فرضیۀ زبان آذری و کسروی
نویسنده:
حسین محمدزاده صدیق
امتیاز دهید
.
اخیرا انتشارات تکدرخت توانسته است ثمره چهل سال تحقیق استاد دکتر حسین محمد زاده صدیق (دوزگون ) را درباره بطلان فرضیه ی «زبان آذری یا زبان باستان آذربایگان» اثر سید احمد کسروی تبریزی (1269- 1324 ش.) انتشار دهد. در فصل اول از این کتاب، استاد درباره حدود سرزمین آذربایجان با استناد به منابع عربی، ترکی و فارسی بحث میکند و سپس تعریفهای متعدد از کلمه ی آذری را به دست میدهد و روشن میکند که اصل معنای این کلمه منسوب به قوم باستانی «آذ» است که در سرزمین آذربایجان سکونت داشتند. در فصلهای بعدی زندگی مملو از فراز و نشیب متعدد کسروی را با نگرش علمی و غیر مغرضانه تحلیل میکند و سپس ماهیت فرضیه او را بیان میدارد و میفرماید که: کسروی از میان کیشهای موجود در ایران دین اسلام و زبانهای موجود در ایران، زبان ترکی را برای باصطلاح «نبردیدن» انتخاب کرد و یکی از پایه گذاران اسلام ستیزی و ترکی ستیزی در ایران میباشد و با مستندات علمی اثبات میکند که زبانی با نام آذری هیچگاه در این منطقه وجود نداشته است که همریشه با گویش پهلوی باشد و این فرضیه هنوز اثبات نشده و تا کنون هیچ کس نتوانسته است حتی یک ضرب المثل منسوب به این زبان فرضی و جعلی پیدا کند. در فصلهای آخر کسانی را که در رژیم شاه با دفاع از این فرضیه کسروی دانش زبانشناسی را خوار داشته اند معر فی میکند و در انتهای کتاب مقاله ای را که کسروی در پشیمانی از پیش کشیدن این فرضیه و به زبان عربی نوشته بود در کتاب خود میگنجاند. این کتاب از سوی محافل علمی و دانشگاهی بسیار مورد استقبال قرار گرفته است و مراجعات مکرری توأم با تبریک به استاد شده است. فهرست این کتاب را در زیر میخوانید.
بیشتر
اخیرا انتشارات تکدرخت توانسته است ثمره چهل سال تحقیق استاد دکتر حسین محمد زاده صدیق (دوزگون ) را درباره بطلان فرضیه ی «زبان آذری یا زبان باستان آذربایگان» اثر سید احمد کسروی تبریزی (1269- 1324 ش.) انتشار دهد. در فصل اول از این کتاب، استاد درباره حدود سرزمین آذربایجان با استناد به منابع عربی، ترکی و فارسی بحث میکند و سپس تعریفهای متعدد از کلمه ی آذری را به دست میدهد و روشن میکند که اصل معنای این کلمه منسوب به قوم باستانی «آذ» است که در سرزمین آذربایجان سکونت داشتند. در فصلهای بعدی زندگی مملو از فراز و نشیب متعدد کسروی را با نگرش علمی و غیر مغرضانه تحلیل میکند و سپس ماهیت فرضیه او را بیان میدارد و میفرماید که: کسروی از میان کیشهای موجود در ایران دین اسلام و زبانهای موجود در ایران، زبان ترکی را برای باصطلاح «نبردیدن» انتخاب کرد و یکی از پایه گذاران اسلام ستیزی و ترکی ستیزی در ایران میباشد و با مستندات علمی اثبات میکند که زبانی با نام آذری هیچگاه در این منطقه وجود نداشته است که همریشه با گویش پهلوی باشد و این فرضیه هنوز اثبات نشده و تا کنون هیچ کس نتوانسته است حتی یک ضرب المثل منسوب به این زبان فرضی و جعلی پیدا کند. در فصلهای آخر کسانی را که در رژیم شاه با دفاع از این فرضیه کسروی دانش زبانشناسی را خوار داشته اند معر فی میکند و در انتهای کتاب مقاله ای را که کسروی در پشیمانی از پیش کشیدن این فرضیه و به زبان عربی نوشته بود در کتاب خود میگنجاند. این کتاب از سوی محافل علمی و دانشگاهی بسیار مورد استقبال قرار گرفته است و مراجعات مکرری توأم با تبریک به استاد شده است. فهرست این کتاب را در زیر میخوانید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فرضیۀ زبان آذری و کسروی
اینجا را ویرایش میکنم نام کتاب Past Human Migrations in East Asia است و نام همهتر فرگرد 18 آن The effect of history and lifestyle on genetic structure of North Asian populations یا همین کوتاهشدهاش که در بالای برگه زده است: The genetic structure of North Asian populations باشد.
[quote='Jeremiah']در رویهی 2 میخوانیم: "In this study, we show that Turkic-speaking peoples sampled across the Middle East, Caucasus, East Europe, and Central Asia share varying proportions of Asian ancestry that originate in a single area, southern Siberia and Mongolia - برگردان: در این بررسی، مان نشان خواهیم داد مردم ترکزبانی که از میان خاورمیانه، قفقاز و آسیای میانه به نسبتهای گوناگونی از نیاکان آسیایایی گه در یک ناحیهی یگانه، سیبری جنوبی یا مغولستان ریشه گیرد، بهره بردهاند[/quote] همچنین اینجا آن "سیبری جنوبی یا مغولستان" باید بشود "سیبری جنوبی و مغولستان" و "بهره بردهاند" هم بشود "بهره برند". ایشان با این زباننفهم بودنش بنده را بسیار خسته کرده است پس پوزش میخواهم برای آکها و کاستیهای این دو دیدگاه پیشم. همچنین مگه ما گفتیم نژاد زرد یا آسیایی بد است؟ چرا کم میآورد گفتمان را نژادی میکند؟ خودتان از نژاد زرد بدتان میآید به ما فرافکنی نکنید.
جدا از گزارشهای تاریخی از منبعهای چینی (با فیلترشکن به این تارنگار بنگرید: http://www.chinaknowledge.de/History/Altera/turks.html)، پژوهشهای ژنتیکی این را نشان میدهد که ترکان بومی آسیای میانه نبوده اند و ترکهای باستان از ار نزدیک مغولستان میآیند، برای رفرنس بنگرید به این جستار: The Genetic Legacy of the Expansion of Turkic-Speaking Nomads across Eurasia، این جستار میتوانید از اینجا بارگیرید: متن لینک در دیباچه این جستار، در رویهی 2 میخوانیم: "In this study, we show that Turkic-speaking peoples sampled across the Middle East, Caucasus, East Europe, and Central Asia share varying proportions of Asian ancestry that originate in a single area, southern Siberia and Mongolia - برگردان: در این بررسی، مان نشان خواهیم داد مردم ترکزبانی که از میان خاورمیانه، قفقاز و آسیای میانه به نسبتهای گوناگونی از نیاکان آسیایایی گه در یک ناحیهی یگانه، سیبری جنوبی یا مغولستان ریشه گیرد، بهره بردهاند." با این روی مردم آذری یا ترکزبان آناتولی بهرهی چندانی نبرده اند زیرا در رویه 3 میگوید ژنتیکی همسان با همسایههایشان هستند. بنده این همه از کتابهای گوناگون برای شما رفرنس دادم، با این روی نرود میخ آهنین در سنگ. همچنین قزلباشها یک قوم نبودند با اینکه بیشترشان ترکزبان بودند، گروههای ایرانیزبان هم داشتند که به آنان تاجیک میگفتند. ایشان بدون هیچ گونه منبع دادنی میگوید باستار و بیستار گفتند ترکان اینگونه بودند، سخن از روی معده زدن که هنر نیست، ترکها همه لئوناردو دیکاپریو، برد پیت، پل نیومن و ... بودند؟ خوشنود شدید؟ این مردمی هم که در مغولستان امروزه دارند زندگی میکنند همه گردشگر هستند :)). هیچ مردمی به مانند ما این همه در تاریخ با این ترکها زندگی نکردند، خوب است گفتم جامع التواریخ گفته ریختشان مانند مغولها بود، تازه یک نمونه هم از آن دادم، چشمهای تنگشان به آن اندازه زبانزد همه بوده که در ادب پارسی چشمترک به معنای چشم بادامی است. دیگر زن نظامی کومان بوده است از جوکترین سخنانی بوده است که در زیستهی خود شنیدم. آن تندیسهای سنگی هم آشکارا نوشته شده بود برای کومانها هستند. این سردیس کولتکین یکی از نامدارترین فرمانروایان گوکترک بوده: متن لینک آشکار چشمش بادامی است همانند همین قزاقها و قرقیزها و اویغورها.
پیش از هر چیز شما رفرنسی ندادید، نمیدانم از کجایتان همینجور این گزارشهای صد من یک غاز را در آوردید، تنها نام یک استاد روانپریش را دادید. با این روی بگویم آنچکه امروزه به گونهی گسترده وازده شده، زبانهای اورال-آلتایی است. واژههای همخوان بسیار این زبانهای آلتایی (به ویزه ترکی و مغولی)، دین شمنی بومی همانند گویشورانشان، آشکارا این را نشان میدهد که این مردم دستکم اگر زبانهایشان با یک دیگر همخانواده نیست، در گذشتههای دور در یک جای زندگی میکردند؛ مردمی هم که در یک جای زندگی میکنند ساختار ژنتیکی همسانی دارند. امروزه مردم آلتاییزبان (ترکیهاییان با آذربایجانیان) ساختار ژنتیکی همسانی با هم دارند، برای رفرنس بنگرید بهThe genetic structure of North Asian populations، به فرگرد The genetic structure of North Asian populations یا رویه 395) بنده آن بخش را از رویهی 401 میآورم:Haplogroups C-M217 and C-M86 were widely spread throughout Siberia and Central Asia and were" concentrated mainly in Altaic-speaking populations - تکگروههای C-M217 و C-M86 گسترده در سراسر سیبری و آسیای میانه پَخشید و بیشتر در جمعیتهای آلتاییزبان متمرکز شد." پس این سخنان من در آوردی شما دربارهی اینکه در اثر یورش مغولها این ژنها پدیدار شده است کشک است. اگر همین دو تکگروه را در اینترنت جستجو کنید و نخشههای گسترش آنان را بنگرید، درمییابد که ساختار ژنتیکی قزاقها با مغولها بسیار به هم نزدیک است. برای نمونه این نخشهی تکگروه C-M217 است: متن لینک همچنین اینکه ایشان میفرماید درست است، اگر شما امروزه با یک زن مغول پیوند کنید، کودکان چشمش همانند مردم آسیای دور میشود، با این روی مردمی که سپیدپوست بودند و با ترکهای کوچندهی زردپوست چشمبادامی آمیختند، مردم ایرانی خاوری مانند سغدیها، باختریها و خوارزمیها و ... که باشندگان بومی آسیای میانه بودند آمیخته شدند. اگر میبینید برخی از تاجیکها مانند امامعلی رحمان چشم بادامی هستند، برای این است که با مردم ترک آمیخته شدهاند، با این روی مردم ایرانی خاوریزبان مانند پامیریها که از برای زیستن در کوههای پامیر از آمیزشهای ژنتکی دور بودند و پشتونها که دورتر از قومهای آلتاییزبان وارون تاجیکها میزیستند، سپیدپوست هستند و زبانشان مانند همان مردم بومی ایرانی آسیای میانه که نام بردم از آن زبانهای ایرانی خاوری است. این ها دیگر نیازی به رفرنس ندارد یک جستجو در نت بکنید تا چهرهیشان را ببینید، همچنین در آسیای میانه یک قوم هندواروپایی دیگر به نام تخاریها زندگی میکردند که همین تخارستان به نامشان هست،
ما آذربایجانی ها و همچنین ترکهای آناتولی هم امروزه حدودا ۱۵درصد ژن مونگولوئید سیبریایی(QوN) داریم که با آن مشکلی نداریم چون نژادپرست نیستیم که قائل به برتری نژاد سفید بر زرد باشیم.چنانچه امروز کره و ژاپن که نژاد زرد هستند، کشورهای پیشرفته و آزاد و قابل احترامی هستند.نمیدانم چرا اصرار داری ترکها را نژاد زرد بنامی. اقوام ترک نژاد سفید (ترکیب سفید و سیبریایی)Turanid هستند نه زردپوست و تفسیر تو ناشی از نادانی است..تئوری آلتائیک در اکثر مجامع علمی به طور گسترده رد شده است و امروزه مخالفان بسیاری دارد.همچنین ژاپنی و کره ای و مغولی هیچکدام با هم خویشاوند شناخته نمیشوند. خانواده ی زبانی ترکی امروزه یک خانواده ی زبانی مستقل شناخته میشود. این به قول شما تندیس ها که شماتیکهستند و به آن بالبال گفته میشود، از دوره ی سکایی نیز در اکراین وجود دارد. اتفاقا بالبالهای سکایی کاملا مشابه بالبال های کومان هاست. در گذشته بسیاری از اقوام ترک به موهای قرمز و چشمان آبی معروف بودند.منابع کهن چینی گوک ترکها وقرقیزهای ینی سئی و همچنین اویغورهارا با موهای قرمز و چشمان سبز توصیف کردند.منابع روسی و یونانی کومان هارا رنگ پریده و بور میدانستند( به اصطلاح Polovtsian یعنی بور و رنگ پریده). ماسکهای کومان ها بسیار معروف است.حتی همسر نظامی گنجوی یک کومان بوده است.در منابع عربی خزرها با موهای قرمز و چشمان آبی در منابع عربی و یونانی توصیف شده اند.
[quote='A.G.S']کومان ها در مجارستان امروزی Kun نامیده میشوند و اقوامی بودند سفیدپوست و با موهای زرد و چشمان آبی.حتی یکی از آنها به نام لاسلوی چهارم پادشاه مجارستان شد.[/quote]
پیش از هر چیز تئوری زبانهای آلتایی هنوز که هنوزخ بر رویش سخن هست. میتوانید از ویکیپدیای انگلیسی میتوانید یکی از تندیسها کومانها را ببینید: متن لینک همانگونه که میبینید مانند مغولان چشمبادامی کوتاهقد و توپُر هستند همچنین این هم نگاره طغرل سلجوقی: متن لینک همین قرقیزها و اویغورها چشمتنگ هستند. آشکار نیست این سخنان را از کدام تارنگار پانترک برداشته است با این روی مردم کوچنده در اثر اردواج با بومیها ساختار فیزکیشان دگرگون شود برای نمونه همین سرادر آزمون ترکمن است ولی چهرهآن ترکمنانه نیست. تکگروه J تنها در ژنتیک مردم آسیای غربی چیره است و بیشتر بسامد آن را اینگوشهای قفقاز دارند. کدام مقاله؟ همچنین نام آناتول کلیوسوف را جستجو کردیم، چیزی گیر نیاوردیم ، آن را با الفبای انگلیسی به ریخت Anatole Klyosov جستیم یک شیمیدان روسی را گیر آوردیم، نکند آن گفته است؟ چون سخنان ایشان را درباره تبارشناسی در pseudoscience یا شبهعلم دستهبندی کردهاند. ایشان همچنین خاستگاه آفریقایی انسان را نمیپذیرد و میگوید از روسیه آمده است! میاندیشم آشکار باشد چرا ترکان را میخواهد سپیدپوست نشان دهد.
۱.نمونه های قرلغ ها (اجداد ازبک ها) در تیان شان: هر دو مورد J2a. درصد اتوزومال Caucasoid 60%
۲.نمونه های قراخانی (اجداد اویغورها) در تیان شان: هر دو مورد J2a.درصد اتوزومال Caucasoid 60%
۳.نمونه های گوک ترک در آلتای مغولستان و شرق قزاقستان: دو نمونه R1a,یک نمونه R1b,یک نمونه Q1a و یک نمونه O. درصد اتوزومال Caucasoid در یک نمونه 50%,در سه نمونه 65% و در نمونه ی چهارم 80%.
۴.نمونه ی کیماک( کنفدراسیون قبچاق) در قزاقستان:R1b
۵.نمونه های قبچاق در قزاقستان: یکنمونه G2a و یک نمونه C2.همچنین درصد Caucasoid قبچاق ها 75% تا 67% گزارش شد.
۶.عشایر استپ(Medieval nomads): یک نمونه R1a و یک نمونه J2a
۷. نمونه های غزنویان( مرجع مجله ی Science): دو نمونه R1a و یک نمونه J2a
۹.نمونه های ترکیک آناتولی(مرجع مجله ی Science): جسد دو زن کشف شد که یک نمونه ( احتمالا قرلغ)40% مونگولوئید و 60% قفقازوئید بود.نمونه ی زن ترکمن نیز 20% مونگولوئید و 80% قفقازوئید بود.این نشان میدهد که ترک های کوچنده به آناتولی به طور متوسط 30% مونگولوئید بودند.ترکهای امروزی آناتولی به طور متوسط 15% مونگولوئید هستند و این نشاندهنده ی حدودا 50% تاثیر ژنتیکی ترکمانان مهاجر به آناتولی در ترکهای امروزی آناتولی است.هردو نمونه مربوط به اواخر دوران سلجوقی و اوایل دوره ی عثمانی بودند.
۱۰. همچنین در سایت FT DNA طبق آزمایشات انجام گرفته، مارکر پدری ایل و خاندان قاجار هاپلوگروپ J1 تیپ قفقازی گزارش شد.همچنین هاپلوگروپ قره قیونلوها و ایل بیگدلی(ریشه ی خوارزمشاهیان) J2a و ایل یوروک R1b گزارش شد. مارکر پدری افشارها هم L وJ2aو N1a گزارش شد. آزمایشات نوادگان ارطغرل بن سلیمان شاه جد سلاطین عثمانی نشان داد، سلاطین عثمانی هاپلوگروپ R1a داشتند.
۱۱.همچنین مطالعات ژنتیک و آنتروپولوژیک روی هون های مجارستان نشان داد آنها تنها 20% مونگولوئید بوده اند.هاپلوگروپ های پدری رایج در هونهای مجارستان Q1, R1b,R1a و همچنین L و J گزارش شد. آزمایش ژنتیک روی بلای سوم امپراطور مجارستان از سلسله ی آرپاد (که از نوادگان آتیلا محسوب میشوند) نشان داد هاپلوگروپ پدری او R1a از کلاد Z2122 بوده است و در نتیجه احتمالا هاپلوگروپ آتیلا هم R1a بوده است. همچنین کومان های مجارستان عمدتا هاپلوگروپ R1b و R1a داشتند.
۱۲. آزمایش بر ۴ اسکلت کشف شده از ترک های خزر در قفقاز نشان داد،هاپلوگروپ پدرانه ی دو نمونه R1a، یک نمونه J2a و یک نمونه G2a بود.( این مقاله توسط آناتول کلیوسوف بیوشیمییت آمریکایی به چاپ رسید)
برای اطلاعات بیشتر از ژنتیک اقوامباستانی میتوانید به https://umap.openstreetmap.fr مراجعه کنید.
۱. ما با تئوری آذری مشکل داریم.این تئوری نه تنها هویت مارا کتمان میکند بلکه به ما توهین یکند و کلیت وجودی مان و زبان مادریمان را کتمان میکند و به ما القا میکند که نامشروع هستیم.درصورتی که یک ترک افشار ارومیه و یک ترک بیات همدان اصالت خود را میداند و لزومی ندارد کسی به او بگوید که چیست.
۲.ما با ایده ی ایران بر مبنای نژاد واحد مخالف هستیم.از نظر ما ایرانیک مفهوم فرهنگی است که اقوام و نژادهای مختلف در تشکیل و توسعه ی آن نقش داشته اند.برای ما (نژاد ایرانی) بی معنی است.
۳.در اوضاع امروزی البته هموطنان فارس هم در فشار هستند و شکی نیست.ولی تبعیض در حق اقلیت ها در ایران غیر قابل انکار است.کلاهتان را قاضی کنید و جوکهای قویتی و توهین هایی که میشود را ببینید. یک ترکمن یا بلوچ در تهران بیشتر از سرایدار نمیتواند بشود.حوادثی متاسفانه اتفاق افتاده که مردم آذربایجان را رنجانده و این متوجه فارس ها نیست ولی خواه ناخواه دشمنی و تفرقه ایجاد میکند. ما هرگز مخالف رسمیت زبان فارسی نیستیم فقط میخواهیم زبان مادری خودمان را از آسیب نجات دهیم و در کنار آن فارسی را.
صرف نظر از کشورهای دیگر که خوبند یا بد.بهتر نیست کشوری با صلح و دوستی و تسامح مذهبی و قومی بسازیم تا الگویی برای همه باشیم؟
فک کنم ارمیا پاسخ شما را در زمینۀ اینکه چرا ما به یک زبان مشترک نیاز داریم رو به خوبی داد ولی چه دین قوم خاصی دیگر دینها رو مصادره کرده؟ خود آذریها مث فارسها شیعه هستند و فرهنگ جدایی از دیگر مردم ایران ندارند، همین جشنهای ایرانی مانند شب یلدا، چهارشنبه سوری و نوروز را هم برپا میکنند، حتی مردم جمهوری آذربایجان هم نوروز را جشن میگیرند! آیا آذریها آیین ویژه ای از شمنیسم به ارث بردن که ج.ا نمیذاره اون رو برپا کنن؟ جز اینکه همین خوراکهایی که مردم ایران میخورن اونا هم میخورن و از دید فرهنگ چندان تافتۀ جدابافته نیستن؟ مگر بسیار از شاعرهای بزرگمون مث صائب تبریزی و شهریار زبان مادریشون ترکی نبوده؟ این بررسیهای تاریخی هیچ ربطی به پاسداری از تمامیت ارضی ایران نداره، مگر برخی از هیمن کُردهای خودمون که ایرانی زبان هستن نمی خوان جدا بشن؟ تازه گرایشهای تجزیه طلبانه میونشون خیلی بیشتر از آذریها است تا اونجا که به اجرا شدن چند عملیات تروریستی از سوی اونها شد. اگر مردم آذربایجان ترکیزه نمیشدن، باز هم امروز آذریانی بودن که سودای پیوستن به خاک جمهوری آذربایجان را داشتن. این مظلومنماییهای شما خوراک تجزیه طلبان است، همونجوری که میبینین یک صهیونیست هم در لایک کردن کامنتهای شما پیشگام شد. نیازی نیست بگم این صهیونیستها چه اندازه ایرانستیز هستن. وضع زبان در ایران مانند کشور هند نیست ولی با وضع دینی آن یکی نیست، امروزه همه ایرانیان به گردن نهادن به شیعیگری وادار شدن ولی در کانالهای محلی به زبانهای قومی حرف زده میشه. پس شما از آب گلالود ماهی نگیر و وضع زبان را کنار دین نذار. تودۀ مردم برایشان مهم نیست هر کسی چه دینی دارد، این حکومت تئوکرات برای هفت پشتمان بس است. مردم آذربایجان هم ترک نیستن، همونجور که مردم آمریکا و استرالیا و کانادا به دلیلی انگلیسی گفتن، انگلیسی نیستن، با اینکه بسیاری از مردم این کشورها مث انگلیسیها از نژاد نوردی هستن پس نیازی به بحثهای ژنتیکی بیهوده و دروغین نیست.
[quote='A.G.S'] به جای این عقاید سعی کنید با اقوام و ادیانمختلف ایرانبرادرانه زندگی کنید. نه فقط ترکهای ایران بلکه بلوچها و عربها و ترکمن هایی که در فقر و تبعیض قومی و مذهبی زندگی میکنند. عقاید نژادی امروزه منسوخ است چه ترکی چه عربی چه آریایی ایرانی و.....[/quote]
ببخشین آیا ما فارس فقرزده نداریم که شما برای این چهار قومی که گفتید اینجوری دلسوزی میکنین؟ برای من که اصلا سر سوزنی دیگر دینها اهمیت نداره زیرا همه دینداران هنگامی روی کار بیان میخوان دیگر دینها رو پاک کنن. همین مسیحیها در قرون وسطی مگر نه اینکه یهودیان را آزار میدادن و مردم رو به بهانه های گوناگون میسوزوندن؟ مگر نه اینکه عربستان شیعه هاش رو سرکوب میکنه؟ این رو به پیروان دینهای ابراهیمی بگین که نمیتونن با وجود پرستش یک خدا با هم خوب باشن یا سنیها و شیعه ها که با اینکه یک خدا و یک پیغمبر و بک کتاب دارند باز هم با هم خود تا کنن. این حرفها چه ربطی داره به بحثهای قومی؟
لازم نیست برای منِ پزشک ژنتی***ژاد شناسی درس بدهی.[/quote]
سخنان سراسر بدون منبع و از روی معده است. بایستی بگویم مردم ترکمن قرهقالپاقستان ازبکستان، به ویژه یموتها یکی از بیشترین بسامدهای تکگروه Q را دارند، زیرا وارون ازبکها و ترکمنهای ترکمنستان که با تیرههای ایرانی آمیختند. همچنین مردم قزاقستان دارای یکی از بالاترین بسامدهای تکگروه C2 را همانند مغولان دارند که جفت این ژنها ویژه همان آسیای دور زردپوستنشین است. همچنین ترکهای باستان نزدیک مغولستان زندگی میکردند پس اگر ژن کنونی قرقیزها را بسنجید درست نیست. پامیریها زبانشان از سغدیان جدا است و یغنابیها امروزه دنبالدهندهی زبان سغدی هستند، شما چرا هر چه بیخودی به هم ربط میدهی؟ اینگونه پیش برویم گویا می فرمایید سومریان ترک بودند :)) همچنین کسانی مانند آقای David Reich در کتاب Who We Are and How We Got Here خودش باور دارد خاستگاه این ژن R1a نزدیک آذربایجان یا ارمنستان بوده است. استاد گرامی ما چیز به نام "ژن قفقازی" داریم؟ قفقازی را بر پایه دادههای انسانشناختی فیزیکی دستهبندی کردهاند نه ژنتیک. همچنین جامع التواریخ ریخت مغولی مردم ترک را گزارش در دیباچه، مانند پوشینه 1، رویه 41 گزارش کرده است. ترکها جدای از آنکه زبانشان بسیار مانند مغولها است، دینشان پیش از اسلام که تنگریسم بود هم با آنان انباز و یکی بود. زردشتی هم یک دین هست نه قوم. نام آن گروه تیره-زبانشناختی هم هندواروپایی است، هندوآریایی را به مردمی شمال هند گویند. همچنین قرلغ یا قارلق (Karluk) امروزه یک گروه زبانشناختی است که برخی برآنند زبان ازبکها پیشینهاش به آن میرسد و قارلقها به تخارستان و آسیای میانه میکوچند و بومی آنجا نبودند. نمی اندیشم یک سیاهپوست آمریکایی که زبان مادریش انگلیسی است باید ساختار ژنتیکیاش مانند انگلیسیها باشد. در برگ 14 این پژوهش گفته شده است که ترکهای نزدیک به خاورمیانه بخشی از ژنهایش را از دست دادهاند و مردم آذربایجان و ترکیه خود به خود تنها زبانشان ترکی شد:
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC419996/pdf/AJHGv71p466.pdf
اکنون هی زور بزنید آذربایگانیان را پسرعموی مغولان نشان دهید، همجنین ما چیزی به زبان اغوز نداریم، خود کاشغری در دیوان لغات الترک، برگردانِ دبیرسیاقی برای واژه اُغُز نویسد: ((قبیلهای از ترکان و آنان ترکمانند و بیست و دو بطن هستند ... (رویه 171) )) آنجا افشار را هم یک شاخه از 22 بطن ترکمنها میداند، با این روی مردم آذربایگان هیچ قبیلهای ندارند همچنین برای ترکمانان نویسد: (( ایشان غزانند ... (رویه 449))) آیا مردم آذربایگان ریخت ترکمنها هستند یا ساختار ژنتیکی آنان را دارند؟ اکنون هی بگویید ما تورک هستیم :)) وقت گذاشتن برای کسانی که از سخن راست روی برمیتابند، بیهوده است، هر جور خود دانید. آری سخت مردمی بپذیرند آسیمیله یا همگونساخته هستند. مردان دلیری مانند کسروی میخواهد.