رسته‌ها
قانون قوه باه - آداب زناشویی
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 649 رای
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 649 رای
رهنمودهای 14 معصوم
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
98
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mehdi57
mehdi57
1388/07/29

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قانون قوه باه - آداب زناشویی

تعداد دیدگاه‌ها:
702
یک مطلبی که یادم رفت بگویم اینست که این نوشته ها و سخنان امام علی(ع) در راستا و ادامه یکدیگر هستند که متاسفانه به علت وقفه افتادن و جا نیافتادن در یک نظر مجبورم قسمت قسمت بیاورم:
#
103 )
#
بعد زمین را گسترش داد و تکمیل کرد، از این رو فرموده است:
«رَفَعَ سَمْکَها فَسَوّاها* وَ اگغْطشَ لَیْلَها وَ اگخْرَجَ ضُحاها* وَ الاگرْض بَعْد ذلِکَ دَحاها» (نازعات/28 30).
«سقف آسمان را برافراشت و آن را به اندازه‏ی معیّن درست کرد و شبش را تیره و روزش را آشکار ساخت، و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد».
بنابراین انبساط زمین به وسیله غلتانیدن و چرخش به وقوع پیوسته (حرکت وضعی زمین) و این کار بعد از بناء، نظم و برافراشته شدن آسمان‏ها بوده است.
امام باقر علیه السلام می‏فرماید: دودی که از میان موج و کف خارج شد از جنس دود آتش نبوده است.
مفسران نیز به اتّفاق نظر می‏گویند: این دود از آتش نیست، بلکه از تنفّس و تبخیر آب است.(11)
امیرالموءمنین علیه السلام در خطبه دیگر پیدایش خشکی‏ها را این گونه ترسیم کرده است:
«خشکی را از آب دریایی موج زننده، و هر موجی موجی دیگر را شکننده پدید آورد و آن را طبقه‏ها کرد، آن گاه طبقه‏ها را از هم گشود و آن را هفت آسمان کرد، پس از آن که به یکدیگر بسته و یکپارچه بود، و به فرمان او آسمان‏ها چنگ در یکدیگر نهادند و بر پای ایستادند».(12)
همچنین در خطبه دیگر می‏فرماید: خداوند آسمان را بعد از روزگاری که دود بود ندا داد سپس حلقه‏های بندهای آسمان جوش خوردند و به هم برآمدند، و خداوند درهای بسته‏ی آن را بعد از آن که یکپارچه (رتق) بود باز کرد.(13)
بر این اساس، مادّه‏ی اصلی زمین و هفت آسمان که به احتمال قوی منظور کواکب سیّار هفتگانه از فلکیات قدیم (عطارد، زهره، مریخ، مشتری، زحل(14)... )باشد همه از دود (دودی که از
_______________________________
11. کامل ابن اثیر:1/19، 20؛ بحار:54/185؛ تفسیر المیزان، ذیل آیات نازعات.
12. نهج البلاغه فیض الإسلام وشهیدی، خطبه 211؛ بحار:54/38.
13. نهج البلاغه شهیدی:خطبه91.
14. امام امیرالموءمنین علیه السلام در حدیثی طلوع زحل را در آسمان هفتم خاطر نشان ساخته است،(شرح خویی بر نهج البلاغه:1/380، نشر مکتبه اسلامیه).
#
( 102 )
#
لَموسِعُون».(7)
«ما آسمان را با قدرت خویش پایه گذاشتیم و پیوسته آن را گسترش، وسعت و انبساط خواهیم بخشید».
