رسته‌ها

رضاشاه پهلوی از آلاشت تا ژوهانسبورگ

رضاشاه پهلوی از آلاشت تا ژوهانسبورگ
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 87 رای
نویسنده:
درباره:
رضا شاه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 87 رای
کتاب رضاشاه پهلوی از آلاشت تا ژوهانسبورگ یکی از مشهورترین آثار پژوهشی در پیرامون زندگی رضاشاه پهلوی می‌باشد. این کتاب بنابر گفته‌های نویسنده آن، اثری تحقیقی بر پایه اسناد تاریخی است.
مولف این کتاب در ابتدا به بررسی دوران کودکی و شرح زندگی و خانوادگی رضاشاه پرداخته و سپس رفته‌رفته به اوضاع ایران پیش از کودتای ۱۲۹۹ رسیده و نهایتا با شرح کودتا و به‌زودی خلع‌ قاجارها از سلطنت و شرح استقرار پادشاهی پهلوی، انسجام ایران، آغاز جنگ دوم جهانی و نهایتا تبعید رضاخان به ژوهانسبورگ کتاب را به پایان می‌رساند.
در کل، این کتاب به بررسی تاریخ زندگی رضاشاه بنیانگزار سلسله پهلوی، اصل و نسب وی، عملکرد سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی او، خدمات و میراث وی پرداخته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
36
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ramin12345
ramin12345
1391/12/14

کتاب‌های مرتبط

مردی که از تاریخ آمد
مردی که از تاریخ آمد
4 امتیاز
از 35 رای
مسئله حجاب
مسئله حجاب
2.9 امتیاز
از 226 رای
همایش ۲ - جنبش ملی نیکوکاری
همایش ۲ - جنبش ملی نیکوکاری
4.2 امتیاز
از 14 رای
مصاحبه با شاه
مصاحبه با شاه
4.1 امتیاز
از 69 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی رضاشاه پهلوی از آلاشت تا ژوهانسبورگ

تعداد دیدگاه‌ها:
167
[quote='دبیرزاده']در پاسخ به آقایان منتقد رضا شاه،
گاهی تنها نامی که به مفهومی گذاشته میشود گمراه کننده است و اگر مارکسیستها(تنها از دید ایدئولوژیکی و نه انگ سیاسی ) و دمکراسی خواهان هزاران شعار آبستره برای عدالت و رفاه توده سر میدهند این رضا شاه بود که همان آرمانها را با روش نظامی خودش در جامعه عملی کرد و به حقیقت ملموس در آورد ، این رضا شاه بود که فئودالیسم سنتی (ارباب رعیتی)را نابود کرد و حق شهروندی را بجایش گذاشت ،
من حساب خاندان پهلوی را از رضا شاه جدا میدانم ، بحث من هم دفاع از پهلوی ها نیست ، درست است که بسیاری از ایده های رضا شاه در اصل از خود او نبود ، اما او با بودجه ایی ناچیز آن طرح های را با جدیت و حتی زور اجرا کرد ، در هیچ جای جهان در زمان کوتاهی کمتر از 20 سال آن اندازه برنامه های زیر ساختی (از صفر) را نمیتوانند با بودجه اندک آنزمان ایران اجرا کنند ،
پس اگر به او تهمت دزدی میزنند : پس بودجه اینهمه برنامه های عمرانی از کجا تامین شد؟ ، در حالیکه شاههای قاجار (بجز آقا محمد خان قاجار) از حکومتهای بیگانه پول وام میگرفتند تا برای سفر و خوشگذرانی شان صرف کنند و مردم بدبخت ایران در ژرفای عقب ماندگی و مملکت در ویرانی و آشوب و فساد و بردگی بسر میبرد و حتی در تبریز که پایتخت دوم قاجار ها بود نیز وضع حتی بدتر بود ، در حقیقت این رضا شاه بود که بطور عملی همه آرمانهای دمکراسی خواهان و حتی سوسیالیست ها را آغاز به اجرا کرد و دستکم بنیاد گذاشت.
دوم اینکه چرا در همین سایت گواهیم که همه قومگرایان و جدایی خواهان آشکار و آنهایی که با تاریخ و ملیت ایرانی دشمنی دارند ، همانها بیشترین کینه را ازرضا خان دارند ؟ آیا این قماش دلشان برای مردم ایران سوخته؟ یا اینکه رضا شاه را مانعی برای نابود کردن کامل ایران میبینند؟
سوم ، اگر شما که آن اندازه به رضا خان دشنام میدهید ، اگر شما در آنروزگار و با نگرش به اوضاع و روحیه و دشواری های احتماعی و دینی حاکم بر جامعه و هرج و مرج و نفوذ بیگانه و قدرتهای زورگویان محلی را میدیدید ، چگونه میتوانستید کشور را آباد کنید و رفاه را ایجاد کنید؟
[/quote]
در زمان رضا شاه بسیاری از زمین ها مصادره شد با این وجود فئودال ها در حوزه خود از قدرت زیادی برخوردار بودند و آنچه قدرت آنها را از بین برد اصلاحات ارضی در دهه چهل بود که فئودال ها را تبدیل به سرمایه داران و تاجران نمود و قدرت مبتنی بر زمین را از فئودال ها گرفت.
در زمان رضاشاه به علت نیاز کشور به پول جهت ایجاد اصلاحات بر شدت فشار بر رعیت افزوده شد اصلاحات ارضی در زمان محمدرضاشاه نیز نتوانست استثمار رعیت را از بین ببرد چرا که با کنار رفتن فئودال ها افرادی چون نزول خورها، سلف خرها و مغازه داران و دلال ها جایگزین آنها شدند.
بنده برایم مهم نیست تجزیه طلب و قوم گرا و دیگری چه فکری میکند شاید خوشحال هم شوند از نقدهای بنده و دست هم بزنند من حرفم این است نباید از جانیان اسطوره و بت ساخت حالا بگویید موشک فرستاد فضا ! اگر حفظ خاک ملاک است پس چرا همین آقامحمدخان که ارجح است به رضاشاه و انگلیس هم او را نیاورد و مدیون شمشیر و خشونتش بود جایگاه وارونه ای در تاریخ دارد؟!
یعنی ما چشم به روی کشتار و غارت انسانها ببندیم و خوشحال باشیم که مردم صاحب شناسنامه شده اند تا راحت چاپیده شوند؟!
در دوران ریاست جمهوری خاتمی هم اقتصاد کشور رونق گرفت
بله و در دوران پیش از ایشان هم کار و بار ها رونق گرفته بود ولی به کام چه کسانی بود؟
آیا تورم کنترل شده و از رانت خواری جلوگیری شده بود؟
بسیاری از سد هایی که اکنون زیان های انها بر منابع آبی آشکار شده اتفاقا در همان برهه زمانی مکان یابی و ساخته شده و پول های هنگفتی جابجا گردید.
پیش از انقلاب و در اوج فعالیت های رژیم پهلوی، تنها 1/3 میلیون مشترک برق - اعم از خانگی، عمومی، صنعتی و کشاورزی - وجود داشت؛ این در حالی است که هم اکنون حتی بسیاری از روستاهای کشور و دورترین مناطق از نعمت برق است.
میزان تولید ناخالص برق کشور در پایان سال 1385، بیش از 192 میلیارد کیلووات ساعت بود و تاکنون بیش از 50 هزار روستا در کشور از نعمت برق برخوردار شدند. همچنین، تعداد مشترکان برق مؤسسه های تابع وزارت نیرو در این سال، حدود 20624 هزار مشترک بوده است.
این را به عنوان نمونه ذکر کردم و آمار دیگر هم در زمینه صنایع مختلف موجود است ولی با پیشرفت هایی که جمهوری اسلامی نسبت به رژیم پیشین داشته ( اگر کمبودها را نادیده بگیریم همچنان که برای آن رژیم نادیده میگیرید و اوضاع جهانی را بهانه میکنید کما اینکه تحریم هم بوده ایم ) آیا میشود گفت ایران مدرن شده ؟
و خفقان سیاسی موجود را نادیده بگیریم؟
در پاسخ به آقایان منتقد رضا شاه،
گاهی تنها نامی که به مفهومی گذاشته میشود گمراه کننده است و اگر مارکسیستها(تنها از دید ایدئولوژیکی و نه انگ سیاسی ) و دمکراسی خواهان هزاران شعار آبستره برای عدالت و رفاه توده سر میدهند این رضا شاه بود که همان آرمانها را با روش نظامی خودش در جامعه عملی کرد و به حقیقت ملموس در آورد ، این رضا شاه بود که فئودالیسم سنتی (ارباب رعیتی)را نابود کرد و حق شهروندی را بجایش گذاشت ،
من حساب خاندان پهلوی را از رضا شاه جدا میدانم ، بحث من هم دفاع از پهلوی ها نیست ، درست است که بسیاری از ایده های رضا شاه در اصل از خود او نبود ، اما او با بودجه ایی ناچیز آن طرح های را با جدیت و حتی زور اجرا کرد ، در هیچ جای جهان در زمان کوتاهی کمتر از 20 سال آن اندازه برنامه های زیر ساختی (از صفر) را نمیتوانند با بودجه اندک آنزمان ایران اجرا کنند ،
پس اگر به او تهمت دزدی میزنند : پس بودجه اینهمه برنامه های عمرانی از کجا تامین شد؟ ، در حالیکه شاههای قاجار (بجز آقا محمد خان قاجار) از حکومتهای بیگانه پول وام میگرفتند تا برای سفر و خوشگذرانی شان صرف کنند و مردم بدبخت ایران در ژرفای عقب ماندگی و مملکت در ویرانی و آشوب و فساد و بردگی بسر میبرد و حتی در تبریز که پایتخت دوم قاجار ها بود نیز وضع حتی بدتر بود ،
در حقیقت این رضا شاه بود که بطور عملی همه آرمانهای دمکراسی خواهان و حتی سوسیالیست ها را آغاز به اجرا کرد و دستکم بنیاد گذاشت.
دوم اینکه چرا در همین سایت گواهیم که همه قومگرایان و جدایی خواهان آشکار و آنهایی که با تاریخ و ملیت ایرانی دشمنی دارند ، همانها بیشترین کینه را ازرضا خان دارند ؟ آیا این قماش دلشان برای مردم ایران سوخته؟ یا اینکه رضا شاه را مانعی برای نابود کردن کامل ایران میبینند؟
سوم ، اگر شما که آن اندازه به رضا خان دشنام میدهید ، اگر شما در آنروزگار و با نگرش به اوضاع و روحیه و دشواری های احتماعی و دینی حاکم بر جامعه و هرج و مرج و نفوذ بیگانه و قدرتهای زورگویان محلی را میدیدید ، چگونه میتوانستید کشور را آباد کنید و رفاه را ایجاد کنید؟
افزایش درآمد نفت باعث این فقر فاجعه انگیز شد.
عجبا!

افزایش بهای نفت باعث بالا رفتن میزان واردات شد اما بنادر کشور در ان برهه فاقد امکانات کافی برای تخلیه این میزان بوده و کشتی ها هر روز به دلیل تاخیر در بارگیری جریمه دریافت می نمودند.
پول نفت از سال 1340 به تدریج وارد زندگی مردم شده و به تدریج طبقه متوسط در حال شکل گیری بود.
این حقیقت را باید مد نظر قرار داشت که در سال 1300 در عمل ایران کشوری کشاورزی و فاقد صنعت و جاده و آرتش و کادر ورزیده آموزشی و اداری بود و یک شبه نمی توان انتظار داشت که تمامی بافت های فرسوده گلستان گردد.
تهران سال 1357 مجموعه ای از تضاد ها بود اما این حقیقت را نباید انکار نمود که در میان نواحی به شدت مرفه و نواحی به شدت فقیر یک باغت شهری قرار داشت که در طول پنجاه سال گذشته از شکل قدیمی و سنتی خود خارج شده بوده و از مزایای خدمات شهری بهره مند بوده و این در خصوصی بسیاری از شهر های بزرگ چون تبریز, مشهد و اصفهان مصداق داشت.

ایکاش روشنفکران چپی فرانسوی به مناطقی همچون نارمک و تهران پارس نیز توجه می نمودند که سکونتگاه قشر تقریبا متوسط محسوب می شد.

حتی در خود پاریس کنونی نیز همه نواحی شهری شانزه لیزه به حساب نمی آیند.
[quote='هیرکان']جناب هیرکان،
کامن بنده که توصیف تهران در سال۵۷ است را بخوانید تا ببنید موفق بوده اند یا نه!
افزایش ناگهانی درآمد نفت و ورود آن باعث بروز شوک به اقتصاد کشور شد.
اما این واقعه در سال 1353 روی داد و سرمایه گذاری های سودمند به شکل ذوب اهن اصفهان و نساجی چیت ری و کفش ملی و ارج پیش از آن و بویژه در دهه 1340 روی داد.
این افزایش بهای نفت باعث ایجاد اعتماد نفس کاذبی در پهلوی دوم شد که در نهایت توصیه های مدیران و کارشناسان اقتصادی را ناشنیده گرفت.
اما در دهه 1340 کار کارشناسی از حمایت دولتمردان برخوردار بود.[/quote]در دوران ریاست جمهوری خاتمی هم اقتصاد کشور رونق گرفت ، اما بعد از آن دچار افول شد.
حرف شما جواب بنده نبود.
افزایش ناگهانی درآمد نفت و ورود آن باعث بروز شوک به اقتصاد کشور شد
افزایش درآمد نفت باعث این فقر فاجعه انگیز شد.
عجبا!
[quote='هیرکان']بهمان علت که شما در مورد آماری که بنده گذاشتم و فساد دربار پهلوی توضیح نداید!
فساد فساد است و فساد خوب و بد ندارد.
در ان روزگار ورود خاندان سلطنتی به وادی اقتصاد همراه با رانت خواری و فساد بود که در ان جای هیچ بحثی نبوده و نیست.
اما پرسش من این است؟
چرا با تمامی ان شرایط صنایع موفقی چون ارج, کفش ملیع ایران ناسیونال و ذوب آهن و چیت ری پایه گذاری شده و با موفقیت کارآفرینی و درامدزایی می کردند ولی حال ورشکسته شدند؟
جناب جابر شاه
کماکان در انتظار پاسخ شما می باشم.[/quote]
براساس گزارش اقتصادآنلاین، نابود‌شدن برند ارج نه ربطی به برجام دارد و نه پسا‌برجام بلکه حاصل مدیریت معجره هزاره سوم است. سرکوب نرخ ارز در آخر دوره خاتمی و در دوره مدیریت احمدی‌نژاد که سبب افزایش شدید واردات و ارزان شدن محصولات خارجی نسبت به محصولات داخلی شد، نه تنها ارج که بسیاری از صنایع داخلی را ورشکسته کرد. در ادبیات اقتصادی به این پدیده صنعتی‌زدایی (deindustrialization) گفته می‌شود که احمدی‌نژاد به نحو فاجعه‌باری آن را در ایران عملی کرد.
شرکت ارج سال ۸۷ با تصمیم هیات پذیرش به دلیل زیان انباشه از بورس اخراج شد یعنی این شرکت از همان سال‌ها عملا تعطیل بود. پرسنل این شرکت در سال ۸۴ (شروع ریاست جمهوری احمدی‌نژاد) ۱۰۳۰ نفر بود که در سال ۹۲ (پایان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد) به ۳۰۶ نفر کاهش یافت، یعنی ۷۰ درصد کارکنان شرکت اخراج شده و شرکت عملا تعطیل بوده است.
در مجمع عمومی سالیانه ارج در سال ۸۹، سهامداران تصویب کردند که کارخانه به قزوین منتقل شود و محل فعلی به فروش برسد. نباید از یاد برد که مصادره ارج در سال‌های اول انقلاب، هر چند باعث افت شدید کارایی این شرکت شده بود و با مدیریت دولتی امکان کمر راست کردن نداشت اما دلیل اصلی ورشکستگی برند بزرگی مانند ارج نبود، بلکه سرکوب ارزی باعث ورشکستگی ارج شد.قانون اخذ مالیات از افزایش سرمایه ناشی از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها باعث شده بسیاری از شرکت‌ها نظیر ارج که در سالیان گذشته مداوم زیان‌ده بوده‌اند نتوانند با اصلاح ساختار مالی خود از افشا شدن ورشکستگی‌شان جلوگیری کنند.
جناب هیرکان،
کامن بنده که توصیف تهران در سال۵۷ است را بخوانید تا ببنید موفق بوده اند یا نه!

افزایش ناگهانی درآمد نفت و ورود آن باعث بروز شوک به اقتصاد کشور شد.
اما این واقعه در سال 1353 روی داد و سرمایه گذاری های سودمند به شکل ذوب اهن اصفهان و نساجی چیت ری و کفش ملی و ارج پیش از آن و بویژه در دهه 1340 روی داد.
این افزایش بهای نفت باعث ایجاد اعتماد نفس کاذبی در پهلوی دوم شد که در نهایت توصیه های مدیران و کارشناسان اقتصادی را ناشنیده گرفت.
اما در دهه 1340 کار کارشناسی از حمایت دولتمردان برخوردار بود.
[quote='هیرکان']بهمان علت که شما در مورد آماری که بنده گذاشتم و فساد دربار پهلوی توضیح نداید!
فساد فساد است و فساد خوب و بد ندارد.
در ان روزگار ورود خاندان سلطنتی به وادی اقتصاد همراه با رانت خواری و فساد بود که در ان جای هیچ بحثی نبوده و نیست.
اما پرسش من این است؟
چرا با تمامی ان شرایط صنایع موفقی چون ارج, کفش ملیع ایران ناسیونال و ذوب آهن و چیت ری پایه گذاری شده و با موفقیت کارآفرینی و درامدزایی می کردند ولی حال ورشکسته شدند؟
جناب جابر شاه
کماکان در انتظار پاسخ شما می باشم.[/quote]جناب هیرکان،
کامن بنده که توصیف تهران در سال۵۷ است را بخوانید تا ببنید موفق بوده اند یا نه!
رضاشاه پهلوی از آلاشت تا ژوهانسبورگ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک