می گفت:
من ترس را-که مادر مرگ است-کشته ام
-دیری ست-
دیگر شکنجه های خداوند
رویینی مرا چه تواند کرد؟
من آزموده ام:
تا زندگی دوباره فراز آید.
باید نخست
مردن را
آماده شد.
تا مرگ را پذیره نباشی
گل خنده ی حیات نخواهد شکفت.
اینک زمان, زمان سترن
با انفجار خشم تو اما
این یائسه دوباره
جوان خواهد شد.
با انفجار خشم تو
فرزند خواهد آورد
فرزند سرخ-
و آن گاه
ناباورانه خواهی دید
"این طفل یک شبه ره صد ساله می رود"
ناباورانه خواهی دید
در آب های راکد
توفان
می روید.
و گونه ی فسرده ی آفاق
سرخ است..
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سُحوری
من ترس را-که مادر مرگ است-کشته ام
-دیری ست-
دیگر شکنجه های خداوند
رویینی مرا چه تواند کرد؟
من آزموده ام:
تا زندگی دوباره فراز آید.
باید نخست
مردن را
آماده شد.
تا مرگ را پذیره نباشی
گل خنده ی حیات نخواهد شکفت.
اینک زمان, زمان سترن
با انفجار خشم تو اما
این یائسه دوباره
جوان خواهد شد.
با انفجار خشم تو
فرزند خواهد آورد
فرزند سرخ-
و آن گاه
ناباورانه خواهی دید
"این طفل یک شبه ره صد ساله می رود"
ناباورانه خواهی دید
در آب های راکد
توفان
می روید.
و گونه ی فسرده ی آفاق
سرخ است..