امام باقر و صادق علیمها السلام می‏فرمایند: آب بر هوا قرار داشت و هوا بی‏کرانه بود و جز این دو چیزی وجود نداشت و چون خداوند اراده کرد زمین را بیافریند فرمان داد بادها به آب وزیدند، موج پدید آمد و از موج کف پدیدار گشت، کف‏ها به اندازه کوه بزرگی شدند، خداوند آنها را در محلّ «بیت الله الحرام»[مکّه معظمه] گرد آورد و از آنها زمین را پدید آورد، از این رو نخستین سرزمینی که آفریده شد مکّه است، لذا آن را مادر شهرها (امّ القری) نامیدند چنان که خداوند در قرآن به این مطلب اشاره کرده می‏فرماید:
«اِنّ اگوّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلّذی بِبَکّة مُبارکاً...» .(8)
(نخستین خانه‏ای که برای مردم قرار داده شد در سرزمین مکّه است) سپس زمین را از زیر کعبه (بکّه) گسترش داد، و گسترش زمین در مدت زیادی به درازا انجامید.
پس از مدّتی از میان کف‏ها، دودی بدون آتش بر آسمان رفت، و از آن آسمان‏ها آفریده شد و به گردش آمد.(9)
نظر فخر رازی
وی می‏نویسد: خداوند در آب حرارت به وجود آورد (یعنی ماده آغازین چیزی شبیه آب بسیار داغ و جوشان بوده است) سپس از این آب جوشان کف و دودی خارج شد، از کف آن زمین، و از دودِ آن، آسمان‏ها آفریده شد چنان که ابن عباس گفته است: دودی که مایه‏ی آغازین آسمان است از بخار زمین بوده است.(10)
امّا برخی دیگر از دانشمندان بنا به شواهدی که از قرآن و احادیث به دست آورده گفته‏اند: خداوند، نخست زمین را آفرید و هنوز آن را گسترش نداده و تکمیل نکرده بود که آسمانها را آفرید، و در مرحله
_______________________________
7. ذاریات/47.
8. آل عمران/96.
9. توحید صدوق، باب 36؛ احتجاج طبرسی:2/72؛ نور الثقلین ذیل آل عمران/96؛ بحار:54، ص 64، 65؛ تفسیر قمی، ذیل آیه .
10.تفسیر کبیر:27/104، ذیل سجده/11 ؛ درّ المنثور:1/106؛ بحار:54/17.
( 101 )
در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمانهای هفتگانه را بساخت، پایین‏ترین آسمانها را از موجی مستقرّ بنا نهاد، که حرکت انتقالی به این سو و آن سو ندارد، و بالاترین آسمان‏ها را سقفی محفوظ در مرتفع‏ترین فضا قرار داد، بی ستونی که آن را برپا دارد و بدون میخ و طنابی که آنها را به هم بپیوندد.
آن‏گاه آسمان را با زینت و زیور ستارگان و روشنایی‏ها بیاراست، و خورشید را با فروغ گسترده و ماه فروزان را با روشنایی‏اش در فلکی گردان و سقفی در دوران و صفحه‏ای منقوش با ستارگان به جریان انداخت.
از منظر علی علیه السلام آفرینش از جوّ، فضا و هوا آغاز شده است، و به احتمال قویّ این موضوع همان مادّه گازی است که در دو آیه از آیات قرآن با واژه‏ی دود(=دخان) آمده است:
1. «ثُمَّ استوی اِلَی السَّماء وَهِیَ دُخان...»(3):
«سپس خداوند آسمان را مورد مشیّت خود قرار داد در حالی که آسمان دود بود».
2. «فَ‏آرْتَقِبْ یَومَ تَاْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ مُبینٍ»(4):
«در انتظار روزی باش که آسمان دود آشکاری برآورد».
در حدیث امام باقر علیه السلام می‏خوانیم: نخستین موجودی که آفریده شده آب است و هوا از آب خلق گردیده است، بنابر این ریشه و نسب هر چیزی به آب می‏رسد، خداوند سپس هوا را بر آب مسلّط ساخت. آب را بر روی هم کوبید تا از آن کفی پدید آمد و از آن کف زمین خلق گردید.(5)
چنان که قرآن به روشنی می‏فرماید:
«...اِنَّ السَّمواتِ وَالاگرضَ کانَتا رتقاً فَفَتَقْناهُما وَجَعَلْنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَی‏ءٍ حَیّ...».(6)
«آسمان‏ها و زمین در آغاز بسته و یکپارچه بودند، بعداً ما آن‏ها را از هم باز کرده و هر چیز صاحب حیات را از آب قرار دادیم».
این آیه به خوبی «انبساط» جهان را می‏رساند، روشن‏تر از آیه مزبور این آیه است:
«وَالسَّماء بَنَیْناها بِاگیدٍ وَ انّ
_______________________________
3. فصلت/11.
4. دخان/10.
5. تفسیر نورالثقلین:4/540.
6. انبیاء/30.
آیا من گفتم آنها مسلمان شده اند؟؟؟؟!!!
بحث درباره تاثیر اسلام و سیاست پیامبر(ص) در سعادت بشریت و قبل از آن اعراب از زبان دانشمندان و اندیشمندان بزرگ دنیا بود!و در جهت نشان دادن دلیل شکستن تابوهایی که ذکر شد!
رشته بحث از دستتان رفته!
شما نیز در مذمت دین جملاتی آوردید بنده نیز مخالفش آوردکی گفتم مسلمان شده بودند!!!؟
ضمن آنکه باید دید در چه مقطعی از عمرشان چنین چیزهایی گفتند که مشخص میکند نظرشان تغییر کرده یا نه.(مانند ولتر)
به دوستان کتابناکی: آقایان:
persica1400،
protester
hoshyar , ....
,و سایر منتقدین دین اسلام
خواهشمندم اندکی برای سایر دوستان کتابناکی خود درباره خدایی که به آن معتقد هستید سخن بگوئید. تا بیشتر با شما و افکارتان آشنا شده و بتوانیم بحث های عمیق تری را انجام بدهیم
بنده از خود شروع می کنم: 1- خدا باور 2- مسلمان و محمد را فرستاده آفریدگار می دانم و آفریدگار را آنگونه می شناسم که قرآن معرفی می کند
شما نیز در اینباره با دیگر دوستان کتابناکی خود سخن بگوئید. مشتاقانه آماده شنیدن سخنان شما هستم!
توضیح: لطفا درباره خدایی که خود به آن باور دارید سخن بگوئید و ما را با خدای خودتان آشنا کنید!
دیدگاه امام علی علیه السلام
سخن علی علیه السلام درباره‏ی آغاز آفرینش از منبع جوشان قرآن کریم سرچشمه گرفته و با آیات قرآن کاملاً هماهنگ است، بنابر این در این نوشته ما هر دو را باز می‏کاویم.
لیکن جهت یادآوری و سنجش میان نظر دانشمندان گذشته تا عصر حاضر، نخست اشاره‏ای گذرا به نکات برجسته گفتار پیش خواهیم داشت، از این رو:
1. جهان مادّه با مهبانک (انفجار بزرگ) پدید آمد و همه‏ی انرژی موجود کنونی در گوی کوچک بی‏نهایت سوزان و بی اندازه چگالی متمرکز بود.
2. در این نظریّه، جهان انبساط می‏یابد، فضا باز می‏شود و عمر جهان بین ده تا پانزده میلیارد سال است.
3. جهان در حال نوسان است، انبساطی که با انفجار بزرگ آغاز شد رو به انقباض می‏رود، و سپس انفجار بزرگی دیگر....
4. جهان نه آغاز دارد نه پایان، ازلی و ابدی است، و زمان و فضا پیوسته بدون تغییر خواهند بود.
5. انفجار بزرگ با این اشکال‏ها روبه رو است که:
الف) در تلسکوپهای عصر م
_______________________________
1. ر.ک: درسهایی از مکتب اسلام، سال 32 شماره 12 و سال 33 شماره 1، از همین قلم تحت عنوان «تقویم شمسی تاریخ اسلام».
( 100 )
اخترنماهایی با بیش از زمان و فاصله مزبور مشاهده گشته‏اند.
ب) مرکز انفجار بزرگ کجا است؟
ج) عامل اصلی انبساط کدام است؟
6. برای جهان هنوز یک هندسه‏ی پایدار ثابت نشده و هندسه‏های مسطّحه، هذلولوی و بیضوی با اشکال‏های جدّی روبه رو است و نمی‏تواند اطراف و گستره‏ی جهان مادّه را تفسیر و ترسیم کند.
7. هنوز به دلیل قاطعی نرسیده‏اند که جهانِ مادّه، ازلی و ابدی است یا حادث.
8. نظریّه‏ی نسبیّت در کیهان شناسی «اینشتاین» هنوز بسیاری از پرسشها را پاسخ نگفته و با دشواری‏هایی روبه رو است. و اینک:
سخن علی علیه السلام
«ثمّ أنشأ سبحانه فتقَ الاجواء و شقّ الارجاء وسکائک الهواء... ورقیم مائرٍ».(2)
«سپس خداوند جوّها را از هم شکافت و جوانب و ارتفاعات هوا را باز نمود».
آب انبوه و پر موج و خروشان را که بر پشت باد تندوز و پر قدرتی قرار داده بود، در لابه لای فضاهای باز شده به جریان انداخت.
با این باد تندوز آب را از جریان طبیعی بازداشت و آن گاه باد نیرومند را بر آب مسلّط کرد و آب را در بالای آن قرار داد.
فضا را در زیر باد پر قدرت باز، و آب در روی باد، جهنده و جنبان شد.
سپس خداوند سبحان باد دیگری بیافرید که فرمانی جز به حرکت درآوردن آب نداشت، این باد دست به کار زد و تحریک آب را ادامه داد، جریان این باد را تند و منبعش را دور از مجرای طبیعی قرار داد.
خداوند سبحان همان باد را به برهم زدن آب انبوه و برانگیختن امواج دریاها دستور داد، و چونان مشک شیر که برای گرفتن کره جنبانده شود آب را به حرکت و زیر و رو شدن درآورد
وزش باد بر آن آب چنان بود که در فضای خالی وزیدن بگیرد، آب در مقابل جریان باد مقاومتی از خود نشان نمی‏داد، آب را سخت به حرکت درآورده اوّلش را به آخرش و متحرکّش را به ساکنش برگرداند.
در این هنگام انبوهی از آب، سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند آن کف ر
2. نهج البلاغه، خطبه‏ی 1.
تو میخواهی دین جاری و ساری در سرزمین و تاریخ خودمان و کشورهای اطرافمان را از زبان غربی ها برایمان تعریف کنی!!
وقتی کتابی چون تاریخ طبری در فاصله زمانی به نسبت کمی تا اتفاقات صدر اسلام توسط یک مسلمان نگاشته شده است و در آن از برخورد مسلمین و پیامبر با قبایل بنی نضیر و بنی قریضه و سر بریدن ها سخن گفته شده... شما آمده ای برای من از لرد آویبوری و لئو تولستوی سخن میگویی!؟ مثلاً همین آقای لرد آویبوری در مورد مذهب ژاپنی ها هم کلی تعریف کرده است آیا او خودش به مذهب ژاپنی ها گرایید!!؟
«به‌طور کلی تعلیات مذهبی ژاپن، روح فضیلت، ثبات و شجاعت و تحمل و امانت و تسلط بر نفس را در تمام افراد از مرد و زن پدید می‌آورد و همین صفات ملت ژاپن را در شمار ملل معظم دنیا در آورده است.»

اگر آقای لئو تولستوی که بعنوان شاهدی بر خوب بودن اسلام از آن نقل قول میکنید واقعاً متحول می شد شهادتین را می خواند و خود نیز مسلمان میشد! اما چرا نشده؟!!
همین آقای تولستوی در مورد گیاهخواری آرائی دارد که صد در صد مخالف شرع اسلام است . تولستوی میگوید:
اگر انسان بخواهد به راستي و به طور جدي زندگي خوبي داشته باشد، نخستين چيزي كه از آن پرهيز خواهد كرد مصرف خوراك حيواني است زيرا ... غير اخلاقي است، چون مستلزم كشتن، يعني كاري است در تضاد با حس اخلاقي.
انسان مي تواند بدون كشتن حيوانات به منظور تهيه خوراك تندرست باشد. بنابراين اگر گوشت بخورد، تنها براي ارضاي ذائقه اش در گرفتن جان حيوانات همدستي كرده است.

حال این جهان بینی کجا! آن جهان بینی که در سر گوسفند و قلب شتر را در عید قربان با چاقو پاره میکند کجا!...
من هم در مقام توصیف مسیحیت میتوانم بگویم: مسیح مردی مهربان بود... اما آیا در پشت این جمله من مسیحی شده ام! یا آیا من به ظلمت قرون وسطا و مسیحیت اشاره کرده ام؟!!
آیا من اجازه دارم اقوال مخالفان اسلام و پیامبر را که در قالب جملات قصاری که علیه اسلام بیان شده اند اینجا ذکر کنم و آنگاه با چند جمله قصار نتیجه گیری کنم!؟ آنوقت ببینید دوستان مذهبی چه حمله ای به این طرز استدلال و نحوه کار خواهند داشت... تقریبا به این شکل در می آیند: (?) پس ذکر چند جمله از چند دکتر نمی تواند معیار درک اعماق یک مذهب و اتفاقات تاریخی آن و نص صریح کتاب آن باشد. مهم حاصلی است که از اسلام و مذهب در این کشور و کشورهای همسایه نظیر ترکمنستان و پاکستان و افغانستان و عربستان و سودان و نیجریه حاصل شده است. مهم تاریخ عملی و آراء شرعی و نص صریح کتاب و زندگانی افراد الگو در این مذهب است. مهم بحث مفصل و مشروح و مبسوط است که ساعت ها درمورد هریک از این مسائل با دوستان کرده ایم...
خداوندی که مورچه را بر روی دست و پايش برقرار و پيکره وجودش را به استحکام خاصی بنا گذارد از همه چيز برتر و بالاتر است هيچ آفريننده ای در آفرينش اين حشره با او شرکت نداشته 000 [1] و هيچ قدرتی در آفرينش آن وی را ياری نکرده . اگر طريق و راههای خرد را بپيمائی تا به آخر برسی [2] دلايل به تو مي گويند که آفريننده اين مورچه کوچک همان آفريدگار درخت عظيم الجثه خرما است [3] زيرا با تمام تفاوتهائی که دارند هر دو ساختمانشان دقيق و پيچيده است و به هر حال [4] موجودات بزرگ و کوچک سنگين و سبک توانا و ناتوان همه در خلقتش يکسانند [ و در برابر قدرت او بی تقاوت است ] . [5] آفرينش آسمان و جهان [6] همينگونه است آفرينش آسمان و هوا و باد و آب اکنون به خورشيد و ماه [7] گياه و درخت آب و سنگ و اختلاف اين شب و روز و جريان درياها [8] و کوههای فراوان و بلندی قله ها و تفرق و جدائی اين لغات و زبانهای گوناگون بنگر [ تا خدا را بشناسی ] [9] وای بر آن کس که ناظم و مدبر اينها را انکار کند [10] گروهی مي پندارند که آنها همچون گياهند و زارعی ندارند و برای اشکال گوناگون آنها آفريننده ای نيست . [11] اينها برای ادعای خود دليلی اقامه نکرده اند و برای آنچه در مغز خود پرورانده تحقيقی به عمل نياورده اند . [12] آيا ممکن است ساختمانی بدون سازنده و يا حتی جنايتی بدون جنايتگر پديد آيد ؟ [13] آفرينش ملخ [14] و اگر خواهی درباره ملخ بينديش که خداوند برای او دو چشم سرخ [15] دو حدقه همچون ماه تابان و گوش پنهان آفريده و دهانی به تناسب خلقتش به او داده : [16] حواسی نيرومند و دو دندان که با آنها [ شاخه های گياهان و برگهای درختان را ] چيده و جدا مي کند و دو وسيله همچون داس که با آنها خوراکش را جمع آوری مي نمايد . [17] کشاورزان برای زراعت خود از آنها مي ترسند و قادر بر دفعشان نيستند 000 [1] حتی اگر همه دست به دست هم بدهند آنها همچنان نيرومندانه پيش مي آيند تا وارد کشتزار شوند [2] و آنچه ميل داشته باشند بخورند . در حالی که تمام پيکرشان به اندازه يک انگشت باريک نيست [3] بزرگ است خداوندی که تمام کسانی که در آسمانها و زمينند از روی اختيار يا به اجبار در برابرش خضوع مي کنند [4] و صورت و جبين برايش به خاک مي سايند و طوق اطاعت او را در حال تندرستی و ناتوانی به گردن مي اندازند و از روی ترس و بيم زمام اختيار خود را به او مي سپارند . [5] پرندگان مسخر فرمان وی هستند و او تعداد پرها و موی پرهای آنها [ از کوچک و برزگ ] و شماره نفسهای آنان را احصاء کرده است . [6] عده ای را به گونه ای آفريده که در درون آب زندگی کنند و گروهی در خشکی روزی آنها را مقدر فرموده [ و آنچه با دستگاه گوارش و بدن آنها تناسب دارد برايشان آفريده ] [7] و اصناف آنها را احصاء نموده است . اين کلاغ است و آن عقاب اين کبوتر است و آن شترمرغ [8] هر پرنده ای را به نامی دعوت کرده و روزيش را تکفل نموده . ابرهای سنگين را ايجاد فرموده [9] و باران های پرپشت و پي درپی از آن فروفرستاده قسمت و سهم باران هر مکانی را مشخص ساخته است [ و با اين کار ] زمينهای خشک را آبياری نموده [10] و گياهان را بعد از خشکسالی رويانده است.
خدا یکی است اما تعابیر ادیان و اندیشه های مختلف از او فرق دارد.(در ادیان توحیدی که نظمی واحد در آفرینش میبینند و برای هر پدیده ای دو سه تا خدا ندارند!)
ویژگی هایی که برای خداوند در اسلام بیان شده شرک آمیز و مانند ادیان دیگر نیست که وی را در حد پدیده ها پایین بیاورد.
خطبه زیبای امام علی(ع):
ستايش مخصوص خداوندی است که حواس وی را درک نکنند و مکانها وی را در بر نگيرند ديده ها او را نبينند [3] و پوشش ها وی را مستور نسازند با حدوث آفرينش ازليت خود را آشکار ساخته [4] و با اسرار خلقت وجود خود را نشان داده است همانندبودن آفريده ها دليل بر آن است که برای او همانندی نيست هم او که در وعده هايش صادق [5] و بالاتر از آن است که بر بندگان خود ستم کند . درباره مخلوقاتش به عدل و داد رفتار مي کند [6] و در اجرای احکام به عدالت بر آنها حکم مي نمايد حادث بودن اشياء گواه بر هميشگی او [7] و ناتوانی آنها نشانه قدرت او و نابودی قهری موجودات شاهد و گواه دوام او است . [8] يکی است اما نه به شماره هميشگی است ولی نه اينکه زمانی دارد برقرار است ولی چيزی نگهدارنده او نيست [ بلکه قائم به ذات است ] [9] چشم دل وی را دريابد نه حواس ظاهر آنچه مشاهده مي گردد بر بود وی گواهند نه بر حضور وی [10] انديشه ها بر او احاطه ندارند بلکه با آثار عظمتش بر آنها متجلی شده با نيروی عقل مسلم شده که کنه ذاتش را درک نتوان کرد و انديشه های ژرف انديشی که ادعای پي بردن و احاطه بر کنه ذات را دارند به محاکمه مي کشد . [11] [ او بزرگ است ] اما نه به اين معنی که حد و مرز جسمش طولانی است . [ او با عظمت است ] [12] اما نه آن عظمتی که جسدش را بزرگ جلوه دهد نه بلکه شان و مقامش بزرگ و حکومتش با عظمت است .[13] پيامبر بزرگ ما [14] گواهی ميدهم که محمد ص بنده و فرستاده ای برگزيده و امين او است 000 [1] وی را با برهانهائی روشن ، و پيروزی بر کفر و شرک ، [2] و واضح نمودن راه راست گسيل داشت و او نيز رسالت حق را آشکارا ابلاغ کرد، و انسانها را به جاده حق رهنمون شد، [3] پرچمهای هدايت را برافراشت و نشانه های روشن را برقرار ساخت رشته های اسلام را محکم ، و دستگيره های ايمان را استوار گردانيد. [4] قسمتی ديگر از اين خطبه پيرامون آفرينش حيرت انگيز بعضی از جانداران [5] اگر در عظمت قدرت و بزرگی نعمت او مي انديشيدند به راه راست بازمي گشتند [6] و از آتش سوزان مي ترسيدند اما دلها بيمار و چشمها معيوب است . [7] آيا به مخلوقات کوچکش نمي نگرند که چگونه آفرينش آنها را استحکام بخشيده و ترکيب و به هم پيوستگی آنها را متقن گردانيده است [8] و گوش و چشم برای آنان به وجود آورده و استخوان پوستشان را نظام بخشيده . [9] به همين مورچه با آن جثه کوچک و اندام ظريفش بنگريد که چگونه لطافت خلقتش با چشم و انديشه درک نمي گردد : [10] نگاه کنيد چگونه روی زمين راه مي رود و برای بدست آوردن روزيش تلاش مي کند [11] دانه ها را به لانه نقل مي نمايد و در جايگاه مخصوص نگهداری مي کند . در فصل گرما برای زمستان [12] و به هنگام امکان برای زمانی که جمع کردن برايش ممکن نيست ذخيره مي کند روزيش تضمين گرديده و خوراک لازم و موافق طبعش آفريده شده [13] خداوند منان از او غفلت نمي کند و پروردگار پاداش ده محرومش نمي سازد گو اينکه در دل سنگی سخت و صاف [14] و يا در ميان صخره ای خشک و بي رطوبت باشد اگر در مجاری خوراک و قسمتهای بالا و پائين دستگاه گوارشش [15] و عضلات و اعضائی که برای حفظ اين دستگاه آفريده و چشمها و گوشهايش انديشه نمائی [16] در تعجب فرورفته و به شگفتی خلقتش اعتراف خواهی کرد و از توصيف آن به زحمت خواهی افتاد [ و خواهی گفت ] [17]
برتراند راسل: آن‌چه در آئین مسیحیت رایج است به همان اندازه نیز در بودائیسم اعتبار دارد. جامعه راهبان بودایی - به عنوان مثال در تبت - به شدت مخالف آموزش، ضدبشر و ستم‌پیشه است.

آخی!چقدر هم که ضد دین بود!
تعداد دانشمندان خداباور از تعداد دانشمندان ملحد بسیار بیشتر است شما این چندتا را علم کرده اید که چه بگویید؟
داوکینز و آن هایی که نام بردی طرفداران الحاد هستند.
انیشتین نیز در اواخر نظر خویش را تغییر داده بود اگرچه از همان ابتدا نیز به یهو و پدر آسمانی اعتقادی نداشت.
انیشتین به وجود (( یهوه، پدر آسمانی و الله و ... )) معتقد نبوده است! اعتقاد مذهبی او به گفته خودش با مذهب یک شخص عادی فرق دارد. او به شعوری ساری و جاری در ذات جهان هستی اعتقاد دارد. نه خالقی بیرون از هستی که بر عرش نشسته و هشت فرشته روز داوری آنرا حمل میکنند. نه خالقی که در امور شخصی و خانوادگی یکی از انسانها دخالتهای ویژه میکند!! بلکه شعوری که عین ذات هستی است!! و خود هستی است... دقت کنید که هستی همان غایت الوجودی است که به علتی بیرون از خود نیاز ندارد

فلسفه اسلامی و توحید آن دقیقا همین است.امر به نیکی و نهی از بدی و فرستادن دین نیز پس از یگانه پرستی با دلایل اثبات میشود این موارد جز ذات خداوند نیستند بلکه جزو قوانینی است که بر آفرینش طبق حکمت و علم ازلی خود قرار داده و حاکم فرموده است.
قانون قوه باه - آداب زناشویی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک