تنهایی پر هیاهو
نویسنده:
بهومیل هرابال
مترجم:
پرویز دوایی
امتیاز دهید
✔️تنهایی پر هیاهو قصه عشق بازی با کتاب است . قصه مردی که سالهاست به خمیر کردن کتاب در یک زیرزمین مشغول است . دنیای هانتا پر از کتاب است، پر از ولع خوانش کتاب، جمع آوری کتابهای قوی ادبی و فلسفی، اگر چه دنیایاش تکراری است اما این عشق به او شادی میبخشد، به زندگیاش روح میدهد و سرشاری عمیقی از خواندن کتابها. پرس کردن کتابها هم دنیایی دارد، او بهترین صفحات کتاب را برای پرس باز میکند. تنها راه نفس عمیق در آن زیرزمین نمور و پر از موش برای او کتاب است و بس. وقتی از پرس کتاب حرف میزند انگار آنها آدمهایی هستند که دستگاه، جسم و روحشان را میبلعد و استخوان هایشان را میشکند.
سر و کلهی پرس عظیمالجثه که پیدا میشود دنیای هانتا نیز تغییر میکند. به عشوهگریهای کتابها اعتنایی نمیکند «نه،نه، به هیچ کتاب نباید نگاه کنی. مثل جلادی بیعاطفه باش» ، «دو چیز ذهن مرا مدام با اعجابی فزاینده و از نو، پر می کند: آسمان پرستارهی بالای سرم و قانون اخلاقی درون وجودم» ، « در سکوت شبانه، سکوت مطلق شبانه، وقتی که حواس انسان آرام گرفته است، روحی جاودان، به نام زبانی بینام با انسان از چیزهایی، از اندیشههایی سخن میگوید که میفهمی ولی نمیتوانی وصف کنی».
تنهایی پر هیاهو آنقدر مسلط و آشنا نگارش شده است که در عین پیچیدگی و بیان واقعیت ها یی که به سادگی از چشم پوشیده می شوند در دل خواننده جایگاه خوبی را پیدا می کند و اصولا ادبیات بلوک شرق اروپا و کشورهای کمونیستی سابق به راحتی با مخاطب ایرانی ارتباط برقرار می کنند و شاید علت آن دغدغه های نزدیک فکری این جوامع با هم باشد .
قسمت های زیبایی از کتاب :
تفتیش کننده های عقاید و افکر در سراسر جهان ، بیهوده کتاب ها را می سوزانند ، چون اگر کتاب حرفی برای گفتن و ارزشی داشته باشد ، در کار سوختن فقط از آن خنده ای آرام شنیده می شود ، چون که کتاب درست و حسابی به چیزی بالاتر و ورای خود اشاره دارد ...
عمل خلاف بی مجازات نمی ماند و تجاوزهای ما مدام روحمان را می آزارد .
فکرش را بکن : آدم در سر کارش شیر بنوشد ! در حالی که هر کسی می داند حتی گاو شیرده هم حاضر است از تشنگی بمیرد و لب به یک قطره ی شیر نزند .
بیشتر
سر و کلهی پرس عظیمالجثه که پیدا میشود دنیای هانتا نیز تغییر میکند. به عشوهگریهای کتابها اعتنایی نمیکند «نه،نه، به هیچ کتاب نباید نگاه کنی. مثل جلادی بیعاطفه باش» ، «دو چیز ذهن مرا مدام با اعجابی فزاینده و از نو، پر می کند: آسمان پرستارهی بالای سرم و قانون اخلاقی درون وجودم» ، « در سکوت شبانه، سکوت مطلق شبانه، وقتی که حواس انسان آرام گرفته است، روحی جاودان، به نام زبانی بینام با انسان از چیزهایی، از اندیشههایی سخن میگوید که میفهمی ولی نمیتوانی وصف کنی».
تنهایی پر هیاهو آنقدر مسلط و آشنا نگارش شده است که در عین پیچیدگی و بیان واقعیت ها یی که به سادگی از چشم پوشیده می شوند در دل خواننده جایگاه خوبی را پیدا می کند و اصولا ادبیات بلوک شرق اروپا و کشورهای کمونیستی سابق به راحتی با مخاطب ایرانی ارتباط برقرار می کنند و شاید علت آن دغدغه های نزدیک فکری این جوامع با هم باشد .
قسمت های زیبایی از کتاب :
تفتیش کننده های عقاید و افکر در سراسر جهان ، بیهوده کتاب ها را می سوزانند ، چون اگر کتاب حرفی برای گفتن و ارزشی داشته باشد ، در کار سوختن فقط از آن خنده ای آرام شنیده می شود ، چون که کتاب درست و حسابی به چیزی بالاتر و ورای خود اشاره دارد ...
عمل خلاف بی مجازات نمی ماند و تجاوزهای ما مدام روحمان را می آزارد .
فکرش را بکن : آدم در سر کارش شیر بنوشد ! در حالی که هر کسی می داند حتی گاو شیرده هم حاضر است از تشنگی بمیرد و لب به یک قطره ی شیر نزند .
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تنهایی پر هیاهو
چرا فقط خورشید حق دارد که لکه داشته باشد؟
یوهان ولفگانگ فن گوته
سی و پنج سال است که در کار کاغذ باطله هستم و این "قصه عاشقانه" من است. سی و پنج سال است که دارم کتاب و کاغذ باطله را خمیر می کنم و خود را چنان با کلمات عجین کرده ام که دیگر به هیئت دانشنامه هایی در آمده ام که طی این سالها سه تُنی از آن ها را خمیر کرده ام.
سبویی هستم پر از آب زندگانی و مردگانی، که کافی است کمی به یک سو خم شوم تا از من سیل افکار زیبا جاری شود. آموزشم چنان ناخودآگاه صورت گرفته که نمی دانم کدام فکری از خودم است و کدام از کتاب هایم ناشی شده. اما فقط به این صورت است که توانسته ام هماهنگی ام را با خودم و جهان اطرافم در این سی و پنج ساله گذشته حفظ کنم.
چون من وقتی چیزی را می خوانم، در واقع نمی خوانم. جمله ای زیبا را به دهان می اندازم و مثل آب نبات می مکم، یا مثلا لیکوری می نوشم، تا آن که اندیشه، مثل الکل، در وجود من حل شود، تا در دلم نفوذ کند و در رگ هایم جاری شود و به ریشه هر گلبول خونی برسد...
ص 29
تنهایی پرهیاهو، بهومیل هرابال
پی نوشت:
1. سپاس فراوان از دوست عزیزم، جناب khar tu khar بزرگوار
2. کتاب فوق العاده ای است ، حتما بخوانید ، پشیمان نمی شوید.
3. به چاپ هفتم هم رسیده ، در حال حاضر قیمتش بالای 60000 ریال است ، ... ولی پیشت جلد این کتاب نوشته :19000 ریال ... گذشته یادت بخیر
4.بهومیل هرابال این کتاب را در فاصله سالهای 1974 تا 1976 نوشته و از آنجا که در کشورش ممنوع القلم بود، اثر در سال 1976 به صورت مخفیانه منتشر شد. اولین انتشار اثر در کشور چک به سال 1989 برمیگردد. داستان، برخلاف بیشتر آثار هرابال، در دوره سلطه نظام کمونیستی رخ میدهد.
5.نسخه دیگری (البته تایپ شده) از این کتاب در سایت وجود دارد. (http://ketabnak.com/comment.php?dlid=5065)