رسته‌ها
موش و گربه
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 57 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 57 رای
خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی شاعر و نویسنده طنزپرداز فارسی‌زبان قرن هشتم هجری است که طبق قراین موجود در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم ه.ق. در یکی از توابع قزوین چشم به جهان گشود.

علت اشتهار او به زاکانی انتساب او به خاندان زاکان است. این خاندان تیره‌ای از «عرب بنی خفاجه» بودند که بعد از مهاجرت به ایران به نزدیکی رزن از توابع قزوین در تقسیم بندی گذشته وهمدان درتقسیم بندی کنونی رفتند ودر آن ناحیه ساکن شدند.وی درقزوین به دانش اندوزی پرداخت، در آن شهرپرورش یافت، وتاپایان عمردر آن زندگی کرد. در این خاندان دو شعبه از دیگران مشهورتر بودند. شعبه‌ی یکم به گفته‌ی حمدالله مستوفی (معاصر و همشهری عبید) اهل دانش‌های معقول و منقول بودند، و شعبه‌ی دوم را این مورخ ارباب الصدور (یعنی وزیران و دیوانیان) می‌نامد. حمدالله مستوفی، عبید را با نام نظام‌الدین عبیدالله زاکانی یاد می‌کند و او را از شعبه‌ی دوم می‌داند. با این همه اطلاع دقیقی از مقام صدارت یا وزارت برای عبید در دست نیست و همین‌قدر می‌دانیم که در دستگاه پادشاهان فردی محترم بوده است...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
19
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
شهر خاطرات
شهر خاطرات
1392/04/14

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی موش و گربه

تعداد دیدگاه‌ها:
30
تا جایی که ما می‌دانیم زاکان کوتاه‌شده زاککان (زاک+کان) به آرش "معدن زاک" بوده است، زاک گونه‌ای از کانیان است. خود زاکانیان هم از برای زیستن در زاکان، جایی در قزوین، به نام زاکانی آوازه گرفتند نه این که زاکان نام تیره‌ایی باشد، پس عبید زاکانی را تنها برای داشتن نام "زاکانی" نمی توان تازی دانست زیرا زاکان نام جایی در قزوین است، همچنین مولانا هم در یکی از چامه‌هایش گوید:
ای ترک ماه چهره چه گردد که صبح تو
آیی به حجره من و گویی که گل برو
تو ماه ترکی و من اگر ترک نیستم
دانم من این قدر که به ترکی است آب سو
ما نمی‌گوییم همه سرایندگان پارسی‌زبان، زبان مادری‌شان پارسی بوده است، همان صائب تبریزی، بیدل، شهریار، رضا براهنی‌و ... زبان مادری‌شان ترکی بوده با این روی این که باباطاهر چگونه لک شد خدا داند، آن دوبیتی نسبت‌داده شده به باباطاهر که اینگونه آغاز شود "مه دوریشم لکم اعجاز دیرم" را بنده هم در تارنگار گنجور هم در دیوان باباطاهر به ویرایش وحید دستگردی جستم با این روی چنین چیزی نیافتیم. گویا استاد تنها در دهش‌وبخشش واژگان پارسی به دیگران زبانها دست‌ودلباز نیست در دهش‌وبخشش سرایندگان پارسی‌زبان هم هستند.
[quote='tirkemoon']درود جناب mt1397، آیا واقعاً مولانا جلال الدین محمد بلخی از ترک های ایران بوده است؟ به نظر برخی وی تاجیک ایران بزرگ بوده است، به ویژه که در بلخ متولد شده است.[/quote]
درود.
در این پیام ام که برای سال 1397 است، مولانا رضی الله را ناخواسته و به اشتباه در جلوی روانشاد شهریار قرار دادم، زمانی که پیام را دوباره خواندم و متوجه شدم، دیگر هم نشد ویرایشش کنم. مقصودم همان شهریار است. وگرنه مولانا بلخی پیوندی با ایشان ندارد.
رستگار باشید.
درود جناب mt1397، آیا واقعاً مولانا جلال الدین محمد بلخی از ترک های ایران بوده است؟ به نظر برخی وی تاجیک ایران بزرگ بوده است، به ویژه که در بلخ متولد شده است.
بسیار زیبا کوتاه و خواندنی. حکایت این داستان آدم یاد بسیاری از انسانهای الان میندازه که فقط توبه و ریا هستن
درود.
این نَسک که سخنی شیوا، زیبا، و خنده‌وار دارد، از نَسک‌های طنز خوبِ ایران می‌باشد.
البته این نَسک را به عبید زاکانی منتسب دادن. یعنی درش گمان هست که توسط عبید
سراییده باشه. عبید از چامه سراهای نیک و بزرگ ایرانه‌. وی از عرب های تیره‌ی زاکان
بوده که به قزوین میرن. ما ایرانیان باید به خود ببالیم که از هر تیره از میهن‌مان، چامه-
سرایی داشتیم و داریم. همچون شهریار و مولانا که از تُرک‌های ایران بودند، باباطاهر که
از لَک‌ها بوده، عبید که عرب ایران بوده، خراسان که چامه سرایان بسیاری داشته، از باختر
و خاور کشور، از همه جای میهن.
باشد که روزی برسد ما ایرانیان بیشتر قدر بزرگان ادب و تاریخ‌مان را بدانیم.
بدرود.
:-)
متشکرم بابت اشتراک گذاشتن این کتاب طنز 8-)
اگر داری تو عقل و دانش و هوش
بیا بشنو حدیث گربه و موش
بخوانم من برایت داستانی
که در معنای آن حیران نمانی:x
سلام
من از بچگی دوست داشتم این کتابو بخونم بابام همیشه از تعریف میکرد ممنوم واسه گذاشتنش
عبید زاکانی رو هم خیلی دوست دارم:x
من دانلود کردم، باز میشه و هیچ مشکلی نداره
ظمنا کیفیت اسکن هم بسیار مناسبه
تشکر بابت اشتراک این کتاب
موش و گربه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک