رسته‌ها
بیوه
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 10 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 10 رای
غروب پاییز به اندازه کافی غم انگیز بود، و من شاهد دفن مادرم بودم. گرچه مادرم بیمار بود و میدونستم به زودی اونو از دست میدم اما برای من آخرین امید بود. من دختر ثرونتمندی بودم اما به خاطر قیافه ام تا این سن که ۳۰ سالگی رو میگذرونم حتی یک خواستگار هم نداشتم. تا این اواخر که یه شاگرد مکانیک به خواستگاریم اومد، چند سال ازم کوچکتر بود، نمیدونم واقعا چه قصدی داشت…
تگ:
بیوه
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
120
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
HeadBook
HeadBook
1392/06/18

کتاب‌های مرتبط

سه تفنگدار - جلد ۴
سه تفنگدار - جلد ۴
4.7 امتیاز
از 37 رای
کافه رنسانس
کافه رنسانس
3.9 امتیاز
از 173 رای
Oblivion: Stories
Oblivion: Stories
0 امتیاز
از 0 رای
اشک ها هم صدا دارند
اشک ها هم صدا دارند
4.7 امتیاز
از 6 رای
خون و شرف
خون و شرف
4.5 امتیاز
از 25 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بیوه

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
بیوه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک