قانون قوه باه - آداب زناشویی

هر دم از این باغ توجیهی می رسد!!!!!!!!!

persica1400
فرمودید:"آيا براستي اين كلام صريح جايي براي انكار باقي مي گذارد.به صراحت گفته شده در همان هنگام كه محمد فرزندخوانده اش را به نگاه داشتن همسرش ترغيب مي نموده تمايل خود بدو را از ترس مردم در دل نهان مي كرده"
لطفا خوب به نگاه خود به این آیه دقت کنید! به هیچ وجه کاری به برداشت شما ندارم!
نگاه شما به روشنی ثابت می کند که شما می پذیرد که قرآن کلام خداوند است نه سخن پیامبر.
آیا اینگونه نیست؟!
آیا اگر سخن پیامبر است چرا باید آنگونه بگوید تا چنین برداشتی شما بتوانید بکنید؟! (تا مثلا مچ محمد(ص) را در آن بگیرید!)
و اگر می پذیرید که کلام خداوند است دیگر بحثی باقی نمی ماند.

دوست ارجمند ؛هر چند مي دانم بنا به اقتضا هيچ تفسير و تاريخي از دايره تكذيب و انكار شما خارج نمي ماند اما بد نيست كمي به توصيفات تفسير معالم التنزيل (بغوي) كه آنچه از نظر شما داستان است در آن نيز مورد اشارت قرار گرفته را به نقل از بزرگاني كه مسلما بيش از من و شما صلاحيت ابراز نظر در مورد آن را دارند بپردازيم:
"وى در تفسير هر آيه نخست به سراغ قرآن رفته است تا آيات مشابه و مفسر آن را بيابد كه اين روش اصيل ترين روش در فهم معانى قرآن است.سپس از احاديث نبوى و آنگاه از اقوال صحابه و تابعان استفاده كرده است.گاه سبب نزول آن را نيز بيان كرده و در صورت لزوم به ريشه يابى واژگان و اعراب و نكات بلاغى و ادبى مربوط به آيه پرداخته است ولى باكمال اختصار و در عين حال با دقت و ظرافت لازم و هرگز بيش از اندازه لازم،به مباحث طولانى كلامى يا فقهى نپرداخته است.از دفع شبهات وارده بر نظم قرآن و غيره نيز غفلت نورزيده است...
از ابن تيميه پرسيدند: از تفاسير زمخشرى و قرطبى و بغوى كداميك به كتاب خدا و سنت پيامبر نزديكتر است؟ پاسخ داد: سالمترين آنها از حيث بدعت و احاديث ضعيف، تفسير بغوى است كه گرچه خلاصه تفسير ثعلبى است، بغوى احاديث جعلى و بدعت آميز آن را حذف كرده است.
علاء الدين على بن محمد بغدادى معروف به خازن كه تفسير بغوى را تلخيص كرده است مي گويد: كتاب معالم التنزيل نوشته علامه جليل ،عالم كامل ، احيا كننده سنت ، قدوه و پيشواى امت ، ابو محمد حسين بن مسعود بغوى ، جز بهترين و ارزشمندترين تاليفات در تفسير بود. اين كتاب جامع آراء صحيحه ، عارى از شبهه و تحريف و آراسته به زيور احاديث نبويه و احكام شرعيه بود و در شيواترين عبارات و زيباترين اسلوب شكل گرفته بود.
استاد عبدالرزاق مهدى محقق دار الاحياء التراث العربى بيروت مى گويد:اين تفسير از شيواترين كتب تفسيرى بشمار مى رود؛ نثر آن روان و منسجم است و متضمن احاديثى است كه سند همه آنها صحيح يا حَسَن است.
استاد محمد حسين ذهبى مى گويد:روى هم رفته اين تفسير بهترين و سالمترين تفسير نقلى است كه در دسترس اهل علم قرار دارد."
حال از آنجا كه به تجربه مي دانم اين همه نيز ياراي مقابله با تعابير و تكذيبات شخصي و بدون استنادتان را ندارد ، از همه اين تفاسير و تواريخ در مي گذرم و شما را به رعايت توصيه خودتان فرا مي خوانم. آیه ای به این روشنی را به امان خدا رها نكنيد و به تعابير خود بپردازيد. نگاهي ديگر به ترجمه اي كه خود پيشتر از آيه 37 سوره احزاب ارائه نموديد بيفكنيد (البته اين بار به كل آيه ، نه با حذف به مطلوب عبارت "مى‏گفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مى‏كردى".

و آنگاه كه به كسى كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو [نيز] به او نعمت داده بودى مى‏گفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مى‏كردى و از مردم مى‏ترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن [زن] كام برگرفت [و او را ترك گفت] وى را به نكاح تو درآورديم ... (۳۷)

آيا براستي اين كلام صريح جايي براي انكار باقي مي گذارد.به صراحت گفته شده در همان هنگام كه محمد فرزندخوانده اش را به نگاه داشتن همسرش ترغيب مي نموده تمايل خود بدو را از ترس مردم در دل نهان مي كرده تا اينكه زيد همسرش را ترك گفت و الله زينب را به نكاح پيامبرش درآورد. در پي انكار چه هستيد؟ شما كه از دل موهومات مفاهيم علمي در باب اخترشناسي و فيزيك كوانتوم بيرون مي كشيد چگونه چنين متن ساده و روشني را درنمي يابيد يا بهتر بگويم نمي خواهيد دريابيد؟ آيا تنها با استناد به همين آيه و نه هيچ تفسير و تاريخي روشن نيست كه پيامبر پيش از جدايي زني شوهردار از همسرش، دل در گروي او داشته و تنها از هراس مردمان آنرا كتمان مي كرده تا در فرجام الله پا درمياني كرده رسولش را به مراد دل و وصال دلدار رسانده.

قابل توجه دوستان عزیز
ازدواج مجدد دائم و ازدواج موقت از نظر اسلام مردود است!!!!!! مگر در موارد زیر:
در حد کشوری و سیاسی
1.مصالح سیاسی
2.مصالح اجتماعی
3.مشکلات اقتصادی ومالی
5.اقتضای مکانی
6.اقتضای زمانی
7.علم خداوندی(خدا یه چیزیو می دونه ما نمی دونیم!!!!!!!)
در حد فردی
1.زن بیمار باشد و نتواند به شوهرش خدمات جنسی ارائه دهد(به عبارتی از چشم شوهرش افتاده باشد!!!!!!)
2.مرد عزیز سفر رفته ای باشد که معلوم نباشد کی برمی گردد!!!!
3. گرانی تکنولوژی و علم!!!!
4.تمکن مالی و اخلاقی مرد !!!!!!بطوریکه بتواند عدالت مادی و معنوی را بین همسران خود رعایت کند!!!
در مورد زمان پیامبر و اصحابشان و عملکردشان هم چیزی نمی توان گفت چون شبهات تاریخی زیاد است و هر دم از این باغ توجیهی می رسد!!!!!!!!!

از غلط های تایپی عذر می خواهم چون اطرافم کمی شلوغ است و منقطع مینویسم این اشکالات پیش می اید;-)
سطر5: هنگامی درست است_آیا نمیبینید درست است.
سطر و1615: پیامبر دختر عمه اش را بعد از مدت ها که او راندیده است حال لخت میبیند درست است.

ضمنا دوست ارجمند الدیریم!بله ازدواج سیاسی.اینگونه ازدواج ها مرسوم بوده و زشتی برای ان نمی بینم.لطفا دلیل زشتی ازدواج سیاسی را بیان کنید.مثالی هم که در مورد جومونگ!!!زدم فقط برای نشان دادن این وجود ازدواج سیاسی در سایر ملل بود نه صرفا پرداختن به این فیلم!! در دربار فرانسه هم نمونه هایی از این ازدواج سیاسی وجود دارد فکر کنم در کتاب ژوزف بالسامو نوشته شده.
ازدواج سیاسی وجود داشته و دارد نمونه ی عینی اش ازدواج محمدرضا شاه با فوزیه مصری. کاری به مثالهای زده شده نداشته باشید.اصل موضوع،وجود ازدوا ج های سیاسی است و در ان زشتی وجود ندارد.

آن داستان به همراه این داستان و بسی داستانهای اسفناکِ دیگر همگی در کنار هم بخوبی خوی و شخصیت حضرتش را روشن می نماید.
همچنین می توانید منطق را در دل آیه بجویید که ایشان را نکوهش می کند چرا در حالی که دل به زنی بسته از ترس سرزنش دیگران شوهرش را به نگهداریش ترغیب می کند و خواسته ی دل کتمان می نماید.
من از افتادن به ورطه ی سفسطه پردازی و دور باطلی که در پی آنید و بدان خو گرفته اید گریزانم. هر که خواند خود بداند معنی این مدعا

عذر بدتر از گناه آوردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!مصلحت سیاسی!!!!!!جومونگ!!!!!زید همسرش را بعد ازاینکه متوجه شدپیامبر عاشقش شده!!!!طلاق داد!!!!!!!
من با کسانی که حرف منطقی برای گفتن ندارند وکارشان فقط تحریف تاریخ و توجیه است.هیچ بحثی ندارم

دوستان عزیز!
یک طرفه به قاضی میروید و حکم را صادر می کنید؟؟؟!! آیه قران خود دلیل بر اشتباه بودن تفسیر شماست آنجا که می گوید:
بر پيامبر در آنچه خدا براى او فرض گردانيده گناهى نيست [اين] سنت‏خداست كه از ديرباز در ميان گذشتگان [معمول] بوده و فرمان خدا همواره به اندازه مقرر [و متناسب با توانايى] است (۳۸ احزاب)
این ایه که بعد از ایه ای که شما نتیجه میگیرید پیامبر عاشق دختر عمه اش شده همنگامی که در عقد زید بوده آمده است. آِا نمی بینید که در این ایه امده که بر پیامبر در انچه که بر او واجب شده گناهی نیست؟؟؟ واجب یعنی چه؟؟؟؟ واجب یعنی کاری که باید حتما انجام شود و انجام ندادنش سر باز زدن از دستور و مستوجب عقوبت است.آیا به نظر شما خدا در این آیه منظورش از واجب این است که تمام مردم باید(تاکید میکنم باید!!) با زنان مطلقه ی پسر خواندگانشان ازدواج کنند؟؟؟
نه عزیزان من!
خدا در این ایه بر پیامبر واجب کرده و به او دستور داده تا با همسر مطلقه ی پسر خوانده اش ازدواج کند تا عدم حرمت این کار را عملا نشان دهد و به این دلیل است که خدا به پیامبر میگوید:
و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مى‏كردى و از مردم مى‏ترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن [زن] كام برگرفت [و او را ترك گفت] وى را به نكاح تو درآورديم تا [در آينده] در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان خدا صورت اجرا پذيرد
آیا روشن تر از این باید یک آیه توضیح دهد؟؟؟ یعنی به نظر شما ما باید ایه ای به این روشنی را به امان خدا رها کنیم و به داستانی بپردازیم که خدا دختر عمه اش را بعد از مدت ها تخت میبیند و به هرزگی می افتد. این داستان از زبان که نقل شده ؟؟پیامبر؟زید یا زینب؟ جز این 3 تن اصولا نباید کسی در ان موقعیت قرار داشته باشد.آیا اصلا به این موضوع توجه کرده اید که این داستان از زبان که نقل شده که ان را دستاویز قرار داده اید؟؟؟ آیا هرچه را که در تاریخ اورده اند باید پذیرفت؟؟ در اینگونه موارد که جز این 3تن در ان موقعیت قرار نداشتند چگونه می توان این داستان را قبول کرد؟آیا خود این 3 تن داستان را تعریف کرده اند؟ خودتان بهتر میدانید اگر اینان خودشان تعریف میکردند که این داستان پیش امده انگاه دیگر پیامبر ان نبود که او را پاک قلمداد کنند!! اندکی فکر در مورد این نقل قول ساختگی بودنش را نشان می دهد.البته اجباری برای قبول کردن دلایل اورده شده نیست.آنگونه که فکر می کنید درست است باور کنید!
:-(:-(:-(:-(

گرامی یاران درود
بحثِ این مقال راجع به ازدواج موقت در مذهب تشیع است که از زبان چهارده معصوم جملاتی را در قالب مقاله گردآورده و به عنوانِ اختراعِ تشیع از آن نام برده شده. باید متذکر بشم مقولهء ازدواج موقت یا به عبارت ساده دگرباشی از نوع کوتاه مدت چیزیست دیرپا و به اصول نه چندان سادهء علمی و فیزیولوژیک و شواهد تاریخی برمیگرده. و ازدواج کوتاه مدت،متعه،یا هرجور ازدواج موقت را نمیتوان از تِزهای ارایه شده به دستِ مسلمانان به حساب آورد! گرچه مسلمانان با وضع قوانینِ شرعی و استقبال از این مقوله با رواج ازدواج موقت مخالفتی نشان نداده اند.اما آیا نظام تک همسری کی و در کجا به وجود آمد ؟
شواهد تاریخی نشان میده که در ادوار باستانی تاریخ تا به امروز زنان در تمام جوامع در سطح شهروندانِ درجه دوم یا درجه سوم محسوب شده و زندگی کردن یک مرد با چند زن،بسیار معمول بوده است. (قصد تائید ندارم !)انسان هم مثل بسیاری از پستانداران در چند میلیون سال پیش ازین فقط در ایام جفت گیری با جنس ماده رابطه داشته و پس از مدتی یکدیگر را ترک میکرده اند. اما شواهد تاریخی نشان میدهد با شکل گیریِ تدریجی هوش در انسان و رسیدن به مراحل پایانیِ تکامل،انسان ها به چند دلیل از جمله :(محافظت از خود،بدست آوردن و دسترسی آسان به منابع غذا، پاسخ به نیازهای عاطفی و ...)آدمیان به گردهم آمدن در قالب جوامع کوچک وخانوادگی روآورده و اولین خانواده ها شکل گرفت.
باز شواهد نشان میده اولین نظامای خانوادگی با محوریت زنان شکل گرفته و حتی بسیاری از جوامعِ کنونی به نوعی ریشه های قداستِ زنان را به عنوانِ خدایان در نهادِ خانواده تا هم اکنون با خود حفظ نموده اند. در ایرانِ پیش از تاریخ و با ورود اقوام هندواروپایی به این سرزمین این مردم از خود شواهدی را به جا گزاشته اند که نشان میده در اقوام هندواروپایی در پیش از تاریخ، مادر-خدایی یا زن-خدایی مرسوم و مقبول بوده. ولی اینکه چگونه وظیفهء بزرگِ ستوده شدن از زنان سلب شده و نظامِ تعدد زوجات مرسوم گردیده شاید بتوان گفت این امر به بیشترشدن تفاوت های فیزیولوژیک زنان و مردان و فاصله گرفتن ایندو از یکدیگر باز میگردد. به طوری که به فاصلهء تنها چندهزاره انسان ها از موجوداتی ابتدایی به جوامع پیشرفته و تمدن شکوفا رسیدند.
ریشه های چندهمسری و یا حتی ازدواج با محارم در ایران به سالیان دراز باز میگردد که معدودی از پادشاهانِ اواخر دوران هخامنشی مثل خشایارشا و اردشیر و داریوش سوم از تعدد زوجات برخوردار بوده اند. در دورانِ هخامنشی ازدواج های خارج از قانونِ شرع نیز بسیار رایج بوده و در اکثر تمدن های آنروزگار مثل مصر و چین و یونان و ... چنین رفتار هایی را مرسوم میبینیم.
در دورانی که کلیسای روم حکومت را در اروپا به دست گرفت،قانون تک همسری را در تمام ممالک تحت تسلط خود به اجرا در آورد که میشود گفت شبه جزیرهء عربستان و ابران از این ماجرا دور بوده و وارد این نظام نمیشدند. بنابرین در عهد ظهور اسلام به تقلید از ممالک روم (بیزانتیوم روم شرقی و روم غربی) نظام چند همسری دارای محدودیت هایی شد و تعداد زوجه های دایمی و رسمی از بیشمار به چهار نفر تقلیل یافت؛که با وجود این تعداد شریک جنسی که به صورتِ غیر رسمی اختیار میشدند به همان صورتِ قبل و بدون هرگونه محدودیتی باقی ماند.
پس از فوت پیامبر و رسیدن اسلام به دوران طلایی Golden Age of Islamic Culture در عهد خلفای راشدین قانونِ چند همسری کم کم بنای کمرنگ شدن را گزاشته و به سوی زدوده شدن از نصّ اسلام را داشت (در دوران عمر خلیفهء دوم) که با آغاز مذهب علوی و پس از تسخیرِ ممالک اسلامی به دست ترکان (به ویژه سلاجقه) و ایجاد حکومت های ایرانی که به نظام چند همسری تمایل داشتند ! و شکل گیری شیعه دوباره قوانین گذشته امّا اینبار با تفاوت های ساختاری ویژه ای دوباره مرسوم شد و تا به امروز ادامه یافتند.
خودتان با نگاه مختصر به جوامع اسلامی و شیعی میتونید به مفهوم شفاف تر برسید.

سلام
برود برشما آقای filis جان.
عرض به حضور انورِ شما و دیگر آدم های گرامی که این مطلب رو میخونن برسانم که :
نخست اینکه لینک هایی که به عنوان سن و سال عایشه همسر پیامبرِ اسلام نقل کردید مربوط به یک وبلاگ (و یا نه حتی یک سایتِ مستقل) و اون هم یه وبلاگ ایرانی و متعلق به یه آقایی به نامِ شهاب هست که اصلاً معلوم نیست که کیست؟
دو دیگر آنکه تمامیِ علمای اهلِ تسنن به دفعات سن عایشه رو نه 9 سال اعلام کردند البته هنگامی که به طورِ رسمی در منزلِ پیامبر اقامت گزید.
سوم اینکه در تمام روایت های شیعه و سنی و از زبان تمامِ راویانِ بزرگ تاریخ (مثل طبری و ابن بطوطه و ...) عایشه را لقب ام الموئمنین داده بودن زیرا پیغمبر اسلام به او بسیار مهر می ورزید.
چهار اینکه مقبرهء پیغمبر اسلام دقیقاً در محلی ست که روزی حیاط خانه ای بوده که پیامبر به جهتِ عایشه قرار داده بوده !! نشانگر شدت علاقه به عایشه است که محمد لحظات پایان عمر را در خانهء عایشه سپری کرده و یا شاید بتوان گفت در دستان عایشه از دنیا رفته!!
پنژم آن که عایشه در هنگامی که محمد ، ابوبکر را به دین اسلام فرا میخواند ، به اصرار یکی از نزدیکانش به عقد پیامبر درآمده و در آن ایام شش یال داشته در بسیاری از روایاتِ اهل تسنن و تشیع ذکر شده!
شاید بتوان گفت اولین زنی که پیامبر پس از بعثت به تبلیغ اسلام به زوجیت انتخاب میکند عایشه ست. پس از این رو وی را به رغم آن که هیچ فرزندی به دنیا نیاورد ام الموئمنون خوانده اند.
ششم آنکه چون پیامبر اسلام به عایشه بسیار علاقه داشته ، اغلب اوقات در منزل وی وقوف کرده و از همین رو عایشه به اکثر وقایع و اسرار در زندگانی پیامبر اسلام واقف بوده. و اگر دین اسلام به زنان به چشم تساوی با مردان نگاه میکرد حتماً وی را یکی از نزدیکترین صحابه به پیامبر ذکر میکردند ، اما این از خواص دین اسلام است که فقط مردان را در ذمرهء اصحاب پیامبر اسلام ( و معادل همان حواریونِ مسیح ) دانسته اند.
هفتم آنکه یکی از برکات ازدواج مقدس پیامبر اسلام و عایشه ، ظهور قانونی در اسلام است که به عنوانِ تفخیذ معروف و مشهور است. البته از اینکه این مسئله چگونه و چرا اجرا میشده اجازه بدهید سخن را کوتاه کرده و توضیح را به رسالة التحریر الوسیلة روح الله الموسوی الخمینی جلد چهارم در آداب ازدواج و نکاح معطوف بدارم ( باقی توضیحات را در آن کتاب شریف مطالعه کنید !! )
هشتم هم سلامتی شما دوستان گرامی.
ممنون

درباره سن عایشه هنگام ازدواج با پیامبر (ص) و همچنین روایاتی که در آن به شوهر قبلی عایشه اشاره میکنند به آدرس های زیر بروید:
سن عایشه1
سن عایشه2
عایشه بیست و یک ساله در هنگام ازدواج با پیامبر(ص)