فرضیۀ زبان آذری و کسروی
نویسنده:
حسین محمدزاده صدیق
امتیاز دهید
.
اخیرا انتشارات تکدرخت توانسته است ثمره چهل سال تحقیق استاد دکتر حسین محمد زاده صدیق (دوزگون ) را درباره بطلان فرضیه ی «زبان آذری یا زبان باستان آذربایگان» اثر سید احمد کسروی تبریزی (1269- 1324 ش.) انتشار دهد. در فصل اول از این کتاب، استاد درباره حدود سرزمین آذربایجان با استناد به منابع عربی، ترکی و فارسی بحث میکند و سپس تعریفهای متعدد از کلمه ی آذری را به دست میدهد و روشن میکند که اصل معنای این کلمه منسوب به قوم باستانی «آذ» است که در سرزمین آذربایجان سکونت داشتند. در فصلهای بعدی زندگی مملو از فراز و نشیب متعدد کسروی را با نگرش علمی و غیر مغرضانه تحلیل میکند و سپس ماهیت فرضیه او را بیان میدارد و میفرماید که: کسروی از میان کیشهای موجود در ایران دین اسلام و زبانهای موجود در ایران، زبان ترکی را برای باصطلاح «نبردیدن» انتخاب کرد و یکی از پایه گذاران اسلام ستیزی و ترکی ستیزی در ایران میباشد و با مستندات علمی اثبات میکند که زبانی با نام آذری هیچگاه در این منطقه وجود نداشته است که همریشه با گویش پهلوی باشد و این فرضیه هنوز اثبات نشده و تا کنون هیچ کس نتوانسته است حتی یک ضرب المثل منسوب به این زبان فرضی و جعلی پیدا کند. در فصلهای آخر کسانی را که در رژیم شاه با دفاع از این فرضیه کسروی دانش زبانشناسی را خوار داشته اند معر فی میکند و در انتهای کتاب مقاله ای را که کسروی در پشیمانی از پیش کشیدن این فرضیه و به زبان عربی نوشته بود در کتاب خود میگنجاند. این کتاب از سوی محافل علمی و دانشگاهی بسیار مورد استقبال قرار گرفته است و مراجعات مکرری توأم با تبریک به استاد شده است. فهرست این کتاب را در زیر میخوانید.
بیشتر
اخیرا انتشارات تکدرخت توانسته است ثمره چهل سال تحقیق استاد دکتر حسین محمد زاده صدیق (دوزگون ) را درباره بطلان فرضیه ی «زبان آذری یا زبان باستان آذربایگان» اثر سید احمد کسروی تبریزی (1269- 1324 ش.) انتشار دهد. در فصل اول از این کتاب، استاد درباره حدود سرزمین آذربایجان با استناد به منابع عربی، ترکی و فارسی بحث میکند و سپس تعریفهای متعدد از کلمه ی آذری را به دست میدهد و روشن میکند که اصل معنای این کلمه منسوب به قوم باستانی «آذ» است که در سرزمین آذربایجان سکونت داشتند. در فصلهای بعدی زندگی مملو از فراز و نشیب متعدد کسروی را با نگرش علمی و غیر مغرضانه تحلیل میکند و سپس ماهیت فرضیه او را بیان میدارد و میفرماید که: کسروی از میان کیشهای موجود در ایران دین اسلام و زبانهای موجود در ایران، زبان ترکی را برای باصطلاح «نبردیدن» انتخاب کرد و یکی از پایه گذاران اسلام ستیزی و ترکی ستیزی در ایران میباشد و با مستندات علمی اثبات میکند که زبانی با نام آذری هیچگاه در این منطقه وجود نداشته است که همریشه با گویش پهلوی باشد و این فرضیه هنوز اثبات نشده و تا کنون هیچ کس نتوانسته است حتی یک ضرب المثل منسوب به این زبان فرضی و جعلی پیدا کند. در فصلهای آخر کسانی را که در رژیم شاه با دفاع از این فرضیه کسروی دانش زبانشناسی را خوار داشته اند معر فی میکند و در انتهای کتاب مقاله ای را که کسروی در پشیمانی از پیش کشیدن این فرضیه و به زبان عربی نوشته بود در کتاب خود میگنجاند. این کتاب از سوی محافل علمی و دانشگاهی بسیار مورد استقبال قرار گرفته است و مراجعات مکرری توأم با تبریک به استاد شده است. فهرست این کتاب را در زیر میخوانید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فرضیۀ زبان آذری و کسروی
عزیز
مسعودی عجب اعجوبه ای بوده ، احتمالاً زبان شتاسی خوانده ؟ عزیزم این تقسیم بندی ها جدید می باشند لااقل تعقّلی بفرما
و در نهایت خدایا نفاق را از ما دور کن
----------------------------------------------------------------
«پارسیان قومی بودند که قلمروشان دیار جبل بود از ماهات و غیره و آذربایجان تا مجاور ارمینیه و اران و بیلقان تا دربند، و ری و طبرستان و مسقط و شابران و گرگان و ابرشهر - که نیشابور است - و هرات و مرو و دیگر ولایتهای خراسان و سیستان و کرمان و فارس و اهواز با دیگر سرزمین عجمان که در وقت حاضر به این ولایتها پیوسته است، همهی این ولایتها یک مملکت بود، پادشاهش یکی بود و زبانش یکی بود، فقط در بعضی کلمات تفاوت داشتند ... چون پهلوی و دری و آذری و دیگر زبانهای پارسی» (ابوالحسن علی بن حسین مسعودی؛ التنبیه و الاشراف؛ ترجمهی ابوالقاسم پاینده؛ تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1381، صص 74-73)
آنچه بعنوان آذری گفته می شود همان لهجه ای از ده ها لهجه کردی و تالشی و گیلک بوده است. اما چون سیاحان مسلمان با زبان کوردی و تالشی آشنا نبودند و این کوچندگان را ساکنان آذربایجان پنداشته و از زبانشان با نام زبان آذری یاد کرده اند.
عزیز
تو که تا دیروز مدافع تشیع و ... بودی !و خودت را کاسۀ داغ تر از آش نشان می دادی ! پس چگونه از نظرات فردی دفاع می کنی؟ که به خاطر نظرات ضد مذهب شیعی به دوستان یک چشم خویش پیوست و به قول تو مرحوم گردید.
معلوم است که کتاب مرحوم کسروی تبریزی را اصلاً نخواندهای و تمایلی هم به حقیقتجویی نداری. کتاب کسروی مجموعهای از اسناد پرشمار موجود در خصوص زبان ایرانی آذری است و با انتساب صفاتی بیربط همچون دروغگویی و با به میان کشیدن پای پهلویها نمیتوان به سندیت این کتاب خدشه وارد کرد. امروزه در همهی منابع علمی و دانشگاهی فصل و مدخلی به زبان ایرانی آذری اختصاص داده میشود (رجوع کنید به دائرة المعارف بزرگ اسلامی + و دانشنامه ایرانیکا +) و با شبههافکنیها و شعبدهبازیهای افراد معلومالحالی چون ح.م. صدیق (+) به هیچ وجه نمیتوان اصالت زبان ایرانی آذری را انکار کرد.
لطفا این کتاب رو به دقت بخونین و نظر بدین
این کتاب به قلم دکتر صدیق در رد کتاب "آذری یا زبان باستانی آذربایجان" احمد کسروی نوشته شده است و پرده از دروغگویی و تناقضات کتاب مذکور که ناشی از خفقان و یکسانسازی رضاخانیبوده، برداشته است. بی شک فرد غیرترک زبان نمی تواند درک دقیقی از این کتاب داشته باشد مگر اینکه ترکی را نیز بیاموزد(مخصوصا در بخش اول کتاب که زبان ترکی ریشه ای مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته) و همچنین اغلاط کتاب کسروی رو درک کند. در این کتاب سندی بر رد کتاب کسروی از سوی خود کسروی نیز آورده شده که صحه ایست بر این کتاب.
نظرات شما نشان از تمایل نداشتن شما به هرگونه پژوهش و تدقیق در زبان ترکی است.
من فقط یک سوآل از شوونیستهای فارسی زبان دارم اگر به عللی مانند اکثریت ترکها زبان رسمی ایران ترکی می شد چکار می کردید[/quote]
من به قول شما جزو "شوونیستهای فارسی " نیستم ولی اگر به هر علتی زبان ترکی زبان رسمی ایران بود، ولی زبان مادری من فارسی بود، بنده در زمینه مسائل ملی، رسمی و اداری تابع قوانین بودم یعنی از زبان ترکی استفاده می کردم ولی در زمینه مسائل محلی و جزئی از زبان فارسی استفاده می کردم. من در این مسئله تناقضی نمی بینم تا اینکه به "چکار کنم" و چه کنم دچار بشم.
من فقط یک سوآل از شوونیستهای فارسی زبان دارم اگر به عللی مانند اکثریت ترکها زبان رسمی ایران ترکی می شد چکار می کردید