رسته‌ها
عبور از خاتمی
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 110 رای
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 110 رای
نویسنده: جمعی از نویسندگان

این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
148
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/01/15

کتاب‌های مرتبط

عشق رئیس جمهور
عشق رئیس جمهور
4 امتیاز
از 30 رای
روز قتل رئیس جمهور
روز قتل رئیس جمهور
4.6 امتیاز
از 34 رای
طلای سیاه یا بلای ایران
طلای سیاه یا بلای ایران
4.3 امتیاز
از 36 رای
Warfare in the Nineteenth Century
Warfare in the Nineteenth Century
5 امتیاز
از 1 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی

تعداد دیدگاه‌ها:
1557
یک داستان کوتاه (کاملا ارزش خوندن رو داره)
قرار میشه پل صراط رو بدن به پیمانکارهای ساکن بهشت و جهنم هرکدوم نصفشو بسازن
طرف جهنم یک روزه ساخته میشه اما چند ماه میگذره طرف بهشت یک سانت هم پیشرفت نداشته
پرس و جو می کنن میبینن هیچ پیمانکاری تو بهشت نیستش که ساخت پل رو شروع کنه
:-):-)
یک داستان کوتاه (کاملا ارزش خوندن رو داره)
یه سیاستمدار می میره و اون دنیا جلوشو میگیرن
بهش میگن خدا یه فرصت دیگه به تو داده تا بین بهشت و جهنم ، خودت انتخاب کنی!
اول میرن به جهنم . اونجا می بینه که برعکس شنیده هاش ، هم جا سر سبز و هوا عالی و همه دوستاش اونجا دارن خوش میگذرونن!
بعد میرن به بهشت و می بینه که اونجا هم خوبه فقط دیگه دوستاش اونجا نیستن.
بهش میگن : خب حالا کدوم رو انتخاب میکنی؟ با خودش میگه:زیاد با هم فرقی نمیکردن ضمن اینکه همه دوستام تو جهنم بودن حتما که اونجا بیشتر خوش میگذره!
به همین خاطر سیاستمدار ، جهنم رو انتخاب میکنه
وقتی میندازنش تو جهنم ، میبینه که همه جا بیابون و خشکه و هوا هم خیلی گرمه! دوستاش هم کاملا غمگین و سرگردون هستن!
از یکی از دوستاش میپرسه: دیروز اینجا سرسبز بود و شما هم خوشحال بودین حالا چرا همه چیز عوض شده؟
دوستش میگه: دیروز ، روز تبلیغات بود ! امروز تو انتخاب کردی!!!
[quote='Chair']تو رسانه ها با افتخار نشون میدن که یه شهرستانی بی سواد با دمپایی های پاره میاد برای ریاست جمهوری ثبت نام کنه.
خودشون اسم این مسخره بازی رو گذاشتن آزادی بیان در حالی که این کار دست گرفتن شعور مردم و تمسخر کردن ریش دراز ملتی است که اتفاقا خودشونم بیشتر از این برای خودشون ارزش قائل نیستن.
ملت ما در تمام دوران حیات بعد از اسلامش هر فردی رو که دلسوز مردم وملتش بوده به وحشیانه ترین شکل ممکن زمینه سازی سقوطش را فراهم کردن.
نمونه ی بارز و معاصرش مصدق و رضاخان و امیر کبیر و نمونه ی شامخ تاریخیش بابک خرمدین ....
و حتی تصور نکنید این نسلی که امروز با نام نسل سوم بار می آید از گذشته های پدرانش درس عبرت گرفته نه. هرگز.
اتفاقا این نسل ( سوم ) از شاهکار های جامعه شناسانه ی تمامی تاریخ است. نمونه ی بارزی که اگر از افکارش و عملکردش مراقبت نکند روزی مهر فرجام کار ملت رو با دستان خودش میکوبد .[/quote]
وقتی خود فرد برای خودش ارزشی قائل نمی شود و با نداشتن سواد، کار و دانش سیاسی و... بلند می شود می رود ثبت نام می کند و کلی هم خرج می کند، دیگر چه انتظاری از دیگران میشه داشت که برای او احترام قائل شوند؟
:-):-)
[quote='پرویز خان']مشارکت مردمی ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!اگر دقت کرده باشین معمولا در اکثر کشورهای اروپایی ، میزان مشارکت مردمی خیلی زیاد نیست(معمولا کمتر از 40 درصد)از یک انگلیسی پرسیدن: آیا عدم مشارکت شما در انتخابات ، نشان دهنده نارضایتی شما از حکومته؟گفت : نه!! در اینجا فقط کسانی رای میدن که سر رشته سیاسی داشته باشن و معمولا سایر مردم تمایلی به مشارکت ندارنمردم فکر میکنن مبادا با یک رای اشتباه ما، کسی که لیاقت منسب سیاسی رو نداشته باشه به سر کار بیاد و حقوق سایرین رو ضایع کنه!اما در کشور ما اگه 50 میلیون واجد شرایط باشه ، 50 میلیون هم سیایتمدار داره!!!جالبه ! با وجود این همه سیاستمدار ، بازهم وضع ما اینه!![/quote]
تو رسانه ها با افتخار نشون میدن که یه شهرستانی بی سواد با دمپایی های پاره میاد برای ریاست جمهوری ثبت نام کنه.
خودشون اسم این مسخره بازی رو گذاشتن آزادی بیان در حالی که این کار دست گرفتن شعور مردم و تمسخر کردن ریش دراز ملتی است که اتفاقا خودشونم بیشتر از این برای خودشون ارزش قائل نیستن.
ملت ما در تمام دوران حیات بعد از اسلامش هر فردی رو که دلسوز مردم وملتش بوده به وحشیانه ترین شکل ممکن زمینه سازی سقوطش را فراهم کردن.
نمونه ی بارز و معاصرش مصدق و رضاخان و امیر کبیر و نمونه ی شامخ تاریخیش بابک خرمدین ....
و حتی تصور نکنید این نسلی که امروز با نام نسل سوم بار می آید از گذشته های پدرانش درس عبرت گرفته نه. هرگز.
اتفاقا این نسل ( سوم ) از شاهکار های جامعه شناسانه ی تمامی تاریخ است. نمونه ی بارزی که اگر از افکارش و عملکردش مراقبت نکند روزی مهر فرجام کار ملت رو با دستان خودش میکوبد .
یه شب مهتاب ~ ماه میاد تو خواب
منو می‌بره ~ کوچه به کوچه
باغ انگوری ~ باغ آلوچه
دره به دره ~ صحرا به صحرا
اون جا که شبا ~ پشت بیشه‌ها
یه پری میاد ~ ترسون و لرزون
پاشو میذاره ~ تو آب چشمه
شونه‌می‌کنه ~ موی پریشون…
۲
یه شب مهتاب ~ ماه میاد تو خواب
منو می‌بره ~ ته اون دره
اون‌جا که شبا ~ یکه و تنها
تک‌درخت بید ~ شاد و پرامید
می‌کنه به‌ناز ~ دسشو دراز
که یه ستاره ~ بچکه مث
یه چیکه بارون ~ به جای میوه‌ش
نوک یه شاخه‌ش ~ بشه آویزون…
۳
یه شب مهتاب ~ ماه میاد تو خواب
منو می‌بره ~ از توی زندون
مث شب‌پره ~ با خودش بیرون،
می‌بره اون‌جا ~ که شب سیا
تا دم سحر ~ شهیدای شهر
با فانوس خون ~ جار می‌کشن
تو خیابونا ~ سر میدونا:
«ــ عمو یادگار! ~ مرد کینه‌دار!
مستی یا هشیار ~ خوابی یا بیدار؟»
مستیم و هشیار ~ شهیدای شهر!
خوابیم و بیدار ~ شهیدای شهر!
آخرش یه شب ~ ماه میاد بیرون،
از سر اون کوه ~ بالای دره
روی این میدون ~ رد می‌شه خندون
یه شب ماه میاد
ا. بامداد
[quote='utab']درود
من برای اینکه سایت فیلترینگ نشه از هر گونه بحث سیاسی دوری میکنم یعنی اصولا" من نه علوم سیاسی خوندم و نه در خانواده ای سیاستمدار به دنیا آمدم ....
من فقط سعی داشتم حافظه تاریخی فراموش شده مون رو یادآور بشم...
اختیار آدمها در دستان خودشونه ولی خواهشی که از دوستان دارم این است که واقعا" درباره اشخاصی که کاندید شدند مطالعه بفرمایند تا اوضاع بدتر نشه .
نمیدونم میتونم به فردایی روشنتر امیدوار باشم یا نه !!!!
فردایی که ملت ما با شعورتر بشه و با فرهنگتر که هر چه میکشیم از بی فرهنگی خودمونه .......
دشت بی فرهنگی ما.............هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب بد اگه بد ....مرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه............
کی میتونه جز من و تو دردامون رو چاره کنه ...........
سپاس[/quote]
احمد شاملو
مرگ نازلی
«ــ نازلی! بهار خنده زد و ارغوان شکفت.
در خانه، زیرِ پنجره گُل داد یاسِ پیر.
دست از گمان بدار!
با مرگِ نحس پنجه میفکن!
بودن به از نبودشدن، خاصه در بهار...»
نازلی سخن نگفت
سرافراز
دندانِ خشم بر جگرِ خسته بست و رفت...
«ــ نازلی! سخن بگو!
مرغِ سکوت، جوجه‌ی مرگی فجیع را
در آشیان به بیضه نشسته‌ست!»
نازلی سخن نگفت؛
چو خورشید
از تیرگی برآمد و در خون نشست و رفت..
نازلی سخن نگفت
نازلی ستاره بود
یک دَم درین ظلام درخشید و جَست و رفت...
نازلی سخن نگفت
نازلی بنفشه بود
گُل داد و
مژده داد: «زمستان شکست!»
و
رفت...
زندان قصر ۱۳۳۳
(ضمن احترام و تکمیل صحبتهای utab گرامی)
دوستان من، از سال 33 که این شعرُ شاملو عزیز برای نازلی گفته تا الان 60 سال میگذره و واقعا برای پدران ما و فرزندانشون چه اتفاقی افتاده...مشکل امروز ما هیچ عالیجنابی چه سرخش، چه خاکستریش، و ... نیست. مشکل امروز ما فرهنگ این مردمه که بعضیها با سیب زمینی و بعضیها هم با صدقه و وعده میخوان دورش بزنن. بیاییم بجای بحثهای بی نتیجه سیاسی از این سایت محافظت کنیم و با فرهنگ سازی و رشد کتابخوانی و... حداقل برای فرزندانمان آینده ای روشن بسازیم.

فهیم (الاغ ملا) میگه: "ما خرا راحتیم چون جد بزرگمون حق رای مون رو فروخت به یکی از کاندیداهای اون زمان(؟) که یه اسب بود! اما یه سفارشی بهت میکنم؛ تو هم رای خودت رو بفروش یا با سیب زمینی و غله معاوضه کن؛ یا لااقل اگه میخوای رای بدی دنبال اونی نگرد که رای میاره که بهش رای بدی چون ما خرا حسابی آدمایی مثل تو رو مسخره می کنیم. بهشون میگیم قاطر!!!"
درود
من برای اینکه سایت فیلترینگ نشه از هر گونه بحث سیاسی دوری میکنم یعنی اصولا" من نه علوم سیاسی خوندم و نه در خانواده ای سیاستمدار به دنیا آمدم ....
من فقط سعی داشتم حافظه تاریخی فراموش شده مون رو یادآور بشم...
اختیار آدمها در دستان خودشونه ولی خواهشی که از دوستان دارم این است که واقعا" درباره اشخاصی که کاندید شدند مطالعه بفرمایند تا اوضاع بدتر نشه .
نمیدونم میتونم به فردایی روشنتر امیدوار باشم یا نه !!!!
فردایی که ملت ما با شعورتر بشه و با فرهنگتر که هر چه میکشیم از بی فرهنگی خودمونه .......
دشت بی فرهنگی ما.............هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب بد اگه بد ....مرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه............
کی میتونه جز من و تو دردامون رو چاره کنه ...........
سپاس
خودتان میگویید نولیبرال بنده نمیخوام وارد بحثهای حاشیه ای بشم به طور کلی عرض کردم. امروزه دیگر تمدنها پا را از مرز دین و تفکر دینی فراتر نهادند و دلیلشم این هست که کاربرد دین در سیاست خود شمشیری دولبه هست که سالها پیش بر اثر انقلاب فرهنگی در اروپا و اکنون در خاور میانه و کشورهای مسلمان نشین یا دارای حکمومت اسلامی هر دولبه اش کند شده و دیگر کاربرد موئثری برای اقتدار و حاکمیت مطلق ندارد همانطور که حاکمیت دینی در بیشتر کشورهای دنیا جای خود را به لیبرال و دموکراسی داده اما در این میان اندیشه های کمونیستی نو ظهوری وارد شده اند که به کمک دین و مذهب پایه و قدرت گرفته اند از آنجایی که سیاستهای کمونیستی در اکثر مواقع فاقد تجزیه شدن هستن بهتر میتواند دیکتاتورها را به اهداف خود نزدیک کند
[quote='Chair']نقل قول:یکبار سرم رو کلاه گذاشتی ، شرم بر تو باد ؛ دوبار سرم رو کلاه گذاشتی ، شرم بر من باد!
(ضرب المثل آمریکایی)
و حال که برای هزارمین بار بر سرمان کلاه می گذارند شرم بر که باد؟؟
[/quote]
میدونید واقعا بحث کلاه سر گذاشتن نیست واقعیتش اینکه 99 درصد مردم کشور ما نا اگاهن از اتفاقات و اصلا برشون هم مهم نیست که چی بشه
ا
ندیشه ھای حاکم بر ھر نسلی ھمواره اندیشه ھای طبقه حاکم بر آن نسل بوده اند (کارل مارکس).
[edit=sara-sina]1392/02/25[/edit]
عبور از خاتمی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک