رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

قانون قوه باه - آداب زناشویی

قانون قوه باه - آداب زناشویی
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 649 رای
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 649 رای
رهنمودهای ۱۴ معصوم
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
mehdi57
mehdi57
1388/07/29
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قانون قوه باه - آداب زناشویی

تعداد دیدگاه‌ها:
702
من مرد عربی را می شناختم که چون تاجر بود واز کشوری به کشور دیگر می رفت در هر کشوری یک زن داشت و بهانه اش این بود که می توانم خرجشان را بدهم!

!!!در این موردی که شما گفتید چند اشکال شرعی وجود دارد:
اول:در هر کشوری یک زن داشت یعنی چه؟؟حداکثر تعداد چهارتاست!
دوم:اگر جایی محل اصلی زندگی وی میبود و در آنجا بیشتر از جاهای دیگر میماند،شرط عدالت را نقض کرده!!!چون در همه جا باید به طور یکسان میبود!نه اینه در پیش یکی بیشتر از دیگری بماند!سوم:معیار وی مشخص نشده و اگر یکی را به جهت داشتن ویژگی ای که قبلی نداشته گرفته بود،باز شرط عدالت را شکسته است.چهارم:حداقل هر چهار شب باید پش همسرش باشد و خواسته وی را انجام دهد،این همه دوری و در رفت و آمد بودن نقض این شرط است.
سئوالمو جواب بدید دوست من اسلام در این دنیا چه به زنان داد؟

خیلی چیزها!همانطور که اسلام بای مردان حقوق و وظایفی مشخص کرده برای زنان نیز چنین کرده است.در همان حدیثی که گفتم نیز احترام و اطاعت از مادر خود یک موهبت در این دنیاست.این یکی که در نظرات قبلی ام بود و شما متوجه نشدید.احادیث در لزوم حفظ حرمت و احترام و نیکی و محبت به بانوان و دختران بسیار است در باب حقوق آنها نیز!
جالب است که استناد به نص صریح آیه و تواریخ و تفاسیر را غیر منطقی می دانید و تعابیر شخصی خود را منطقی.

در تواریخ روایات گاه متناقض بسیاری وجود دارد.علم حدیث شناسی و بررسی سندی همانست که مشخص میکند کدام روایت شابیعه است کدام یک سند! برای نمونه:این علم همانست که مشخص میکند کتزیاس در مورد کورشو دروغ گفته و حرفهایش صحیح نیست.اگر چه علم حدیث و سند شناسی و .. بسیار دقیقتر از علم تاریخ رایج است.
از آن گذشته!در همان کتاب طبری و ..که شما وحی منزل میدانید در حالی که روش تاریخی مناسب و صحیحی نداشته و با این علم اشنایی نداشته و به شایعات بدون سند اکتفا کرده،معجزاتی از ائمه (ع) نقل شده.اگر شما همه ان را قبول دارید این معجزات نقل شده را نیز قبول کنید.;-)
تیک آنقدر ها هم هزینه بر نیست که توجیه کننده محدودیتی خاص برای زنان و لاابالی گری برای مردان باشد!

آزمایش ژنتیک حداقل ششصد هزار تومان خرج دارد و این برای همه اقشار به صرفه نیست برای قشر مرفه نیز به صرفه نیست اگرچه وقتی مانند برخی کشورها این موضوعات رواج یافت،دیگر کسی زحمت آزمایش را به خود نمیدهد و وضع عادی میشود و فساد هم همگانی!در نتیجه وضع همانی میشود که فرزندان خود را به مانند فرهنگ غربی و به علت نداشتن مهر و محبتی که در خانواده ها و جوامع سنتی و شرقی وجود دارد،بیرون میندازند.اگرچه انجام تست ژنتیک نیز توجیه آن نیست چون برایش علتی وجود ندارد اگر برای مردان هم چنین اجازه ای تحت شرایط خاص با اکراه داده شده صرفا به جهت کمک به قشر آسیب دیده است.از آنجایی که در این مورد ازدواج مجدد دلیلی ندارد،باز هم ممنوع است.
قانونی که شما به آن اشاره کردید.مرز استقلال فرزندان از پدر و مادر را تعیین کرده و ضروتا فرزند را در تولد 18 سالگی از خانه بیرون نمی کنند!

اکثرا چنین است و آنها بر خلاف میلشان از پدر و مادر جدا میشوند.البته از بین رفتن محبت و مهر بین والدین و فرزندان عواقب بیشتری نیز دارد.یک دلیل آن بیشتر شدن خشونت و زدن به سیم آخر و ترک خانواده است که در جوامع غربی بسیار زخ داده گاهی پدری فرزند (ظاهری) و همسر خود را رها کرده پشت سرش را هم نگاه نمیکند.چه اطمینان متقنی به نسبت فرزندش ندارد.
در یک تحقیق و آزمایش ژنتیکی که در کشور فرانسه انجام شد و سر و صدا نیز به پا کرد،معلوم شد نود درصد کودکانی که در عرض چهار سال آن موقع متولد شده بودند،متعلق به پدر خود نیستند.عده ای از ترس از انجام این آزمایش خودداری کردند چه آنکه مطمئن نبودند.
!ثانیا یک طرز فکر در میان آنها وجود دارد که هر انسانی باید مستقل باشد و این امر را از 18سالگی به فرزندانشان آموزش می دهند.واین قانون بیشتر مفید بوده تا مضرر.بهتر از سیستم جاری در کشور ماست که بیشتر فرزندان به خاطر عدم استقلال مالی و سیستم بد اقتصادی کشورمجبورند به والدینشان وابسته باشند.دراین میان اکثر والدین حق هرگونه دخالت در امور زندگی فرزندانشان را به خود می دهند جرا که فرزندانشان مستقل نیستند

البته شما از عواقب و ضررهای این نوع روش آگاه نیستید.احترالم به پدر و مادر و مشورت با آنها و محکم بودن سیستم خانواده نقطه مثبتی در فرهنگ ایرانی است.دخالت در امور فرزندان زیر هجده سال نیز در همه جای دنیا اکثرا وجود دارد و پس از آن نیز گمان نمیکنم والدین خیلی کار به کار فرزندانشان داشته باشند (در ایران).گاه ظلم هایی که به انسان در زندگی شخصی میشود با آنکه ممکن است آن ظلم همگانی نباشد و برعکس پدیده ای نادر باشد،بعدها باعث ناراحتی و رنجش و داشتن کینه و دشمنی کرده با موضوعی میشود که به گمان فرد علت اصلی مشکلاتش بوده و زمین و زمان را مقصر میداند.امیدوارم شما جزو آن دسته نبوده باشید چه آنکه اکثر افراد خانواده دار و متشخص به صمیمیت و این نوع سیستم همراه با احترام متقابل در خانواده احترام میگذارند و برای آن ارزش قائلند.
!ثانیا اگر این امر مقتضی زمانی دارد!!!چرا از مغولان مثال می آورید؟؟؟؟

بیرون انداختن فرزندان بالای 18سال در غرب اصلا هیچ ربطی به موضوع بحث ما نداشت نمی دانم از کجا علمش کردید!

به جهت نشان دادن عواقب ندانستن فرزند و مورد بی مهری قرار گرفتن توسط پدر!کاملا واضح است!
(ازدواج پیامبر با عایشه 9ساله وقتی ایشان بیشتر از 50سال داشتند

عایشه به علت حسادت و کینه ای که نسبت به امام علی (ع) داشت و به سبب آنکه تلاش میکرد تا با ایشان رقابت کند،سعی داشت خود را تربیت یافته پیامبر (ص) بخواند و با پایین آوردن سن ازدواج خود،خود را شاهد تمام لحظات زندگی پیامبر (ص) نشان دهد.البته سود زیادی نیز برای وی داشت چه آنکه احادیث بسیاری را با استناد به سنش از دوره های قبل از ازدواج به پیامبر (ص) نسبت میداد و جعل میکردتنها افرادی که سن عایشه را کم گفته اند یا از عایشه نقل کرده اند یا خواهرزاده اش ابن عامر!!!بقیه سن وی را بالای بیست و یک گفته اند!!
نوشته زیر را کامل بخوانید متوجه ماجرا میشوید مشت نمونه خروار است:
عایشه همسر بیست و یک ساله پیامبر (ص)
در ادیانی چون مسیحیت و زرتشتیت و ... چیزی به نام رفتار و احکام بر اساس عرف نبوده و نیست تنها در دین اسلام است که هم عرف بوده و هم تغییر قانونی قوانین طبق نص متون و دستورات دینی مطابق شرایط روز.ادیان دیگر مفهوم عرف و شرایط زمان و .. را جدیدا وارد دین خود کرده اند و به جهت آنکه دستورات لایتغیر آنها که هرگونه سرپیچی از آنها مجازاتهای سنگینی داشت،در دوره حاضر کارایی ندارد و موجب خنده است،آن را تغییر داده اند و این مفاهیم را من درآوردی به آن اضافه کرده اند.در این ادیان هیچ ممنوعیتی در تعدد زوجات مردان نبوده و نیست.در دین زتشت به سبب افزایش جمعیت زرتشتیان این مورد اجازه داده شده بود و در دین مسیحیت نیز بوده و کلیسا آن را ممنوع کرد.در حال حاضر نیز ممنوعیت شرعی برای ازدواج مجدد برای آنها نیست و آن را مانند باقی احکام تغییر یافته به عرف جامعه سپرده اند و ممنوعیتی ندارد.اما در دین اسلام برای آن محدودیت وجود دارد و برای آن شرط و شروط گذاشته.شما فرض کن در دین اسلام به جای نپرداختن به موضوع و آزاد گذاشتن آن،قید و بندی بر آن آمده و تنها آن را محدود کرده و هیچ امری به آن نشده!اسلام کسی را به تعدد زوجات نخوانده و امر نکرده است.در این مورد اسلام دستوری نداده و همه آنها را به خود فرد و عرف و .. سپرده مانند ادیان دیگر که در موضوعاتی همچون قتل نیز حکم ندارند که البته دلیل تایید آن نیست،در عوض اسلام به جای رها کردن موضوع آن را محدود تر کرده.
در آیه کاملا مشخص است به چه زبانی باید بگوید؟!
مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ ...
خداوند در درون یک مرد دو قلب قرار نداده است...
...فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً ...(نساء ۳)
...و اگر میترسید که نتوانید عدالت برقرار کنید پس تنها یک همسر اختیار کنی
وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ ....(نساء ۱۲۹)
و هرگز نخواهید توانست بین زنان عدالت برقرار کنید هر چند که به این کار تمایل شدید داشته باشید.
وقتی گفته میشود اگر میترسید که عدالت برقرار نکنید،یعنی سخن از تقوا با دقت فوق العاده زیاد وسط آمده.یعنی حتی اگر در ذهنتان ترس عدم رعایت عدالت می آید این کار را نکنید!!جالب است!در همین آیه و پس از این گفته شده هرگز نمیتوانید که عدالت را برقرار سازید!!حتی اگر تلاش بسیار با حرص تمام جهت رعایت عدالت بکنید!!
نمیدانم خدا با چه زبانی بگوید که اینکار را نکنید!!
جامعه جاهلی اعراب را هم باید در نظر داشت که یک سبه نمیشد بیست سی زن آنها را به یکی رساند!!کم کم و مانند حکم شراب باید این کار ممنوع میشد.در هر صورت در زمان حال نیز طبق شرایط میشود این حکم را تغییر داد که البته اندکی تغییر داده شده.
به یاد داشته باشید که کسی که هرزه باشد،با ممنوعیت تعدد زوجات و .. نیز آن را انجام خواهد داد حال پنهانی یا آشکار.
منظور من این بود که اگر صورت یک عمل برای کسی قبیح است(برای زنان) چرا وقتی نوبت به مردان می رسد هزار جور توجیه شرعی و قانونی دارد!!!!

دلایلش را گفتم!به دلایل زیادی!البته تشخیص فرزند که در گذشته امکان پذیر نبوده و اگر امروز هم امکان پذیر شود،باز هم دلیلی برای تعدد زوحات بانوان نیست!اصل بر تک همسری گذاشته شده چنانچه در آیه مشخص است و تنها به جهت کمک به نوعی قشر آسیب دیده که در زمانهای جنگ و ... افزایش میابند است وگرنه ازدواج مجدد زنان دردی ازدرد دوا نمیکند و از آن جهت که هدفی ندارد،شایسته نیست.برای مردان هم اگر تحت شرایط خاص اجازه داده شده،به علت کمک به نوعی قشر آسیب دیده ای است.پس لزومی بر ازدواج مجدد خانم ها نیست.
تکرار میکنم:اصل بر تک همسری گذاشته شده.آیا اصلا چندهمسری موردی است که در جامعه رواج دارد؟اصلا چنین چیزی امکان پذیر هست؟که شما آن را نوعی معضل بزرگ میدانید؟آیا افراد متقی واقعی که این کار را دور از تقوا میداند و همچنین باقی مردان خانواده دار و متشخص چنین کاری میکنند؟؟نه!در مواقعی مانند جنگ و .. تنها به جهت کمک این کار اجازه داده شده.آن کس که مومن واقعی است کمک میکند و آن کس ه نه!ازدواج مجدد!اینکه عده ای سواستفاده و به جهت هوس رانی و زیبایی زن دوم میگیرند قانون اول و شرط اساسی ان را نقض کرده و گناه انجام داده اند.اگر این عده مسلمان هم نبودند چنین میکردند کما اینکه بسیاری از مردانی که اعتقاد به هیچ چیز ندارند،خود به طور پنهانی دست به چنین کارهایی میزنند.میبینید که اینجا اسلام عامل خیانت و یا ارتباط با غیر همسر نیست.اصولا چیزی نیست که در این دنیا از آن سواستفاده نشود.آنهایی که چنین سواستفاده هایی میکنند،اگر همان ایات و شروطش برایشان خوانده شوند،حاضرند عقیده خود را کنار بگذارند و به کار خود ادامه دهند یا اینکه خود را به ندانی و عدم درک میزنند.
آن داستان به همراه این داستان و بسی داستانهای اسفناکِ دیگر همگی در کنار هم بخوبی خوی و شخصیت حضرتش را روشن می نماید.
همچنین می توانید منطق را در دل آیه بجویید که ایشان را نکوهش می کند چرا در حالی که دل به زنی بسته از ترس سرزنش دیگران شوهرش را به نگهداریش ترغیب می کند و خواسته ی دل کتمان می نماید.
من از افتادن به ورطه ی سفسطه پردازی و دور باطلی که در پی آنید و بدان خو گرفته اید گریزانم. هر که خواند خود بداند معنی این مدعا
آن داستان به همراه این داستان و بسی داستانهای اسفناکِ دیگر همگی در کنار هم بخوبی خوی و شخصیت حضرتش را ر
موضوع را عوض کرده به جای دیگر بردید؟!!!!!!!!!!!! داستان دیگر را به کمک می طلبید تا داستان قبلیتان را ماستمالی کنید؟! گویا از شاخه ای پریدن به شاخه دیگر نشانه مشترک شما و دوستانتان می باشد؟!
اینجا صحبت از منطق است نه داستان سرایی! چگونه می خواهید داستان دیدن بدن نیمه برهنه را که تنها شاهد و بیان کننده آن زینب می تواند باشد به عنوان سندی محکم و غیر قابل تردید جا بزنید و بخورد دیگران بدهید! آیا این دلیلی بر طلاق می تواند باشد و هیچ اختلافی بین زید و زینب نبوده است؟!
جالب است که استناد به نص صریح آیه و تواریخ و تفاسیر را غیر منطقی می دانید و تعابیر شخصی خود را منطقی.
نسبت فامیلی ایشان با زینب یک چیز است و نیمه برهنه دیدن و دل باختن بدو پس از ازدواجش با زید چیز دیگر. حتما نمی دانید اینگونه یکباره دل باختن ها برای ایشان امری مسبوق به سابقه است. چنانکه چون صفیه دختر زیباروی رییس قبیله‌ بنی نظیر را پس از تصرف قلعه خیبر و کشتن پدر و سپس همسرش (زیر شکنجه بجرم مخفی کردن جای گنجهایش) دید در سن ۵۷ سالگی همان شب دلباخته ی دخترک ۱۷ ساله شد و او را بتصرف خود درآورد.
منطق را می بینید ؛ پدری و همسری را بکشی و دخترک داغدار را همان شب تصاحب کنی.
دوستی کتابناکی فرمودند:
من با کسانی که حرف منطقی برای گفتن ندارند وکارشان فقط تحریف تاریخ و توجیه است.هیچ بحثی ندارم

منطق چیز خوبی است. اما منطق از این بالاتر:
رسول‏اكرم(ص) زينب دختر عمه خود را از كودكى مى‏شناخت، بنابراين چه چيز مانع ازدواج او با زينب مى‏توانست باشد؟ و از سويى، چگونه فردى حاضر مى‏شود دخترى را به ازدواج شخصى در آورد و پیشنهاد دهنده چنین ازدواجی باشد، و پس از آن‏كه شوهر كرد به او تمايل پيدا كند؟
و البته جایی برای داستان سرایی باقی نمی ماند. دختر عمه ات را بشناسی و پیشنهاد دهنده ازدواج آن با شخصی که بعنوان پسر خوانده ات می باشد باشی و تازه بعد از ازدواج بفهمی که ای بابا این دختر عمه ما چه گنجی بود و خود نمی دانستیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
قانون قوه باه - آداب زناشویی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک