رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
نان آن سال ها
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 46 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 46 رای
✔️ کتاب «نان آن سال‌ها» The Bread of Those Early Years اثر «هاینریش بل» در سال 1954 منتشر شده است. این اثر داستان پسری جوان است که در روزگار پس از جنگ زندگی می‌کند و اموراتش را با تعمیر ماشین لباسشویی می‌گذراند. او از شانزده‌سالگی به‌عنوان کارآموز تنها به شهر آمده و در آرزوی به دست آوردن نانی تازه است. روح و جسم این پسر گرسنه است و رفتارش نشان از دوران سیاه و پر از سختی یک جامعه‌ی ویران شده است. این شخصیت رشته‌ی سخن را دست می‌گیرد و خواننده را با خود به فراز و نشیب‌های داستان می‌برد و او را با رنجی واقعی روبه‌رو می‌کند. او گذشته و حال را با هم درمی‌آمیزد و از کودکی و خاطراتش نزد پدرش می‌گوید و خواننده را با زوایای مختلف زندگی خودش آشنا می‌کند. این جوان در میان این نابسامانی‌های زندگی‌اش که ناشی از جنگ و کشتار است دلداده‌ی دختری می‌شود و او را برتر از هر نانی می‌بیند.
«هاینریش بل» در داستان «نان آن سال‌ها» مسائل دوران پس از جنگ را بازگو می‌کند و تأثیری که قحطی و گرسنگی روی یک مرد جوان می‌گذارد را به تصویر می‌کشد. او روزگار تلخ و تیره‌ی پس از جنگ را که زندگی افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد را در داستانی خواندنی و پرکشش بیان و خواننده‌ی امروزی را با مصائب قرن بیستم اروپا شریک می‌کند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
mojtaba1111
mojtaba1111
1392/03/09

کتاب‌های مرتبط

آلاله
آلاله
5 امتیاز
از 2 رای
زویا
زویا
4.4 امتیاز
از 74 رای
مرگ عزیز بیعار
مرگ عزیز بیعار
4.3 امتیاز
از 12 رای
The Barbarism of Berlin
The Barbarism of Berlin
5 امتیاز
از 2 رای
Three Men and a Maid
Three Men and a Maid
5 امتیاز
از 2 رای
خانم صاحبخانه
خانم صاحبخانه
4.2 امتیاز
از 77 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نان آن سال ها

تعداد دیدگاه‌ها:
5
روایت جریان یک روز از زندگی پسری جوان که به تنهایی در شهری دور از خانه مشغول تحصیل و کار است. علاقه وافری به نان دارد. چرا که گرسنگی را با اعماق جان تجربه کرده است. آن روز صبح، ورود دختری جوان به شهر و پیدایش عشقی واقعی نسبت به او زندگی اش را تغییر می دهد.
خط اصلی داستان به راحتی می توانست در قالب داستانی کوتاه بیان شود. ولی نویسنده با وارد کردن درگیری های ذهنی متعدد راوی - که در اغلب موارد تاثیری در پیشبرد داستان ندارند- حجم داستان را افزایش داده است. پایان بندی داستان نیز مشخص نمی شود.
هاینریش بل و توماس مان را تاثیرگذارترین نویسندگان آلمانی زبان قرن بیستم مشناسند و هر یک به سبک و سیاق خودشان به دلمشغولیهای جامعه آلمان پس هز جنگ میپردازند. هاینریش بل نویسنده ای است انسانگرا و ایده آلیست و تصویرگر بیرحم جامعه آلمان. او به جز انسان به چیز دیگری معتقد نیست و برای وی تمامی مکاتب سیاسی و بلاخص احزاب سیاسی آلمان بیمقدار و بی ارزش. هرچند که به نظر میرسد پیکان تیز نوشته هایش بیشتر به سوی احزاب دمکرات مسیحی آلمان نشانه رفته است. عقاید یک دلقک را شاید بتوان از برجسته ترین آثارش در مورد تفاوت دو نسل دانست که دیگر به یک اعتمادی ندارند. با تشکر از بارگذاری این کتاب ارزشمند.
گفتم : و همین طور نون. همون نونی که تو وپدرت از من دریغ می کردین. فقط ولف گاهی تکه ای به من می داد. اصلا نمی دونست گرسنگی یعنی چه ، ولی همیشه وقتی با هم کار می کرذیم، نون شو می داد به من . فکر می کنم ، آهسته گفتم: اگه تو هم اون وقت ها حتی یه نون به من داده بودی، الان ممکن نبود این جا این طوری بشینم و باهات حرف بزنم...
پی نوشت: محوریت داستان بر موضوع نان می چرخد.فندریچ ، تعمیر کار ماشین لباسشویی است. وی در سال های قحطی ناشی از جریان جنگ است در یک ملاقات با « هدویگ» دختر مولر ، در می یابد که عشق برتر ار هر چیز دیگری در این دنیا است.
:-)
معرفی
سیامک گلشیری در بیست و دوم مرداد ماه 1347 در یک خانوادة فرهنگی در اصفهان متولد شد . دوران کودکی را در اصفهان سپری کرد و سپس در شش سالگی به همراه خانواده، به سبب تغییر شغل پدر، به تهران مهاجرت کرد. بعد از انقلاب، در 1359، بار دیگر به اصفهان بازگشت. در اواخر دوران دبیرستان به فعالیت های نمایشی روی آورد و چندین نمایشنامه را روی صحنه برد. با پایان این دوران تحصیلی، این فعالیت ها هم قطع شد. پس از آن به خدمت سربازی اعزام شد و از آنجا که تنها پسر خانواده بود، از رفتن به جبهه معاف شد. او در این دوران به فراگرفتن زبان آلمانی روی آورد. پس از پایان این دوران، در سال 1369، تحصیلات خود را در رشتة زبان آلمانی آغاز کرد. در این دوران به تدریج نه تنها به ادبیات آلمان، که به ادبیات تمامی جهان علاقه مند شد و در کنار خواندن آثار نویسندگان آلمانی، به مطالعة آثار مشهور ادبیات جهان نیز پرداخت. در سال 1375 ، پس از نوشتن رساله ای با عنوان داستان کوتاه در آلمان، پس از جنگ جهانی دوم، موفق به گرفتن درجة فوق لیسانس زبان و ادبیات آلمانی شد. گلشیری فعالیت ادبی اش را از سال 1370 آغاز کرد. اولین داستان کوتاه او به نام «یک شب، دیروقت» در 1373، در مجلة آدینه به چاپ رسید و پس از آن داستان های زیادی در مجلات مختلف ادبی، نظیر آدینه، گردون، دوران، کارنامه، زنده رود، زنان، کلک و چندین و چند مقاله در روزنامه های مختلف به چاپ رساند و سرانجام در 1377 اولین مجموعه داستانش با عنوان از عشق و مرگ منتشر شد. بیشتر داستانهای گلشیری در ایران معاصر و به ویژه تهران معاصر اتفاق می افتند و با نگاه کاملا رئالیستی به انسان معاصر و رابطه اش با جامعة معاصر می پردازند. از مشخصات داستانهای او می توان به صحنه های متعدد و نثر کاملا بی طرفانه و خالی از صفت و قید و نیز دیالوگهای بسیار اشاره کرد. گلشیری تا کنون دو بار موفق به دریافت جایزه و بیش از ده بار کاندیدای جوایز مختلف ادبی بوده است.
هاینریش بل ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد. در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن هم‌زمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهه‌های جنگ به سربرد. بیشتر دوران خدمت سربازی او در جبهه‌های شرق آلمان بود و در پایان جنگ هم به جبهه فرانسه اعزام شد که در آنجا برای چندین ماه به اسارت متفقین درآمد.
اودر سال ۱۹۴۲ با آن ماری سش ازدواج کرد که اولین فرزند آنها، به نام کرسیتف، در سال ۱۹۴۵ بر اثر بیماری از دنیا رفت. پس از جنگ به تحصیل در رشته زبان و ادبیات آلمانی پرداخت. در این زمان برای تأمین خرج تحصیل و زندگی در مغازه نجاری برادرش کار می‌کرد. در سال ۱۹۵۰ به عنوان مسئول سرشماری آپارتمان‌ها و ساختمان‌ها در اداره آمار مشغول به کار شد.
در سال ۱۹۴۷ اولین داستان‌های خود را به چاپ رسانید و با چاپ داستان قطار به موقع رسید، در سال ۱۹۴۹، به شهرت رسید. و در سال ۱۹۵۱ با برنده شدن در جایزه ادبی گروه ۴۷ برای داستان گوسفند سیاه موفق به دریافت اولین جایزه ادبی خود شد. در ۱۹۵۶ به ایرلند سفر کرد تا سال بعد کتاب یادداشت‌های روزانه ایرلند را به چاپ برساند.
در ۱۹۷۱ ریاست انجمن قلم آلمان را به عهده گرفت. او همچنین تا سال ۱۹۷۴ ریاست انجمن بین‌المللی قلم را پذیرفت. او در سال ۱۹۷۲ توانست به عنوان دومین آلمانی، بعد از توماس مان، جایزه ادبی نوبل را از آن خود کند.
هاینریش بل خروج خود و همسرش را از کلیسای کاتولیک، در سال ۱۹۷۶، اعلام کرد. او در ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۵ از دنیا رفت و جسد او در نزدیکی زادگاهش به خاک سپرده شد.
نان آن سال ها
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک