رسته‌ها
ازدواج ام کلثوم با عمر
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 34 رای
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 34 رای
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
72
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
civil84
civil84
1392/02/21

کتاب‌های مرتبط

توافق برجام از دیدگاه اسلام
توافق برجام از دیدگاه اسلام
2.8 امتیاز
از 10 رای
نوای کاروان: حماسه کربلا
نوای کاروان: حماسه کربلا
3.5 امتیاز
از 4 رای
صلح امام حسن علیه السلام
صلح امام حسن علیه السلام
3.8 امتیاز
از 36 رای
انتقام کربلا: قیام مختار
انتقام کربلا: قیام مختار
4.7 امتیاز
از 6 رای
Doctrines of Shi'i Islam
Doctrines of Shi'i Islam
5 امتیاز
از 3 رای
حیات جاوید
حیات جاوید
4.7 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ازدواج ام کلثوم با عمر

تعداد دیدگاه‌ها:
46
سلام.. حالا چه فرقی میکنه ام کلثوم وجود داشته یا نه؟؟ چه فرقی میکند که به ازدواج عمر درامده باشد یا نه؟؟دانستن اینها چه دردری رو از ما دوا میکند؟؟ تلک امه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم... قرآن ما از تحقیق زیاد پیرامون احوال گذشتگان برحذر کرده.. تازه تاریخ به شکل درستش به دست هیچ کس نرسیده و به دستان ایندگان هم درست نخواهد رسید... اصل مطلب در قرآن و سنت قطعیه موافق با قرآن آمده است.. به اونها بچسبیم
چرا از ام کلثوم فرزند حضرت زهرا (س) در روضه عاشورا یاد نمی شود؟
ام‏ کلثوم در سال ششم هجری به دنیا آمد و او را زینب صغری می‏ گویند[1]. ام‏ کلثوم در سال 61 هجری قمری به کربلا آمد و در کربلا، روز عاشورا اسیر شد. او در مدت اسیری، بارها سخنرانی کرد و در آن سخنرانی‏ها به افشاگری حکومت امویان پرداخت. در کوفه پس از سخنرانی او، همه ‏ی مردم گریستند و حتی زنانِ حاضر در آن اجتماع، موهایِ سر خود را پریشان کردند، خاک بر سر ریختند و سیلی به صورت زدند[2]
شیخ مفید در الارشاد، اولاد فرزندان علی(ع) را 26 نفر ذکر کرده است، از جمله: حسن (ع) و حسین (ع) و زینب کبری و زینب صغری ـ که کنیه او امّ کلثوم بود. و مادر این چهار فرزند حضرت فاطمهء زهرا(س) دخت رسول گرامی اسلام (ص) بود.[3]
همچنین مقرم در مقتلش می نویسد: وقتی اسب امام حسین(ع) به خیمه ها آمد، ام ّکلثوم فریاد زد: ای وای یا رسول الله، ای وای پدرم، ای جعفر، ای حمزه ! این حسین است که در بیابان افتاده است.[4]
و خطبه ام کلثوم در کوفه در منابع بیان شده است.[5]
حالا لطفا یکی بگوید چرا از ایشان کمتر سخن به زبان می آید .
اصلا این کتاب را نخوندم و دوست ندارم بخونم .
تا اونجایی که من خوندم و می دونم
این ازدواج صورت گرفته حتی توی تاریخ طبری هم از اون یاد کرده .
ارتباط بین عمر و حضرت علی (ع) اون چیزی که ما به زور بهمون گفته شده نیست و رابطه بسیار خوبی داشته اند .
مثلا در حمله اعراب به ایران و اسپانیا عمر از سرداران سپاه نظر خواهی می کنه که آیا همه لشکر را به سمت ایران گسیل بدهیم یا اسپانیا و ..... که حضرت علی (ع) پیشنهادی مطرح می کنند که عمر هم می پذیرد .
تا اون جایی هم که من می دونم حضرت ام کلثوم (س) 12 ساله بوده که به عقد عمر 52 ساله دراومده .
به خاطر خصومت فرقه‌‏اى تیشه بر ریشه اسلام نزنید
افرادى که اصرار دارند شیعه را به عقیده تحریف کتاب الله متّهم کنند گویا توجّه ندارند که به خاطر خصومت فرقه‏‌اى، تیشه بر ریشه اسلام مى‌‏زنند، زیرا بیگانگان مى‏‌گویند: عدم تحریف در میان مسلمانان مسلّم نیست، زیرا گروه عظیمى از آنها (یعنی شیعیان) اعتقاد به تحریف قرآن دارند. ما به این برادران نصیحت مى‏‌کنیم به خاطر فرقه‏‌گرایى و خصومت‏‌هاى تعصّب‏‌آمیز، قلب اسلام یعنى قرآن را هدف قرار ندهید.
بیایید به اسلام و قرآن رحم کنید و این همه سخن از تحریف به میان نیاورید و بهانه به دست دشمن ندهید.
خاطره آیت‌الله مکارم شیرازی درباره نسبت تحریف قرآن به شیعه توسط وهابی‌ها
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی نقل می‌کنند در یکى از سفرهاى‏ زیارت بیت الله (زیارت عمره) وزیر امور مذهبى عربستان را ملاقات کردیم و او از ما استقبال کرد ولى گفت: شنیده‌‏ام شما قرآنى غیر از قرآن ما دارید (سمعت أنّ لکم مصحفاً غیر مصحفنا!)
گفتم امتحان این کار بسیار ساده است، شما شخصاً یا نماینده‌‏اى با ما بفرستید (به هزینه ما) به تهران باز مى‌‏گردیم، قرآن در تمام مساجد و خانه‏‌ها موجود است، هزاران مسجد در تهران وجود دارد و صدها هزار خانه، انتخاب مسجد و خانه را بر عهده نماینده شما مى‏‌گذاریم، به طور اتفاقی در مى‌‏زنیم و قرآن آن خانه یا مسجد را مطالبه مى‏کنیم، خواهید دید یک کلمه با سایر قرآن‌‏ها در بلاد مسلمین تفاوت ندارد؛ دانشمند بزرگى مثل شما نباید گرفتار این شایعات دروغین شود!
siawash110 لیستی از علمای شیعه که قائل به تحریف قرآن بودند ارائه کردند که در جواب ایشون باید گفت:
دو کتاب نادرست؛ هم از اهل سنت و هم از شیعه
افراد بسیار معدودى از هر دو گروه (سنی و شیعه)، معتقد به کاسته شدن چیزى از قرآن هستند که سخنان آنها در میان دانشمندان و علمای معروف اسلام (چه شیعه و چه سنی) طرفدار و اعتباری ندارد.
«ابن الخطیب» مصرى از اهل سنّت است که کتاب «الفرقان فى تحریف القرآن» را نوشته که در سال 1948 میلادى (1367 هجرى قمرى) انتشار یافت و دانشگاه الازهر به موقع متوجّه شد و نسخه‏‌هاى آن را جمع آورى و معدوم کرد، ولى تعدادى از آن به طور غیر قانونى به دست این و آن افتاد.
همچنین کتاب «فصل الخطاب فى تحریف کتاب ربّ الأرباب» به وسیله یکى از محدّثین شیعه (محدث نوری) نوشته شد و در سال 1291 هجرى قمرى به چاپ رسید و به مجرّد طبع، از سوى بزرگان حوزه علمیّه نجف اشرف مورد انکار شدید قرار گرفت و دستور جمع آورى آن صادر شد و کتاب‌‏هاى متعدّدى در ردّ آن نوشته شد. (دقت کنید)
حال عدّه‌‏اى از متعصّبان وهّابى، این کتاب (فصل الخطاب) را بهانه کرده و اصرار دارند مسأله تحریف قرآن را به شیعه نسبت دهند، در حالى که:
1- اگر نگارش یک کتاب، دلیل بر اعتقاد شیعه به این امر شود، باید اعتقاد به تحریف را به علماى اهل سنّت نیز نسبت بدهیم، زیرا «ابن الخطیب مصرى» نیز کتاب «الفرقان فى تحریف القرآن» را نگاشته و اگر بیزارى علماى الأزهر از کتاب مزبور دلیل بر نفى محتواى آن باشد، مخالفت علماى نجف اشرف و دیگر شهرها مانند قم و ... از نوشته‏هاى «فصل الخطاب» نیز دلیل بر این معناست.
2- در تفسیر «قرطبى» و «درّالمنثور» که هر دو از تفاسیر معروف اهل سنّت است، از عایشه (همسر پیامبر) نقل شده که مى‌‌‏گوید: «انّها- اى سورة الأحزاب- کانت مأتى آیة فلم یبق منها إلّا ثلاث و سبعین!» سوره احزاب 200 آیه بود که از آن جز 73 آیه باقى نمانده است!
از آن بالاتر در صحیح بخارى و صحیح مسلم نیز روایاتى دیده مى‌‏شود که بوى تحریف مى‏دهد. (صحیح بخاری ج 8 ص 208 تا 211 و صحیح مسلم ج 4 ص 167 و ج 5 ص 116)
ولى ما هرگز به خود اجازه نمى‌‏دهیم که قول به تحریف را به خاطر یک نویسنده یا چند روایت ضعیف، به برادران اهل سنّت نسبت دهیم، آنها نیز نباید به خاطر کتاب یک نفر یا بعضى از احادیث ضعیف یا مجعول که عموم بزرگان شیعه از آن بیزارند به شیعه نسبت دهند.
درچندجا خوندم که امام علی(ع)دختری بنام ام کلثوم نداشته واین یکی از القاب حضرت زینب(ع)بوده.اونم بدلیل نازپروردگی وچهره ظاهریشون.واینکه دلالیل مستندی وجود ندارد که براین جریان استدلال کنه...
باسلام خدمت دوستان عزیز
دوستان عزیز اگر خواستید در این زمینه تحقیق کنید کتابی بنام افسانه ازدواج حضرت ام کلثوم وعمر ((عمر از دیدگاه عامه)) نوشته دکتر محمد هادی امینی ((فرزند علامه امینی))موجود است که بصورت کامل به این بحث پرداخته است.کتابی که دوست عزیزمون از آیت الله میلانی قرار دادند بصورت بسیار مختصر مباشد ونمی تواند پاسخ شبهات دوستان را بدهد
در ضمن ضمن ذکر چند نکته را خالی از لطف نمی دانم:
1)عمده روایت های وارد شده از این داستان به نقل از کسی بنام زبیر بن بکار است که از دشمنان اهل بیت (ع) است.
2)در این قضیه تناقضات فراوانی ازقبیل سن حضرت ام کلثوم(6 یا 7 ساله یا کمتر) وتعداد فرزندان ایشان(1 پسر یا 1پسر ویک دختر یا هیچ فرزند از خلیفه دوم) و مقدار عمر ایشان(جوانی یا پیری یا ناپدید شدن ) وشوهر بعدی ایشان(یکی ازپسر عموها یا شوهر حضرت زینب که دردر همان زمان شوهر خواهر ایشان هم بوده است؟؟؟) ومحل دفن ایشان(مدینه یا ناپدید شدن ) وکیفیت دفن (همزمان با پسرش زید دفن شده یا قبل از پسرشان ازدنیا رفته اند یا اینکه زید پسر 2حدودا 20 ساله ایشان را بروی سینه مادرشان دفن کرده اند؟؟؟؟)....بسیاری از تناقضاتی که خود عامه مخالفین تشیع به این تناقضات اقرار دارند که این داستان ضعیف است
3)کیفیت ازدواج که 5 صورت متفاوت نقل شده است که همگی باهم متعارضند.
4)روایاتی که در کتب شیعه موجود می باشد مملو از تحریفاتی است که دشمنان اهل بیت نقل کرده اندبخاطر همین است که به رجال حدیث مراجعه کرده و مورد اعتماد بودن آنها را مورد بررسی قرار می دهیم که برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب الغدیر علامه امینی ودومکتب در اسلام علامه عسکری مراجعه نمایید تا با تاریخ جعل حدیث آشنا شوید
5)بزرگان تشیع کسانی از قبیل شیخ مفید و سید مرتضی کاملا وقوع این ازدواج را با دلیل قاطع رد کرده اند
6).........
یاعلی
مگه چیز عجیبیه؟؟؟ مگه خود پیامبر با دختران عمر و ابوبکر عایشه و حفصه ازدواج نکرد؟ یا زن عثمان که خیلی همدیگر را هم دوست داشتند مگر دختر ایشان ( یا علی) نبود؟
در جلد 6 فروع کافی بخش 23 (ازدواج ام کلثوم) آمده است:
1- زراره گوید:از امام صادق(علیه السلام) درباره ازدواج ام کلثوم پرسیدم.فرمود:آن ناموسی بود که از ما غصب شد.
2- هشام بن سالم گوید:امام صادق(علیه السلام) فرمود:وقتی عمر،ام کلثوم را از امیرالمومنین علی(علیه اسلام) خواستگاری کرد،ایشان فرمودند:واقعیت آن است که او خردسال است.
عمر،عباس را ملاقات کرد و گفت:من چگونه هستم؟آیا ایرادی دارم؟
عباس گفت:مگر چه شده؟
عمر گفت:از پسر برادرت ام کلثوم را خواستگاری کردم،ولی او مرا نپذیرفت.به خدا سوگند مطمئن باش که چاه زمزم را پر می کنم،هیچ کرامتی را برای شما باقی نمی گذارم و همه را از ین می برم و شاهدانی می آورم که به دروغ بگویند:علی دزدی کرده است و دست راستش را قطع می کنم.
عباس نزد آن حضرت رفت وجریان را بازگو کرد و درخواست نمود که کار را به او بسپارد و آن حضرت نیز چنین کرد.
چرا ما فقط فکرو ذکرمون شده اتفاقاتی که به نظرم بسیار بی ارزش است این دوره رو که ما در سال 2013 داریم میگزرونیم و هنوز بحث میکنم اروپا در دوران رنسانس گذروندن.
وهمین فکر ما باعث شده که از بسیاری مسائل مهم که در حقیقت باید به انها میپرداختیم رو بیخیال بشیم و اونها هم همین رو میخوان.
یعنی واقعا اتفاق بی اهمیتی که در 1400 سال قبل مثلا کی به کی فوش داده یا کی کی رو کشته تازه اونهم ازکجا معلوم کجاش راسته کجاش دروغ تمام فکرمون بشه اینو روی درودیوار یا روی شیشه ماشین بنویسیم.
مگر همین ها اونهای نبودند که وقتی به ایران حمله کردند چه بلاهایی برسر زنان و دختران ما اوردند همه رو به کنیزی بردند تمام تاریخ و فرهنگ مارو ازبین بردند که مبادا ما بعدها بگویم ما دارای تاریخی انچنان بودیم.
ما میبایستی با بسیاری کشورهای مسلمان فرق میکردیم چون این مسائل مربوط به انهاست و دوست داشته باشند تا قیامت سرش جدل کنند (منظورم نزادی هستش).
دین افیون توده ھاست (کارل مارکس)
ازدواج ام کلثوم با عمر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک