رسته‌ها
بوف کور: نسخه دستنویس
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 422 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 422 رای
✔️ بوف کور مهمترین اثر صادق هدایت است کتابی پر از نماد که از چنان عمق و محتوایی برخوردار است که با انواع مختلف تحلیلها قابل بررسی میباشد تا به حال نقدهای بسیاری، به ویژه در حوزه نقد روانشناسانه، از این داستان ارائه شده، این اثر سمبولیک آنقدر عمیق است که هرکسی قادر به درک آن نیست و از دید خود آن را تفسیر میکند. کتابهای متعددی در شرح و تفسیر بوف کور نوشته شده است که هرکدام از دید همان نویسنده بوف کور را تفسیر میکند.شاید گفت «بوف کور» معروفترین و تنها داستان ایرانی است که هم طرفداران و عاشقان بسیار و هم در نزد بسیاری دیگر مطرود و منفور میباشد.
این رمان برای اولین بار در سال ۱۳۰۹ توسط صادق هدایت نوشته شد ولی بعد از سفر وی به هندوستان و ویرایش و سپش در سال ۱۳۱۵ برای اولین بار منتشر شد. نشد این کتاب بصورت پلی کپی و تعداد ۵۰ نسخه و توسط خود هدایت انجام شد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
145
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
dark_shadow
dark_shadow
1392/01/04

کتاب‌های مرتبط

غیرت یعنی ..
غیرت یعنی ..
4.8 امتیاز
از 6 رای
رؤیابین
رؤیابین
4.7 امتیاز
از 7 رای
دیو پیر
دیو پیر
4.6 امتیاز
از 21 رای
تویست داغم کن
تویست داغم کن
3.9 امتیاز
از 13 رای
دومین شانس
دومین شانس
4 امتیاز
از 7 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بوف کور: نسخه دستنویس

تعداد دیدگاه‌ها:
106
و بوف هایی که کورند
بر سردر تمام خانه هایی
که شعری و شعوری از ان دود میشود
با پای برهنه ای که
کفشهایش به سوی جغد شوم
نشانه رفته
اه ای انسان!!!
زمین از تو سیر است
جغد ها از تو ناله کنان
پرواز اندیشه ای بیش نیست .
و رهایی رویایی ناپایدار
این کتاب همانطور که مشاهده کردید دارای دو بخش است،بخش اوّل بخشی تقریبا تقلیدی است که حتی آقای آل احمد در نقد از آن به این موضوع اشاره فرموده اند.بخش اوّل تقلید از یک رمان نویسنده ی آلمانی است که جوانی خجل را در شرایط جنگ جهانی دوم وصف می کند.طبق آن رمان،شخصیت آن داستان نیز فردیست خجل در مرابدات اجتماعی و برخورد با جنس مخالف لیکن همین شخص از لحاظ جنسی به شدّت حریص و طمّاع است.همانطور که خوانده اید در بخش اوّل شخصیت داستان با یک مرده معانقه می کند.امّا بخش دوم بسیار حساس و زیرکانه است.قسمت مورد علاقه ی من در داستان زمانی است که نویسنده با تیزهوشی تمام هنگامی که خواننده کاملا گیج و گنگ است او را بیش از هر زمان به سمت نهیلیسم و مسخ سوق می دهد.از خدا به گونه ایی صحبت به میان می آورد که کاملا می توان بی اعتقادی به او را حس کرد.خود را نیمچه خدایی می خواند و به تمام دیگر اشخاص داستان پشت می کند.همه ی اشخاص را شیطان و رجاله می خواند و خود را موجودی پاک بر فراز دیگر موجودات می نامد.
بخشی هم که به توصیف شخصیت ها می پردازد بسیار ستودنی است،مخصوصا در مورد قصاب طوری که نقل می کند واقعا فوق العاده است.خوی حیوانی او را به شدت بزرگ جلوه داده و علاقه وی به خرد کردن و بازی با گوشت حیوانی چون گوسفند را بیشتر از علاقه او نسبت به همسرش می داند.
در مجموع نوعی گسیختگی روان و حال را می توان در کل داستان های هدایت یافت.من به آثار وی علافه وافر دارم و باید بگویم اکثر نویسندگان در کارهای ادبیشان ناخواسته به دین ستیز بودن خود اشاره می کنند که برای مثال بنده این چند اثر را نام می برم:
سه رفیق از ماکسیم گورکی ،چراغ آخر از چوبک،جشن فرخنده ها از آل احمد،1984 از اورول و همچنین با ریزبینی می توان در آثار دانته و چخوف و شلوخوف نیز این امر را مشاهده نمود.
در پایان باید بگویم اینها فقط نظرات بنده است و ممکن است همه ی آن اشتباه باشد،به هر حال استنباط بنده از چیزهایی که خواندم همانی است که در بالا آورده ام.
کاش یکی راجع به خود کتاب نظر بده نه افکار و اندیشه های خودش!
به هر حال بوف کور یکی از 4 کتابیه که از هدایت خوندم و واقعا تا آخر داستان جیزی ازش نفهمیدم!آخه آدمی که انقد زنشو دوست داره چرا باید بکشدش؟یا اصلا کشته یا نکشته؟یا چرا وقتی از هرزگی زنش مطمئن شده طلاقش نداده؟مادرش اون وسط چی شده ؟اصلا مادری در کار بوده یا نه؟و هزار تا سوال دیگه!ا:stupid::stupid::stupid::stupid:اگه کسی فهمیده کتابو لطفا به من هم بگه چه خبره توش !من که زیاد سردر نیاوردم ازش!:((:!:!:!;-)
[quote='خلیفه شب']نقل قول از mahsa:نقل قول از غروب بتان:نقل قول از خلیفه شب:بابا جانم همیشه ما رو از خوندن کتابای هدایت نهی می کرد.می گفت باعث میشه از همه چی نا امید بشید.و ..
من فقط دوسه تا کتاباشو خوندم، هیچوقتم ناامید نشدم.
این قضیه ی ناامید شدن مردم با خوندن کتابای هدایت یه باور عامیانه و ملا پسندانه است که سی ساله ما بین توده اینطور جا افتاده.
اصلا بر فرض که هدایت نا امید بود؟
آیا کسانی که چنین تهمتی بهش میبندند هیچ وقت رفتن دنبال اینکه ببینن به چه دلیل ناامید بوده؟ اصلا میدانند جهان بینی هدایت چیست؟ اصلا داستان زندگی هدایت را میدانند؟
کاملا موافقم!!! معمولا آدمایی که "همرنگ جماعت نیستن" رسوا میشن!!!
کاملا مخالفم.اگه همه برن خودشونو از بلندی برت کنند ماهم باید بریم که رسوا نشیم؟[/quote]
دوست عزیز چه ربطی داره به پرت کردن از بلندی آخه؟؟
شاید درست متوجه منظورم نشدین..تو هر جامعه ای آدمای متفاوت با جریان جامعه انگشت نما و پیش عوام رسوا میشن!!! سقراط هم در دادگاه آتن محکوم به مرگ شد اما تاثیر عمیقی روی فلسفه و اندیشه غرب گذاشت!!!
[quote='mahsa']نقل قول از غروب بتان:نقل قول از خلیفه شب:بابا جانم همیشه ما رو از خوندن کتابای هدایت نهی می کرد.می گفت باعث میشه از همه چی نا امید بشید.و ..
من فقط دوسه تا کتاباشو خوندم، هیچوقتم ناامید نشدم.
این قضیه ی ناامید شدن مردم با خوندن کتابای هدایت یه باور عامیانه و ملا پسندانه است که سی ساله ما بین توده اینطور جا افتاده.
اصلا بر فرض که هدایت نا امید بود؟
آیا کسانی که چنین تهمتی بهش میبندند هیچ وقت رفتن دنبال اینکه ببینن به چه دلیل ناامید بوده؟ اصلا میدانند جهان بینی هدایت چیست؟ اصلا داستان زندگی هدایت را میدانند؟
کاملا موافقم!!! معمولا آدمایی که "همرنگ جماعت نیستن" رسوا میشن!!![/quote]
کاملا مخالفم.اگه همه برن خودشونو از بلندی برت کنند ماهم باید بریم که رسوا نشیم؟
[quote='غروب بتان']نقل قول از خلیفه شب:بابا جانم همیشه ما رو از خوندن کتابای هدایت نهی می کرد.می گفت باعث میشه از همه چی نا امید بشید.و ..
من فقط دوسه تا کتاباشو خوندم، هیچوقتم ناامید نشدم.
این قضیه ی ناامید شدن مردم با خوندن کتابای هدایت یه باور عامیانه و ملا پسندانه است که سی ساله ما بین توده اینطور جا افتاده.
اصلا بر فرض که هدایت نا امید بود؟
آیا کسانی که چنین تهمتی بهش میبندند هیچ وقت رفتن دنبال اینکه ببینن به چه دلیل ناامید بوده؟ اصلا میدانند جهان بینی هدایت چیست؟ اصلا داستان زندگی هدایت را میدانند؟
[/quote]
کاملا موافقم!!! معمولا آدمایی که "همرنگ جماعت نیستن" رسوا میشن!!!
[quote='غروب بتان']نقل قول از خلیفه شب:بابا جانم همیشه ما رو از خوندن کتابای هدایت نهی می کرد.می گفت باعث میشه از همه چی نا امید بشید.و ..
من فقط دوسه تا کتاباشو خوندم، هیچوقتم ناامید نشدم.
این قضیه ی ناامید شدن مردم با خوندن کتابای هدایت یه باور عامیانه و ملا پسندانه است که سی ساله ما بین توده اینطور جا افتاده.
اصلا بر فرض که هدایت نا امید بود؟
آیا کسانی که چنین تهمتی بهش میبندند هیچ وقت رفتن دنبال اینکه ببینن به چه دلیل ناامید بوده؟ اصلا میدانند جهان بینی هدایت چیست؟ اصلا داستان زندگی هدایت را میدانند؟
[/quote]
درسته.
[quote='خلیفه شب']بابا جانم همیشه ما رو از خوندن کتابای هدایت نهی می کرد.می گفت باعث میشه از همه چی نا امید بشید.و ..
من فقط دوسه تا کتاباشو خوندم، هیچوقتم ناامید نشدم.[/quote]
این قضیه ی ناامید شدن مردم با خوندن کتابای هدایت یه باور عامیانه و ملا پسندانه است که سی ساله ما بین توده اینطور جا افتاده.
اصلا بر فرض که هدایت نا امید بود؟
آیا کسانی که چنین تهمتی بهش میبندند هیچ وقت رفتن دنبال اینکه ببینن به چه دلیل ناامید بوده؟ اصلا میدانند جهان بینی هدایت چیست؟ اصلا داستان زندگی هدایت را میدانند؟
بابا جانم همیشه ما رو از خوندن کتابای هدایت نهی می کرد.می گفت باعث میشه از همه چی نا امید بشید.و ..
من فقط دوسه تا کتاباشو خوندم، هیچوقتم ناامید نشدم.
دنیای عجیبیه که حتی رجاله ها هم خودشون رو همفکر و اندیشه راوی می دونند !!!!
بوف کور: نسخه دستنویس
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک