رسته‌ها
درباره نمایش
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 24 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 24 رای
ژان-پل سارْتْرْ (به فرانسوی: Jean-Paul Charles Aymard Sartre)‏‏(۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ - ۱۵ آوریل ۱۹۸۰) فیلسوف، اگزیستانسیالیست، رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و منتقد فرانسوی بود.

اولین نمایشنامه ژان پل سارتر در سال ۱۹۴۰ نوشته شد و آخرین نمایشنامه او در سال ۱۹۶۵ بر صحنه آمد. در طی این مدت، سارتر در زمینه نمایش فعالیت های بسیار دیگری هم داشته است، مانند سخنرانی، مقاله، مصاحبه، یادداشت، نقد و جز اینها که در نشریات مختلف پراکنده بوده و حتی بعضی مفقود شده به حساب می آمده است. دو تن از محققان کوشا با تحمل زحمات بسیار توانستند آنها را گرد آورند و بعضی را، اگر متن اصلی مفقود شده بود، از زبان های دیگر ترجمه کنند و در سال ۱۹۷۳ در مجموعه ای به چاپ برسانند.

کتاب حاضر ترجمه فارسی عمده مقالات آن مجموعه است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
175
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
HeadBook
HeadBook
1392/02/16

کتاب‌های مرتبط

تئاتر پداگوژیک و برشت
تئاتر پداگوژیک و برشت
5 امتیاز
از 2 رای
کار فیلمبردار سینما
کار فیلمبردار سینما
3.8 امتیاز
از 5 رای
قصه هایی از باله
قصه هایی از باله
3.8 امتیاز
از 12 رای
من و سینما
من و سینما
4.3 امتیاز
از 7 رای
کتاب نمایش - دفتر ۵ - ن
کتاب نمایش - دفتر ۵ - ن
3.5 امتیاز
از 6 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی درباره نمایش

تعداد دیدگاه‌ها:
4
تماس با ما برای طرح همین گونه مسایل است . قرار نیست چندنفر محدود در تیم مدیریت همه کامنت ها را بخوانند .
من کتابهای فلسفی و داستانهای سارتر را از نمایشنامه هایش بیشتر دوست دارم.یعنی در کل زیاد نمایشنامه نمیخونم
http://ketabnak.com/wiki/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87_%D8%A7%D8%B4%D8%AE%D8%A7%D8%B5
«ژان پل سارتر» در 21 ژوئن 1905 در پاریس متولد شد. پدرش مهندس نظامی نیروی دریایی و مادرش، دختر عموی «آلبرت شوایتزر»، برنده جایزه نوبل صلح بود. وقتی که پل پانزده ماهه بود، پدرش مرد و او تا سن ده سالگی نزد «شارل شوایتزر»، پدر بزرگ مشهورش که معلم زبانهای خارجی هم بود، تربیت یافت. «پولوی» کوچک از سال 1907 تا 1917، یعنی مدت ده سال را نزد خانواده مادری اش با خوشی سپری کرد و با حضور در محیط کتابخانه پدر بزرگ با ادبیات آشنا شد. در سال 1917، مادرش با یک مهندس فنی ازدواج کرد و بدین ترتیب، دوران خوشی او پایان یافت. پل تا سن 15 سالگی برای تحصیل به مدرسه ای در «روشل» می رفت، اما تحمل اوضاع مدرسه و رفتارهای خشونت آمیز دانش آموزان برای او بسیار دشوار بود. وی در سال 1921 به دلیل بیماری به پاریس بازگشت. در شانزده سالگی در مدرسه پاریس با «پل نیزان»، نویسنده جوان - که به مدت هفت سال دوست صمیمی او بود - آشنا شد. سارتر به همراه نیزان برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه وارد دانشسرای عالی پاریس شد که محل آشنایی او با «سیمون دو بووار» نیز بود. افتخاری که سارتر از دوران کودکی در پی کسب آن بود با رد نوشته هایش از سوی ناشران، ناکام ماند. اما با نگارش نخستین رمان فلسفی اش با نام «تهوع» در سال 1938 و چند زندگینامه درباره خود، شهرت خاصی یافت. پس از آن، نگارش مجموعه ای از داستانها را با نام «دیوار» (1939) آغاز کرد که به دلیل جنگ دوم جهانی، ناتمام ماند. پیش از شروع جنگ، سارتر آگاهی سیاسی نداشت و فردی صلح جو بود، بی آنکه برای صلح مبارزه کند. او در عین ضدنظامی بودن، بدون هیچ گونه تردیدی وارد جنگ شد و با استفاده از فرصتها توانست به طور متوسط ، 12 ساعت در روز به مدت نه ماه حدود 2000 صفحه بنویسد که بخشی از آن با نام «دفترهای بلاهت جنگ» چاپ شد. سارتر در 21 ژوئن 1940، اسیر و به اردوگاهی در آلمان منتقل شد. او در زندان، همبستگی با انسانها را آموخت، شبها برای زندانیان داستان می گفت و حتی نمایشنامه هایی هم در زندان اجرا کرد. پل در سال 1941 با مدرک ساختگی پزشکی آزاد شد؛ اما حضور در زندان، زندگی او را تغییر داد. او با تعهد تازه ای که در وجودش شکل گرفته بود به پاریس رفت تا با دوستان خود از جمله «مرلوپونتی»، جنبش مقاومتی را به نام جنبش «سوسیالیسم و آزادی» تشکیل دهد. با وجود مخالفت بسیاری از فیلسوفان، برای گسترش جنبش خارج از پایتخت و جذب «آندره مالرو» و «آندره ژید» به شهرستانها رفت، اما با دستگیری دو تن از دوستانش، جنبش نیز از هم پاشیده شد. سارتر تصمیم گرفت تا با قلم خود به مقاومت ادامه دهد. او در سال 1943، نمایشنامه «مگسها» را که درخواستی برای مقاومت بود، اجرا کرد و در همان سال با انتشار کتاب «هستی و نیستی» و با پیروی از اندیشه های «هایدگر»، پایه های نظام فکری خود را مشخص نمود.
فلسفه سارتر مبتنی بر آزادی است، اما به اعتقاد او آزادی، ماهیت و جوهر بشر نیست؛ بلکه چیزی است که به بشر امکان می دهد تا ماهیت خود را تحقق بخشد و رفته رفته، تعریفی از خود به دست دهد. قدرتی است که بشر به وسیله آن می تواند جهان را تغییر دهد. آزادی، امکان بشر برای زندگی بهتر است، اما برای همین آزادی، حدی هم وجود دارد و آن اینکه کسی نمی تواند در جهان نباشد و نیز هیچ کس نمی تواند در جهان کاری نکند. هر فردی ناچار است با دیگران زندگی کند، حتی اگر از آنها کناره بگیرد؛ یعنی اینکه گریز از اجتماع ممکن نیست. آزادی و عمل، پشت و روی یک سکه اند.
وی تعهد را به معنای عضویت در حزبهای مختلف نمی داند. تعهد سارتری با ماتریالیسم - که بر مبنای آن، انسان انعکاس وضع مبتنی بر اقتصاد اجتماعی است - مخالف است. او خودداری از انتخاب را نوعی انتخاب می داند؛ انتخاب انتخاب نکردن.
ژان-پل سارتر در روز ۱۵ آوریل ۱۹۸۰ در سن ۷۵ سالگی در بیمارستان بروسه پاریس در پی ادم ریوی از دنیا رفت. او حتی تا پایان عمر یک چهره سرشناس جهانی باقی‌ماند؛ خبر درگذشت او به سرعت در سراسر جهان پخش شد و حدود ۵۰هزار نفر در پاریس در مراسم خاکسپاریش شرکت کردند، در حالی که بیش از ده سال از افول سارتر در فرانسه گذشته بود. این مراسم پرجمعیت ترین تشییع جنازه یک فیلسوف در قرن بیستم بود؛ از این نظر می‌توان او را به ولتر - فیلسوف بزرگ عصر روشنگری فرانسه - تشبیه نمود. خاکستر او در گورستانی در حوالی محل زندگی دوران پیری اش در محله‌ای از پاریس به خاک سپرده شد،
درباره نمایش
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک