تک گویی های واژن
نویسنده:
ایو انسلر
مترجم:
کوشیار پارسی
امتیاز دهید
ایو انسلر نویسنده آمریکایی از زنان گوناگون خواست تا از واژنِ خودشان حرف بزنند ، کنجکاو اینکه آنان درباره واژن خودشان چه فکر می کنند و بخصوص چه فکر نمی کنند . حاصل این گفتگو متن نمایشنامه " تک گویی های وازن " است که بعدها بصورت کتاب منتشر شد. نمایشنامه " تک گویی های واژن " بارها و در شهر ها و کشورهای مختلف اجرا شد و هنرمندان مطرحی چون مریل استریپ ، کیت وینسنت و سوزان سار اندون روی آن کار کردن
بیشتر
آپلود شده توسط:
bahmanabdi
1392/05/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تک گویی های واژن
دوست خوبم، :-)
شنیدن مشکلات یک دوست خیلی فرق می کنه با مطالعه ی مطالب یک کتاب!
دوست شما، داره فقط با شما صحبت می کنه و چون شما تنها مخاطبش هستید خیلی راحت می تونید بگید که دوست ندارم بشنوم!
شما کتابی رو دانلود می کنید و می خونید که اسمش به حد کافی گویاست و داره داد می زنه که عده ای از خانم ها جرئت کردند و
درباره ی اندام تناسلیشون درددل کردند. حالا لطفا بگید که آیا اون خانم ها شما رو مجبور کردند که به حرفشون گوش کنید یا خودِ شما،
مجبور کردید خودتون رو که در جریان مشکلات اندام تناسلی دیگران قرار بگیرید؟! چه کسی مجبورتون کرد که کتاب رو دانلود کنید و چند بار بخونید؟!
*
لطفا درد دل بین دو نفر رو مقایسه نکنید با یک درددل عمومی که هر شخصی اگه دوست داشته باشه می تونه بخوندش و اگه دوست نداشته باشه می تونه نخوندش. انتخاب با خودِ ماست.
*
:)) می بخشید نمی تونم جلوی خنده م رو بگیرم! جالب بود;-)
دوست عزیز،این نوشداروی بعد از مرگ سهراب نیست.چرا که پرداختن به موضوع تجاوز به زنان مسلمان به ما یاد آوری می کنه که انسان بر علیه انسان دیگه چه کارها کرده.همون طور که پرداختن به هلوکاست می تونه از بروز فجایه در آینده پیش گیری کنه.
و ضمنا:انتشار این اثر ایرادی نداره چون نام زنانی که ازشون خواسته شده راجع به واژنشون حرف بزنن ذکر نشده.
مری بلا هم که می گوید جنس مخالف نباید درباره این کتاب حرف بزند[/quote]
مری بلا اینو نمیگه...طبق سلیقه ی خودتون برداشت نفرمایین.
میگم واسم جالبه بعضی دوستان اینقد مشتاق اطلاعات هستن...فقط همین.البته خوبه این دوستان بدونن ک همه ی خانما شبیه خانمای این کتاب نیستن.
نقل قول:
هیچ کس هم حق نداره به کسی که مشکلی با صحبت کردن نداره، بگه چرا صحبت می کنی درباره ش؟!
نقل قول: نه ب این بینمکی و نه ب این شوری ک واسه یه نفر دیگه{بخصوص از جنس مخالف}ک هیچ کمکی نمیتونه انجام بده بیای از موضوعی ک بهش هیچ ربطی نداره صحبت کنی.
چرا هیچ ربطی نداره؟!
[/quote]
دوست عزیزم
من خودم خیلی با این مسئله مشکل دارم ک یه نفر بیاد منو در جریان مشکلات اندام تناسلیش قرار بده چون هیچ کاری نمیتونم واسه حل مشکلش کنم.حالا اگه طرف هم جنسم باشه ک یه دکتر خوب بهش معرفی میکنم و اگه از جنس مخالف باشه{با کمال احترام ب همه ی دوستان}جوری میزنم توو دهنش ک مشکلش دوتا بشه چون شعور نداره تشخیص بده مشکلش اصلا و تاکید میکنم اصلا ب من ربطی نداره.
بحث زن و شوهر جداست...من حق دارم درجریان مشکل شوهرم باشم و این ب من ارتباط داره اما برای مثال برادرشوهرم بیجا میکنه بخواد مشکلشو با من درمیون بذاره.
این کتاب راجع ب درددل یه عده خانوم با واژنشونه ک ب نظر من لازم نبود اقدام ب انتشارش کنن ....همینقدر ک واسه یه نفر تعریف کردن و سبک شدن!!!کافی بود.
نمیخوام نظرمو تحمیل کنم یا هر برداشت منفی دیگه ای...فقط نظرمو گفتم.
[/quote]
کاربر محترم: در بحث و تبادل افکار معمولا باید از الفاظی استفاده کرد که در شان صاحب نظر باشد و به کار بردن واژه های (کج فهم همراه با بزرگوار که پرادوکس جالبی رو تداعی می کنه) از شما بزرگوار بر نخواندن توضیحات قبلی من دلالت می کنه اما چند نکته
- اگر شما کتاب رو مطالعه کرده بودین متوجه می شدین که محتوای کتاب در باره حق و موجودیت انسانی یک زن به طور مطلق در نظام هستی صحبت می کنه نه در دین خاصی به نام اسلام ( در هیچ جای کتاب در باره حق زن در اسلام نشانه ای نیست.)
- و باز اگر توضیح قبلی منو می خوندین که به فقط به خاطر شتاب در جواب دادن ، بر مطلب دقت نداشتین متوجه می شدین که توضیح من به کاربر عزیزی بود که در باره حقوق زن در ( اسلام) صحبت کردن و من متذکر شدم که کتاب حاضر در باره حقوق زن به طور عام صحبت می کنه و بحث ذر باره حقوق زن در اسلام ، چنین بحثی رو تخصصی تر می کنه که مشمول موضوع کتاب نمی شه.( مناسبه که تذکرات به همدیگر با اشراف بر موضوع کتاب و مطالعه کامل نظرات قبلی صورت بگیره)
- من یقین دارم که نظرات و مطالبی که این جا درج می شه بر اساس مطالعه کتاب صورت می گیره و اظهار نظر کاربران در متهم کردن دیگری بر نخواندن کتاب ، جسارتا ، توهینی بر شعور کاربر مورد نظر خواهد بود
- فکر می کنم همه به نوعی خواننده کتاب هستن . من کتابی رو از هم جنس خودم خوندم که در باره زنان دیگر نوشته ، زنانی که در طول زندگی به واسطه شخصی ترین امور وجودی شون مورد ستم و تحقیر قرار گرفتن و فکر می کنم در ابراز همدردی نسبت به هم جنسان خودم محق تر باشم
در آخر به این خاطره تلخ اشاره می کنم : زمانی که سارایووی مسلمان مورد تجاوز صربستان قرار گرفت و به سربازان صرب رسما دستور تجاورز به زنان مسلمان صادر شد ، دنیا خاموش و در سکوت بر این جنایت صحه گذاشت . حتی در خبری تلخ ، خودکشی دسته جمعی زنان اسیر مسلمان رو در اردوگاه های صرب شنیدم که مرگ رو بر هتک حرمت ترجیح دادن . این ها رو نوشتم تا گرامیان بدونن که چنین کتاب هایی که به ستمدیدگی زنان در جهان اشاره می کنه ، گر چه شایسته و ارزشمند اما گاهی نوشدارویی بعد از مرگ سهراب هست.
با سپاس
به نظر شما چرا این افراط و تفریط وجود دارد ؟
اگر با اعضای تناسلی همانند اعضای دیگر رفتار می شد این چنین می شد ؟ ایا تاکنون دیده اید برای کتابی در رابطه با "دست" این همه بحث شود یا حتی کتابی ادبی نوشته شود ؟
هنگامی که یکسری ارزش ها و باورها از بین می روند به دنبالش چنین افراط هایی به وجود می اید اما در نهایت به یک تعادل منجر خواهند شد . به نوعی این افراط توازنی است برای ان تفریط .
به رفتارهای کودکان قبل از مدرسه رفتن توجه کنید به رفتاری که با بدنشان دارند . انگاه متوجه رفتاری که خالی از ارزش گذاری هاست می شوید .
بزرگواری با نام گیلدخت گفته این کتاب مربوط به حقوق زنان نیست. فکر کنم ایشان کتاب را نخوانده یا زن نیست یا نمی دونه حقوق چیه .
مری بلا هم که می گوید جنس مخالف نباید درباره این کتاب حرف بزند ودرباره لزوم رعایت حیا خوش سخنرانی کرده در حالیکه در همین تهرون اسلامی خودمان در خیابانش به هم فحش می دهند در بی آر تی به راننده فحش می دهند در مترو به همدیگر بد وبیراه می گویند اما وقتی کتابی می خاهد بگوید: زنان باید خود را بهتر بشناسند و مردان باید زنان را بهتر بشناسند تا مشکلاتی که خیلی وقتها منجر به جدایی و نابسامانی های روحی میشه به وجود نیاد بی حیاست. کتابی که از خلال جسم زن داره درباره روحِ او حرف می زنه .
علیرضا مرد بزرگ هم که فکر می کند نوشتن درباره جسم زن بی حیایی است و باید این حرفها را پنهان کرد. عرض کنم مرد بزرگ بودن از کلام مرد در وهله نخست مشخص می شود. از اینکه اینقدر تاکید می کنید: «من مرد هستم»... بنظر بسیار کم سال هستید و حالا کمی زود است برای خواندن این متن. اگر هیچوقت دوست دختر یا نامزد یا زن نداشته و ندارید شما را به خواندن جنس دوم سیمون دبووار بخصوص جلد دوم آن سفارش می کنم.البته وقتی بزرگتر شدید.
من همه دوستان رو به خوندن این کتاب دعوت می کنم و چقدر بهتره که با خودشون روراست باشن. باید ریاکاری ها را کنار بگزاریم تا به حقیقت نزدیک شویم
دوست من، وادارشون که نکردند!
همون طور که هیچ کس حق نداره به کسی که راجع به اندام تناسلیش صحبت نمی کنه، بگه چرا صحبت نمی کنی درباره ش؟!،
هیچ کس هم حق نداره به کسی که مشکلی با صحبت کردن نداره، بگه چرا صحبت می کنی درباره ش؟!
نهایتش ما می تونیم بگیم: «چه قدر بی حیاست!»
اصلا مطمئنیم که اون چیزی که بهش می گیم «حیا» ارزش به حساب میاد؟! آخه خیلی ها بهش می گند «تابو»!
تابو یا پَرهیزه آن دسته از رفتارها، گفتارها یا امور اجتماعی است که برطبق رسم و آیین یا مذهب، ممنوع و نکوهشپذیر است. برای نمونه نام بردن از اندام های تناسلی در محافل رسمی در بسیاری از اقوام جهان یک تابو است.
*
چرا هیچ ربطی نداره؟!
هنوز فرصت نکردم بخونمش اما از خلاصه ها می دونم که راجع به رابطه ی جنسی، تجاوز، ارگاسم، زایمان و... صحبت شده در این کتاب. چطور این مسائل به آقایون ربطی نداره؟!