اقتصاد بیمار کتاب
نویسنده:
ناصرالدین صاحب زمانی
امتیاز دهید
اشاره:
عنوانی گویا و رسا، بر متنی محققانه و کارشناسانه، مبتنی بر تحقیقات میدانی و کتابخانه ای! و این همه در دهه چهل خورشیدی! آیا " اقتصاد کتاب در ایران " هم اینک، در واپسین ماه های سال 1389 خورشیدی و آغازین روزهای سال 2011 ترسایی، همچنان " بیمار" است؟ و ، ای عجب که؛ پاسخ را هنوز، باید در همان متن جست ؛ که به اصرار مؤلف ، به دلایل گوناگون( که آشنای همه ی اهالی کتاب در ایران هست) بی هیچ حک و اصلاح و تغییری، عینا" و طابق النعل بالنعل، اینک به صورت PDF ، به رایگان، در اختیار شما قرار می گیرد.
نمی دانم باید بر ذهن وقاد و پیشبین مؤلف آن آفرین بگویم و از این که چنین دانشمند جامعه-روانشناس بزرگی در میان ما زندگی می کند به خود ببالم یا از مؤلفه های سهم و صعب و صلبی که وضع کتابخوانی را به این صورت درآورده و این وضع نامتناسب با شأن ایرانی را ، سوگمندانه، طوری " پایدار" هم نگه داشته که هیچ راه برونشدی هم بر آن متصور نیست، بهراسم و نگران فرزندان امروز و مصادر فردای امور مملکتی باشم که احقر اقلام و اخس اجناس نزد آنان، " کتاب " است، که خود؛ مریض است و اقتصادش؛ بیمار و پدیدآورندگانش؛ اعم از نویسنده و مترجم و ناشر و کتابفروش، نزار و لاغر!
شهروندانی ، که روزگارانی جهانوندان امپراتوریی بودند که خود پدید آورده بودند، و هر گاه دشمنانشان قصد بنیانهایشان را می کردند، نخست، به کتابخانه هایشان ، می زدند، اینک چنان در ارزش و دربایست کتاب و کتابخوانی ، به تردید، فرودرماندند که اولین پاسخ هر خریدار- وقتی بهای کتاب را می شنود- این است: " اوه چقدر گران است" !
کتاب " اقتصاد بیمار کتاب " ، همچون بسیاری دیگر از آثار نویسنده، که هر یک آغازگر آسیب شناسی موضوعی است مبتلابه، مقدمه لازمی است برای هر اهل تحقیقی که بخواهد در این زمینه، به جد و وجد، نه رفع تکلیفی بودجه مند، تحقیق کند. و ای عجب، که هنوز، پرسش ها همان است و پاسخ ها هم همان! و منصفانه باید اقرار کرد که متن، اعتبار علمی و تحقیقی خود را ، کماکان، حفظ نموده است.
گذشته از تعداد شمارگان و بهای کتاب و مسائل تولید و توزیع و خرید و فروخت کتاب، که تمامی جوانبش مطمح نظر تیزبین نویسنده قرار گرفته، نکاتی را نویسنده، - حسب مقتضیات زمانه؛ به تصریح یا تلویح - به خواننده منتقل می کند که فی الواقع بررسی آسیب شناختی ی کتب فروخته شده و در دسترس خواننده است!
کتابی که در دسترس خواننده قرار می گیرد تأثیراتی به ژرفای تاریخ و پهنای جغرافیای این مملکت به بار می آورد. چه کسی نگران این (سوء) تأثیرات است؟ زمانی که کتاب های انتشارات " فرانکلین" ، "اداره انتشارات سفارت شوروی"، انجمن دوستی ایران و ...هزاران کتاب لوکس و زیباظاهر و متناسب کتابخانه های چوب گردو، که اغلب به عنوان هدیه و جایزه و ...به جوانان ایرانی داده می شد، مؤلف در چرایی این موش گرفتن های در راه ی خدا تردید روا داشته و اینگونه تردیدها را منتقل کرده است. پیشنهادهایی ارائه کرده بوده که اگر دو، از ده ها، اجرا می شد، اینک نه اقتصاد کتاب، بلکه حتی جایگاه زبان فارسی نیز، در دنیا، و میان زبانهای دیگر، بهبود می یافت.
پیشنهاد و تشویق تألیف انواع فرهنگنامه ها و دایرةالمعارف ها و کتب مرجع، هنوز در خاطره گیرندگان آن پیشنهادها، به دریغ، محفوظ مانده است. از جمله آن پیشنهادها، که تعدیل کننده ی اثرات ترجمه کتب اروپایی و آمریکایی به زبان فارسی بود، پیشنهاد ترجمه آثار ایرانی و اسلامی از زبان فارسی به زبانهای اروپایی بود. نویسنده طرح کامل پیشنهاد خود را با شرح جزئیات و حتی برآورد مالی ارائه کرده بوده، که اگر اجرا می شد، آثار مبارکی برای شناساندن فرهنگ ایرانی- اسلامی ، به طور صحیح و علمی ، به بار می آورد. اما افسوس که بسیاری از ما در مشاهده نتایج فرهنگی، که کاری است به تدریج و کندآهنگ و بطئی، شتابی انقلابی و مخرب داریم !
