رباعیات عمر خیّام
نویسنده:
خیام
امتیاز دهید
بر اساس نسخه تصحیح شده: محمدعلی فروغی
تصاویر: محمد تجویدی
خط: جواد شریفی
خیام دارای چند چهره ریاضیدان، منجّم و شاعر است، او در طول زندگیاش به عنوان ریاضیدان و فیلسوف مشهور بود ولی به عنوان شاعر معروف نبود؛ بلکه سالها بعد نامش در تذکرهها آمد و شعرهایش مطرح شد و در دنیای امروز نیز به خاطر ترجمههای خوب فیتز جرالد در سراسر جهان شهرت یافته است. هر چند متأسفانه اکثر مردم (به ویژه غیر فارسی زبانان) خیام را فردی عیّاش و بی بند و بار و دائم الخمر می دانند؛ و از خود نمی پرسند که چنین آدمی چگونه می توانسته در عین حال بزرگترین دانشمند زمان خود نیز بشود.
شعرهای خیام مشرب فلسفی دارد، زمانیکه ترکهای سلجوقی بر ایران حاکم بودند و فضایی تنگ و پر از اختناق را پدید آورده بودند، خیام سعی میکند شاد باشد،
خیام میگوید این زندگی و عمر انسانی گذراست و باید آن را جدی گرفت؛ نه اینکه در آن بیهوده خوش گذراند؛ و منظور از شراب در شعر خیام بدمستی نیست.
بیشتر
تصاویر: محمد تجویدی
خط: جواد شریفی
خیام دارای چند چهره ریاضیدان، منجّم و شاعر است، او در طول زندگیاش به عنوان ریاضیدان و فیلسوف مشهور بود ولی به عنوان شاعر معروف نبود؛ بلکه سالها بعد نامش در تذکرهها آمد و شعرهایش مطرح شد و در دنیای امروز نیز به خاطر ترجمههای خوب فیتز جرالد در سراسر جهان شهرت یافته است. هر چند متأسفانه اکثر مردم (به ویژه غیر فارسی زبانان) خیام را فردی عیّاش و بی بند و بار و دائم الخمر می دانند؛ و از خود نمی پرسند که چنین آدمی چگونه می توانسته در عین حال بزرگترین دانشمند زمان خود نیز بشود.
شعرهای خیام مشرب فلسفی دارد، زمانیکه ترکهای سلجوقی بر ایران حاکم بودند و فضایی تنگ و پر از اختناق را پدید آورده بودند، خیام سعی میکند شاد باشد،
خیام میگوید این زندگی و عمر انسانی گذراست و باید آن را جدی گرفت؛ نه اینکه در آن بیهوده خوش گذراند؛ و منظور از شراب در شعر خیام بدمستی نیست.
آپلود شده توسط:
mohsen21
1392/04/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رباعیات عمر خیّام
there was the evil trough wich i might not see
some little talk of me and thee
and the nomore of thee and me - there was
ترجمه فیتزجرالد
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفت و گوی من و تو
چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من
اما سال 1859 اداورد فیتزجرالد با ترجمه و باز سرودن 75 رباعی از رباعیات خیام، هم خود به شهرتی عظیم رسید و هم نام خیام را عنوان یک شاعر به جهان شناساند . بعدها 4 ویرایش دیگر نیز از این کتاب عرضه شد و در هر ویرایش چند رباعی افزوده شد .گفته یشود که فیتزجرالد ابتدا علاقه مند به زبان و ادبیات اسپانیایی بوده و روزی حین مطالعه کتاب دن کیشوت به نام ایران برمیخورد و علاقه مند به یادگیری زبان پارسی می شود . بعدها دوستی در کلکته به دیوانی از رباعیات خیام برمیخورد و آنرا برای فیتزجرالد می فرستد . این کتاب تقریبا به همه ی زبان های زنده ی دنیا ترجمه شده و در زمان خودش بعد از انجیل و اثار شکسپیر جز پرفروش ترین ها بوده است .
اما فیتزجرالد که بود و چگونه خیام را به غرب شناساند؟
فیتزجرالد ،مردی منزوی، و شاعری درجه سه بود. فیتز جرالد پیش از ترجمه رباعیات خیام ، منطق الطیر عطار و منظومه سامان و ابسال جامی را طی یک سال به انگلیسی برگرداند که چندان مورد استقبال واقع نشد. اما برای ترجمه مجموعه کوچکی که سال 1859 با نام "رباعیات عمر خیام؛ شاعر و منجم ایرانی" منتشر کرد ، پنج سال وقت گذاشت. کتابی که شامل 75 شعر چهار مصراعی با عنوان ناآشنای رباعی بود که شباهتی به آنچه مردم انگلستان از شعر می شناختند، نداشت.این اثر تنها زمانی مورد توجه انگلیسی زبانها قرار گرفت که یکسال پس از انتشارش به دست دو شاعر نامی آن روزگار،روزتی و سوین برن افتاد. چند روز بعد، قیمت کتاب از یک پنی به چند پوند رسید و بلافاصله کتاب نایاب شد. بیشترین هیجان بر سر این بود که آیا واقعا این اشعار سروده فیتزجرالد است یا شاعری اهل مشرق زمین ؟ فیتزجرالد به خاطر این کار از ملکه ویکتوریا لقب لردگرفت. و وقتی مُرد، دوستداران شعر خیام شاخه ای گل رز از مزار خیام آوردند و بر سر گور او کاشتند. او همان طور که در شعر انگلیسی نوآوری کرد و قافیه و شعر چهارمصراعی را به آن وارد کرد،در ترجمه رباعیات هم خلاقیت به خرج داد و به نوعی انها را بازسرایی کرد. فیتزجرالد گاهی یک رباعی را به شکل دو رباعی انگلیسی ترجمه کرده و گاهی از چند رباعی، یک رباعی جدید ساخته است.
خودش هم نمی داند چه کار بوده است :
هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
معلوم نشد که در طربخانه خاک
نقاش ازل بهر چه آراست مرا
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
حکیم عمر خیام سالها در غرب و حتی ایران به عنوان یک منجم و ریاضیدان مطرح بود تا شاعر . در ریاضیات خیام نخستین کسی بود که معادلات درجه سوم را طبقه بندی کرد و اول کسی که قرن ها پیش از دکارت هندسه تحلیلی را برای حل معادلات جبری به کار برد و قرنها پیش از نیوتن و پاسکال نسبت به مسایل ریاضی آگاهی داشته است .
آثار خیام در زمینه ریاضی عبارتند از : 1- شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس 2- تحلیل در یک مسئله هندسی یا رساله فی قسمه ربع الدایره 3- رساله در نسبت های موسیقی و 4- جبر و مقابله (با نام کامل رسالة فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله ) .
در میان این آثار دو کتاب شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس و جبر و مقابله بسیار مورد توجه غربیان قرار گرفته و درباره آن مقاله ها نوشته اند . اما نکته بسیار جالب درباره رساله جبر و مقابله اینست که این رساله (به زبان علمی عربی آن دوران)" با حمد خدا و درود بر پیامبران بویژه پیامبر اسلام و آل طاهرینش شروع شده و با اعتصام به حبل خدا ودست نیاز به سوی او ادامه می یابد ." (ترجمه دکتر مصاحب از جبر و مقابله ، عمر خیام) . این جملات نشان دهنده ی دیدگاه خیام نسبت به خداوند و پیامبران و خاندان اوست و نظریاتی را که در مورد پوچ گرایی خیام وجود دارد نفی می کند . (مگر اینکه این کتاب نوشته خیام نباشد یا در آن تحریفی صورت گرفته باشد) .
اما بزرگترین خدمت حکیم خیام ، تنظیم دقیقترین تقویم جهان تا به امروز یعنی تقویم جلالی است . شروع تنظیم این تقویم به توصیه خواجه نظام الملک توسی (به سبب اشکالات و اختلالات موجود در تقویم هجری آنزمان) و دستور سلطان ملکشاه سلجوقی بود .
پیش از آن منجمان زیرک ساسانی روشی را در تنظیم تقویم به کار می بردند که هر 120 سال یک ماه به سال ها اضافه می شد و فصل ها تقریبا منطبق با تقویم بود اما پس از اسلام این روش رو به فراموشی رفت . مدیریت و تدوین این امر سترگ به خیام ، یگانه دانشمند نجوم آنزمان سپرده شد در حالی که وی فقط 32 سال داشت . خیام با کمک 6 دانشمند گروهش موفق به تنظیم دقیقترین تقویم تاریخ شدند ، تقویمی که هزار سال پس از او هنوز به کار می آید و ارزش و اعتبارش کاستی نگرفته است. تقویم گرگوری (میلادی)مسیحیان که امروزه از نظر دقت پس از تقویم جلالی در رده دوم است در هر ۱۰ هزار سال ، نزدیک به سه روز با سال حقیقی اختلاف پیدا می کند، ولی تقویم جلالی همواره منطبق با سال حقیقی است و هیچ گاه از آن عقب نمی ماند.
دریاب دمی کـه با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد
خیام که بود ؟ فیلسوف بود یا شاعر؟ ریاضیدان بود یا منجم ؟ فقیه بود یا صوفی ؟
حکیم ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری شخصیتی بی بدیل در تاریخ ایران است . چه او از افرادی است که در چند بعد به فعالیت پرداخته و در غالب علوم استادی کامل بود .
خیام در جنبه های گوناگون عرفان ، فلسفه ، نجوم ، ریاضیات و شعر سرآمد دورانش بود . عده ای او را از صوفیان دانسته اند که در "علم و حکمت و نجوم بی قرینه بود " چنان که "به وی مثل زدند " (تاریخ الحکما ) ؛ عده ای او را در شعر و شاعری ستوده اند و گاهی هم به تعداد اشعارش شک کرده اند ؛ در زمینه تسلط خیام در ریاضیات و نجوم نیز بسیار گفته شده : "عمر خیام در عصر خود بی مانند بود و در علم نجوم و حکمت ضرب المثل زمان . " (خریدهٌ القصر ، کاتب قزوینی) ، " خیام مسلط بر تمام اجزای حکمت و ریاضیات و معقولات بود ." ( بیهقی) ، "منجمان گفتند اگر باور ندارید از امام خیام نظر بخواهید نظر ما نظر اوست ."(عروضی سمرقندی) ، ویل دورانت : "روشی که خیام برای حل معادلههای سهمجهولی ارائه داده، شاهکار علم ریاضی در قرون وسطاست." ؛
و درباره فلسفه و علم دینی خیام نیز بسیار گفته شده : "امام خراسان ( خیام ) و علامه دوران بر دانش یونان مسلط بود و باید در سیاست مدنی از او پیروی کرد . او خداشناسی را در اجتناب از شهوات جسمی میدانست . که این امر مستلزم تزکیه نفس است . " (تاریخ الحکما ، قفطی) ، " خیام حکیم جهان و فیلسوف گیتی است"(زمخشری) ، "فیلسوف حجه الحق، عمر بن ابراهیمی خیام از تمام حکمای خراسان بالاتر و پرمایه تر و در ریاضیات بر همگان فزونی داشت . روزی در مجلس عبدالرزاق درباره معذوتین ( آیات قرانی ) از خیام سوال شد و او ساعتها درباره اش بحث نمود به طوری که همگان شگفت زده شدند ." (اتمام التتمه ). و مورخ روسی یوگنی برتلس در مقدمه کتابش درباره خیام میگوید : "برهمگان واضح است که خیام ریاضی دان و فیلسوف ایرانی در روزگار خود با چه دشواریهایی روبرو بوده است . حتی مورخین شریعت اسلامی تفکرات او را مارهای زهر آگین و گزنده شریعت اسلام میدانستند . به نظر میرسد خیام در جلسات علمی اش سروده هایی جنجالی میگفته است که آنها از ترس حاکم شرع دهان به دهان آنرا چرخانده اند و امروز به ما رسیده است . "
ابعاد وجودی بی نظیر خیام سبب شده است که برخی افراد در وجود یک خیام شک کنند تا آنجا که قایل به وجود 4 خیام در زمان های مختلف شده اند .
ای کاش که جای آرمیدن بودی................................یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک........................چون سبزه امید بر دمیدن بودی[/quote]
سلام بر تردید بی تردید.
کجایی برادر گرامی؟
دوست عزیز جایتان در کتابناک بسیار خالی بود.
خوش آمدی .
خوشحالم که بازگشتی:-)
ای کاش که جای آرمیدن بودی................................یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک........................چون سبزه امید بر دمیدن بودی
خون دو هزار توبه در گردن ماست
گر من نکنم گناه ، رحمت که کند؟
آرایش رحمت از گنه کردن ماست
صد البته در مقام و جایگاه حافظ تردیدی نیست اما مظلومیت خیام در صفحه ای از خودش انسان را به تامل فرو می برد. روحش شاد باشد حکیم خیام که همه درس است کلام نافذش و معانی بسیار در سخنان ساده و از جمله :
یک نان به دو روز اگر شود حاصل مرد / وز کوزه شکسته ای دمی آبی سرد / مخدوم کم از خودی چرا باید بود / یا خدمت چون خودی چرا باید کرد؟
خیلی از آنها را مثل ترانه ای روزها زمزمه می کنم وقتی خیلی فشار درسی و مسائل زندگی به من نمود می کنه این اشعار مثل اکسیری مملو از انرژی در رگهام جاری می شه بی خیالم می کنه
خوبه چون آدما همون اندازه که به تلاش و پشتکار نیاز دارند به استراحت و بی خیالی هم نیاز دارند.
البته این نکته واسه ما ایرانی های تنبل نباید زیادی اثر داشته باشه چون دیگه مخرب می شه ( هر نیازی به اندازه اش باید رفع بشه)!!!
به زان نَــبُدی ک اندر این دیر خراب.......نه امدمی نه شدمی نه بُدمی
.
.
.:-(
.
.
.
یک روز زِ بند عالم ازاد نیَم.....یکدم زدن از وجود خود شاد نیم(به به اینم حرف دل منه)
شاگردی روزگار کردم بسیار.....در کار جهان هنوز استاد نیم