رسته‌ها
درآمدی بر خداشناسی فلسفی
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 52 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 52 رای
فهرست مطالب
انسان و خدا
راه هاى خداشناسى
ارزش براهین اثبات وجود خدا
جاى گاه برهان وجوب و امکان در مجموعه براهین
تقسیم بندى براهین وجود خدا در فرهنگ مسیحى و ...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
111
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/06/07

کتاب‌های مرتبط

پلورالیزم دینی
پلورالیزم دینی
4 امتیاز
از 9 رای
Sufism: Veil and Quintessence
Sufism: Veil and Quintessence
4.8 امتیاز
از 5 رای
هنر و تجربه شوریدگی
هنر و تجربه شوریدگی
4.3 امتیاز
از 3 رای
مقالات فلسفی
مقالات فلسفی
4.4 امتیاز
از 47 رای
خود آگاهی و استحمار
خود آگاهی و استحمار
3.9 امتیاز
از 49 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی درآمدی بر خداشناسی فلسفی

تعداد دیدگاه‌ها:
237
خدا هست...؟؟؟
دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره خدا بود. استاد پرسید(آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟) کسی پاسخ نداد.
استاد دوباره پرسیدآیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟) دوباره کسی پاسخ نداد.
استاد برای سومین بار پرسید): آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟) برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد. استاد با قاطعیت گفت با این وصف خدا وجود ندارد).
دانشجو به هیچ روی با استدلال استاد موافق نبود و اجازه خواست تا صحبت کند. استاد پذیرفت. دانشجو از جایش برخواست و از همکلاسی هایش پرسید: (آیا در این کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟) همه سکوت کردند.
(آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟) همچنان کسی چیزی نگفت.
(آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟)
وقتی برای سومین بار کسی پاسخی نداد، دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که استادشان مغز ندارد..
فلسفه ملاصدرا درباره خدا
خداوند بی نهایت است و لامکان و لازمان
اما به قدر فهم تو کوچک می شود
وبه قدر نیاز تو فرود می آید
و به قدر آرزوی تو گسترده می شود
و به قدر ایمان تو کارگشا
یتیمان را پدر می شود و مادر
ناامیدان را امید می شود
گمشدگان را راه می شود
در تاریکی ماندگان را نور می شود
محتاجان به عشق را عشق می شود
خداوند همه چیز می شود و همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلبهایتان را از هر احساس ناروا و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبانهایتان را از هر آلودگی در بازار و بپرهیزید از هر ناجوانمردی ، ناراستی و نامردی
چنین کنید تا ببینید خداوند چگونه
بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند
در دکان شما کفه های ترازوهایتان را میزان می کند
در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند
مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟؟
این پرسش شما بر مواد ثلاث زمانی مطرح میشود که ما مقسم مواد ثلاث را ماهیت قراردهیم
اما مقسم مواد ثلاث مفهوم است یعنی برای هر مفهومی درمقایسه با وجود سه حالت متصوراست که معقولات اولی ومقعولات ثانی فلسفی و معقولات ثانی منطقی وغیر آن را نیز شامل می شود و اما نه مفهوم بما هو مفهوم بلکه مفهوم ارآن جهت که حاکی از مصداق واقعی ویا فرضی خود است مورد نظر می باشد درنتیجه حتی محال هایی که هیچ شیئیتی ندارند را هم دربرمی گیردواین حصر یک حصرعقلی است که مبتنی برتقسیم ثنایی ودوران بین نفی واثبات می باشدپس اینکه ((هر مفهومی یا واجب است یاممتنع است یا ممکن )) یک قضیه منفصله حقیقی است وبیانگر حصر مواد دراین سه چیز

اگه یکمی لطف کنید ساده تر بنویسید دوست عزیز،ما بیسواد ها هم میفهمیم چی نوشتین!!!
سلام...خب این برهان جناب ابن سینا فقط یک تقسیم بندیه با چندتا قانون من درآوردی کنارش،و هیچ چیز من و شما رو ملزم نمیکنه که درستی این تقسیم بندیو بپذیریم.
ممکن الوجود،بود و نبودش فرق نمیکنه،خب این قابل درکه
ممتنع الوجود،خب باید بگم ما تنها به کسری بسیار کوچیک از دنیای اطرافمون دسترسی داریم،پس شاید خیلی دور تر از ما،چیزی که برامون ممتنعه وجود پیدا کنه،یک بار معلم
دینیمون(در واقع همین پریروز)از من پرسید:از کجا میدونی که ممتنع میتونه در دوردستها وجود پیدا کنه؟............بهش گفتم:از کجا میدونی نمیتونه وجود پیدا کنه؟؟؟
متاسفانه،نه برهانهای ضد خدا و نه برهانهای اثبات خدا باعث ایمان نمیشه،این ایمان ما هاست که برهان رو میسازه و برهان،دلیل ایمان نیست.
و حقیقت اینه که ما هنوز هم چیزی نمیدونیم ،و من ترجیح میدم چیزیو که نمیدونم نپذیرم.
اگه بهم بگی:تو نمیدونی اما ما میدونیم...........بهت میگم:حتی تو که اینقدر مطمئنی که میدونی هم نمیدونی
واجب الوجود،باگ بزرگ برهان همینجاست،جایی که من میگم اعتقاده که برهانرو میسازه
شنونده برای اینکه این بند رو بپذیره لازمه که قبلش صد در صد به وجود یک آفریننده اعتقاد داشته باشه،چون اگه اینطور نباشه،توی معادله ی برهان که قصد داشت خدا رو به ما
بشناسونه هنوز مجهول اصلی خود خداست.
هیوم اصل <<هر حادثی به الضروره علتی دارد >>را انکار میکند با رد این اصل این سوال پیش می ایدکه: چرا چیزهای که میتوانستند موجود باشند الان درعالم خارج تحقق ندارند؟

من فکر کنم ایده ی جهانهای موازی پاسخ مناسبی برای این سواله،و این ایده بیان میکنه که الان هرچیز ممکنی بصورت جهانی موازی با جهان ما در جریانه...
این پرسش شما بر مواد ثلاث زمانی مطرح میشود که ما مقسم مواد ثلاث را ماهیت قراردهیم
اما مقسم مواد ثلاث مفهوم است یعنی برای هر مفهومی درمقایسه با وجود سه حالت متصوراست که معقولات اولی ومقعولات ثانی فلسفی و معقولات ثانی منطقی وغیر آن را نیز شامل می شود و اما نه مفهوم بما هو مفهوم بلکه مفهوم ارآن جهت که حاکی از مصداق واقعی ویا فرضی خود است مورد نظر می باشد درنتیجه حتی محال هایی که هیچ شیئیتی ندارند را هم دربرمی گیردواین حصر یک حصرعقلی است که مبتنی برتقسیم ثنایی ودوران بین نفی واثبات می باشدپس اینکه ((هر مفهومی یا واجب است یاممتنع است یا ممکن )) یک قضیه منفصله حقیقی است وبیانگر حصر مواد دراین سه چیز.
نقل قول از صفحه ی 18 کتاب:
به اعتقاد صدرالمتالهین، برهان حرکت ارسطو در واقع بیان نمادینی از همان برهان وجوب و امکان است.
معلم اول در اثولوجیا از وجوب بالذات به سکون و از وجوب بالغیر به حرکت تعبیر کرده است...

ببخشید؟!
[quote='saeed 0']ممنون که مطالب من رو میخونید.
دوست من با توجه به اصرارتان بر خواندن کتاب آپلودی خود این کتاب را وحی منزل میدانید و حاکی از دیدگاه بسته و تعصبگرایانه ی شماست. امیدوارم که در بررسی هر موضوع دیدگاهای غالب خود را کنار نهاده و با دیدی جامع و نقادانه به ان بنگرید.[/quote]
من التماس نکردم که کتاب اپلودی من را بخوانید . میتوانید به کتاب مابعد الطبیعه ارسطو مراجعه کنید .
ممنون که مطالب من رو میخونید.
دوست من با توجه به اصرارتان بر خواندن کتاب آپلودی خود این کتاب را وحی منزل میدانید و حاکی از دیدگاه بسته و تعصبگرایانه ی شماست. امیدوارم که در بررسی هر موضوع دیدگاهای غالب خود را کنار نهاده و با دیدی جامع و نقادانه به ان بنگرید.
سلام
[quote='vadedad']...نظرات شما مرا به یاد نظریه تکامل ماتریالیستی داروین می اندازد ایشان ضربه مهلکی به اندیشه ها وباورهای متافیزیکی وارد کردند ودرادامه علم سوسیوبیولوژی که سنگ تکمیل نظریه داروین را به سینه میزد پا به عرصه ظهورگذاشت وتنها خود رامقیدبه یافته های زیستی نکرد بلکه یافته های علوم اجتماعی وعلوم انسانی را نیز بر نظریه تکامل اضافه کرد وبسیار متنوع تر شد.
[/quote]
به کار بردن روش علم تجربی در علوم انسانی خطاست و من تعجب کردم که چگونه کامنت های من شما را به یاد نظریه ی منحط ماتریالیسم تاریخی انداخت!چون در علوم انسانی بر خلاف علوم تجربی , انسان خود سوژه است و دارای اختیار است بنابراین اعمالش به مثابه وقایع طبیعی قابل پیش بینی نیست.
[quote='vadedad']هیوم اصل <<هر حادثی به الضروره علتی دارد >>را انکار میکند با رد این اصل این سوال پیش می ایدکه: چرا چیزهای که میتوانستند موجود باشند الان درعالم خارج تحقق ندارند؟
[/quote]
به این پرسش شما همان ایرادی وارد است که به تقسیم اشیا به «ممکن الوجود» و «واجب الوجود» وارد است. «چیزهایی که می توانستند موجود باشند» به نظر من معنی ندارد. ما تنها می توانیم شی را ببینیم و بگوییم که هست.
دوست خوب من باید بهت بگم که شما هنوز مفهوم درک رو نفهمید و فقط تعریف به اصطلاح اروپایی از ان را فهمیده اید .مثلا تعریف فردی مثل فروید و ... والا ما از نظر فلسفه اسلامی انواع و اقسام ادراک رو داریم مثلا ادراک حسی و ادراک عقلی . در ضمن ما در فلسفه اسلامی چیزی به اسم ذهن نداریم که من باهاش فکر کنم بعد شما بیاید بگید افکار مقشوشی دارم وبه جای اون مفهومی به نام فواد <قلب > رو داریم . برای فهم ادراک هم بهتره به کتاب ادراک حسی از نظر ابن سینا نوشته ی دکتر محمد تقی فعالی مراجعه کنید .
freidan
1.به نظر من باید خدا را درک کرد نه اثبات چون اگه بخوایم خدا رو با اقامه دلیل و برهان اثبات کنیم به مشکل بر میخریم واگه وجود خدا رو نپذیریم باید وجود خودمونو رد کنیم.
2.ببخشید شما که انقدر ادعا میکنید بهتره سری هم به کتابای برتراند راسل فردریش نیچه دیوید هیوم بزنید تابفهمید که حتی وقتی هم که خدا رو اثبات میکنیم در واقع یه موجود خود متناقض رو اثبات میکنیم . یه سری هم به براهین نقض وجود خدا بزنید بد نیست
3.به شما پیشنهاد میکنم به نقد برهان علیت توسط هیوم مراجعه کنید و خودتون رو به این کتاب محدود نکنید بعد بیاید نظر بدید
دوست عزیز.1.ادرکات انسان متکی به احساسات او و فضاییست که در ان کودکی خود را گذرانده و رشد یافته و اصلا ملاکی بر صحت ان ادراکات نیست, چه بسا افرادی که مشکل روانی دارند و حضور دیوی را بشدت درک میکنند که در حال فشار اوردن به گلویش میباشد ودر صدد خفگی اوست ایا این ادراک شدید دال بر وجود دیو است؟؟؟؟اگر ادراکات شخصی حاکی از عدم وجود خدا بود چه میشود؟؟
.در مورد نپذیرفتن وجود باری تعالی چگونه وجودمان رد میشود؟ ایا با نپذیرفتن اسب تک شاخ و بابانوئل هم این اتفاق میافتد؟؟؟؟!!
2. با توجه به نقیضه گویی هایتان گویا افکار پریشانی دارید.
درآمدی بر خداشناسی فلسفی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک