رسته‌ها
هولوکاست، دروغ بزرگ یهودیان
امتیاز دهید
5 / 3.1
با 616 رای
امتیاز دهید
5 / 3.1
با 616 رای
۶۳ پرسش و پاسخ درباره هولوکاست

مقدمه:
بسیاری از ما ایرانیان درباره هولوکاست چیزهایی شنیده ایم مثلا شنیده ایم که آلمان نازی (رایش سوم) و رهبرش آدولف هیتلر از یهودیان نفرت داشتند. و یا شنیده ایم که شش میلیون یهودی توسط نازیها به طور سیستماتیک کشته شدند. چنین مسائلی را عمدتا یا رسانه ها بیان می کنند و یا در مطبوعات نوشته می شود، اما به ویژه درباره این رویداد شاید فیلمهایی همچون پیانیست یا لیست شیندلر و یا همانند آن که در واقع فیلم های تبلیغاتی بی شرمانه و مسخره صهیونیست ها هستند، بیشتر بر روی مردم ساده اثر می کنند.
با توجه به اینکه فارسی زبانان نیز به شدت تحت تاثیر این تبلیغات صهیونیستی قرار دارند و در مقابل یک کتاب کوچک و رایگان فارسی در این زمینه وجود ندارد، تصمیم گرفتم مطالبی درباره انکار هولوکاست را به صورت چکیده و کاملا ساده به شکل ۶۳ پرسش و پاسخ گردآوری کنم تا هم میهنان گرامی بتوانند در کمترین زمان و به آسانی، با مسائل اساسی و حقایق مربوط به هولوکاست آشنا شوند. لازم به ذکر است که این ۶۳ پرسش و پاسخ تنها بخشی کوچک از مسائل مربوط به هولوکاست مربوط می شوند. ضمنا، در ضمیمه کتاب، عکسهایی درباره هولوکاست گذاشته شده است که دیدن آنها بسیار لازم است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
55
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ali_irani
ali_irani
1388/07/22

کتاب‌های مرتبط

ویتنام سرزمین نفرین شده
ویتنام سرزمین نفرین شده
4 امتیاز
از 29 رای
پیوند گسستن از مسکو - جلد 2
پیوند گسستن از مسکو - جلد 2
4.5 امتیاز
از 17 رای
White House years
White House years
5 امتیاز
از 1 رای
آپارتهید
آپارتهید
4.1 امتیاز
از 9 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هولوکاست، دروغ بزرگ یهودیان

تعداد دیدگاه‌ها:
768
دوره ناصر الدین شاه که بعد از اسلامه و ربطی به ایران باستان ندارد
مورخان باستانی خیلی بیشتر از این حرف ها بودند. دی نن مورخ یونانی قرن سه پیش از میلاد کتاب های راجع به آسیا و اردشیر دوم نوشته، مان تن مورخ مصری قرن دو پیش از میلاد تمام سلسه های مصری تا فتح مصر توسط اردشیر سوم هخامنشی، برس معاصر اسکندر و سلوکی های اول بود در مورد ایران مطلب هم نگاشته و نویسندگان دیگری هم هستند. کم لطفی نکنید گزنفون کم به ایرانیان در کتابهایش به بزرگی یاد نکرده گزنفون شاگرد معلم اول سقراط بود.
در ایران باستان هم برده داری بوده در دولت ماد و عیلام و پارس در دوره ساسانیان هم واژه به نام وردگ بوده که تبدیلش به زبان ما همان برده میشده حتی تا دوره ناصرالدین شاه هم برده داری در خانواده های بزرگان مرسوم بوده
از مطالب برده داری دوره هخامنشیان و ساسانیان در ایران باستان در ویکی پدیا برداشت میشود برده داری در ایران باستان گستردگی نداشته و بیشتر در مورد اسرای جنگی و کسانی که برای افراد ثروتمند کار میکرده اند به کار میرفته که با برده داری در بقیه نقاط جهان از زمین تا اسمات تفاوت دارد
در آغاز دوره هخامنشی، نهاد برده داری هنوز در ایران به‌طور کامل رشد نکرده بود. در میان مادها رسمی وجود داشت که به موجب آن، مردی تهیدست می‌توانست، در برابر دریافت غذای روزانه، خود را در اختیار مردی ثروتمند بگذارد. چنین شخصی وضع بردگان را داشت، اما چنانچه اربابش به او کم غذا می‌داد، او هر زمان می‌توانست وی را ترک کند. پارسیها، به هنگام تشکیل دولت شان، فقط چنین بردگی ساده‌ای را می‌شناختند و کار برده از لحاظ اقتصادی مهم نبود. اصطلاح متعارف برای مشخص کردن برده در ایران باستان، کلمة بَنْدَکَه، مشتق از بَندَه به معنای بند و زنجیر، بود، داریوش اول «ساتراپ» ها و امرای خود را بندکه‌های خود می‌خواند. همچنین داریوش اول، گاداتس، حاکم خود در دیونی، را برده («دولس / دُولوس») خویش می‌نامد. درست به سان بسیاری از کشورهای شرق باستان، تمام اتباع پادشاه، حتی عالی‌ترین صاحب منصبان، بندگان پادشاه شمرده می‌شدند، زین رو لقمان یونانی نوشته‌اند که جز پادشاه، تمامی مردم ایران جماعت بندگان اند. به همین ترتیب، اقتدار بزرگان خانواده‌های پدرشاهی بر افراد خانواده‌های خودشان مستبدانه بود و آنها می‌توانستند با فرزندان ایشان چون برده رفتار کنند[۶][۷]
یکی از اصطلاحات فارسی باستان برای برده،[۸] «گرده»، به معنای برده (برده‌های) خانگی، بود. این اصطلاح در مکتوبات آرامیِ اَرشام، ساتراپ مصر در قرن پنجم پیش از میلاد، و در متون بابلی دورة هخامنشی، به صورت،[۹] «گرده / گردو»، و در اسناد عیلامی که از تخت جمشید به دست آمده به صورت،[۱۰] «کورتش» آمده‌است. این افراد کارگران اعضای خانواده سلطنتی و خانواد نجبای پارس در ایران و بابل و مصر بودند. در گذر زمان، معنای کلمه «کورتش» گسترش یافت و به مفهوم «کارگر» به کار رفت. در متن عیلامی کتیبه بیستون، «کورتش» معادل «مانیه»[۱۱] در فارسی باستان (در متنِ بابلی، به معنای کارگران مزدور) است. احتمالاً «مانیه» به معنای «برده خانگی» بوده‌است. بسیاری از بردگانی که برای نجبای هخامنشی و پارسی کار خانگی می‌کردند (مانند نانوایان، آشپزها، ساقیان، و خواجه سرایان)، نیز از بین نمایندگان ملتهای شکست خورده گرفته می‌شدند. پارسیها تعداد معینی از این بردگان را از بازار برده فروشان می‌خریدند. دانسته‌های ما دربارهٔ برده‌های تحت مالکیت خصوصی در ایران نادر و اتفاقی است. یک قرارداد بابلی خرید بردهه از تخت جمشید که سالم مانده، تاریخ دوره حکومت داریوش اول را دارد. اما طرفین قرارداد و خود برده بابلی بوده‌اند.[۶]
در زمان هخامنشیان، در بابل و دیگر کشورهای فتح شده، نجبای پارسی به برده داران بزرگ تبدیل شدند. طبق برخی اسناد، ایرانیان برده‌های خود را در بابل می‌فروخته‌اند. در مجموع، حتی در پیشرفته‌ترین سرزمینهای قلمرو هخامنشی هم فقط تعداد کمی برده در قبال افراد آزاد وجود داشته‌اند و کار برده هیچگاه جایگزین کار کارگران آزاد نمی‌شده‌است. به هنگام پیدایش دولت پارس، در این نواحی برده داری تغییرات مهمی یافته بود؛ بردگی ناشی از بدهکاری دیگر مرسوم نبود. گذشته از کسانی که خودشان خود را می‌فروختند، به وثیقه گرفتن شخص در برابر وام، پیش از زمان پارسها به‌طور کامل از بین رفته بود. اگر بدهکاری وام خود را در مهلت مقرر نمی‌پرداخت، طلبکار حق داشت که فرزندان او را برده خود کند، یا بدهکار ورشکسته را دستگیر و در زندان بدهکاران محبوس کند، اما نمی‌توانست بدهکار را به بردگی به نفر سوم بفروشد. غالباً بدهکار وام خود را از راه کار آزاد به طلبکار می‌پرداخت و آزادیش را به دست می‌آورد. با قضاوت از روی اسناد بابلی و پاپیروسهای آرامیِ دوره هخامنشی، می‌توان گفت که بردگان اگر به خدمت ارباب ادامه می‌دادند یا غذا و لباس او را تا زمانی که زنده بود تأمین می‌کردند، گاهی آزاد می‌شدند

ترجمهٔ کتیبه‌های گنجنامه: کتیبهٔ داریوش کبیر متن آن عبارت است از:
«خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد، شاهی از [میان] بسیاری، فرمانروائی از [میان] بسیاری. مَنَم داریوش، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ سرزمین‌ها[یی] که نژادهای گوناگون دارند، شاه سرزمین دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی.»
کتیبهٔ خشایارشا نیز در قسمت پائین همین کتیبه‌است و متن آن عبارت است از:
«خدای بزرگ است اهورامزدا، که بزرگ‌ترین خدایان است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که برای مردم شادی آفرید، که خشایارشا را شاه کرد، یگانه از میان شاهان بسیار، یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بی‌شمار. من خشایارشا، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ کشورهای دارای ملل بسیار، شاه این سرزمین بزرگِ دوردستِ پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی.»
داریوش شاه در همین کتیبه بیستون از اهورامزدا سخن میگوید در کتیبه گنج نامه هم خشایار شاه به وضوح از اهورامزدا نام میبرد پس در زرتشتی بودن پادشاهان هخامنشی منهای کوروش تردیدی وجود نداردکوروش احتمالا پیرو ایین میترائیسم بوده
کسی که در جنگ اسیر میشود به بردگی گرفته نمیشود بلکه اسیر جنگی است که کاملا طبیعی است
کتزیاس بیست و سه کتاب نگاشته‌است. شش کتاب او دربارهٔ تاریخ ماد و آشور و بابل و شش کتابش دربارهٔ رویدادهای تاریخ ایران از پادشاهی کورش بزرگ تا مرگ خشایارشا و ده کتاب واپسینش دربارهٔ دنبالهٔ تاریخ ایران تا سال ۳۹۸ (پیش از میلاد) است که او از ایران رفته‌است. او خود ادعا می‌کند که در نگارش کتاب‌هایش از دفترهای پادشاهی ایران در شوش یاری می‌گرفته‌است. از کتاب‌هایی که دربارهٔ تاریخ ایران و هندوستان نوشته، چیزی به‌جز گفتاوردهای نویسندگان یونانی و رومی به جای نمانده‌است. او کتاب‌هایش را با گویش یونانی ایونی نوشته‌است و نوشته‌هایش دربارهٔ تاریخ ایران با نوشته‌های هرودوت در تضاد کامل است.
هرودت یونانی بوده و یونانیان با ایرانیان دشمن مثل این که ترامپ بخواهد درباره اوباما تاریخ بنویسد تاریخ ایران کمبریج و مابقی هم که رونوشت هرودت و کتزیاس است
[quote='vforw']طبق نوشته ها، کوروش اسرا را به بردگی نمیگرفت[/quote]
هم در کتاب تواریخ هرودوت و هم در تاریخ ایران کیمبریج و هم در کتاب تاریخ امپراطوری هخامنشیان از پی یر بریان اشاره به این دارد که قیام کنندگان لیدیه و نیز برخی از مادها توسط کورش به بردگی گرفته شدند.
هولوکاست، دروغ بزرگ یهودیان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک