مهر و مهتاب
نویسنده:
تکین حمزه لو
امتیاز دهید
به تسبیح ظریفی که در دستانم معطل مانده بود خیره شدم لبانم به گفتن هیچ ذکری باز نمی شد . آهسته سرم را بالا گرفتم و به درو دیوار کثیف نماز خانه زل زدم . به غیر از من کسی انجا نبود . انبوه مهر ها با عجله رویهم ریخته شده بود و رحل های قران هم بسته و منتظر بودند . خوب به اطراف نگاه کردم انگار همه چیز اینجا منتظر بودن ...
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مهر و مهتاب
ولی جرادانلودنمیشه:((:((:((:((:((:((
ولی اخرش گریه دار بود...:((
خيلي وقت پيش خوندمش
كتابش رو از كسي هديه گرفته بودم كه برام خاطره اي بد رو رقم زد
و به همين خاطر كتابش رو به يكي از شاگردام دادم تا اون لحظه هاي بد بتونه با رفتن اين كتاب از ذهنم بيرون بره
این کتاب از بهترین رمان های ابرانی که تا بحال خوندم
8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)
دستتون درد نکنه :x