بعضی اشکالات فنی در متن کتاب مشاهده می شود که ناشی از حروفچینی سنتی و امکانات چاپ در دهه چهل بوده و نویسنده ، به دلایل فوق الذکر، مایل به دست بردن در متن و شکل کتاب چاپ شده نبوده است.
مطالعه این کتاب را ، خصوصا به جوانان ایرانی، توصیه می کنم، تا بدانند که چرا و چگونه اقتصاد کتاب در کشورشان بیمار است و چه نسخه هایی را طبیبان دلسوز برای این بیماری مزمن، تجویز کرده اند.
ویراستار
تهران - دی / 1389
.............................
در این کتاب می خوانیم:
مسئله گرانی کتاب
شکایتهای اساسی خریداران کتاب و ناشران
مسائل اساسی کتاب
ارزیابی راه حلهای مسئله کتاب
حکومت سلیقه، داوری و پندار شخصی ناشران
توسعه جوییهای پردردسر
کیفیت، فدای ارزانی
مهمترین علل گرانی کتاب
کمی تیراژ کتاب
ضعف سرمایه گذاری در نشر
تخفیف افراطی برای فروشندگان
گران نمائی و عدم اعتیاد به مطالعه
عدم توجه به حق تالیف و ترجمه
خواننده شناسی
پدیده کم خوانی
ناشر، کتاب و کتابخوان در ایران
علل کم خوانی و گریز از مطالعه و ...
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
123
فرمت:
PDF
حق نشر:
اتحادیه ناشران و کتابفروشان
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اقتصاد بیمار کتاب
چطور؟؟؟من که کم کم دارم کور میشم...چشم وکمر وگردن وپا وهمه اعضای بدن درگیره آخرم حال نمیده...
واقعن جای تعجبه که تو کشور ما سایت فروش ایبوک نیست و کپی رایت رعایت نمیشه
تو کشورهای پیشرفته دیگه فروش ایبوک از کتاب های معمولی بیشتر شده و این خیلی خوبه هم قیمت کمتره هم به محیط زیست و اینا صدمه وارد نمیشه
من به شخصه که ایبوک رو ترجیح میدم
وزن که نداره میتونی هزار کتاب رو همراه خودت اینور و اونور کنی و قابلیت هایی داره که کتاب معمولی نداره مثل زوم ، جست و جو و....
وقتی مجبوره سود عاید از فروش کتاب بعلاوه قیمت کتاب تازه یه چیزی هم از جیبش رو بذاره تا بتونه همون کتاب رو تو مغازش جایگزین کنه .
منم با نظر پورفر موافقم کتاب باید لمس بشه خوندن نسخه الکترونیکی لذتی نداره مگر کتابی که واقعا پیدا نشه .
کتاب افست هم که میدونی بعد از چند سال پاک میشه و خوانایی خودش رو از دست میده اما درست میگی الان افست کردن کتابها خیلی رایج شده و فروشش مخفیانه هست اما افست کردن کتابی که چاپ میشه غیر اخلاقی هست .
من یک بار در اینجا با شخصی در مورد نحوه انتشار کتب صحبت کرده ام . بنظرم این راهی که اکنون میرویم و هر کسی هر کتابی را خواست تایپ یا اسکن میکند و در سایت منتشر میکند کار درستی نیست . به عقیده من باید کار گروههایی از افراد مطلع و خبره در زمینه های مختلف تشکیل شود و در آنجا تصمیم گرفته شود که چه کتابی اسکن شده و در سایت قرار گیرد . در این حالت کتابی که توسط افراد دانلود میشود حتما خوانده خواهد شد .
چرا راه دور برویم مگر خودت کتابی از من نخواستی ؟ اگر در سایت بگذارم نخواهی خواند ؟
در مورد فلشهای غیر قابل کپی هم بگویم امروزه از این نوع حافظه ها در صورت سفارش تولید میشود . برای نمونه بگویم میکرو کنترلر شرکت atmel تضمین کرده که اگر کسی بتواند داخل حافظه را پس از قفل گذاری بخواند به او جایزه هنگفتی پرداخت خواهد شد و تاکنون کسی قادر به این کار نبوده است .
کبیر اندر کبیر
بنظرم کتابای الکترونیکی،بیشتر جنبه کلکسیونی دارن
خودت میدانی من هم میدانم! روزانه این همه کتاب از کتابناک دانلود میشه،شاید نزدیک به 5 درصد افراد هم آنها را نخوانند!! فقط دوست دارن دانلود کنن و دانلود!
خود من با اینکه روزانه کتاب نخوانم،یه چیزیم میشه،ولی تمایل زیادی بخواندن الکترونیک ندارم،اصلا حس و حالش و آن لمس صفحات حقیقی کاغذ و بوی کتاب چیز دیگری است
اگر هم از کتابی که توی اینترنته خیلی خوشم بیاد،میرم میخرمش،مگر اینکه مقاله یا یه کتاب نایاب یا کتب مرجع باشه،که بخوام تو کامپیوتر بخونم...
در مورد فلش غیر کپی هم،بنظرم نمیشود! چون روش های جالبی برای شکستن قفل های پی دی اف ها وجود دارد،و باز هم آن را در اینترنت برای دانلود به صورت وسیع خواهند گذاشت!