوت کنیم.
به تازگی با پزشکی گفتگو میکردم و ایشان از ازدیاد مراجعه برای ترمیم ... متعجب بود. ( و همینجا بگویم که پزشک مذکور همه را رد میکرد) اما در همین تهران که این مسئله برایشان اینقدر مهم است نمیتوان انتظاری از فلان شهرستان یا دهی داشت که برای محافظت عفت!! دست به جنایت ختنه دختران میزنند.
همه اینها را گفتم تا به این نتیجه برسم که به نظر من ما در ایران ( در رابطه با سوالی که مطرح کردید ) نه تنها در مرحله گذر هم نیستیم بلکه جزء جوامع بشدت عقب افتاده هستیم!
هر کسی یکبار رابطه جنسی خارج از ازدواج رو تجربه کرد تن به فحشا میده؟؟؟ درست فهمیدم؟؟؟؟
بنده تعریف بین المللی فحشا رو خدمت شما گوشزد میکنم: هر کسی تن به رابطه جنسی بدهد و در ارضای آن پول یا امکانات یا معادل مالی دریافت دارد
با طریقی که شما می فرمایید پس بگید هر کسی مجرد هست و ازدواج نکرده به نوعی تن فروش هست دیگه؟؟؟؟
هر زنی اگر نگران زنهای مجرد هست که شوهرش رو از چنگش در نیارن یا زنهای بیوه جسارتا از بی عرضگی خودش هست...اگر کسی به خودش مطمئن باشه که همسر خوبی هست اولا نگران نیست که تا شوهرش یه زن خوشگل مجرد دید از راه به در بشه....در ثانی اگر شوهرش انقدر هوسران بود که با یک ناز و قمیش از راه به در شد خیلی راحت میگه راه باز و جاده دراز...رفتی در رو هم پشت سرت ببند!!!
بنده اگر همسایه تن فروشی داشته باشم چرا باید نگران بشم؟؟؟ اگر همسر من دنبال هر ماده ای راه بیفته که ای وای بر من و بر انتخاب من!!!!
البته بنده نظرات خودم رو عرض کردم........و خوشحالم نظر شما مخالف بود چون اگه در گفتمانی همه موافق باشند که خب همه از هم تعریف میکنند و اصلا گفتمانی در کار نیست.......بازهم سپاس که نظرتون رو عنوان فرمودید...هر چند مخالف نظر بنده[/quote]
جسارتتان را ارج می نهم. ازدواج مقوله ای است که در آن، طرفین بر سر چند موضوع بسیار اساسی توافق می کنند. اگر یکی از طرفین و یا هر دو این توافق و تعهد را زیر پا بگذارند به رایطه ی آن ها خدشه وارد شده است. اگر قابل ترمیم است باید آن را ترمیم کرد و گرنه بهتر است ادامه نیابد. البته به نظر من دایره ی این توافق می تواند در بین زوج های مختلف و در جوامع مختلف بسیار گسترده باشد. پس هر زوجی به خودشان بستگی دارد که سر چه چیزهایی با هم توافق کنند. البته سایه ی جبر نهادهای اجتماعی آن قدر سنگین است که ممکن است آن ها را به خیلی چیزها وادارد و از خیلی چیزها منع کند هر چند که آن دو نخواهند و یا حتی خواسته ی اجتماع معقول هم نباشد.
من کاملا با این موضوع موافقم که بکارت جسمی نشون دهنده ی دوام و بقا و حتی ارزشمند بودن یک ازدواج نیست. و در ضمن گناه رو بر گردن دختران دم بختی میدونم که از گواهی بکارت برای بالا بردمن قیمت خودشون استفاده میکنند. در واقع به نظر من رابطه ی جنسی چیزی نیست به جر شریک شدن شخصی ترین قسمت وجودت یعنی تنت با آدمی که از لحاظ روحی بهش احساس نزدیکی میکنی. بنابراین وقتی زن یا مردی رایظه شون رو روی پایه ی بکارت بنا میکنند به نظر من سنگ بنای محکمی رو انتخاب نکردند.
و درباره ی گارگران جنسی نظر من اینه که اینها فقط قربانی هستند. نه قربانی مرد بلکه قربانی جامعه و فقر جامعه. البته باید مد نظر داشته باشیم که مقصود از کارگر جنسی زنیه که به خاظر شرایط مجبور به تن فروشی میشه. حساب زنهای دیگه ای که بخاظر علاقه به این حرفه واردش میشن جداست و البته باز هم این حق قضاوت روی شخصیت اونها رو به ما نمیده. چون به هر هدف توی هر حرفه ای پول در آوردنه و به برکت جامعه ی سرمایه داری هدف وسیله رو توجیه میکنه.
کاملاً موافقم.
کاملاً مخالفم. آدمی خیلی چیزها را می خواهد و شدیداً به آن ها علاقه دارد در حالی که خودش را از آن ها برتر می داند مثل ماشین و خانه و باغ و... . حال اگر مردی به شریک جنسی اش صرفاً به عنوان کالایی برای ارضای نیاز جنسی خودش نگاه کند البته که خودش را از او برتر می داند. همانطور که اکثر مردانی که صیغه می کنند و یا به فاحشه خانه ها می روند خود را از شریک جنسی شان برتر می دانند. حتی در جوامع مردسالار که زن دهنده و مرد گیرنده تلقی می شود یا زن مفعول و مرد فاعل به حساب می آید مردم تن فروشی زن را پست می شمارند اما به تن فروشی و فاحشه پرستی مرد به دیده ی اغماض می نگرند. اگر کمی دقت کنید تمام زوایای زندگی و فرهنگ ما پر از اصطلاحات و مفاهیم و رفتارهای مردسالارانه است. دردناک ترین بخش موضوع این است که بسیاری از زنان جامعه ی ما آگاهانه یا ناآگاهانه در ادامه ی این روند سهیم و بلکه شدیداً فعالند. علتش به نظر من این است که آن ها از آزادی و استقلال وفعالیت می ترسند و بندگی و انفعال را بیشتر دوست دارند. از نظر فیلسوفان اگزیستانس بزرگ ترین دغدغه ی بشر «دغدغه ی انتخاب» است که انسان در تمام طول زندگیش همواره با آن دست به گریبان است. این دغدغه ی مداوم انتخاب بسیار طاقت فرساست به همین جهت بسیاری از زنان جامعه ی ما با رغبت آن را به مردان واگذار کرده اند. دختران نسل جدید که مادران آینده اند باید آن را پس بگیرند.
...بحث بکارت تابویی بزرگ در همه جوامع عقب افتاده است...!!! امیدوارم دوستان نظرات خود را مطرح کنند...[/quote]
منظورتون از جوامع عقب افتاده چیه؟چون در خیلی از قبایل بدوی مسئله دقیقا بر عکسه.و اداب و رسومی دارند که این حرفتو نقض می کنه.
منهم 100% موافقم...ببینید اینکه یک آقایی بگه به دختر باهات ازدواج میکنم و بعد اینکارو نکنه آخر نامردی هست
در مورد صیغه اما خودم نمی پسندم ...اما دیدم خانمهایی هم اون راه رو برای امرار معاش انتخاب کردن.....ببینید تقاضا از مرد بوده زن هم عرضه کرده...اینجا دیگه خود زن هم تقصیر کاره...نمیگم زن صیغه ای محتاج نیست....اما هستند زنانی هم که محتاج هستند اما از طریق جنسی امرار معاش نمیکنند...مثلا ممکن هست خدمتکاری منزل یا بیماری رو انجام بدن ...اما خدمتکار جنسی نشن....پس برگرداندن همه گناهها به سمت سید هم صحیح نیست....مثلا اون دختر کتابخون که تو داستان بود...کسی که قدرت و توان کتابخواندن دارد احتمال زیاد راه حلی هر چند اندک می تواند پیدا کند که تن فروشی نکند.....در بسیاری از کشورها تن فروشها رو جزو تنبل ترین زنان جامعه به حساب میارن که از ساده ترین راهها قصد ارتزاق دارند...البته من بحث قاچاق انسان و زنان رو اصلا مد نظرم نیست که جنایت بشری هست...من منظورم تن فروشانی هست که انتخابی به این شغل تن میدن