رسته‌ها
کارمن
امتیاز دهید
5 / 4
با 29 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 29 رای
✔️ "کارمن" مشهورترین اثر "پروسپه مریمه" نویسنده و تاریخدان فرانسوی قرن نوزده به شمار می رود که آن را طی سفری به اسپانیا از زبان یک کنتس شنید. داستانی که او نقل کرد درباره یک دختر کولی اسپانیایی و معشوق حسودی بود که پس از پی بردن به خیانت دختر، او را می کشد. اما داستانی که مریمه بازنویسی کرد با آنچه شنیده بود تفاوت هایی دارد. در داستان او کارمن، دختر کولی نقش محوری داشته و زنی فریبنده و بسیار جذاب بوده که مردان را به کمک زیبایی و رقص خود به دام آورده و آنها را مانند بردگان خود به دنبال می کشد...

در جهان هنر بسیار اتفاق افتاده که بر اساس یک قصه آثار مختلف نمایشی پدید آمده است، اما شاید شاخص ترین نمونه که در اوج قرار میگیرد تنها یک قصه باشد: کارمن همین قصه کوتاه الهام بخش و جان مایه خلق آثار فراوانی در تئاتر، نمایش عروسکی، موسیقی، اپرا، باله و سینما بوده است که به علت ساختار قوی موضوع و شخصیت های قصه اصلی توانسته اند جایگاه ویژه ای را در این هنرها برای خود کسب کند. حاصل تمام این تولیدات خاطره ای است که در ذهن ها مانده است، و یک نام: کارمن.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
61
فرمت:
MP3, PDF
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کارمن

تعداد دیدگاه‌ها:
4
کارمن مشهورترین اثر پروسپر مریمه نویسنده فرانسوی میباشد که در 1845 منتشر شده است. این اثر در زمان خود به دلیل اهمیت به رمان در عصر خویش و انتشار رمان های مطرح کمتر در سطح بین المللی مطرح گشت اما در قرن بیستم و بخاطر قصه جذابش و اقتباس های سینمایی مختلفی که از سینمای اسپانیا،فرانسه و هالیوود صورت گرفت دوباره محبوب شد و مورد توجه جهانیان قرار گرفت.
:-)
متشکرم
کو آن زنی که برای مرد مایه غم نباشد؟همه پای بند نفسند: چه در موقع کام دل برگرفتن ، چه در وهله جان شیرین سپردن !
پالاداس
از کتاب
دون خوزه مرد پاک نهاد و دلاور به کارمن زن کولی و هرزه گرد دل میبازد .
از نظام روی بر میتابدو به ساز دلبر هوسبازدست براهزنی میزند .
از سر حسد رقیب را از سر راه بر میداردو از سر جنون کارمن را نیز قربانی شکست عشق میکند .
دون خوزه مردیست که یک زن را دوست میدارد و کارمن زنیست که آزادی و بی بند و باری خود را به هیچ عشقی نمیفروشد .
اما هر دو گوش بر فرمان دل دارند .
این ماجرای عجیب در اسپانیا میگذرد و اگر چه داستان کوتاهیست به اندازه ای شیرین و شنیدنیست که تابلوها و آهنگها برای آن ساخته شده است .
----
حق یارتان
اسپارتا
کارمن
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک