ادامه اسامی معتقدین به تحریف قرآن :
7- محمد بن ابراهیم نعمانی در قرن پنجم ناقص بودن قرآن را در کتاب الغیبة ذکر کرده است.
8- ابو عبدالله محمد بن نعمان، ملقب به مفید متوفای سال (413 هـ) در کتابش أوائل المقالات میگوید: (میگویم: روایات و اخبار بسیار زیادی از امامان هدایت از فرزندان پیامبر اکرم ص آمده که شاهد و گواهی است بر اختلافاتی که در قرآن است، و بر آنچه برخی از ظالمان از جمله حذف کردن و بریدن برخی آیات در آن انجام داده اند....).
9- ابو منصور احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی از علمای قرن ششم در کتابش (الاحتجاج 1/240-245-249) ادعا کرده که قرآن کم شده است.
10- ابو الحسن علی بن عیسی اربلی (متوفای 692 هـ) در کتابش (کشف الغمة فی معرفة الأئمة 1/ 319).
11- فیض کاشانی (متوفای 1091) در تفسیرش (الصافی) در اول تفسیر میگوید: (اما اینکه در قرآن با چیزهایی برخورد میکنی که درست به نظر نمیآیند، (پس از آوردن سوره/نساء: 3 بدینصورت نوشته. رفتار عادلانه با یتیمان تشابهی با ازدواج با زنان ندارد، و بلکه منافقان مطالبی را از وسط حذف کردهاند و بیش از یک سوم قرآن را کم کردهاند).
و این گونه کاشانی به دروغ بستن بر خدا ادامه میدهد. (ورقه 17-18).
12- محمد بن حسن حر عاملی (متوفای 1104 هـ) در کتابش (وسائل الشیعة 18/145).
14- محمد باقر مجلسی (متوفای 111 هـ), کتابش (بحار الانوار) را پر از روایاتی کرده که تأکید می کنند قرآن ناقص است. همچنین روایات زیادی در کتابش مرآة العقول 12/525 آورده که قرآن ناقص است.
15- نعمة الله موسوی جزائری (متوفای 1112 هـ) در کتابش (الأنوار النعمانیة 2/360-364).
16- یوسف بن احمد بحرانی (متوفای 1186 در کتابش (الدرر النجفیة 294-296).
17- در کتاب کلینی (کتاب الحجه) (باب ذکر الصحیفه و الجفر و الجامعه و مصحف فاطمه) (1/239-241) آمده است: از ابی بصیر است که میفرماید: بر ابیعبدالله وارد شدم، سخن به درازا کشید و در پایان ابوعبدالله گفت: «همانا مصحف فاطمه نزد ماست، و شما چه میدانید از مصحف فاطمه؟ گفتم یا اباعبدالله مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: سه برابر قرآن شماست، به خداوند سوگند حرف واحدی از قرآن شما در آن نیست).
باز در همان کتاب (کتاب الحجه) آمده است (به راستی هیچ کسی جز امامان شیعه قرآن را تماماً جمع ننموده است) (1/228):
18- نوری طبرسی در مقدمه کتاب (فصل الخطاب) اسم چهل نفر از کسانی که گفتهاند قرآن ناقص است و تحریف شده است را نام برده است، و او از علمای گذشته هیچ کسی را استثناء نکرد به جز چهار نفر (ص 51).
در اصول کافی ، جناب کلینی با سند صحیح چنین آورده :
علی بن الحکم عن هشام بن سالم عن ابی عبدالله(ع) قال: ان القران الذی جاء به جبرئیل الی محمد(ص) سبعة عشر الف آیة(اصول کافی، ج2، ص634)
یعنی امام صادق فرمود: قرآنی که جبرئیل برای پیغمبر اسلام آورد هفده هزار آیه بوده است.
یعنی طبق این حدیث نزدیک به دو ثلث قرآن از بین رفته است ! شما هم که کتاب اصول کافی را تایید کردید و اتفاقا از بدشانسی شما سلسله اسناد این حدیث صحیح نیز می باشد !
علمای شیعه که معتقد به تحریف قرآن بوده اند :
1- فضل بن شاذان نیشابوری متوفای سال (260هـ) در کتابش (الایضاح 112-114) میگوید: باب در بیان آنچه از قرآن از بین رفته است. و او برای اثبات مدعای خود روایاتی از اهل سنت آورده – که با توجیه نادرست آن – کوشیده ناقص بودن قرآن را ثابت کند، و نوری طبرسی تأکید کرده که معتقد به تحریف قرآن است.
2- فرات بن ابراهیم کوفی از علمای قرن سوم هجری با سند خودش در تفسیرش روایت کرده که ابو جعفر این آیه را این گونه میخواند: «إن الله اصطفی آدم ونوحا وآل ابراهیم (وآل محمد) على العالمین».
و چند آیه به همین صورت آورده است (1/78).
3- عیاشی از علمای قرن سوم در تفسیرش در (1/12، 13، 47، 48).
4- قمی استاد کلینی در تفسیرش در (1/5، 9، 10).
5- کلینی در اصول کافی (1/413) روایات زیادی برای اثبات تحریف قرآن آورده است، از آنجمله: (8، 23، 25، 26، 27).
6- ابو القاسم علی بن احمد کوفی متوفای (352 هـ) ابوبکر را متهم کرده که او از ترس آن که کارشان خراب نشود همه قرآن را جمع آوری نکرد. این را در کتاب الاستغاثة من بدع الثلاثة (1/51-53) ذکر کرده است.
پاسخ حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی به سوال :
نظر علمای بزرگوار ما درباره موضوع تحریف قرآن چه میباشد؟
باسمه جلت اسمائه; از میان بزرگان مذهب ما افرادی چون شیخ صدوق، شیخ طوسی، سید مرتضی، شیخ جعفر کاشف الغطا و دیگران بر این عقیده هستند که: اعتقاد به عدم تحریف قرآن از باورهای تشیع بوده و یا اجماع بر آن است و بیشتر مجتهدین به عدم تحریف معتقد میباشند، حضرت آیت الله خویی نیز شبهات مربوطه را در تفسیر البیان خود به صورتی پاسخ گفته است که حتی کند ذهن ترین افراد نیز آن را درک مینمایند. ایشان چنان دلایل محکمی بر عدم تحریف آوردند که این مطلب از واضحات گردیده است.
http://www.rohani.ir/istefta-552.htm
:-):-)
شیخ کلینی در پاسخ کسی که از او درخواست نوشتن کتاب جامعی نمودهاست، میگوید: «در کافی تمام آنچه متعلم در فنون علم دین، به آن نیاز دارد و قصد عمل به اخبار درست و سنن صحیح دارد، جمع شدهاست».
شیخ حر عاملی این سخن کلینی را بیانی صریح در شهادت به صحت احادیث کافی - البته به اصطلاح قدما میداند. (صحیح به اصطلاح قدما به معنی قطعیت صدور از معصوم با قرائن قطعی یا تواتر یا شهرت صحت اصول ومنابع اصلی است.)
شیخ مفید که از معاصران کلینی بهشمار میرود، درباره کتاب کافی مینویسد: کتاب کافی از برترین کتابهای شیعه و پرفایدهترین آنهاست.
شهید اول، محمّد بن مکّی، در اجازه خود به ابن خازن، ضمن شمردن کتب حدیثی شیعه مینویسد: همانند کتاب کافی، در حدیث شیعه نوشته نشدهاست.
شهید ثانی در اجازه خود به شیخ ابراهیم میسی، کافی را به همراه سه کتاب: من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار، از پایههای ایمان و ستونهای اسلام میشمارد.
علامه محمدتقی مجلسی میگوید: همانند کافی در میان مسلمانان نگاشته نشدهاست. علامه محمدباقر مجلسی در کتاب مرآة العقول، شرح مبسوط وی بر کتاب کافی، مینویسد: کتاب کافی از تمام کتب اصول، مضبوطتر و جامعتر است و بهترین و بزرگترین تألیف فرقه ناجیه (شیعه امامیه) است.
آیتالله خویی در کتاب معجم رجال حدیث، از قول استادش مرحوم آیتالله نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان وناتوانان خواندهاست.
آیتالله سید محسن حکیم در مستمسک عروة الوثقی، کافی را یکی از کتب اربعه میداند که محور عمل شیعه میباشد.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C
:-):-)
[quote='civil84']در مذهب شیعه کتب اربعه معتبرترین کتب هستندتوجه کنید معتبر ترین کتب نه لزوما صحیح ترینولی در مذهب اهل سنت صحاح سته کتب شش گانه ای هستند که اعتقاد سنی ها بر این است که هرچیزی در این کتب است صحیح است.حتی در کتبشان بعضا دیده شده که اگر حدیثی در صحیح بخاری وجود دارد که با قرآن تناقض دارد ، می گویند حدیث بخاری صحیح است و قرآن را به طریقی توجیه می نمایند که بر حدیث مذکور خدشه ای وارد نشود.[/quote]
- معتبرترین این 4 کتاب کتاب اصول کافی است که علامه مجلسی اکثر روایات آن را ضعیف می داند !
- در این چهار کتاب معتبر که ادعای سردمداری تشیع را دارند فکر می کنم فقط 3 حدیث از حضرت فاطمه وجود داشته باشد !
- شیعیان نیز بعضا بر مبنای احادیث کتب خودشان اعتقادات ضد قرآنی دارند مثلا تا همین چند سال قبل بسیاری از علمای شیعه مدعی تحریف قرآن بودند
در حالیکه خداوند در خود قران وعده حفظ قرآن را داده است !
انا نزلنا الذکر و انا له لحافظون
یا اینکه هنگام مصیبت فقط باید بگویی : انا لله و انا الیه راجعون
ولی شیعیان محترم هنگام ورود مصیبت خیلی خیلی بیشتر از اینها عمل می کنند ! ! ! شاید برای ثواب بیشتر !
1- به فرض که سخن گفتن حیوانات چرت و پرت نباشد آیا شما نباید کمی فکر کنید و ببینید یک الاغ چند سال عمر می کند و بعد فاصله سیلی که در زمان نوح آمد
با زمان پیامبر را محاسبه کنی آنگاه از خودت سئوال کنی (سخت ترین کار دنیا برای ما ایرانی ها !) آیا جد این الاغ ( یعنی پدربزگ این الاغ محترم ) در زمان نوح زنده بوده است ؟
و تازه این علم غیب را از کجا آورده که می دانسته پیامبر سوار نوه اش می شود !
2- علامه مجلسی معتقد است 90درصد احادیث کافی ضعیف است !
3- اگر خبر واحد حجت است خدمت شما باید بگویم محال است حدیثی پیدا کنید و حدیث ضد آن وجود نداشته باشد در یان صورت تکلیف چیست ؟
4- ابن عباس میگوید: در این هنگام صدای ام کلثوم را شنیدیم که می گفت: افسوس بر از دست دادن عمر! و زنانی همراه او می گریستند، صدای گریه فضای خانه
را انباشته کرده و به لرزه درآورد، عمر گفت: ای وای مادر عمر، که خدای او را نبخشد و نیامرزد! من گفتم: به خدا سوگند: امیدوارم که عذاب را فقط همان اندازه ببینی
که خداوند متعال می فرماید و هیچ کس از شما نیست جز آنکه به دوزخ وارد میشود و تا آنجا که ما می دانیم تو امیرمومنان و سرور مسلمانانی که به حکم
قرآن قضاوت و به طور مساوی تقسیم می کنی. ابن عباس میگوید: این سخن من عمر را خوش آمد، نشست و گفت: ای ابن عباس، آیا در این باره برای من گواهی می دهی؟
من ترسیدم چیزی بگویم، علی علیه السلام میان شانه ام زد و گفت گواهی بده.
جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - ج 5 ترجمه و تحشیه دکتر محمود مهدوی دامغانی
سنی ها ابی الحدید را شیعه می دانند از فرط محبت او به حضرت علی !
در مذهب شیعه کتب اربعه معتبرترین کتب هستند
توجه کنید معتبر ترین کتب نه لزوما صحیح ترین
ولی در مذهب اهل سنت صحاح سته کتب شش گانه ای هستند که اعتقاد سنی ها بر این است که هرچیزی در این کتب است صحیح است.حتی در کتبشان بعضا دیده شده که اگر حدیثی در صحیح بخاری وجود دارد که با قرآن تناقض دارد ، می گویند حدیث بخاری صحیح است و قرآن را به طریقی توجیه می نمایند که بر حدیث مذکور خدشه ای وارد نشود.
:-):-)
siawash110
حدیثی که از فروع کافی نقل کردم از کجاش میش فهمید که جعلیه؟
ضمنا چند اگر سند حاکی از این که ام کلثوم و عمر به یکدیگر علاقه داشتند بگویید خوشحال میشیم.
و در ضمن دوست عزیز این که حیوانات با پیامبر سخن می گفتند،چرت و پرته؟و يا اينكه چون شما نمي دوني عالم روي چه چيزي وايستاده،حرف امام صادق و امام علي دروغه؟
و در آخر اين كه علمای اهل سنت خبر واحد رو حجت می دونن.
[quote='civil84']برای آشنایی بیشتر با صحیح بخاری و صحیح مسلم می توانید به کتاب:سیری در صحیحینتالیف: محمد صادق نجمیمراجعه کنید.کتب دیگری هم هستند در این رابطه از جمله:خدا در صحاح ستهپیامبر در صحاح ستهعایشه در صحاح ستهو ...[/quote]
1- مطالب چرند در اکثر کتب تاریخی و حدیثی وجود دارد در كتب شيعه و اصول كافي : مانند سخن گفتن الاغ با پیامبر اسلام و اینکه گفته جد من در کشتی نوح بوده یا اینکه امام صادق فرموده اند کره زمین روی شاخ گاو است و یا اینکه محال است ماه رمضان 29 روز شود و یا اینکه قرآن اول 17000 آیه داشته و وجود امام زمان در جزیره خضراء و . . . . به همین دلیل حریف شما نیز می تواند از داخل کتبهای شما مطلب بیرون بکشد !
[quote='1amirbahador']siawash110 جاندر جلد 6 فروع کافی بخش 23 (ازدواج ام کلثوم) آمده است:1- زراره گوید:از امام صادق(علیه السلام) درباره ازدواج ام کلثوم پرسیدم.فرمود:آن ناموسی بود که از ما غصب شد.2- هشام بن سالم گوید:امام صادق(علیه السلام) فرمود:وقتی عمر،ام کلثوم را از امیرالمومنین علی(علیه اسلام) خواستگاری کرد،ایشان فرمودند:واقعیت آن است که او خردسال است.عمر،عباس را ملاقات کرد و گفت:من چگونه هستم؟آی ایرادی دارم؟عباس گفت:مگر چه شده؟عمر گفت:از پسر برادرت ام کلثوم را خواستگاری کردم،ولی او مرا نپذیرفت.به خدا سوگند مطمئن باش که چاه زمزم را پر می کنم،هیچ کرامتی را برای شما باقی نمی گذارم و همه را از ین می برم و شاهدانی می آورم که به دروغ بگویند:علی دزدی کرده است و دست راستش را قطع می کنم.عباس نزد آن حضرت رفت وجریان را بازگو کرد و درخواست نمود که کار را به او بسپاردفآن حضرت نیز چنین کرد.[/quote]
دوست عزیز : جعلی بودن این حدیث تابلوی تابلو است ! ضمن اینکه به خبر واحد نمی توان اعتماد کرد . . . ضمن اینکه دختری که به زور شوهر کرده هیچگاه شوهرش را دوست ندارد ولی روایات متعددی وجود دارد که حاکی از وجود عشق و علاقه میان ام کلثوم و عمر بوده است !
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ازدواج ام کلثوم با عمر
7- محمد بن ابراهیم نعمانی در قرن پنجم ناقص بودن قرآن را در کتاب الغیبة ذکر کرده است.
8- ابو عبدالله محمد بن نعمان، ملقب به مفید متوفای سال (413 هـ) در کتابش أوائل المقالات میگوید: (میگویم: روایات و اخبار بسیار زیادی از امامان هدایت از فرزندان پیامبر اکرم ص آمده که شاهد و گواهی است بر اختلافاتی که در قرآن است، و بر آنچه برخی از ظالمان از جمله حذف کردن و بریدن برخی آیات در آن انجام داده اند....).
9- ابو منصور احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی از علمای قرن ششم در کتابش (الاحتجاج 1/240-245-249) ادعا کرده که قرآن کم شده است.
10- ابو الحسن علی بن عیسی اربلی (متوفای 692 هـ) در کتابش (کشف الغمة فی معرفة الأئمة 1/ 319).
11- فیض کاشانی (متوفای 1091) در تفسیرش (الصافی) در اول تفسیر میگوید: (اما اینکه در قرآن با چیزهایی برخورد میکنی که درست به نظر نمیآیند، (پس از آوردن سوره/نساء: 3 بدینصورت نوشته. رفتار عادلانه با یتیمان تشابهی با ازدواج با زنان ندارد، و بلکه منافقان مطالبی را از وسط حذف کردهاند و بیش از یک سوم قرآن را کم کردهاند).
و این گونه کاشانی به دروغ بستن بر خدا ادامه میدهد. (ورقه 17-18).
12- محمد بن حسن حر عاملی (متوفای 1104 هـ) در کتابش (وسائل الشیعة 18/145).
14- محمد باقر مجلسی (متوفای 111 هـ), کتابش (بحار الانوار) را پر از روایاتی کرده که تأکید می کنند قرآن ناقص است. همچنین روایات زیادی در کتابش مرآة العقول 12/525 آورده که قرآن ناقص است.
15- نعمة الله موسوی جزائری (متوفای 1112 هـ) در کتابش (الأنوار النعمانیة 2/360-364).
16- یوسف بن احمد بحرانی (متوفای 1186 در کتابش (الدرر النجفیة 294-296).
17- در کتاب کلینی (کتاب الحجه) (باب ذکر الصحیفه و الجفر و الجامعه و مصحف فاطمه) (1/239-241) آمده است: از ابی بصیر است که میفرماید: بر ابیعبدالله وارد شدم، سخن به درازا کشید و در پایان ابوعبدالله گفت: «همانا مصحف فاطمه نزد ماست، و شما چه میدانید از مصحف فاطمه؟ گفتم یا اباعبدالله مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: سه برابر قرآن شماست، به خداوند سوگند حرف واحدی از قرآن شما در آن نیست).
باز در همان کتاب (کتاب الحجه) آمده است (به راستی هیچ کسی جز امامان شیعه قرآن را تماماً جمع ننموده است) (1/228):
18- نوری طبرسی در مقدمه کتاب (فصل الخطاب) اسم چهل نفر از کسانی که گفتهاند قرآن ناقص است و تحریف شده است را نام برده است، و او از علمای گذشته هیچ کسی را استثناء نکرد به جز چهار نفر (ص 51).
علی بن الحکم عن هشام بن سالم عن ابی عبدالله(ع) قال: ان القران الذی جاء به جبرئیل الی محمد(ص) سبعة عشر الف آیة(اصول کافی، ج2، ص634)
یعنی امام صادق فرمود: قرآنی که جبرئیل برای پیغمبر اسلام آورد هفده هزار آیه بوده است.
یعنی طبق این حدیث نزدیک به دو ثلث قرآن از بین رفته است ! شما هم که کتاب اصول کافی را تایید کردید و اتفاقا از بدشانسی شما سلسله اسناد این حدیث صحیح نیز می باشد !
علمای شیعه که معتقد به تحریف قرآن بوده اند :
1- فضل بن شاذان نیشابوری متوفای سال (260هـ) در کتابش (الایضاح 112-114) میگوید: باب در بیان آنچه از قرآن از بین رفته است. و او برای اثبات مدعای خود روایاتی از اهل سنت آورده – که با توجیه نادرست آن – کوشیده ناقص بودن قرآن را ثابت کند، و نوری طبرسی تأکید کرده که معتقد به تحریف قرآن است.
2- فرات بن ابراهیم کوفی از علمای قرن سوم هجری با سند خودش در تفسیرش روایت کرده که ابو جعفر این آیه را این گونه میخواند: «إن الله اصطفی آدم ونوحا وآل ابراهیم (وآل محمد) على العالمین».
و چند آیه به همین صورت آورده است (1/78).
3- عیاشی از علمای قرن سوم در تفسیرش در (1/12، 13، 47، 48).
4- قمی استاد کلینی در تفسیرش در (1/5، 9، 10).
5- کلینی در اصول کافی (1/413) روایات زیادی برای اثبات تحریف قرآن آورده است، از آنجمله: (8، 23، 25، 26، 27).
6- ابو القاسم علی بن احمد کوفی متوفای (352 هـ) ابوبکر را متهم کرده که او از ترس آن که کارشان خراب نشود همه قرآن را جمع آوری نکرد. این را در کتاب الاستغاثة من بدع الثلاثة (1/51-53) ذکر کرده است.
نظر علمای بزرگوار ما درباره موضوع تحریف قرآن چه میباشد؟
باسمه جلت اسمائه; از میان بزرگان مذهب ما افرادی چون شیخ صدوق، شیخ طوسی، سید مرتضی، شیخ جعفر کاشف الغطا و دیگران بر این عقیده هستند که: اعتقاد به عدم تحریف قرآن از باورهای تشیع بوده و یا اجماع بر آن است و بیشتر مجتهدین به عدم تحریف معتقد میباشند، حضرت آیت الله خویی نیز شبهات مربوطه را در تفسیر البیان خود به صورتی پاسخ گفته است که حتی کند ذهن ترین افراد نیز آن را درک مینمایند. ایشان چنان دلایل محکمی بر عدم تحریف آوردند که این مطلب از واضحات گردیده است.
http://www.rohani.ir/istefta-552.htm
:-):-)
شیخ حر عاملی این سخن کلینی را بیانی صریح در شهادت به صحت احادیث کافی - البته به اصطلاح قدما میداند. (صحیح به اصطلاح قدما به معنی قطعیت صدور از معصوم با قرائن قطعی یا تواتر یا شهرت صحت اصول ومنابع اصلی است.)
شیخ مفید که از معاصران کلینی بهشمار میرود، درباره کتاب کافی مینویسد: کتاب کافی از برترین کتابهای شیعه و پرفایدهترین آنهاست.
شهید اول، محمّد بن مکّی، در اجازه خود به ابن خازن، ضمن شمردن کتب حدیثی شیعه مینویسد: همانند کتاب کافی، در حدیث شیعه نوشته نشدهاست.
شهید ثانی در اجازه خود به شیخ ابراهیم میسی، کافی را به همراه سه کتاب: من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار، از پایههای ایمان و ستونهای اسلام میشمارد.
علامه محمدتقی مجلسی میگوید: همانند کافی در میان مسلمانان نگاشته نشدهاست.
علامه محمدباقر مجلسی در کتاب مرآة العقول، شرح مبسوط وی بر کتاب کافی، مینویسد: کتاب کافی از تمام کتب اصول، مضبوطتر و جامعتر است و بهترین و بزرگترین تألیف فرقه ناجیه (شیعه امامیه) است.
آیتالله خویی در کتاب معجم رجال حدیث، از قول استادش مرحوم آیتالله نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان وناتوانان خواندهاست.
آیتالله سید محسن حکیم در مستمسک عروة الوثقی، کافی را یکی از کتب اربعه میداند که محور عمل شیعه میباشد.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C
:-):-)
- معتبرترین این 4 کتاب کتاب اصول کافی است که علامه مجلسی اکثر روایات آن را ضعیف می داند !
- در این چهار کتاب معتبر که ادعای سردمداری تشیع را دارند فکر می کنم فقط 3 حدیث از حضرت فاطمه وجود داشته باشد !
- شیعیان نیز بعضا بر مبنای احادیث کتب خودشان اعتقادات ضد قرآنی دارند مثلا تا همین چند سال قبل بسیاری از علمای شیعه مدعی تحریف قرآن بودند
در حالیکه خداوند در خود قران وعده حفظ قرآن را داده است !
انا نزلنا الذکر و انا له لحافظون
یا اینکه هنگام مصیبت فقط باید بگویی : انا لله و انا الیه راجعون
ولی شیعیان محترم هنگام ورود مصیبت خیلی خیلی بیشتر از اینها عمل می کنند ! ! ! شاید برای ثواب بیشتر !
با زمان پیامبر را محاسبه کنی آنگاه از خودت سئوال کنی (سخت ترین کار دنیا برای ما ایرانی ها !) آیا جد این الاغ ( یعنی پدربزگ این الاغ محترم ) در زمان نوح زنده بوده است ؟
و تازه این علم غیب را از کجا آورده که می دانسته پیامبر سوار نوه اش می شود !
2- علامه مجلسی معتقد است 90درصد احادیث کافی ضعیف است !
3- اگر خبر واحد حجت است خدمت شما باید بگویم محال است حدیثی پیدا کنید و حدیث ضد آن وجود نداشته باشد در یان صورت تکلیف چیست ؟
4- ابن عباس میگوید: در این هنگام صدای ام کلثوم را شنیدیم که می گفت: افسوس بر از دست دادن عمر! و زنانی همراه او می گریستند، صدای گریه فضای خانه
را انباشته کرده و به لرزه درآورد، عمر گفت: ای وای مادر عمر، که خدای او را نبخشد و نیامرزد! من گفتم: به خدا سوگند: امیدوارم که عذاب را فقط همان اندازه ببینی
که خداوند متعال می فرماید و هیچ کس از شما نیست جز آنکه به دوزخ وارد میشود و تا آنجا که ما می دانیم تو امیرمومنان و سرور مسلمانانی که به حکم
قرآن قضاوت و به طور مساوی تقسیم می کنی. ابن عباس میگوید: این سخن من عمر را خوش آمد، نشست و گفت: ای ابن عباس، آیا در این باره برای من گواهی می دهی؟
من ترسیدم چیزی بگویم، علی علیه السلام میان شانه ام زد و گفت گواهی بده.
جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - ج 5 ترجمه و تحشیه دکتر محمود مهدوی دامغانی
سنی ها ابی الحدید را شیعه می دانند از فرط محبت او به حضرت علی !
توجه کنید معتبر ترین کتب نه لزوما صحیح ترین
ولی در مذهب اهل سنت صحاح سته کتب شش گانه ای هستند که اعتقاد سنی ها بر این است که هرچیزی در این کتب است صحیح است.حتی در کتبشان بعضا دیده شده که اگر حدیثی در صحیح بخاری وجود دارد که با قرآن تناقض دارد ، می گویند حدیث بخاری صحیح است و قرآن را به طریقی توجیه می نمایند که بر حدیث مذکور خدشه ای وارد نشود.
:-):-)
حدیثی که از فروع کافی نقل کردم از کجاش میش فهمید که جعلیه؟
ضمنا چند اگر سند حاکی از این که ام کلثوم و عمر به یکدیگر علاقه داشتند بگویید خوشحال میشیم.
و در ضمن دوست عزیز این که حیوانات با پیامبر سخن می گفتند،چرت و پرته؟و يا اينكه چون شما نمي دوني عالم روي چه چيزي وايستاده،حرف امام صادق و امام علي دروغه؟
و در آخر اين كه علمای اهل سنت خبر واحد رو حجت می دونن.
1- مطالب چرند در اکثر کتب تاریخی و حدیثی وجود دارد در كتب شيعه و اصول كافي : مانند سخن گفتن الاغ با پیامبر اسلام و اینکه گفته جد من در کشتی نوح بوده یا اینکه امام صادق فرموده اند کره زمین روی شاخ گاو است و یا اینکه محال است ماه رمضان 29 روز شود و یا اینکه قرآن اول 17000 آیه داشته و وجود امام زمان در جزیره خضراء و . . . . به همین دلیل حریف شما نیز می تواند از داخل کتبهای شما مطلب بیرون بکشد !
[quote='1amirbahador']siawash110 جاندر جلد 6 فروع کافی بخش 23 (ازدواج ام کلثوم) آمده است:1- زراره گوید:از امام صادق(علیه السلام) درباره ازدواج ام کلثوم پرسیدم.فرمود:آن ناموسی بود که از ما غصب شد.2- هشام بن سالم گوید:امام صادق(علیه السلام) فرمود:وقتی عمر،ام کلثوم را از امیرالمومنین علی(علیه اسلام) خواستگاری کرد،ایشان فرمودند:واقعیت آن است که او خردسال است.عمر،عباس را ملاقات کرد و گفت:من چگونه هستم؟آی ایرادی دارم؟عباس گفت:مگر چه شده؟عمر گفت:از پسر برادرت ام کلثوم را خواستگاری کردم،ولی او مرا نپذیرفت.به خدا سوگند مطمئن باش که چاه زمزم را پر می کنم،هیچ کرامتی را برای شما باقی نمی گذارم و همه را از ین می برم و شاهدانی می آورم که به دروغ بگویند:علی دزدی کرده است و دست راستش را قطع می کنم.عباس نزد آن حضرت رفت وجریان را بازگو کرد و درخواست نمود که کار را به او بسپاردفآن حضرت نیز چنین کرد.[/quote]
دوست عزیز : جعلی بودن این حدیث تابلوی تابلو است ! ضمن اینکه به خبر واحد نمی توان اعتماد کرد . . . ضمن اینکه دختری که به زور شوهر کرده هیچگاه شوهرش را دوست ندارد ولی روایات متعددی وجود دارد که حاکی از وجود عشق و علاقه میان ام کلثوم و عمر بوده است !
شما خودتان بخوانید حدیث مفصل از این مجمل
:-):-)